می توانیم ساعت ها درباره ما و گذشته ، ما و حال و ما و آینده به گفت و گو بنشینیم و از آن و درآن و برای آن حرف ها بزنیم و بشنویم و در آخر نتیجه بگیریم که مراقب راست خود باشید که چپ است و مراقب جلو باشید که عقب است و بعد در گوشی به شکلی که هیچ کس برداشت بدی نکند بگوییم ترمیم کنید آنچه را که متساهلان و اهمال کاران کرده و می کنند.
اگر در این روزها به مردم بگوییم که چند دسته شوید:
دسته اول: آنها که می توانند درباره انقلاب بخوانند و بنویسند و صحبت کنند و کاری کنند به راست بروند.
دسته دوم: آنها که نمی توانند درباره انقلاب بخوانند و بنویسند و صحبت کنند و کاری کنند به چپ بروند.
دسته سوم: آنها که می توانند در باره انقلاب بخوانند اما نمی توانند بنویسند و صحبت کنند و کاری کنند به عقب بروند.
دسته چهارم: آنها که می توانند در باره انقلاب بنویسند اما نمی توانند بخوانند و صحبت کنند و کاری کنند جلو بیاییند.
یک مجموعه ای وسط می ماند که خنثی و پوک هستند.
با پوک ها و خنثی ها کاری نداریم،اصلاً شاید مرده های متحرک باشند و اما :
دسته اول : کسانی می شوند که در آینده انقلاب سهم دارند چه مرد باشند و چه زن چه پیر باشند و چه جوان و آنان مشکلات و درد ها را می بینند و برای رفع و دفع خطرات تلاش می کنند و حرکت زا هستند .
دسته دوم : هیچ سهمی در انقلاب ندارند و خود را دور می زنند نه دیگران را حتی اگر هم سابقه خوبی داشته باشند و چون مقدمات تاثیر گذاری بر خودشان و دیگران را فراهم نکردند و سکوتشان باعث صحت و سلامت است.
دسته سوم: فقط غر می زنند و عیب جویی می کنند که حکم کود پای درخت را دارند و هرچه آنچه غرها بدبو باشد بهتر است.
و دسته چهارم لازم است مراقب باشند که دیگران را خواسته یا ناخواسته ناامید نکنند.
انقلاب مراقب مردم نیست بلکه مردم مراقب انقلاب هستند یعنی اینکه قرار نیست انقلاب به مردم بگوید:
فراموش نکنید کیسه گوشت و برنج شما به ته رسید هنگام تامین غذا است بیدار شوید تا از گرسنگی به خود نپیچید و هنگام کار است و لباس همت تن کنید تا دوباره پر شود و یا اینکه انقلاب به مردم بگوید که گوشه لباس شما فلان و بهمان جای آن آلوده شد و نفری را تعیین کنید تا پاک کند البته همیشه کسانی پیدا می شوند که به ظواهر و لباس ها کاری نداشته باشند و شکم ها و کیسه ها خالی باشد یا نباشد برایشان مهم نیست وتنها به فکر خود هستند و اگر کسی آمد و آنچه در کیسه ها بود و به تن لباس ها را تحریم کرد یا دزدید و رفت هیچ باکی نیست.
همواره برایمان عجیب بود و هست که چطور کسانی همیشه در صحنه ها وقتی صدای حادثه ای و فریادی به گوش آنها می رسد همه جمع می شوند و تکاپو دارند تا کمک کنند یا لااقل به تماشا بنشینند اما وقتی فریاد حادثه های انقلاب به گوش آنها می رسد هیچ تجمعی ندارند و یا اینکه چطور بسیاری برای حادثه های غم انگیز همیشه آماده باش و گل به دست و ناله زنان و سفارت برو می شوند اما در شادی ها بی تفاوت هستند و نهایت واکنشی که نشان می دهند این است که با انگشت اشاره پشت گوش و نوک بینی خود را می خارانند و می روند والبته این احتمال هم هست که شاید کسی نبوده که دست بر کتف آنها بگذارد قبل از آنکه مسافت زیادی را طی کرده باشد و از آنها بپرسد خواهرجان ! برادر جان !کجا می روی !؟
دزدان در فلنگستان محاکمه نمی شوند ؛ همین جا آنها را بگیرید قبل از آنکه فلنگ ها را ببندند.انقلاب حامی دزدان نیست. اگر آنچه که برای آنها نبود را برداشتند و به شکلات های کوچک قانع نبودند و جیب های کوچک را بزرگ کردند ؛ دلیلش این است که:
اولاً: داشته ها به موقع خرج نشد.
ثانیاً: در چهره ها غفلت دیدند.
ثالثاً: صدای آژیر نشنیدند.
و رابعاً: سنگ راهی ندیداند تا به خود آیند واین شد که می بینید و درب خروج و پنجره ها تا که باز شد همچون پری در آسمان شدند.
در همین حوالی دزد با معرفت هم پیدا می شود ،شخصی تلفن همراه کسی را برد و هنگامی که دید صاحب آن عکس های شخصی بسیاری دارد و بیمار سرطانی است ، برای اینکه فرزندانش آن عکس های او را یادگاری نگه دارند آن موبایل را برگرداند و یا دیگر دزد با معرفتی که وقتی دید آن نویسنده و استاد،حاصل یک عمر مطالعات و نوشته ها و صحبت ها و کارهای خود را در هارد دیسکی گذاشته آن را پس داد و با کمال ناراحتی نه از سادگی باید گفت که در این رهگذر چه خوب بود اگر بازهم دزدان بامعرفتی ببینیم که وقتی دیدند شخصی و مردمی به آنچه که برده اند نیازمند هستند خودشان بیایند و پس دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از طریق عرف و استدلال زمانه و قانون،
نمازشان غاصبانه و بی ستون،
وهم در مغزشان درون و جنون برونشان فزون،
منافقند اما رهنمون،
بالا رونده چون میمون،
نه دزدی در هامون و گنج قارون؛
و مشخص می سازد که همان کس هستیدکه
هستید . هر چندکه ماشاا.... هزار اسم مستعار
دارید. فراموش نکنید که ما همگی معلمیم و در
اصلاح اوراق کارشناس..
و سلام بر افشای اختیاری و تقیّه حسین بن روح نوبختی
از بابت لطف و معرفت شما سپاسگذارم.
دزدان بیت المال در بی قانونی مطلق بسر می برند.
ناهنجاری دزدی دقیقا هنجاز بدمستان روزگار است.
اما تا دلتان بخواهد آفتابه دزد بدبخت در زندان ، بدون
محاکمه عمر سپری می سازد.
خواباندن ملت در ظواهر انقلاب و شعار زیبنده ی خویش اما
در لوای انقلاب ، ممکن شد. ملت در ظواهر راهپیمایی و تظاهرات
تصور کرد هویتی ارزشمند برای خود دست و پا کرده است که بوی
روشنفکری می دهد ، اما عده ای از این ادعای خواب زده ، بهره های
بسیار برای خالی کردن بیت المال نمودند.
آنان یک شبه ره صد ساله رفتند و ملت در رویای روشنفکرانه خود ،
آب در هاون کوبید آن یکی دست پر و ملت روز به روز فقیرتر!!!
سلام
خدا را شکر طی چهل راست نه راست رفتیم نه چپ . نه جلو
رفتیم اما از هر حیث عقب رفتیم. ایمان عده ای شد سفره ی
نعمت برای بهره های دنیوی. اما باز ما برای همرنگی یا بهره مندی
نه راست رفتیم نه چپ.
اخلاقیات ، جوانمردی ، بزرگواری ، عزت ، کرامت و..... قربانیان
عقب روی ارزشی و انسانی در جامعه ماست. ما هم بیگناه در این
وادی در حال چرخ زدن بر افلاک بی نصیبی هستیم. شکر بجز گناهان ریز معمول هر بنده ی تقصیرکار ، گناهی به بزرگی چپ روان
و راست روان مرتکب نشدیم. دستمان خالی است و امیدی به محاکمه ی خاطیان نیست.
فعلا اوضاع بدتر از این است صاحبخانه خانه را به دست دزد سپرده است وفکرمی کند دزد کسی غیراز فردکلیددارخانه است است وبه دنبال دزد خیالی می گردد
این حماقت محض است
بهتر بود مینوشتید: داشته ها به جا خرج نشد
چون به جا بودن هم ظرف زمان است و هم مکان و هم موقعیت تعادلی
واژه انقلاب وانقلابی بودن برعکس تعالیم قرآن است . هیچ پدیده ای بطور دفعتی درست نخواهد شد.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ
و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج، از جايى كه نمىدانند گريبانشان را خواهيم گرفت.
ما برخلاف سنت حاکم بر هستی به دنبال راه میانبری هستیم که به یکباره وانقلابی ما را به هدف برساند.
ولی این اتفاق هیچگاه رخ نخواهد داد.