متاسفانه حادثه آتش سوزی در یکی از مدارس شهر زاهدان منجر به مرگ ۴ فرزند عزیزمان شد. این فاجعه به واسطه قصور عوامل انسانی که از مسئولین دیگر دستگاه های خارج از آموزش و پرورش و درون آموزش و پرورش تا مربی و مدیر مدرسه رخ داد ولی فقط به جهت دیوار کوتاه آموزش و پرورش ، برای معلم و مدیر مدرسه بیشترین مواخذه و محاکمه را در پی داشته و در پیش خواهند داشت !
ذکر این موارد به معنای نادیده گرفتن قصور این عزیزان نیست اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا در حوادث این چنین در ارگانها و مراکز دیگر کشور که نه اولین حادثه بوده و نه آخرین خواهد بود ، نیز افراد مقصر ، این چنین مورد غضب رسانه ها به ویژه صدا و سیما قرار می گیرند ?
آیا در مورد حدوث چنین اتفاقهایی با اینکه بالاترین مقام یک وزارتخانه که وزیر محترم می باشد و دراسرع وقت در محل حادثه به همراه معاونین و مشاورین به جهت همدردی ، پیگیری و... حاضر می شوند و پاسخگو و پیگیر می باشند ، این حرکت به جا به تصویر کشانده شده است !!؟
لذا حال که مسئولین رده بالای آموزش و پرورش سریعترین برخورد را انجام دادند و همچنان پیگیر هستند تا خون این عزیزان ازدست رفته پایمال نگردد، پس چرا این همه هجمه فقط نسبت به آموزش وپرورش ایجاد می گردد !
آیا این شائبه ی تخریب آموزش و پرورش و به ویژه معلمین در اذهان عمومی به وجود نمی آورد !!؟
در حالی که خیلی از مناطق شهر زاهدان و نیز شهرهایی دیگر در ایام سرد سال با بخاری های نفتی و هیزمی و گازی گذران زندگی می کنند ، در استان محروم سیستان و بلوچستان و در یکی از مدارس غیر دولتی اتفاقی ناگوار رخ می دهد ، هجمه ها از هر طرف به ساختار و بدنه آموزش و پرورش وارد می شود .
وزیر محترم در راس هیئتی از معاونین و مشاورین جهت پیگیری و همدردی در صحنه حاضر می شوند، برخی به جهت قصور استعفا داده و برخی از مسئولین ذیربط بازداشت می شوند. ولی در زمانی که حادثه ای دیگر در کشور آن هم در شهر تهران که برخوردارترین شهر کشور می باشد و نیز دریکی از بزرگترین دانشگاههای کشور که جزو مراکز دانشگاهی خصوصی و پرثروت و از دانشگاههای آزاد اسلامی بوده ،اتفاق افتاد و دراین حادثه ۱۰ نفر از سرمایه های دانشجویی عزیز کشورمان به دیار باقی شتافتند و بیش از ۲۸ نفر مجروح شدند و عمق غم انگیز بودن حادثه ی فوق در حدی بود که مقام معظم رهبری نیز با بیانیه ای پدرانه ابراز همدردی وحزن خود را اعلام نمودند .
حال در حدوث این اتفاق در پایتخت آنهم در متمول ترین دانشگاه کشور که خود نوعی خصوصی می باشد ،نیروی انسانی مهمترین عامل قصور بوده است یا خیر ؟!!
آیا برخورد بعضی از مسئولین و رسانه ها به ویژه صدا و سیما با حادثه دانشگاه آزاد تهران نسبت به برخورد مدرسه در زاهدان یکسان بود ؟!!
آیا از عالی ترین مقام های دانشگاه آزاد و روسای دانشگاه جهت اظهار همدردی و ... چون مسئولین آموزش و پرورش در محل حادثه و در جمع خانواده هاحاضر شدند !
آیا مسئولین بزرگوار سریعا نسبت به معرفی ، پیگرد و مواخذه و محاکمه مقصرین دانشگاه آزاد چون مربی و معلم مدرسه اقدام نمودند ؟!
و صدا وسیما به همان میزان که در مورد مدرسه در زاهدان اخبار منتشر نمود دراین مورد نیز برخورد یکسان داشت ؟!
آیا رئیس دانشگاه فوق همچون مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه مدرسه دیده در زاهدان درجهت ابراز همدردی بلافاصله استعفا نمود ؟!
و آیاهای های دیگر ؟!
لازم است باز هم تاکید نماییم که برای ما حادث شدن اتفاقهایی چنین در هر جای کشورمان و برای هرعزیزی باشد مصیبت وار و اندوهگین است و اینکه اینها باعث نمیشود ما از حقوق عزیزان از دست رفته و آسیب دیده در هر مکانی با هر شرایط سنی بخواهیم گذشت نماییم .
اما روی صحبت با بعضی مسئولین محترم و نیز مسئولین صدا وسیما است که چرا فقط دیوار آموزش و پرورش “”به ویژه معلم”” کوتاه است !
چرا جان فشانی های معلمین عزیز نیز چون قصور شان به صورت موازی و یکسان مورد بررسی و اطلاع رسانی قرار نمی گیرد !
همچنین سوالی دیگر از مسئولین صدا و سیما که متاسفانه در موارد تخلفات آموزش و پرورش و معلمین عینک های شفاف و تیزبین دارند این است که در مورد نشان دادن شان ،منزلت ومعیشت معلمین چه میزان تلاش نموده اید و چه میزان از زحمات این قشر زحمت کش زیاد ولی نه زیادی ، را به تصویر کشانده اید .
همچنین در مورد میزان حقوق ، امکانات رفاهی ،معیشتی معلمین نسبت به دیگر کارکنان دولت و دستگاههای دیگر این عینک چرا شفاف و تیز بین نیست وح تی خیلی مواقع تیره و تار است .
و روی دیگری از صحبتمان خطاب به مسئولین محترم خاصه نمایندگان مجلس می باشد .
همان طور که پیگیری اهانت به یک نماینده برایشان مهم هست و موجبات تشکیل یک جلسه غیر علنی را فراهم می نماید و خواستار احقاق حق همکار خود می باشند ، اکنون که زمان تصویب بودجه می باشد آیا زمان اقدامی شجاعانه و غیر نمادین و سریع برای معلمین -که به واسطه آنها اکنون در این مسند قرارگرفته اند- نیست!!؟
اینکه اکنون در این مقطع زمانی حساس یکبار برای همیشه بعداز انقلاب ، نشان دهند که آمادگی دارند تا بیایند این فاصله طبقاتی حقوق را در بین معلمین و سایر کارکنان دولت با همسان سازی حقوق تمامی دستگاههای کشوری و لشکری از بین ببرند تا معلمین که مهم ترین وظیفه شان انسان سازی می باشد و این انسانها مهمترین سرمایه ای برای تمامی دستگاههای کشورمی باشند بتوانند با فراغ بال و بدون دغدغه وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند .
امیدواریم اکنون که حفظ سرمایه کشور یعنی نیروی انسانی بسیار مهم می باشد ، لذا تمامی عزیزان دست اندرکار به وظایف ذاتی خود چون معلمین شریف عمل نمایند.
در خاتمه ضمن ابراز همدردی با تمامی خانواده های فرزندانمان در مدرسه در زاهدان و دانشجویان دانشگاه آزاد ، از خداوند متعال خواستاریم دیگر چنین حوادثی درهیچ جایی از جهان و برای هیچ فرد یا افرادی حادث نگردد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یک خاطره از دوران کاری خودم ذکر می کنم درمدرسه ای مشغول به کاربودم بخاری نفتی دانه مرغی درکلاسم وجود داشت که بیرون آن آتش می گرفت هرچه به مدیر مدرسه گفتم ترتیب اثرنداد من مجبورشدم برای اینکه اتفاقی برای دانش آموزان نیفتد بخاری را ازجا دربیاورم ودرسالن مدرسه قراردهم مدیر تا این صحنه را دیدبامن برخوردتندی کرد ولی من ایستادگی نمودم بلاخره مجبورشد بخاری دفتر را درکلاس من وبخاری کلاس را دردفتر قراردهد همان بخاری خراب که در دفترقرارداده بود یک روز بعداز رفتن همکاران به کلاس آتش گرفت وتمام فضای کلاس ها را دود غلیظی گرفت وباعث خسارت به دفترمدرسه شد آیا چنین همکارانی هیچ وقت دیده می شوند وکسی به آن ها اهمیت می دهد خیربه کسانی اهمیت می دهند که کلاس را به آتش می کشند وبعدخودرا به دل آتش می زنند
سال ها پیشنهاد مدیریت مدارس رابه دلیل عدم استاندارد بودن فضای فیزیکی وامکانات نپذیرفتم
اگرهمه اینگونه بودند آ.پ کشور درست می شد