از سال 83 مدیران آموزش و پرورش شعار برگزاری جشن کپرزدایی در آموزش و پرورش را می دهند اما مدارس کپری همچنان به حیات خود ادامه می دهند. ممکن است برخی خوانندگان مخصوصا آنها که در شهرهای بزرگ زندگی می کنند دقیقا ندانند که کپر چیست؟ کپر به آلونک ها و سایبان هایی می گویند که در مناطق گرمسیری جنوب با شاخه و برگ درخت نخل ساخته می شوند و روی آن را با حصیر می پوشانند.برخی از مردمی که در خانه های کپری زندگی می کنند، روستایی و یک جا نشین هستند و در ماه های گرم که بیش از 8 ماه در سال طول می کشد، درون کپرها زندگی می کنند. چادر نشینی هم سبک زندگی گله داران است و معمولا نیمی از سال یا تمام سال را زیر چادر زندگی می کنند.
استفاده از کپر برای سکونت، ناشی از شرایط خاص اقلیمی و آب و هوایی مناطق جنوب کشور است. کپرها خنک تر از ساختمان و چادر هستند و خانه های کپری تحمل گرمای شدید این مناطق را در فقدان کولر گازی آسان تر می کنند. شیوه اقتصاد و معیشت مردم قطعا در نوع مسکن آنها موثر است. همچنان که زندگی در چادر معلول نوعی از معیشت است . 11 سال پیش پیش نوشتم ( اینجا ) که در روستایی که مردم آن در داخل کپر زندگی می کنند، مدرسه کپری ایرادی ندارد و منتقدان نباید آن را برجسته کنند. حالا خوشبختانه مدیران هم به این نتیجه رسیده اند که جایگزین کردن کپر و چادر با کانکس هدر دادن پول و کاری غلط بوده است.
وزیر و معاونان او در مورد مدارس سمپاد و مساله سوابق تحصیلی در کنکور بدون توجه به واقعیت ها دنبال اثبات انگاره های ذهنی خود بودند. فعلا دانش آموزان قزبانی تصورات و توهمات مدیران اجرایی وزارتخانه شده اند همچنان که علت وجود مدارس چادری، حرکت ایل و سیار بودن مدرسه است، کپر هم نوعی تطابق با شرایط اقلیمی و شیوه معیشت مردم است. مدرسه کپری را با ساختمانی مدرن دارای چیلر و کولرگازی عوض نکردند. جایگزین مدارس کپری کانکس بود.
مدیر کل آموزش عشایری، سال 86 در انتقاد از مدارس کپری گفت:" تبدیل اکثر واحدهای کپری به فضاهای مناسب تر از قبیل کانتینر، کانکس یا حتی ساختمان باعث ارتقای وضعیت روحی دانش آموزان عشایر می شود."وی افزود:" می توان با اختصاص تنها چهار میلیون تومان برای تبدیل یک واحد کپری به کانکس، بسیاری از مشکلات رفاهی دانش آموزان عشایر را برطرف کرد." این اقدام پشتوانه نظری و کارشناسی نداشت و احتمالا یا محصول جرقه ذهنی مدیرکل یا برخی زد و بندهای مالی بود.
سال 86 (اینجا ) نوشتم: " اين سخن مديركل كه دانش آموزان عشاير بايد از رفاه برخوردار باشند حرف درستي است. معلم آموزش ديده و باانگيزه و تجهيزات آموزشي خوب و حتي كمك هزينه تحصيلي و تغذيه مناسب حق دانش آموزان عشاير است اما رفاه به معناي برچيدن كپرها و چادرها و اسكان آنها در كانتينر و كانكس نيست و با هيچ استدلالي نمي توان ثابت كرد كه دانش آموزان بلوچستاني داخل كانكس وضعيت روحي بهتري خواهند داشت. علت بقاي مدارس كپري را بايد در شرايط خاص اقليمي مناطق گرمسيري جست وجو كرد ... در روستاهايي كه مردم درون كپر زندگي مي كنند، نصب كانتينر و كانكس و حتي ساختمان به جاي كپر ممكن است وضع روحي دانش آموزان را برخلاف تصور مديركل ارتقا ندهد و حتي بدتر هم بكند."
تبدیل کپر به کانکس نه تنها مشکلات را حل نمی کند بلکه مشکلات جدیدی می آفریند. کلمه کپرزدایی ساخته و پرداخته مسوولان آموزش و پرورش هم حامل نگاه منفی نسبت به کپر و کپرنشینان بود. در حالی که زندگی در کپر نوعی تطابق بین انسان و شرایط اقلیمی منطقه است همچنان که بادگیرها در یزد و خانه های یخی اسکیموها در قطب شمال چنین اند.
امکانات نرم افزاری در تعلیم و تربیت اهمیت بیشتری دارند . معلم خوب و با انگیزه، برنامه درسی مناسب، روش های مدرن تعلیم و تربیت و وسایل کمک آموزشی، بسیار موثرتر از ساختمان مدرسه و حتی میز و نیمکت است.این نوع نگاه را اصطلاحا نگاه مهندسی به مسایل اجتماعی می نامند . محمد بهمن بیگی بنیانگذار آموزش عشایری خاطره ای ماندگار از نتایج این نگاه دارد و گاوزرد بهمن بیگی را حتما بخوانید (اینجا)
راشکی مدیرکل نوسازی و تجهیز مدارس استان سیستان و بلوچستان مهر 96 گفت : از سال 88 موضوع جمعآوری مدارس کپری در دستورکار قرار گرفت و مدارس استاندارد [کانکس] جایگزین آنها شد. اما با توجه به شرایط اقلیمی استان کلاسهای کپری همچنان در برخی نقاط مانند توابع فنوج و مهرستان وجود دارد که کلاس پیش ساخته برای این مناطق ارسال شده است. با وجود این طرح تحقیقاتی مدارس کپری و سنتی با هدف طراحی سازهای مناسب و جایگزین مدارس پیش ساخته در سیستان و بلوچستان اجرا میشود. زیرا مدارس پیش ساخته یا همان مدارس کانکسی نمیتوانند جایگزین مناسبی برای مدارس کپری که با زیست بوم منطقه سازگاری دارند، باشند." مرحبا به آقای راشکی اما چه کسی مسئول هزینه های مادی و معنوی اینگونه آزمون و خطاهای اجرایی است؟
همه ما خوشحال می شویم که همه کودکان از جمله بچه های فقیر و برهنه در هر جای کشور با شکم سیر و لباس مناسب به مدرسه بروند و از معلم آموزش دیده و دلسوز و وسایل کمک آموزشی بهره مند باشند. کپر و چادر و ساختمان و حتی میز و نیمکت اهمیت ثانویه دارند . حذف کپرنشینی و چادرنشینی تنها در سایه توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به خصوص در مناطق روستایی و ایل نشین حاصل می شود . نخست باید شیوه معیشت و زندگی مردم تغییر کند. طبعا با تغییر شیوه معیشت و سکونت روستاییان ، مدارس کپری هم برچیده می شوند. در حال حاضر روستاهای سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان به دلیل تغییرات اقلیمی شانسی برای بقا ندارند و احتمالا خالی از سکنه می شوند.
حالا ظاهرا مسئولان سازمان نوسازی مدعای کپرزدایی و جایگزین کردن کپر با کانکس را پشت سر گذاشته اند و دنبال ساخت کلاس های توپی و گدام در سیستان و بلوچستان افتاده اند . این طرح سال گذشته به صورت پایلوت اجرا شده و حالا قرار است در مقیاس بزرگتری اجرا شود. در این طرح هزینه ساخت یک کلاس توپی 35 متری حدود 30 میلیون تومان است. این مدارس آن طور که گفته اند داری سرویس بهداشتی و آبخوری هم هستند. سازه به شکل کپر و چادر است اما بدنه و فونداسیون آن فلزی و مقاوم است. در واقع هم مدرسه ایمن و مستحکم است و هم شکل و شمایل مدرسه کاملا سنتی است. با توجه به تغییرات جمعیتی احتمالا این مدارس مناسب ترین شیوه تامین فضای آموزشی با هزینه کم است.
من از جزییات اجرایی طرح اداره نوسازی خبر ندارم اما این طرح در کلیات موجه است. ای کاش مدیران آموزش و پرورش مخصوصا وزیر و معاونان او، مدیریت را عرصه آزمون و خطا تصور نکنند و در همه زمینه ها ایده های خود را قبل از اعلام عمومی و بدون استفاده از وزن اجرایی و تطمیع یا ترساندن کارشناسان ، به اتاق کارشناسی بفرستند . مدیریت عرصه لج و لجبازی نیست. وزیر و معاونان او در مورد مدارس سمپاد و مساله سوابق تحصیلی در کنکور بدون توجه به واقعیت ها دنبال اثبات انگاره های ذهنی خود بودند. فعلا دانش آموزان قزبانی تصورات و توهمات مدیران اجرایی وزارتخانه شده اند. همانگونه که مدیران نوسازی خطای خود یا اسلاف خود را پذیرفتند بهتر است که آقای بطحایی و زرافشان دست از لجبازی و تلاش برای اثبات حرف خود بردارند.
نظرات بینندگان