پس از نخستین تحصن و به عبارت بهتر " اعتصاب " معلمان در مهر ماه سال جاری یادداشتی نوشتم . ( این جا )
در بخشی چنین آمده بود :
" آمارهایی که توسط طرفین یعنی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و فعالان صنفی ارائه می شود تفاوت های خیلی زیادی دارند .
فعالان صنفی و معلمانی که در اعتصاب شرکت کرده اند استتقبال را خوب و قابل قبول ارزیابی می کنند اما مسئولان وزارت آموزش و پرورش و مشخصا مدیران کل و مناطق برای آن که استمرار مدیریتی آن ها دچار خدشه نشود و یا متهم به ناکارآمدی و یا بی عرضگی نشوند یا از اساس صورت مساله را پاک می کنند مانند اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی و یا در شهری مانند تهران با 19 منطقه مدیر کل آن آقای باقری تعداد مدارس اعتصاب کننده را 5 فقره ذکر می کند .
و اما دلیل مهم دیگر که خیلی ممکن است به چشم نیاید کشاندن مشکلات صنفی توسط معلمان معترض به میان دانش آموزان می باشد .
از نظر نگارنده سپر قرار دادن دانش آموز برای احیای مطالبات صنفی نوعی استفاده ابزاری از دانش آموزان برای موضوعات مبتلی به معلمان است .
درست به همان دلیل که استفاده ابزاری از دانش آموزان برای مقاصد سیاسی و تبلیغی محکوم و ناپسند و غیراخلاقی است این گونه کنش ها با یک آموزش حرفه ای تطابق ندارد .
معلم نباید در جریان آموزش دانش آموز را وارد دعواهای خود با دولت و حاکمیت کند . بیان جملاتی مانند احیای اصل 15 قانون اساسی و به صورت مکرر در مناطق مرزی و قومیتی و یا حضور معلمان با لباس های محلی در مدرسه یک هشدار برای همه مسئولان نظام است
هیچ فرد ، مقام و یا نهادی حق ندارد و نمی تواند از دانش آموزان برای اهداف و یا مقاصد صنفی و یا سیاسی خود از دانش آموزان استفاده ابزاری کند .
مهم ترین کار یک معلم باید آموزش تفکر انتقادی و مهارت های زندگی به دانش آموزان باشد .
اگر این دسته از معلمان واقعا برای " دانش آموز " در نظام آموزشی پایگاه و جایگاهی قائل هستند چرا در مورد نمایشی شدن و بی خاصیت بودن " شورای دانش آموزی " در مدارس اعتراض نمی کنند ؟
چرا فرضا زمانی که حقوق دانش آموز توسط همکار و یا معاون و مدیر مدرسه نادیده گرفته می شود معمولا در برابر آن سکوت می کنند ؟
در جریان تقلب و تخلفات هشتمین دوره مجلس دانش آموزی بسیاری از تشکل ها و فعالان صنفی از کنار آن به راحتی گذشتند ...
اگر دانش آموز ضلع مهم و رکن راهبردی تعلیم و تربیت است و فلسفه وجودی معلم و نظام اداری مدرسه و سطوح مدیریتی در برابر آن معنا پیدا می کند نباید در مقابل تضییع حقوق آنان سکوت کرده و مصلحت پیشه کنیم ... "
بارها نوشته ام و تاکید کرده ام که معلمان می خواهند دیده شوند . گفته ام که افکار عمومی جامعه به ویژه رکن دیگر آموزش که اولیاء می باشند از این حرکات پشتیبانی و حمایت نمی کنند .
حتی زمانی که این اخبار را می شنوند اظهار تعجب می کنند که معلمان با این همه تعطیلی دیگر چه خواسته ای دارند ؟ سپر قرار دادن دانش آموز برای احیای مطالبات صنفی نوعی استفاده ابزاری از دانش آموزان برای موضوعات مبتلی به معلمان است
یک بار در مدرسه بودم . اولیا یک د انش آموز آمده بود و می گفت که چرا این اعتراضات فقط در مدارس دولتی است ؟
آیا مدارس هیات امنایی ، غیرانتفاعی و... مشکل ندارند ؟
این نشان می دهد علی رغم حقیقتی که در صدای اعتراض معلمان مستتر است اما جامعه در کلیت آن به این سخن معلمان نرسیده و یا آن را باور نکرده است .
باید این نکته را یادآور شد که با گارد گرفتن و جامعه را متهم به نفهمی و یا بی اطلاعی از واقعیت های مدرسه کردن و... گشایشی در وضعیت موجود ایجاد نخواهد کرد .
اگر فرهنگیان و تشکل های معلمان قصد دارند جامعه را با خود در حصول " مطالبات و حقوق قانونی " همراه کنند و به هم افزایی در تقویت سه ضلع مثلث " آموزش " برسند چاره ای ندارند جز آن که جایگاه " دانش آموز " را به رسمیت بشناسند . هیچ فرد ، مقام و یا نهادی حق ندارد و نمی تواند از دانش آموزان برای اهداف و یا مقاصد صنفی و یا سیاسی خود از دانش آموزان استفاده ابزاری کند .
همان گونه که تشکیلات عریض و طویل وزارت آموزش و پرورش بدون حضور " معلمان " و به تبع آن " دانش آموزان " توجیه محتوایی و فلسفی ندارد بدون حضور دانش آموزان و دیده شدن آن ها فلسفه حضور معلمان مورد سوال خواهد بود .
معلمان هیچ گاه نباید فراموش کنند که به حمایت معنوی و یکپارچه اولیاء دانش آموزان نیاز دارند .
شاهد این ادعا نشست نمایندگان منتخب شورای انجمن اولیا و مربیان از 31 استان کشور در دفتر وزیر آموزش و پرورش در 9 دی ماه سال جاری بود که از میان آن همه تنها نماینده زاهدان بود که بر " معیشت معلمان " در چند جا تاکید کرده و وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان را به تحرک برای ارتقای وضعیت معیشتی معلمان فراخواند . ( این جا )
چیزی که در این اعتراضات مشهود بود تحلیل محتوای عکس هایی بود که متحصنین در شبکه های اجتماعی منتشر کردند .
در ابتدا باید اشاره ای به تحلیل های ساده و تاسف برانگیز امیر علی نعمت اللهی که خود را در جایگاه قائم مقام وزیر که البته یک پست تعریف نشده در اسناد دولتی است جا زده است اشاره ای داشته باشم :
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که اتفاقا گفته میشود، تحصنها سراسری است و محدود نیست، چرا آن را محدود قلمداد میکنید؟ گفت: خیر، این طور نیست واقعا تعداد محدود است و فقط در برخی از مدارس و آموزشگاهها در برخی از استانها تحصن بوده است.
نعمتاللهی در پاسخ به این سوال که بر فرض تعداد آنها محدود باشد، آیا خواستههای همین تعداد محدود را مورد اهمیت و توجه قرار میدهید؟ گفت: بله، این را قبول داریم. من صادقانه میگویم که این تحصنها در برخی از مدارس و برخی از استانها بوده و خیلی محدود است. اصلا نمیخواهم در این مورد شعاری صحبت کنم، زیرا ما آمار این تحصنها را داریم و مطمئن باشید که نگرانکننده نیست. بطحایی روش های اعتراضی معلمان مانند " اعتصاب " را بدآموزی می خواند در حالی که عملکرد وی تشدید فرهنگ غلط سازمانی و پر رنگ کردن مدیریت های ناکارآمد و توجیه انتصاب های غیرکارشناسی و سیاسی بوده است
قائم مقام وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: اگر وضعیت نگرانکننده بود، حداقل من به عنوان قائم مقام آموزش و پرورش نباید در اتاقم باشم. من شفاف میگویم که در برخی از استانها حتی یک مورد تحصن نداشتهایم، این طبق آماری است که من از ساعت 10 صبح دارم. البته مشخص هم نیست، عکسهایی که منتشر میشود، برای همان استان هست یا نه و شاید شیطنت برخی افراد باشد.
نگاهی به این گونه جملات ضمن آن که می تواند ناشی از نگاه از بالا به پایین ایشان باشد نشان می دهد که گویا آقای نعمت اللهی در حال رجز خوانی برای معلمان معترض و حتی تحریک آنان می باشد که اگر می خواهید دیده شوید باید تعدادتان قابل توجه باشد .
البته این گونه برخوردهای تحقیر آمیز مختص به ایشان نیست و کم نیستند مسئولانی در رده های مختلف که در مورد اعتراضات جامعه چنین مواضعی را اتخاذ می کنند و این مشکلی تاریخی و فرهنگی جامعه ما است .
توصیه ای که می توان به ایشان داشت این است که دانش خویش را در مورد علم ارتباطات و روابط عمومی ارتقا دهند ، نگاه خود به موضوعات اجتماعی را " فرهنگی " کنند و حرفه ای سخن بگویند و رفتار کنند .
هر چند بطحایی سعی کرد تا حدی از بار منفی این جملات نزد افکار عمومی معلمان بکاهد .
نگاهی بر محتوای تصاویری که معلمان منتشر کرده اند نشان می دهد که نقطه کانونی این اعتراضات فقط مسائل معیشتی و اقتصادی نبوده است .
بیان جملاتی مانند احیای اصل 15 قانون اساسی و به صورت مکرر در مناطق مرزی و قومیتی و یا حضور معلمان با لباس های محلی در مدرسه یک هشدار برای همه مسئولان نظام است .
اعتراضاتی که به آموزش پولی و دفاع از آموزش رایگان می شود نشان می دهد که جامعه فرهنگیان به شدت نسبت به مساله " تبعیض " و " شکاف طبقاتی " معترض است .
واقعا نمی توان فلسفه فاصله دریافتی ها را هضم کرد در حالی که تفاوت خاصی در فرآیند امور و برون داد فعالیت ها مشاهده نمی شود .
برای یک معلم این غیر قابل قبول است زمانی که می خواهد از صندوق ضروری مبلغی وام بگیرد و و یا از صندوق ذخیره فرهنگیان اتومبیل قسطی خریداری نماید و انواع شرایط و محددویت ها و ضامن برای وی مطرح می شوند و این در حالی است که برخی از افراد با رانت میلیاردها تومان از بانک سرمایه وام گرفته اند ، پس نمی دهند و کسی هم پاسخ گو نیست .
اما سید محمد بطحایی بدون توجه به این مسائل و یا کم رنگ کردن آن ها سعی می کند که همه مشکلات را در قالب " معیشت " خلاصه و تمام کند .
بطحایی پس از اتمام اعتراض 3 روزه معلمان می گوید :
" بعضی از همکاران بنده نسبت به این وضعیت اعتراض و شکوه دارند و این سختی نه به خاطر سختی معیشتی بلکه به این دلیل است که این سختی به طور ناخواسته اثرمنفی بر تعلیم و تربیت دانش آموزان می گذارد .
در معدودی از مدارس اعتراضات همکاران وجود داشته است که این نوع و روش اعتراض حتی در یک مدرسه از کشور هم اگر انجام شود اقدامی ضد تربیتی است و گلایه و ناراحتی ام نه از اعتراض همکارانم بلکه از روش طرح اعتراض است چرا که بدآموزی برای دانش آموزان دارد که معلم در دفتر مدرسه بنشیند و در کلاس درس حضور پیدا نکند و با این کار در حقیقت ضد عدالت رفتار کرده ایم.
به نظر می رسد هدف بطحایی گفتمان سازی در فضای افکار عمومی برای انحراف از مسائل دیگر است در حالی که حاصل وزارت ایشان در این مدت چیزی جز دخالت نهادهای خارج از آموزش و پرورش و پر رنگ شدن فضای امنیتی برای کنترل و مدیریت اعتراضات معلمان نبوده است .
بطحایی و تیم مدیریتی او برنامه ای برای حل مشکلات و بحران های موجود ندارند . آیا برای وزیر آموزش و پرورش " منشور حقوق شهروندی " که رئیس جمهور آن را از افتخارات دوران خویش می داند محلی از اعراب دارد ؟
ایشان با غالب نشان دادن گفتمان معیشت محور و انداختن توپ به زمین دیگران سعی می کند که از خود سلب مسئولیت کند .
وزیر آموزش و پرورش می گوید که نسبت به این اعتراضات " بی تفاوت " نیست در حالی که روابط عمومی وی به شدت " منفعل " بوده و حتی قادر به پاسخ گویی در برابر رسانه ها نیست .
« صدای معلم » بیش از یک سال که درخواست گفت و گو با بطحایی را داده است اما واکنش وی سکوت و بی تفاوتی بوده است .
بطحایی روش های اعتراضی معلمان مانند " اعتصاب " را بدآموزی می خواند در حالی که عملکرد وی تشدید فرهنگ غلط سازمانی و پر رنگ کردن مدیریت های ناکارآمد و توجیه انتصاب های غیرکارشناسی و سیاسی بوده است .
انتصابی که با توصیه و یا دخالت نمایندگان مجلس صورت بگیرد در همین رده دسته بندی می شود .
وزیر آموزش و پرورش در جمع نمایندگان کانونهای صنفی معلمان سراسرکشور در شهریور ماه سال جاری می گوید : ( این جا )
" با وزیر کشور صحبت هایی داشته ام که محلهایی مشخص شود تا معلمان جهت اعتراضاتشان در آن محل ها حضور پیدا کنند و تهدیدهایی که در این موارد وجود دارد کم شود و در استانها هم به مدیران کل تاکید خواهم کرد تا با هماهنگی با استانداران چنین محلهایی را مشخص کنند.... "
بطحایی در این 6 ماه در مورد این وعده خویش چه کار کرده است ؟
ایشان در مرداد ماه 96 قبل از رای اعتماد مجلس چنین اظهار نظر می کند : ( این جا )
" من یک فرهنگی هستم که از ۱۹ سالگی تاکنون در همه ردهها از سطوح صف و ستاد خدمت مردم هستم. از موانع و مشکلات و چالشهای پیش روی آموزش و پرورش اطلاع دارم و با تجربه ای که در سازمان برنامه و بودجه به دست آوردم و مساعدت همکاران خودم تمام تلاشم را برای بهبود اوضاع معلمان خواهم کرد.
من قبل از پذیرش این کاندیداتوری برای وزارت آموزش و پرورش از آنجایی که معاون نوبخت بودم از ایشان قول تمام و کمال گرفتم و ایشان از آنجایی که آموزش و پرورشی هستند قول مساعد دادند که همکاری تمام با آموزش و پرورش داشته باشند .
این جمله را از ایشان یادداشت کردم که گفتند به لطف خدا این دوره از حیث اعتبارات و برنامهها بهترین دوره آموزش و پرورش خواهد بود امیدوارم شایستگی بنده برای قبول مسئولیت آموزش و پرورش مورد تایید شما باشد و با رای بالای خود موقعیت این وزارتخانه را در دولت و همه دستگاههای کشور مورد حمایت قرار دهید اما هر چه تشخیص دهید حتما بهترین و مناسبترین تشخیص است."
تحمیل نیروهایی مانند اللهیار ترکمن ، نعمت اللهی و... از سازمان برنامه و بودجه چه فایده ای برای خانواده آموزش و پرورش داشته است جز تحمل سخنانی که وصف شان در بالا رفت ....
بطحایی شانزدهم اسفند ماه به استان قم سفر می کند و با برخی مراجع دیدار می کند .
از این دیدار 86 عکس در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر می شود .
هدف وزیر از این دیدار چه بوده است ؟
آیا قرار است تامین اعتباری در جهت معیشت معلمان صورت بگیرد ؟
تمسک به اقدامات و حرف های پوپولیستی تاریخ مصرف دارد .
نمی شود از گفتمان و نقادی حرف زد اما برای معلمی که اعتراض می کند در هیات های تخلفات اداری پرونده تشکیل داد و یا معلمان را به خاطر انتقاد به محاکم قضایی کشاند ...
واقعا این روش ها چه تفاوتی با دولت های نهم و دهم دارند ؟
آیا برای وزیر آموزش و پرورش " منشور حقوق شهروندی " که رئیس جمهور آن را از افتخارات دوران خویش می داند محلی از اعراب دارد ؟
باید به بطحایی یادآوری کرد که :
" نمی دانستید روزهای سختی در آموزش و پرورش پیش رو دارید ؟!
" وزیر بودن به هر قیمت ارزشی ندارد "
نظرات بینندگان
بی شک بطحایی به گروهی (معمم ها) که با آنها عکس انداخته تعلق دارد ....
آیا روزی می رسد که سیاست و ایدئولوژی دست از سر کچل این آموزش و پرورش بردارد؟
اما کو گوش شنوا و چشم بینا و...؟؟؟!!!
انسالی میانه رو در تمام زمینه ها هستم قصد تخریب ندارم ولی روزهای 12و13و14 اسفند این سایت هم خواب بود همه چیز را می دید جز معلمان را.
من همواره سعی می کنم حق دیگران را رعایت کنم این چند روز دیگر حال کار کردن نداشتم در ضمن دانش آموز وحتی اولیا و مربیان مدرسه از معلمان جدی خوششان نمی ایید.
سعی کنید به اندازه پولشان اش بدهید.
دوست عزیز
البته افراد در پوشش آزاد هستند چون نام شما هم دلالت بر این دارد .
اما در تغییر آموزه های ایدئولوژیک در نظام آموزشی با شما همدل هستم .
پایدار باشید .
همکار محترم
دبیر م
از نظر و لطف شما سپاسگزارم .
گوش شنوا و چشم بینا با مطالبه گری ما محقق می شود .
پایدار باشید .
همکار محترم
آقا / خانم حساب
صدای معلم تقریبا همه تجمعات معلمان ( شاغلین و بازنشستگان ) را پوشش داده است اما مساله " اعتصاب " کمی متفاوت است .
از آن جا که این تحصن 3 روزه بود انتشار خبر آن شاید موجب تبلیغ و... می شد .
پایدار باشید .
آفت مدیریت جامعه ما نیست ، پس چیست ؟!! در خیلی از کشورها حق استفاده از اعضای خانواده در زیر مجموعه فعالیت خود را ندارند ، مگر آن که شرکت خصوصی باشد و خانوادگی اداره گردد. چون عامل فساد ، تبعیض و بی عدالتی است. وقتی مسئولی به بکارگیری اعضای خانواده و یا فامیل خود در مدیریت مجموعه خود دست می زند یعنی سرمنشا قانون شکنی و عین فساد اداری !!
دوست عزیز
متاسفانه هنوز " روابط قبیله ای " و " فامیلی " بر شایسته سالاری و عقلانیت غلبه دارد .
جامعه ما هنوز در محتوا " سنتی " است و تغییر چندانی نکرده است .
داماد آقای بطحایی هم دستیار ویژه است .
بطحایی اگر می خواهد دیگران به او اعتماد کنند باید از خودش شروع کند .
پایدار باشید .
شما را بدین کار چه کار؟ که ابن وزیر جوان بهتر بودی ؟!
نه پدر کسی که در حد معاون وزیر را در استخدام داشت ولی برای پسرش پارتی بازی نکرد.
و نه ...
آقای اکبر
پس از آن شاید تاثیری نداشته باشد !
معلم همواره باید مطالبه گر باشد .
شاغل و بازنشسته هم ندارد .
برای تحول و تغییرات مطلوب همه باید تمرین کنند .
قرار نیست هزینه همیشه فقط روی تعدادی معدود متمرکز باشد .
این تفکرات باید تغییر کنند و گرنه باید همیشه " درجا " بزنیم و کارمان غر زدن و نالیدن و التماس کردن باشد .
پایدار باشید .
برای تنوع و تعدد مطالبی که در سایت
مرقوم می نمایید از شما تشکر می نمایم.
همکار محترم بازنشسته
از محبت شما سپاسگزارم .
سعی کرده ایم پویایی و تنوع با حفظ کلیت " آموزش " استمرار یابد .
باید مواظب باشیم با نقادی در روزمرگی هلاک نشویم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
این نظر شما چه ارتباطی با این پست دارد ؟
پایدار باشید .
مسئولین می دادند دستگاه تعلیم و تربیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است البته نقایص را هم مطلع هستند پس باید به اندازه اهمیت دستگاه تعلیم و تربیت و نقایص موجود اقدام عملی صورت دهند....
آقای حسینی
موافقم .
مطالبه گری یک فرهنگ است و برای پویایی جامعه همیشه باید استمرار داشته باشد .
پایدار باشید .
جناب پورسلیمان از اینکه پاسخ دادید ممنون ومتشکرم .
آقای علی
1- تجمع مطابق ماده 27 قانون اساسی مشکلی ندارد .
2- آیا شما مستندی برای تقید منحصر به فرد گروه معلمان به گزاره مورد نظر خود را دارید ؟
3- بنده تحصن معلمان را تایید نمی کنم اما عملکرد هیات های تخلفات اداری را مطابق قانون هم نمی دانم چون فکر می کنم خیلی از این دوستان به علم حقوق و مبانی آن تبحر و تسلط نداشته و مهم تر از آن فاقد استقلال سازمانی هستند .
دوست عزیز
آیا هیات های تخلفات اداری فقط باید در مورد معلمان و اعتراض و انتقاد آنان فعال باشند ؟
بنده شخصا در یک مورد گزارش تخلفات اداره آموزش و پرورش بناب و اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی را به اداره کل رسیدگی به شکایات داده ام .
تاکنون پاسخی نداده اند !
پایدار باشید .
آقای پور سلیمانی عزیز عذر میخوام از اینکه خدمتتون عرض کردم عامی بحث کردید چون موضوع خاص بود عرض کردم باز مجدد عذر میخوام