خبر قتل میترا استاد همسر دوم محمد علی نجفی وزیر اسبق آموزش و پرورش سوژه داغ رسانه ها و به ویژه جناح های سیاسی شده است .
هر کسی از منظر خویش و بر اساس قاعده هزینه فایده این واقعه را تحلیل و تفسیر می کند .
جناح موسوم به " اصول گرا " که البته عملکرد آن نشان داده است به کم تر اصولی پای بند هستند و هدف آن ها فقط کسب قدرت است ، ضمن ابراز شادمانی ترجیحا " خفی " سعی می کنند تا می توانند جناح مقابل یعنی " اصلاح طلبان " را بکوبند و نشان دهند که بله ! مشت نمونه خروار است و از آن برای دو انتخابات آینده بهره کامل و وافی ببرند .
اصلاح طلبان نیز که در برابر این وضعیت غافلگیر شده اند و حرف خاصی برای گفتن ندارند سعی می کنند تا آن را سرنخ یک توطئه مشکوک جلوه دهند .
« محمدعلی نجفی » در انتخابات سال 96 رئیس ستاد فرهنگیان روحانی و در واقع موتور محرکه انتخابات بود و یک چهره مهم کاریزماتیک را تا الان از دست داده اند .
تجارب و عملکرد نشان می دهند که وجه مشترک جناحین ؛ " عدم پاسخ گویی " و " فرصت سوزی " است .
کم نیستند معلمانی که پس از شنیدن این خبر شوکه شده و هنوز آن را شایعه و یا غیرواقعی می پندارند و یا سعی در تبرئه ایشان دارند .
البته در جامعه ای که روابط نه بر اساس عقلانیت و برنامه که بر اساس احساس و غریزه شکل می گیرد این واکنش ها کاملا طبیعی است .
در این گونه جوامع افراد به جای تکیه بر توان مندی و قدرت حل مساله بیشتر بر کاریزمای افراد برای حل مشکلات متکی هستند و از همین رو است که چرخه بی پایان ناامیدی ، بی تفاوتی و طغیان اصلی روا و پایدار در تعبیر معادلات جامعه است .
وزیر ارشاد در توئیتی سعی می کند تا آن را به یک جریان توطئه و سازمان یافته متصل کند .
اگر قرار باشد یک سیاست مدار کارکشته خیر و شر خود را تشخیص ندهد و در " دام و دانه " اسیر گردد چگونه می خواهد جامعه را به سرمنزل خوشبختی رهنمون گردد ؟
اعتماد دیگران به خرد او چگونه معنا خواهد شد ؟
ارزش خرد و تفکر انسان کجا باید تجلی پیدا کند ؟
یکی از اعضای کانون صنفی معلمان در یادداشتی ضمن محکوم کردن عملکرد و رویکرد نجفی در " بازاری سازی آموزش " در پایان چنین می نویسد :
" این یادداشت در آبان 95 منتشر گردید و حالا به خاطر خبر بازداشت نجفی بازنشر می دهم و معتقدم وزیران قاتلی چون نجفی باید زودتر بازداشت و محاکمه شوند به خاطر پاکسازی دانشگاه در دهه 60 ، به خاطر سیاست های ویرانگر پولی سازی آموزش و طرد کودکان از مدرسه به خاطر سلب مالکیت عمومی و فساد همه جانبه. "
اگر واقعا نجفی چنین بوده است چرا چنین مدعیانی به خاطر این اعمال و پیش تر نجفی را به پای میز دادگاه بر اساس مستندات مصرح نکشیدند و تا رویت و حصول " قضا و قدر " به انتظار نشستند ؟! " محمدعلی نجفی " هم محصول همین سیستم ناکارآمد آموزش است
" نجفی " خود به عمل خویش اعتراف کرده و " قانون " باید در مورد او قضاوت کند اما پرسش مهم این است که چرا نجفی که در ظاهر فردی آرام ، خوش اخلاق ، دارای سعه صدر و محافظه کار می نمود چنین روشی را برای تامین نظر و خواسته خویش انتخاب کرد ؟
گفته می شود همسر مقتول می خواسته با یکی از سایت های خبری در مورد برخی مسائل مصاحبه ای داشته باشد .
اگر چنین چیزی صحت داشته باشد از نجفی انتظار می رفت تا با "گفت و گو " و " روش های اقناعی " پاسخ گوی ادعاها باشد مگر آن که مسائل دیگری در میان بوده باشد .
چرا نجفی با توسل به " آخرین درجه خشونت " سعی کرد تا مساله را حل کند ؟
آیا راه ها و مسیرهای کم هزینه تری متصور نبود ؟
این گونه وقایع نشان می دهند که جامعه ما از یک فرد عادی گرفته تا مقامات و نخبگان هنوز " توانایی حل مساله " را نداشته و با پاک کردن صورت مساله سعی در حل آن دارند .
بدیهی ترین اصلی را که می توان از این گزاره ها استنتاج کرد این است که جامعه ایرانی در کلیت خویش هنوز به " بلوغ روانی " نرسیده است و حتی سوابق برجسته سیاسی و طبقه و پرستیژ اجتماعی قادر نخواهد بود تا این خلا مهم و راهبردی را پر و یا حداقل ترمیم کند .
کما این که در ماجرای ساسی مانکن و تاثیر آن بر آموزش و پرورش ایران مقامات و مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جای " حل مساله " سعی کردند آن را پاک کرده و یا ماست مالی کنند .
با ارسال بخشنامه ، دستور و حتی تقبیح و برجسته کردن سند 2030 و... نمی توان مساله را حل کرد .
باید در مورد ریشه ها و دلایل فکر کرد .
و اما بعد پنهان که تاکنون کم تر کسی به آن پرداخته است مساله " خشونت " فراگیری است که جامعه ایرانی را گرفتار خویش ساخته است .
خشونتی بزرگ و ریشه دار در لایه های این جامعه ریشه دوانده است و متاسفانه کسی هم برای حل مساله فکری نمی کند .
نباید فراموش کرد ؛ قتل یک زن توسط یک فرد شاخص سیاسی به اندازه کشته شدن یک معلم توسط دانش آموز و در کلاس درس اهمیت دارد و نباید از کنار آن به سادگی گذشت .
اما چه کنیم که جامعه ما کم تر فکر می کند و بیشتر به دنبال حل مساله از طریق " احساس " و " غریزه " است .
بعید هم می دانم چنین " تلنگرهایی " بتواند تغییر خاصی در الگوهای فکری افراد جامعه ما ایجاد کند ؛ جامعه ای که همه سطوح آن در" دام " روزمرگی افتاده و" دانه ها " امان تفکر و بازشناسی را از او ستانده اند .
" محمدعلی نجفی " هم محصول همین سیستم ناکارآمد آموزش است .
سیستمی که به شهروندان توانایی حل مساله را آموزش نمی دهد و آدم ها همیشه فکر می کنند بهترین مسیر کوتاه ترین آن است .
برای من به عنوان یک " معلم " زمانی که نجفی به اعتماد و صداقت معلمان پشت کرد و همچون بسیاری از سیاست مداران ، " نگاه ابزاری " و " منفعت طلبی " را پیشه خویش کرد تمام شده بود و این تیر خلاصی بود برای یک پایان تلخ .
نظرات بینندگان
آقای رضا
هر انسانی اشتباه می کند اما مهم این است که افرادی در حد و اندازه آقای نجفی به پیامدهای کار خویش فکر کنند .
ضمنا آقای نجفی دکترا ندارد .
پایدار باشید .
اما برداشت سیاسی جناحی از مشکلات خانوادگی و خصوصی دیگران کار درستی و وجدانی و اخلاقی و اسلامی نیست
هر چند این خبر شادی اصولگرایان و ناراحتی اصلاح طلبان را در پی دارد
دوست عزیز
به نظرم ؛ " عقل " بهترین و گران بهاترین گوهری است که خداوند به انسان اعطا کرده ست .
مهم این است که از آن استفاده کنیم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
شما که نام کسی دیگری را به عاریت گرفته ای !
شاید بهتر باشد افراد در زندگی سری به روان شناس بزنند و در مورد وضعیت روانی خویش با یک متخصص مشورت کنند .
" خودشیفتگی " یکی از بیماری هایی است که ممکن است هر انسانی را مبتلا کند .
پایدار باشید .
و سلام بر کلمۀ "خدشه" در کتاب نظام حقوق زن در اسلامِ شهید مطهری!
و سلام بر عرف و قانون بی توهّم!
بار الهی! اینان از چه توهّمی به چه توهّمی رسیدهاند!؟
«....اگه در ایران فقط "یک" هیات علمی سراغ دارید که همانند دکتر مرزهای دانش را در نوردیده همینجا معرفی کنید تا ما مریدان دکتر دیگر از اندیشه متفاوت و ذهن کنجکاو و خلاق و پردازشگرش نگوییم و ننویسیم.»
کی این ادعا را داره؟ تو کدوم دایره المعارف اسم دکتر را آورده؟ تو کدام کتاب و منبع ارجاع داده به نوشته یا مقاله دکتر؟
فقط یکی منبع درست حسابی بیارید و آدرس بدین که در آنجا به تپوری دگتر ارجاع داده است
این جمله من یاد «ذهن زیبا» می اندازه
جامعه ی احساسی ومطلق گرا هیچ وقت راه را پیدا نخواهد کرد ودائما در باتلاق کم خردی دست وپا خواهد زد
نجفی یک انسان است مثل همه ی انسان ها دارای کاستی ها وقوت های خود پس خود را به اووصل کردن برای نجات خویش غیرعاقلانه است
تنها خودمان با نیروی عقلانیت واتحادمی توانیم به آرمان ها دست بیابیم
اینکه دلیل نمی شود. دکتر حسینی هم دست پرورده همین آموزش پ است و اتفاقا ایشان هم دست به اسلحه بردند. در اینترنت سرچ کنید " روش تدریس دکتر حسینی " تا اسلحه دکتر رو ببینید. تا ببینید تفاوت اسلحه دکتر حسینی و دکتر نجفی در چیست. تا ببینید در حالیکه دکتر نجفی ها شاخ و برگ ها (اشخاص) را هدف میگیرند دکتر حسینی هوشمندانه ریشه ها ( و ایدیولوگ های متحجر و فرهنگ آنها) را هدف خشم مقدس خودش قرار داده است. آری؛ آنان دکتر حسینی را هم با توطیه های فاشیستی و شیطانی خود معدوم خواهند کرد! اما آنان باید بدانند دکتر حسینی یک شخص نیست که معدوم شدنی باشد - دکتر یک مکتب است - یک راه. گیرم که دکتر حسینی را بکشند - بارویش جوانه ها چه می کنند؟! با ما چه می کنند؟! ها؟!
مریدان دکتر! از یک طرف می گویید دست دکتر را بسته اند از طرف دیگر دکتر برای خودش مریدهایی پرورش داده است. چاپ کردن کتاب در لپ لمبرت هنر نیست هر دانشجوی لیسانسی می تونه تو لپ لمبرت کتاب چاپ کنه.
چرا به جای رجزخوانی شفاف تئوری هایت را همین جا پست نمی کنی.
و هر چیزی قصاص پذیر نیست چون حد !
بارالهی! سلام مرا به نمک طعام و سرمه چشم در دولت صاحب الزمان(عج) که در جذب نیرو توهّم زده نیست برسان !
با این خداوند هیچ کس را اسیر دام خناسان سیاست پیشه نکند که ...
البته شما این حدیث را به خوبی نمیتوانید تفسیر کنید! پس همان بهتر که آنرا جعلی فرض کنید؟!
آقای پویا
در انتخابات ایران حرف زیاد زده می شود اما عمل نمی شود .
مردم هم تقریبا این وضعیت را دوست دارند و به آن خو کرده اند !
در حال حاضر مساله مهم ، بحران اعتماد و ناکارآمدی است و این برآیند کل جامعه است حتی شما !
اگر می توانید مساله را حل کنید .
پایدار باشید .
مردم این وضعیت را دوست ندارند ولی به آن یا خو کردهاند یا به ناحق و یا به واقع نا امیدند!
بحران اغتماد به نیکان و بحران ناکارآمدی غاصبان و بحران بقا در توهّم و بحران زالوصفتی
یکی از مصادیق حل مسئله ایثار، عمل امکان پذیر به دانایی و روشنگری و یا ... است!
دنیا سرای آزمایش است؛ آیا آنها که مدعی ایمانند، آزمایش نمیشوند، (عنکبوت آیه 2)
بعد از رحلت پیامبر تا کنون و وهم همچنان گستردهتر شده
آقای علی
به جای اسطوره پرستی به نیروی تفکر و عقلانیت تکیه کنید .
پایدار باشید .
هر کس برادر مسلمانی را سرزنش کند، نمیرد تا مرتکب آن شود!
آقای امیر
پاسخ شما در متن داده شده است .
وجه مشترک هر دو جناح قدرت طلبی ، عدم پاسخ گویی و فرصت سوزی است .
این یک تجربه 40 ساله است .
اگر غیر از این است بفرمایید .
پایدار باشید .
مدرس آزاد
هم می تواند ارزش باشد و هم ضد ارزش !
بستگی به حرکت های بعدی دارد !
پایدار باشید .
السلام علیک یا ابا صالح ،
شایستگیهای اخلاقی و حرفه ای و اکادمیک نجفی بر همگان عیان بود.
این مرد بزرگ قربانی توطئه ای شد که براش ترتیب داده بودند... البته او تنها قربانی پرستوها نبود ...
هرچند در یک مسیر ناهموار و آلوده به دام احتمال ارتکاب خطا بالاتر می رود و این یک مساله مبرهن است اما سیاستمدار کهنه کاری مثل دکتر نجفی نباید این چنین مبتدی و ناشیانه در دام می افتاد.
دوست عزیز
وزارت اطلاعات در اطلاعیه ای این شایعات را تکذیب کرده است .
فرضا فرض شما درست باشد و مقتول رابط اطلاعاتی بوده است .
فرد باهوش و سیاست مداری مانند آقای نجفی باید بتواند مسیر را با کم ترین هزینه تمام و نقطه سر خط دیگری را آغاز نماید .
مشکل این جا است که جامعه ایرانی همواره به " فرافکنی " عادت کرده است .
آقای نجفی اشتباه کرده است و این همان مهارت حل مساله است و نه مساله ریاضی !
پایدار باشید .
تکذیب کردن معمول ترین کاری است که می کنند. واقعا انتظار دارین که بگن کار ما بود؟ اعلامیه بدن و بگن این عملیات داغون کردن نجفی کار ما بود و به ان افتخار می کنیم. هنوز قتل های زنجیره ای و داستان هدایت اتوبوس نویسندگان ارمنستان را فراموش نکرده ایم که هنوز اطلاعاتی ها گردن نگرفته اند.
خودمونیم این قدرت و بودجه ای که اطلاعاتی ها و سپاه داره خیلی ترسناک شده ... قادر به هر کاری هستند
با توضیحات نجفی هم می توانیم پی ببریم که یک برنامه منسجم و مدیریت شده پشت این قضیه بوده است. یه باربی را برنامه ریرزی کرده و به سراغش فرستاده اند.
از داستان نجفی به خیلی از چیزها می توان پی برد که روزهای بدی در پیش داریم
فوق لیسانس که وزیر علوم شود درست است؟
تحلیل دقیق و مبتنی بر حقایقی نگاشته اید و از خواندن آن جهت جامعه فرهنگیان و همه مردم متاثر شدم که این همه انرژی و تلاش سیاسیون ما فقط جهت صحنه سازی و عوام فریبی صرف می شود که با نیمی از این انرژی میشد کشور را از وضعیت بحرانی فعلی نجات داد.
راه را گم کرده ایم!!!
آقای رمضان پور
سپاسگزارم .
متاسفانه همان گونه که شما فرمودید انرژی در جامعه ما اکثرا به جای هم افزایی صرف خنثی کردن یکدیگر می شود .
چاره ای جز تغییر فرهنگ عمومی نداریم .
پایدار باشید .
لطفا به منابع بیشتری مخصوصا مطالب منتشر شده در سایت ایران امروز یا ایران وایر یا ایران بریفینگ بی بی سی و ... و مطالب منتشر شده در وبگاه های خبری داخلی بیاندازید.
مواردی که مطرح کردین را نمیشه ثابت کرد. داستان وقتی شروع شده که یک پرستو وارد زندگی این مرد شده است.
باید بیشتر از بعد سیاسی و امنیتی هم مساله را مورد بررسی قرار داد. فراموش نکنید نجفی دشمنان زیادی داشته است.
شما با یک سیاستمدار باهوش روبرو هستند نه یک آدمی که اختلال روانی شداته است.
البته از بعد روانشانسی به مساله نگاه کرده اید بیشتر. اما علایم که هر روز بیشتر میشه نشان دخالت و دام گذاشتن بوده است.
دریایی از دشمن برای خود جمع کرده بود ...
خدا پنهان است ، بنده حق اظهار نظر نسبت بدان
ندارد. با گفته های این و آن اعم از داخل و خارج
در دام قضاوت نیفتید که شما هم شریک جرم و گناه محسوب می شوید. مگر کاشف الاسرارید که اصرار به ابراز نظر دارید ؟ گناه و صواب هر امری با خودشان. خداوند متعال خود بهترین ناظر بر اعمال است. شیطان را لعنت بفرستید و بار گناه دیگران را بر دوش خود مگذارید. خداوند متعال ستارالعیوب است و شما در پی از بین عِرض بنده خدایید.
عبرت بگیرید و برای خود بت مسازید و بجز خداوند بر روی هیچ بنده ای حساب باز نکنید.
استغفروا الله ربی واتوب علیه.
محشر را ببین
دوست عزیز
حق با شما است .
آیا فرضا ، به ماجرای قتل " زهرا نوید پور " و نقش نماینده ملکان اصلا اشاره ای شد حتی در حد یک خبر کوتاه ؟
من واقعا متاسفم که از مالیاتی که بنده می دهم به این " موسسه ورشکسته " داده می شود .
بنده به اندازه خودم نسبت به این مبالغ راضی نیستم مگر آن که واقعا صدای مردم باشد و یا قانون اساسی اجازه دخالت و یا مشارکت بخش خصوصی را بدهد تا شاید تلنگری بر خواب دولت مردان سیاست زده باشد .
پایدار باشید .
حداقل یکی از مثبت های واقعه نجفی این بود که دست اطلاعاتی ها و امنیتی ها و عواملشان و روش ها و اقداماتشان برملا شد.
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در سایت جماران در باره حادثه قتل ‘میترا استاد’ همسر محمدعلی نجفی نوشت: پرونده نجفی، پروژهای مدیریتشده است. فکر دکتر نجفی رهایم نمیکند. این حادثه چه جنبهها و لایههای نه تویی دارد؟ به عنوان کسی که عمری را در عرصه سیاست گذرانده شرمگینانه باید بگویم عرصه سیاست در کشور ما بهغایت کثیف و عفن است.
نمیدانم میترا استاد بر اساس طرح برادران امنیتی وارد زندگی نجفی شده است یا نه. اما تردید ندارم دستکم از زمانی که وارد زندگی او شده، همچون یک پروژه مدیریت شده است تا در زمان مناسب از او استفاده شود. شهرداری نجفی همان زمان مناسب بود تا نجفی بفهمد در کشوری زندگی میکند که شرط حضور مؤثر در عرصههای سیاست و مدیریت چیزهای دیگری جز پاکدستی و توانمندی است. بههمین دلیل در میانه غوغای مبارزه با فساد و اختلاس، گزارش بزرگترین پرونده اختلاس شهرداری به قوه قضائیه هم نمیتوانست نشانه شایستگی او باشد.
بیست سال هم از این سمت پایین خواهد افتادو فاحشه بودن زنان و فاحشه بردن مردان جزء کلاسهای وجودی افراد شناخته خواهد شد با نهایت تاسف
سالهاست که در جامعه ام شاهدم مردانی رو که سالها با همسرشون زندگی میکنند و شاهدیم با عدم تعهد و پایبندی یک خانم به حلقه ای که در دست آقا رویت میشود زندگی به فنا میرود
....
و درنهایت زمان پشیمانی و رهایی با مقاومت پرستو مواجه میشوند
این اشکال جامعه من است این اشکال انقلاب اسلامی ماست این اشکال جامعه ایست که با تک همسری در آن مبارزه میشود این اشکال سادگی نوابغ مملکت من است که همه چیزو همه کس را مثل خود ساده و بی آلایش میدانند
البته به این صورت که گفتی کمونیست ها هیچ اعتقادی به حدا دارند ... این طوری هم نیست اونها این مسایل مذهبی و خرافات را وارد سیاست نمی کنند
از دسیسههای منافقان شما را بر حذر میدارم ........
آنان که شما را با نیرنگهای متفاوت به گمراهی کشند ........
آنان که فزاینده بلایای مردماناند ........ و نومیدکننده امید آنان .......
آنان که اگر ملامت کنند پردهدری کنند ........ و اگر داوری کنند اصرار ورزند ........
آنان که حق میگویند و در عمل برخلاف حق عمل میکنند .......
ای مسلمانان بدانید که آنان یاران شیطاناند و زبانههای آتش سوزان ... و بدانید که شیاطین زیانکاراناند ....
فقط مقایسه کنید بطحایی را با نجفی. ببینید سید بطحایی چه امکانات چه حالی به اصول گراها و برادر بزرگ ها میده.
نظر همه دوستان و همکاران متین!
ولی بیایید دست از این چپ و راست برداریم نه اصلاح طلب اصلاح می کند و نه اصولگرا کار اصولی انجام می دهد! اینها فقط الفاظی هستند برای بازی سیاسی و دور شدن از واقعیت جامعه و شخصی سازی منابع و منافع و سمت ها! دکتر محمد علی نجفی کسی نبود که امروز مورد نقد و بررسی و قضاوت شاگردان خود قرار گیرد.یک روزی این آدم برای خودش حرفی برای گفتن داشته است. مقتدر علمی و سیاسی و فرهنگی بوده است.
ولی ای کاش انسان در هر شرایطی اعتدال و انسانیت را سرلوحه زندگی قرار دهد. ای کاش قبل از خواستن کمال در هر زمینه ای ظرفیت آن را پیدا کنیم.قاضی اول خداست و دوم کسانی که در منصب این رشته قرار گرفته اند که باز بعید میدانم قضات ما امروز عادل و عالم به کار خود باشند.پس قضاوت کار ما نیست.
برادر بزرگ ها هر کاری را مجاز می دونند ...
و امروز نجفی در بلوار شهید دادمان
بار الهی ما را از توهّم برهان!
و این زمان دادگاهی در سه شنبه
فکر کنم خاکسپاری شنبه بود
فقط خیابان دادمان (مکان وقوع همسر مقتول آقای نجفی) برایم خاطره ای را زنده کرد
دکتر دادمان وقتی به وزارت رسید در کاری اهمال نمود
و فردی در جایی نفرین نمود و فرد دومی نیز مثال نردبان را بر زبان راند و فرد سوم شوخ طبعی مثال سقوط هواپیما را بیان کرد؛ متحیّر شدم آنچه بر زبان رفت زود به وقوع پیوست.
من همچنان این مرد با وجود جرمش می ستایم ... و با همدردی می کنم.
بعد یه نفر پیدا میشه می گه: بدون اجازه من نمی تونی با دوست و اشنا و پدر و مادرت تماس بگیرد ....
چه می کنی؟
این مرد ماه ها تحمل کرده اما شاید من و تو یک هفته هم نمی تونستیم.
بعد انقلاب کرده بر علیه عصیان یک زن ..... همانطور پدران ما انقلاب کردند
در این میان اما اظهارات محسن رفیقدوست وزیر سپاه دولت میرحسین و رئیس اسبق بنیاد مستضعفین قابل توجه است. او در پاسخ به این سوال که شما زمانی عضو هیات دولت دوران جنگ بودید و در آن کابینه وزیر دیگری هم حضور داشت به نام محمدعلی نجفی. اتفاقات اخیر چقدر برای شما تکان دهنده بود و چه حسی داشتید،او گفت: من با ایشان دوست بودم و ایشان را دوست داشتم. وزیر سپاه دولت دوران جنگ اظهار داشت: ایشان فرد بسیار اخلاقی بودند، به نظرم از قبل توطئهای علیه او ترتیب داده شده بود و ایشان گرفتار آن توطئه شد. رفیقدوست تاکید کرد: آقای نجفی فردی سلیمالنفس، خونسرد و شوخطبع بود که به همه روی خوش نشان میدادند، لذا این حرکت حداقل از نظر من غیر قابل باور است.
محسن رفیقدوست درباره حواشی که برای محمدعلی نجفی رخ داد گفت: به نظرم از قبل توطئهای علیه او ترتیب داده شده بود و ایشان گرفتار آن توطئه شد.
فی المثل کوبیدن پتک است بر فولاد سرد
پای لرزان ، عقل ضایع با سر و موی کچل
گه به گه آواز خوانی چو خروس بی محل
می نماید صحبت پرت و پلا از حد فزون
بی جهت بی محتوا بی وقفه تا حد جنون
یک زمانه مرثیه گو گاهی غزل خوان می شود
لحظه ای خوشخال و خندان گاه گریان می شود
پیری و عاشق شدن آتش به جان افتادن است
دارو و درمان آن هم عاقبت جان دادن است
دل سپردن ساده اما دل بریدن ساده نیست
سوختن در عشق دلبر قصه و افسانه نیست
عشق پیری باعث رسوایی و بدبختی است
باعث رنج و عذاب و مشکلات و سختی است..
اسلحه ام از غلاف درآمد.
این عرف و قانون پرستی بی توهّم بود که صلاحیت مرا قبول میکرد، اگر وزیر و شهردار نمی بودم چه کسی می بود؟ یک ریاضی دان و برنامه ریز بودم و غیرانتفاعی را معنا کردم.
دیدید آنچه را که هنوزه ندیدید
دانستید در بورسیه چه گفتم، از قانون گفتم و دانستید مخالفانم از بورسیه چه گفتند از قانون گفتند! کلماتی آمیخته به حق و باطل، گذر ایام را کند عاطل.
40 سالگی ! دروغی بزرگ ! جایی ارزش و جایی ضد ارزش ! 40 سالگی جرم است یا افتخار ؟
پروردگارا ! از عذابت می ترسم ! مبادا روزی خدشه دار شوم !
البته شما هم به بهانه آقای نجفی در این مقاله به خوبی به اصولگراها تاختید وسعی کردید تا اصلاح طلبان را بهتر از آنان معرفی نمایید در حالی خودتان بهتر می دانید که چنین نیست ضربه اصلاح طلبان به کشور قابل جبران نیست
آقای علی
موضوع اصلی این یادداشت آقای نجفی است و مسائلی است که اتفاق افتاده است .
در ابتدا هم اشاره کوتاهی داشته ام به برخورد جریان ها سیاسی .
به عنوان یک تحلیل گر تاکنون صداقتی از جریان های سیاسی در مورد موضوعات و وقایع اجتماعی ندیده ام .
هیج یک برنامه ای برای حل بحران ندارند و نگاه شان به افراد " ابزاری " است .
بنده وام دار هیچ جریانی نیستم چون نیازی به این کار نمی بینم .
پایدار باشید .