مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی ایران ،که این انقلاب را از سایر انقلاب های بزرگ جهان جدا می نماید،ماهیت و صبغه ی فرهنگی آن است .بنیانگذار انقلاب اسلامی از صدا و سیما به عنوان دانشگاه عمومی یاد می کند .صدا و سیما باید به عنوان رسانه ی ملی خواستار تحقق مطالبات ملی باشد، و بتواند به عنوان سرمایه اجتماعی که محل و مورد اعتماد ملی قرار بگیرد و نقش شایسته و بایسته خویش را در تحقق آرمان های انقلاب اسلامی و جامعه ای دموکراتیک ایفا نماید ، اما این رسانه ملی که با دارابودن سه هزار ساختمان در سراسر کشور؛ سهمِ هزار و 100 میلیارد تومانی از بودجه سال 94؛ جذبِ هزار و 300 میلیارد تومان از محلِ تبلیغات و زیرمجموعههای درآمدزا و نهایتا دراختیار داشتنِ دو هزار و 400 میلیارد تومان بودجه در سال و نیرویِ انسانیِ متشکل از دو هزار مدیر و 45 هزار کارمندی که 800 میلیارد تومان از این بودجه را گرداندنِ 121 شبکه رادیویی و تلویزیونی متاسفانه ثابت نموده است رابطهی چندان خوبی با اصلِ "مشتری مداری" ندارند و این رسانه ملی در تحقق اهداف ملی در رضایت مندی حداقلی به سر می برد.
تحلیل این امر به سواد رسانه ای و تخصص خارق العاده در ارتباطات نیازی ندارد.کافی است به بالای پشت بام ها رفته و دیش های ماهواره ای که برای استفاده از شبکه های غیر وطنی و گریز از برنامه وطنی را نظاره کنیم و به گفته مسوولان در شهر تهران حداقل 70 درصد از شبکه های ماهواره ای استفاده می کنند ؛و در خوشبینانه ترین صورت ، صدا وسیما 30 درصد ضریب نفوذ دارد و شبکه های ماهواره ای از 70 درصد مخاطبان بهره مند است و برخی از این شبکه ها ادعا می کنند که 40 تا 50 میلیون بیننده در ایران دارند ...
علمای ارتباطات چهار کارکرد تعریف شده برای رسانه جمعی قائلند: اطلاعرسانی، همبستگی اجتماعی، آموزش و سرگرمی.
متاسفانه رسانه ملی دغدغه ملی ندارد و ریزش مخاطب را مساله ای برای خود نمی داند و هزینه ای که از بیت المال صرف برنامه های بی هویت این رسانه می گردد ،پاسخگو نیست و در نتیجه در تحقق اهداف 4گانه فوق ناموفق عمل نموده است.
مردم از اطلاع رسانی این رسانه ناراضی اند و برای آگاهی از اخبار و اطلاعات به بی بی سی ، صدای آمریکا و رادیو فردا اعتماد بیشتری دارند. نکته تلخ داستان این است بسیاری از خبرهای صدا و سیما حالت رپورتاژداشته و مردم می گویند که صدا وسیما در بخش خبری نیز با تبلیغ شرکت ها به سود خود می اندیشد. صدا و سیما در تحقق همبستگی اجتماعی نیز موفق نبوده است. مسوولان صدا و سیما در این باور غلط سیر می کنند که همبستگی اجتماعی ،یعنی همه ی آحاد ملت یک جور فکر کنند و یک جور بپرسند و یک جور بخواهند . اما واقعیت و حقیقت این است که اگر ما شبیه هم فکر کنیم انگار هیچ کدام فکر نمی کنیم و مردم نمی خواهند چند نفر به عنوان قیم فکری و فرهنگی تصمیم بگیرند و نتیجه تصیمیم گیری رضایت حداقلی می باشد. رسانه ملی باید بداند که ایران کشوری است بزرگ با علایق و خواسته های متنوع و رسانه ملی برای توفیق خود به این تنوع اعتقاد داشته باشد.
صدا و سیما در بخش آموزش و سرگرمی کمترین توفیق را به دست آورده و با ساختن فیلم ها و سریال های پر هزینه اما کم مخاطب باعث رویگردانی مخاطبان از جام جم گردیده و این مخاطبان و تماشاگران به ِجم و شبکه های دیگری که با یک دفترِ کار و چند دوبلور و برنامهساز؛ در قدمِ نخست؛ رگِ خوابِ مخاطبان ایرانی را بهدست آوردند و فرهنگِ کشور را به سمتی که خواستند؛ و می خواهند سوق می دهند!
ترکیه با ساختن سریال هایی چون « حریم سلطان » توانست ترکیه را به جوامع دیگر بشناساند و میلیون ها گردشگر و توریست را جذب نماید و هزاران سرمایه گذار ! البته یکی از مهمترین بازار مخاطب شناسی ترکیه ، جامعه ایرانی است که در این راستا موفقیت مطلوبی را نیز به دست آورده است. درام و سریال های عشقی و خانوادگی سطحی و بی مایه که خانواده ایرانی را مورد هدف قرار داده است.
چرا مسوولان صدا و سیما نمی خواهند به جبران اشتباهات خویش بپردازند و در برنامه سازی به اهداف ملی به مشتری مداری اهمیت ویژه ای قائل شوند؟
اما محتوای محدودِ تولیدات، عدم خلاقیت ِسوژهها، چشمپوشی بر نیاز مخاطب، عدم وجودِ فضای انتقادپذیری، چمبرهی مدیران و کارمندانِ فاقد خلاقیت، وجودِ برخی خطوط قرمز که مقتضای یک کشور اسلامیست، درکنار خواب بودنِ مسئولان در زمانی که باید هوشیار میبودند؛ برخی از دلایلِ رسیدن به نقطهی فعلیست. همچنین شعارزدگی ،سیاست زدگی و سطحی نگری و بی برنامگی رسانه ملی و اینکه این رسانه فاقد یک برنامه استراتژیک است ،این رسانه را در انزوای بیشتر و ناکامی بیشتر می برد.
البته رسانه ای که خواب است می توان بیدارش نمود اما رسانه ای که خود را به خواب می زند هرگز !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هرچند طهارت ظاهریش خوب است اما انصاف گمشده اوست .
صدا وسیما را هزار بار رجعت کردم یک کلمه نه دومین کلمه جوری حرف زده که باز فراری شدم. برنامه هار افقط سیاسی خاص طیف خاص خودشان تنظیم میکنند نه برای همه صدا ها ی اکثریت مردم .
گاهی چنان بشعورم میتازد که اعصابم درد میگیرد .
گاهی چنان یکسویه نیشدار و بیعدالت میشود که خدا میداند اشیایی دم دستم را کم میماند پرتابش کنم که از هزینه اش با این حقوقم میترسم
دلم هم هیچ وقت به ماهواره رضا نمیدهد ماهواره آنست که شما گفتی اکثرا واکثرا گند در گند است .حالا آدمهای عدالت خواه و دانا و بد وخوب فهم چه کنند.
مانده ام آج و واج گاهی فکر میکنم عده ای در سیما خوششان می آید مردم ر ا مجبور به دیدن بیگانگان بد قصد حیله گر نابود کننده انسانیت انسان سوق دهند.
لذااز خدا برای سیما هدایت وبصیرت واقعی میطلبم
ابه خورد دیگران بدهید!ن آقای شهسوارزاده وهم فکرانش همین که شما گفتید هستند.
خود شما شعور مارا لجن مال می کنید.
چرا حرف خودتان را با نام بسیجی وجانباز می خواهید . به دیگران تحمیل کنید.
شما نمی خواهید سر به تن بسیجی وجانباز عزبز باشد.
کافر همه را به دروغگویی خودش انگارد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شب گذشته دو فراز مهم از سخنان حجت الاسلام و والمسلمین سید حسن خمینی را که در سال های گذشته بارها از سوی ایشان مطرح و برآن تأکید شده بود؛ سانسور کرد.
این جسارت که به روشنی می تواند نشانه ای بر امکان حذف و سانسور بیت امام و اندیشه امام خمینی در قرائت های رسمی و تبلیغاتی صدا و سیما باشد؛ خطری بزرگ را در آنچه که در اصطلاح رسانه ملی خوانده می شود را پیش چشم می آورد؛ چه بسیار از سخنان امام خمینی(س) که هرگز از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش نمی شود و چه بسیار از سخنان ایشان که بدون توجه به زمینه تاریخی آن مورد سوء استفاده های فراوان در این به اصطلاح رسانه ای واقع می شود که گاه به بنگاهی امنیتی شباهت می یابد.
کشور نمی بینند و خود را یکه تاز میدان رسانه های دیداری و
شنیداری میبینند و مهمتر از این , به هیچ کس و هیچ نهادی خود را پاسخگو نمی دانند و هر ساله نیز هزاران میلیارد تومان بودجه ی
مفت و درآمد هنگفت دارند و . . . نتیجه همین می شود که
می بینیم . بازی با شعور مخاطب و توهین و بی احترامی به ملت ,
در تک تک دقایق برنامه های این سازمان موج می زند و دیگر به
یکی از اصول بنیادین صدا و سیما تبدیل شده است . در این مملکت صدا وسیما هم مانند مجلس , قوه ی قضاییه و بسیاری از
نهادهای مهم دیگر که همگی نیز با پول این ملت بدبخت و مظلوم
اداره می شوند , سالهاست در سیطره و اختیار تنها یک گروه خاص
می باشند که همه ی سرمایه های این کشور را میروند که ببلعند . .