وقتی دلالان و لابی گران حوزه آموزش و پرورش به میدان می آیند ، به عنوان یک منتقد و کنشگر فرهنگی که در طول مدت فعالیتم مسایل مرتبط با حوزه آموزش و پرورش به خصوص کش و قوس های معرفی و انتصاب وزرا را دنبال کرده ام و تقریبا بیشتر فعالین فرهنگی و دبیران کل احزاب معلمی را با جزییات شخصیتی و تشکیلاتی می شناسم؛ برای تشخیص بین حق و باطل یک اصل برای خودم تعریف کرده ام که فلان دبیر کل یا بهمان حزب اگر با معرفی وزیری همراهی و حمایت کرد؛ قطعا فرد مورد نظر واجد شایستگی مقتضی نبوده است و پایگاه مردمی لازم را در بدنه فرهنگیان و اذهان عمومی نداشته که دست به دامان دلالان و لابی گران حوزه آموزش و پرورش شده تا با دادن چند پست و امتیاز حمایت و شوی رسانه ای کاذبی را به اجرا درآورند تا خلا عدم حمایت بدنه فرهنگیان به چشم نیامده و کاندیدای مورد نظر را از گذرگاه رای اعتماد مجلس به سلامت بگذرانند.
همگی ما نیک به یاد داریم که دو سال پیش و همزمان با آغاز دور دوم ریاست جمهوری جناب روحانی که اسامی مختلفی جهت تصدی وزارت در اخبار عمومی فرهنگیان معرفی می شد؛ یکی از دبیران تشکل های فرهنگیان از هول حلیم اخذ چند پست و امتیاز؛ اولین کاندیدای مطروحه را گزینه حزب خودش معرفی نمود و جالب تر اینکه وقتی گزینه دیگری معرفی می شد با چرخشی قهرمانانه کاندیدای بعدی را گزینه حزبش عنوان می نمود و پس از کش و قوسهای مختلف و در نهایت با معرفی بطحایی به مجلس شورای اسلامی؛ گزینه مورد نظر و نهایی به نام ایشان تغییر آفتابگردانی داد .
این که پس از انتصاب بطحایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش چه افرادی از حزب مورد نظر در وزارتخانه و ادارات آموزش و پرورش پست گرفتند را همه فعالان فرهنگی به خاطر دارند اما سهم و امتیاز ویژه جناب بزرگ دلال فرهنگی؛ قرارداد خارج از روال حدود یک میلیارد تومانی دو مدرسه خرید خدمات آموزشی سادات و بومهن بود که شیرزاد عبداللهی به تفصیل در رسانه صدای معلم افشاگری و انتشار دادند.
آری؛ حکایت دیگی ست که ملاک شایستگی آن جوشیدن برای یک عده خاص است و اینکه فردای روز چه بر سر مجموعه بزرگ و حیاتی آموزش و پرورش خواهد آمد؛ به حاشیه و محاق خواهد رفت و مطالبات حدود یک میلیون و هفتصد فرهنگی شاغل و بازنشسته و بیش از چهارده میلیون دانش آموز؛ در قیل و قال و هیاهوی انتصاب و تبریک و تعریف و تمجید ها؛ گم خواهد شد.
در دوره معرفی و سرپرستی سید جواد حسینی به لحاظ ویژگی های شخصیتی و عملکردی ایشان به خصوص شناخت خوبی که از آموزش و پرورش به واسطه معلم و از جنس بدنه فرهنگیان بودن ؛ داشتند؛ فرصت و مجالی جهت این بزرگ لابی گران و شایسته دلالان به وجود نیامد و سکوت و انفعال شان همگان را بر صدق ادعاها و تلاش های مستمر سید جواد حسینی به باور رساند و کورسوی امید را در بدنه فرهنگیان دوباره روشن نمود تا بر اساس همان قاعده بالا که ذکر شد ؛ عدم حمایت و همراهی آن فرد خاص؛ دال بر لیاقت و شایستگی و داشتن پایگاه اعتباری سید جواد حسینی در افکار عمومی و بین فعالان صنفی فرهنگیان باشد.اما بنا به دلایل نامعلومی این صحنه به ناگاه دگرگون شد و با معرفی حاجی میرزایی توسط دولت بی تدبیری؛ بزرگ دلالان و لابی گران به میدان آمدند. همانانی که در کش و قوس طرح استیضاح های مجلس؛ سنگ بطحایی را بارها بی توجه به وضعیت اسفناک معلمان و مدارس کشور به سینه زدند و این استیضاح ها به مثابه تحریم برای رانت خواران؛ نعمت و سفره ای گسترده برای آن عالیجنابان گردید و در غم فراق عزل نابه هنگام بطحایی توسط دولت مرثیه سرایی نمودند و ایشان را وزیری اندیشمند خطاب کردند و خلا ایشان را فقدان و هزینه ای سترگ برای معلمان و آموزش و پرورش قلمداد نمودند.
دوباره موسم گستردگی این خوان نعمت فرا رسیده و افراد همیشگی به صحنه آمده اند و بر کوس حمایت و پشتیبانی کاندیدای فعلی کسب کرسی وزارت کوبیده اند.
علی رغم سابقه و رزومه ضعیف حاجی میرزایی در حوزه آموزش و پرورش و مخالفت بسیاری از فعالان و کنشگران صادق فرهنگی؛ دوباره همان اصل مورد نظر روشنگر و چراغ لاله مسیر ظلمت پیش پای معلمان و دانش آموزان کشور خواهد بود تا بدانند که این بار نیز مطالبات به حق آنان که ضامن اعتلا و آبادانی میهن اسلامی مان است؛ به بازیچه دلالان و سیاست بازان گرفته شده و علی رغم وضعیت بحرانی کشور و نومیدی اکثریت مردم و معلمان؛ قاتلان امید و حامیان بی تدبیری در حال جولان دادن اند.
امید است این بار بزرگ دلالان به گندم ری دل خوش نکنند که نزدیکی ایام انتخابات و رای اعتماددهی دوباره مردم و معلمان به نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی؛ وکلای آنان را بر این واخواهد داشت تا مسیر متفاوتی را دنبال نموده و بر سر منافع جامعه بزرگ آموزش و پرورش؛ تسامح و تساهل به خرج ندهند و به احتمال قوی کاندیدای ضعیف معرفی شده توان عبور از گذرگاه رای اعتماد مجلس را نخواهد داشت و بزرگ دلالان به مثابه شعر ذیل به مقصود نرسند:
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
انشاا...۲۰۰ فرهنگی در مجلس و تحول در سیستم ا.پ