با قطعی شدن معرفی گزینه پیشنهادی دولت به مجلس ،در پاسخ به سوال پرتکرار خبرگزاری ها پیرامون توش و توان وی ، آنچه به ذهنم رسید این بود که دولت مطلقا اعتقادی به رشد و بالندگی آموزش و پرورش ندارد.
چنین برمی آید اگر پاره ای از ملاحظات قانونی در میان نبود، دولت چندان بی میل هم نبود که این وزارتخانه ی پر عائله و مشحون از مشغله ، دوسال پایانی را نیز بدون وزیر سپری کند.
عزل ناگهانی بطحایی، انتصاب شتابزده حسینی و سرانجام معرفی گزینه ای بیگانه با دغدغه های آموزش و پرورش، گواهی بر صحت این مدعاست.
دولت روحانی به هیچ قیمتی حاضر نیست با تن دادن به چرخش نخبگانی ، شایسته ترین ها را فارغ از حاشیه های سیاسی بر صندلی وزارت بنشاند.
گزینش "حاجی میرزایی" به عنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش ،به زعم نگارنده، نکات قابل تاملی را،با خود، برملا ساخت که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره داشت.
1) دولت تمایلی به برجسته سازی گفتمان معیشتی دربین معلمان ندارد.
2) داشتن نگاه انقباضی به بودجه در آموزش و پرورش همچنان در صدر اولویت های کاری این دولت است.
3) رشد و توسعه برون سپاری در آموزش و پرورشی یک راهبرد اصلی و تغییر ناپذیر در دولت روحانی است.
4)-وزیر آموزش و پرورش باید مطیع ترین و بی حاشیه ترین فرد کابینه در اجرای منویات دولت باشد.
5) در نگاه دولتمردان کنونی ،آموزش و پرورش دستگاهی به شدت پرخرج ،مصرف کننده و فاقد کارآیی و بهره وری است که بیش از این نباید برایش هزینه کرد.
6) دولت به هیچ یک از معاونان و تیم بر جای مانده از وزارت بطحایی اعتماد لازم را ندارد.
7) "حاجی میرزایی" گرچه به لحاظ رویکرد و منش سیاسی درمقایسه با "حسینی "از تعادل بیشتری برخودار است اما در مجموع ناخدای مناسبی برای هدایت کشتی طوفان زده آموزش و پرورش ما نیست .
8) چگونه می توان به کسی اعتماد کرد که در سالها پیش، آن هم از پس زاویه بسته نهضت سواد آموزی ، از دور دستی بر آتش آموزش و پرورش داشته است.
فردی که نه از دانش درست و درمانی در حوزه پداگوژیک برخودار است و نه تجربه مفید و کار آمدی از آموزش و پرورش را در کارنامه خود دارد.
وزیر آموزش و پرورش نمی تواند تنها یک میرزا بنویس ساده باشد.
اتفاقا باید در دفاع از کیان و جایگاه امروز اموزش و پرورش ،انسانی خلاق ،جسور ،شجاع ،فکور و اندیشمند ، آشنا با چالش ها و به دور از حاشیه های سیاسی زمان خود باشد.
9) البته همین قدر که روحانی دست رد بر سینه برخی از تشکل های سیاسی تمامیت خواه مانند فلان انجمن یا مجمع ویژه خوار زده است جای شکرش باقی است.
ایکاش ، جامعه 900 هزاری معلمان این فرصت را داشت تا به دور از ویژه خواری های متعارف سیاسی ، از بین این جمع کثیر فرهیخته و نام آشنا ،بهترین ها را به عنوان گزینه پیشنهادی در اختیار دولت قراردهد.
10) فضای ایجاد شده در سه ماهه اخیر نشان داد که ستاد آموزش و پرورش به ویژه شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش نیاز به یک خانه تکانی اساسی و جدی دارد. وزیر آینده اموزش و پرورش باید پیدا و پنهان ستاد وزارتخانه را در یک اتاق شیشه ای و شفاف در معرض قضاوت فرهنگیان قرار دهد. ویژه خواران با سابقه و متملق را طردکرده تا مجالی برای جوانترها فراهم شود.11- این حلقه پولادین انحصار باید به سرعت شکسته شود.
حسن روحانی در آغازین روز هفته دولت با حضور در مرقد امام ،از آب و جارو کردن خانه و تحویل آن به نسل سوم و چهارمی بشارت داد که قرار است وارث این انقلاب باشند.
به نظر می رسد آموزش و پرورش باید در این خانه تکانی و آب و جارو کردن پیشگام تر از دیگر قسمتها باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
همین که همه نظر می دهند ، نشان از آن
است که صلابتی در کار نیست و انتخاب
اصلحی صورت نمی گیرد.
راستی از رهگذران کوچه و بازار هم نظرسنجی
کنند شاید فردی در تله ی مبصری اینها بیفتد.
انشاا...فراکسیون امید به حاج میرزایی رای اعتماد نده
ازفرهنگیان ومطالبات آنان دفاع کند.
تا کی وقت کشی میکنید؟
چرا دکتر حسینی را کنار زدید؟
مثل معروف " رطب خورده منع رطب چون کند؟"
از بس زد و بند کردید و با نماینده ها در لابی ها شرکت کردید انگار دیگر متوجه نمی شوید که خواسته اصلیتان چیست.
نکند باید شخص حضرتعالی انتخاب می شدید که خیالتان راحت باشد.
و میخواهد با یکی که سالها نهضت بوده
خواسته های آنها را پاسخ دهد.
موی ماست را که نمی بینیم. حکمت را هم باید
قبول کرد.
حاجی بابایش در مجلس ، نوبت وزارتش رسیده.
نوشته هایش را در همین سایت به خاطر بیاورید.