آشفتگی نظام آموزشی کشور و به تبع آن حال ناخوش آموزش و پرورش لرستان موضوع تازه ای نیست و یادآوری آن صرفا تکرار مکررات است ، شاید تلنگری باشد بر بیدار شدن وجدان فرادستان ، اما بیش از آن ،تبدیل شدن حوزه آموزش وپرورش به میدانی وسیع و حیاط خلوتی برای جولان افراد و نهادهای بیرن از دستگاه اجرا با هدف دخالت صفر تا صدی در مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش که عمده ترین آن تصمیم گیری در عزل و نصب های آموزش و پرورش در سطوح مختلف است، برای معلمان و دلسوزان به آینده کشور آزار دهنده است به طوری که تقریبا این سئوال مشترک اذهان عموم فرهنگیان است که ؛ مگر آموزش و پرورش وزیر ندارد که هرکسی الا معلم و متخصصین تعلیم و تربیت در تعیین سرنوشت آن ذی حقند و به سان گوشت قربانی با آن برخورد می کنند ؟
جناب آقای وزیر
به نظر نمی رسد از اخبار آموزش و پرورش لرستان بی خبر باشید . اگر هم احیانا به دلیل صرف وقت شریفتان به توئیت نویسی از حوزه تحت امرتان در لرستان بی اطلاع هستید بنده به عنوان یک فرهنگی از دیار محروم لرستان خدمتتان عرض می کنم در اینجا دیگر معلمی نه عشق است ، نه هنر و نه افتخار ....چرا که دراینجا دانش آموز و معلم وجه المصالحه بقای صندلی جنابعالی قرار گرفته اند و مصداق عینی آن را می توان تغییر 5 مدیر کل و سرپرست در طول کمی بیش از دو سال عنوان کرد که نشان از آشفتگی در این وزارت خانه پهن پیکر و بی برنامه است که همه چیز آن بر مدار حفظ صندلی وزیر می چرخد و دیگر هیچ!
به قول شاعری آلمانی که سالها پیش سرود :
"آنکه می خندد هنوز خبر هولناک را نشنیده است. " ؛ اما آقای بطحایی اتفاقا جنابعالی خبرهای هولناک آموزش و پرورش لرستان را به خوبی شنیده اید، ولی به دلیل تثبیت ظاهری صندلی تان خوشحال از این معامله سود آور خود را به کوچه علی چپ زده اید و چنین وانمود می کنید که همه چیز آرام است و من چه قدر خوشبختم !
وزیر محترم
احتمالا همانند دیگر مدیران کل قبلی که مورد بی مهری جنابعالی و اسلافتان قرار گرفته و برکنار شدند ،دکتر رضا زینی وند که هنوز مجالی برای ارزیابی عملکرد ایشان فراهم نشده است توسط جنابعالی، آن هم نه به دلیل ضعیف بودن در اجرای برنامه های مورد نظر نظام تعلیم و تربیت که مجال این قضاوت فراهم نشده است ،بلکه تحت فشار اکثریتی از نمایندگانی که نشان دادند دل در گرو اعتلای نظام آموزشی کشور نداشته و ندارند، برکنار خواهند شد آن گونه که از خروجی بودجه و کلیات آن که مورد تصویب نمایندگان مجلس قرار گرفته بر می آید نشان می دهد نه تنها برای کیفیت بخشی آموزش در مدارس تحولی صورت نگرفته است بلکه همان مقدار 2 هزار میلیارد تومان مربوط به رتبه بندی معلمان در سال 98 که جناب نوبخت و جنابعالی قولش را داده بودند و کمی آن طرف تر دکتر محمد بیرانوندی رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در تارنمای شخصی اش با افتخار از افزودن 1000میلیارد تومان دیگر برآن خبر داده بود در سقف بودجه دیده نشده است و این یعنی جذابیت آموزش و پرورش ناشی از دور نمای جذاب آن متاثر از سبد رای پر و پیمان آن می باشد که به دنبال عزل و نصب های گسترده مورد اعتناست نه ناکارآمدی یا ضعف عملکرد مدیران کل و مناطق .
سخن پایانی با دکتر محمد بیرانوندی:
نماینده مردم شریف خرم آباد و چگنی ،رئیس ستادانتخاباتی روحانی در لرستان ،رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی و تنها نماینده اصلاح طلب لرستان و عضو لیست امید
از جنابعالی انتظار رفته و می رود به اظهارات امیدوار کننده تان درمورد آموزش و پرورش که در نشست رسانه ای به درستی بدان اشاره نمودید به صورت عملی اقدام و در این راستا با استفاده از موقعیت ممتازتان در کمیسیون آموزش و تحقیقات و استفاده از ظرفیت آن به دفاع از حیثیت آموزش و پرورش برخیزید .
فراموش نکنید نوع برخورد و نگاه نمایندگان محترم به اوضاع فعلی آموزش و پرورش در کمک برای سرپا نگه داشتن یا تیر خلاص زدن به آن در تغییر نگاه مثبت یا منفی معلمان فرهیخته به نمایندگان محترم فعلی و انتخابات پیش رو سرنوشت ساز خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عجب شباهتی !!! مطمئن باشید درد خیلی
از استانهاست چون درد کشور است . پس
زیاد احساس غربت ننمایید . همه ما در یک
هوا نفس می کشیم.مصیبت مان هم یکی است
قصه ی پر غصه مان هم .
هر مسئولی که معامله گر باشد تاوان پس خواهد داد...
جناب وزیر دانش آموزان چه گناهی کرده اند که باید تاوان حفظ صندلی شما را بدهند....
اگر رئیس جمهور را مورد خطاب قرار دهیم که کاری از دستش بر نمیاید...
از دست وزیر هم کاری ساخته نیست...
به راستی این شلختگی تا به کجا و به چه قیمتی...
آقای زینی وند پای عقیده خود بمان و وارد معامله نشو ...
مگر گودرزیان نبود که صیمخون را فراتر از وند خواندند.
مگر گودرزیان نبود که کاظمی نماینده پلدختر را تکنو کرات خواندند!
مگر گودرزیان نبود که خ مثل خدابخشی را نوشت.
مگر گودرزیان نبود که ملکشاهی را جز نواب اربعه خواندند!
مگر گودرزیان نبود هزاران نوشته ضد و نقیض را نوشتند!
خداوکیلی این آدم هزار چهره را باید خط قرمز بر نظریات
صد من یک غازش کشید!!
من علی گودرزیان به هرچه نوشته ام باوردارم برخی هارا ممکن است الان نپذیرم اما از برخی نظراتم دفاع می کنم اما تویی که پشت نقاب دارید خودرا رسوا می کنید تورا ادم حساب نمی کنم!