سیدجواد حسینی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش در اولین حضور خود در جمع شورای معاونان گفت: "معتقدم بخش عمدهای از تلاشها باید در جهت رفع مشکلات مالی آموزش و پرورش باشد؛ لذا از آنجا که منابع مالی دولتی در این زمینه جوابگو نیست، توسعه و تقویت مشارکت و درآمدزایی از ظرفیتهای درونی آموزش و پرورش میتواند در این خصوص راهگشا باشد. "
این جملات در کنار سخنان رییس جمهور در روز ارائه بودجه 98 معنا پیدا می کند که روحانی گفت: هزینه یک دانش آموز در آموزش و پرورش نسبت به بخش خصوصی (خرید خدمات آموزشی و.... ) چهار برابر است و باید برایش فکری کرد. منظور از استقلال و مشارکت نزد حاکمان ،مشارکت مالی و استقلال در تامین مالی است!
انتخاب گزینه ی استعفا توسط بطحایی از میان دوگانه عزل یا استعفا ،فراتر از انتظاری بود که ما از: این وزیر خوشرو وخوش سخن سراغ داشتیم، رمز گشایی این انتخاب بماند برای بعد!
انتخاب سید جواد حسینی توسط رییس جمهور نیزانتخابی فراتر از انتظار بود و تعجب اهالی آموزش و پرورش را به دنبال داشت . دولتی که مسائل ومشکلات کلان، نفسش را بریده و مجالی برایش باقی نگذاشته ، قطعا"دنبال دردسر جدید نمی گردد!
پرسش این است چرا سراغ فردی می رود که ادامه منطقی فانی - بطحایی نیست! وشاید در مقابل آنها هم تعریف شود!
شرایطی که امروز برای کشور ساخته اند! وزیری را می طلبد که بدون مطالبه مالی جدی از دولت، این مجموعه بزرگ را مدیریت کند ، البته فقط مدیریت و نه بیشتر!
دراین شرایط انتخاب حسینی خلاف عادت می نماید و گره ای دارد که باید گره تحلیلی آن باز شود!
به نظر می رسد ،حسینی با طرح خود اتکایی اقتصادی آموزش و پرورش (بخوانید استقلال) با مشارکت بخش خصوصی و خانواده ها، توانسته روحانی را متقاعد به انتخابش کند..... دولتی که ناتوان از تزریق پول به آموزش و پرورش است، از خود اتکایی مالی- مشارکتی این نهاد استقبال می کند.
ولی باید بدانیم این مسیر کاملا بر خلاف خواست جامعه است . جامعه و بدنه آموزش و پرورش، استقلال و مشارکت را در برنامه ها و محتوایی دنبال می کنند نه در درآمد زایی و تامین مالی!
معلمان عدم دخالت قدرت وایدئولوژی را در مدیریت و فرایند این نهاد مطالبه می کنند!
ولی ظاهرا منظور از استقلال و مشارکت نزد حاکمان ،مشارکت مالی و استقلال در تامین مالی است!
نسخه جدید ،حمایت را کم خواهد کرد و دخالت را افزایش خواهد داد؟ امیدواریم این گونه نباشد!
دقت در نقل قولهای ابتدای متن، مارا به تامل وا می دارد و پیام می دهد: باید کمی انتظار کشید که این انتخاب های فراتر از انتظار! ،چه سرانجامی می یابند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
۱.آ.پ یک میلیون پرسنل دارد و سیزده هزار محصل. (آمار رسمی)
اگر به ازای هر 25 محصل یک معلم وجود داشته باشد، کلا پانصدهزار معلم مورد نیاز است. آن پانصد هزار بقیه چکاره اند؟
آیا این همه مدیر و معاون و کارمند اداری و ادارات کل و نواحی و کانون ها و دانشگاه فرهنگیان و....واقعا لازم است؟
۲.مداوما و علی رغم شرایط موصوف دائما از کمبود معلم سخن می گویند!! و این همان سوء مدیریت است.
۳.برای سرپرست خوابگاه و استخر و کانون و...از معلم با مدرک ارشد استفاده می شود!!!کاری که یک فرد کم سواد هم با کمترین هزینه انجام می دهد!
۴.اولیا با وجود رایگان بودن آموزش، به خاطر فرزندانشان اغلب مشارکت مالی دارند، راههای درآمد زایی و تعامل با سایر وزارتخانه ها هم باز است اما تا زمانی که وزارتخانه مدیریت منابع انسانی را درست نکند، مشکلات مالی پابرجاست.
لطفا تحقیق بیشتری در اموزش وپرورش داشته باشید
همکار عزیز: چرا معلمان مثل آهن سریع داغ می شوند و سریع هم سرد! بنده بیست سال تمام سر کلاس درس بوده ام . شما مطلب را درست نمی خوانی یا متوجه نمی شوی! من نگفتم تعداد معلمان زیاد است بلکه عرض کردم که تعداد مشاغل غیر معلم و کادر اجرایی زیاد است. هر کس از را می رسد به نحوی خودش را ازشر تدریس(به زعم خودش) خلاص میکند و پست اجرایی میگیرد و با این وصف همیشه کمبود معلم داریم در حالی که آ.پ یک میلیون نفر نیرو دارد!!! من هم می گویم این افراد اداری بیایند سر کلاس تا کلاس چهل نفره نداشته باشیم!
متاسفانه شما شناخت کافی ندارید و احساسی حرف می زنید . بنده با اطلاع کامل می گویم و در مورد بند 3 : آیا یک دبیر با مدرک فوق لیسانس یا دکتری در جایگاهی است که بشود سرپرست استخر یا خوابگاه!!! من دیدگاه سخیفی ندارم و اتفاقا دیدگاه عمیقی دارم. کسی که مدرک بالا و امتیاز بالاتر دارد باید سر کلاس درس باشد که برای دانش آموزان مفیدتر باشند، نه سرپرست خوابگاه که در حد سرایدار سواد نیاز دارد.
آقا یا خانم معلم عزیز: آیا اعضای هیات علمی دانشگاه را در مشاغلی مثل سرپرست خوابگاه یا استخرو سالن ورزشی یا کانون و کتابخانه و آزمایشگاه و... دیده اید؟!
بیش از پانصد هزار نیروی آ.پ غیر معلم و در مشاغل اداری هستند
مدیر. معاون اجرایی. معاون فنی. معاون آموزشی. سرپرست خوابگاه.سرپرست کارگاه هنرستان،سرپرست سالن ورزشی و.. کانون و به عنوان کارشناس و کمک کارشناس و کارمند و رئیس ادا ره و نواحی متعدد!!و ادارات کل ...آنهم در عصر رایانه. مابقی هم به دنبال فرار از کلاس و گرفتن پست اجرایی!!
متاسفانه اکثر ما معلمان نقدپذیر نیستیم و سریعا نسبت به هر آنچه احساس کنیم ذره ای ما را نشانه گرفته، موضع میگیریم
شما در آخر گفته اید که مشکل آ.پ مدیران آن هستند.بحث من این است که این همه مدیر را برای چه می خواهند؟
این همه اداره کل و ناحیه و مدیر و معاون و کارشناس و کمک کارشناس و کارمند و...علاوه بر آنچه که در مدارس به عنوان پست اجرایی مشغولند آیا همگی موثر و لازم اند؟!
معلم عزیز! نصف پرسنل آ.پ اینها هستند و در واقع کمتر از پانصد هزار نفر به شغل معلمی به معنای کلمه مشغول هستند!
منظور من زیاد بودن پرسنل اجرایی بود نه زیاد بودن معلمان.
چون با این وضع هیچ وقت معیشت معلمان درست نخواهد شد.
نیست پس آقای سنجانی، عضو کدام
سازمان است ؟
در نتیجه نمی توان انتظار زیادی از این تغییر ناگهانی که دلایل آن در هاله ای از ابهام قرار دارد داشت و فعالان صنفی باید همچنان با قوت به طرح مطالبات معلمان از دولت و وزیر جدید بپردازند و فریب این ژست های فریبکارانه را بخورند.
شایدشما با سازمان نظام معلمی اشتباه گرفته اید.
اگر سندی دارید ارائه دهید.......
مردم توانی برای مشارکت مالی ندارند در چند سال اخیر عملا سرانه و اعتبارات به صفر نزدیک شده و مدیران مشارکت اولیا را مطرح کرده اند اما بدلیل مشکلات معیشتی، مردم توانی برای کمک مالی...ندارند این موضوع اثبات شده و آزمون مجدد خطاست...