شاید این سؤال برای خیلی از والدین و خانواده ها مطرح باشد که بچه های شان را از چه سنی به آموزشگاه زبان بفرستند؟ این سؤال به جا و درست، از برخی واقعیت های اجتماعی، دغدغه ها و تصورات ذهنی خانواده های ایرانی حکایت دارد:
1- با وجود اینکه زبان انگلیسی شش سال در مدارس ایران آموزش داده می شود، دانش آموختگان ایرانی عموماً نمی توانند به زبان انگلیسی حرف بزنند یا بنویسند و در برقراری ارتباط با این زبان بین المللی و فراگیر با مشکل مواجه می شوند .
2- بزرگتر ها ضعف خودشان در برقراری ارتباط با زبان انگلیسی را- درست یا غلط - از چشم سیستم آموزش رسمی ایران می دانند و آن را نا کارآمد ارزیابی می کنند؛ در نتیجه خانواده ها تا حدود زیادی به آموزش رسمی زبان انگلیسی در مدارس ایران بی اعتماد هستند، و بنابر این فرزندان شان را به ناچار در کلاس های زبان آموزشگاه های آزاد ثبت نام می کنند -با این امید که آن ها در آینده مانند والدین شان نباشند و بتوانند به زبان انگلیسی تکلم کنند؛
3- بسیاری از مردم خوانده و شنیده اند که زبان را باید از سنین طفولیت آموخت و بنابر این سن آموزش رسمی زبان انگلیسی در مدارس ایران را دیرهنگام و «نوش دارویی بعد از مرگ سهراب» تلقی می کنند .
4- یکی از درس های مشکل در مدارس و دانشگاه های ایران، درس زبان انگلیسی است .بهتر است کودکان در دوره ابتدایی دوم (سوم تا ششم) آشنایی اولیه با زبان انگلیسی داشته باشند و این سنین برای فرستادن آن ها به کلاس زبان مناسب است
5- نمره درس زبان در آزمون های ورودی دانشگاه های ایران مهم و تأثیر گذار است .
6- بدون مدرک معتبر زبان امکان ادامه تحصیل در مقطع دکتری دانشگاه های داخل وجود ندارد .
7- امروزه چاپ مقالات در نشریات معتبر بین المللی برای اساتید، دانشجویان و پژوهشگران ایرانی از ضروریات است و برای انجام این مهم باید به زبان انگلیسی تسلط کافی داشته باشند؛
8- دانشجویان ایرانی برای ادامه تحصیل در دانشگاه های معتبر خارجی، لازم است در یکی از آزمون های بین المللی تافل یا آیلتس شرکت کرده و نمره مورد نیاز را کسب نمایند.
خانواده های ایرانی سال ها است که به اهمیت آموزش درست زبان انگلیسی به فرزندان شان پی برده و به دنبال چاره بوده اند؛ رونق آموزشگاه های زبان در کنار آموزشگاه های علمی آزاد گویای این واقعیت است. اما آنچه مناقشه برانگیز شده سن مناسب برای آموزش زبان خارجی به کودکان است. تصور عموم خانواده ها این است که این نوع آموزش ها باید از سنین پایین و حتی زیر دبستان شروع شود اما در عمل چون با سن کودکان تناسب لازم را ندارند و آموزش دهندگان تخصص های لازم برای آموزش کودکان را دارا نیستند، با مشکلاتی از قبیل بی رغبتی کودکان و در نتیجه عدم پیشرفت در یادگیری آنها مواجه می شوند.
برای رسیدن به پاسخی اطمینان بخش به این مسأله،لازم است مراحل رشد کودک و مکانیسم های متفاوت یادگیری زبان اول یا زبان مادری و زبان خارجی را مورد توجه قرار دهیم.
منظور از زبان خارجی برای مردم یک کشور زبانی است که در میان آن ها استعمال نمی شود. بنابر این زبان های انگلیسی، روسی، آلمانی، فرانسوی و ...، برای ایرانی ها زبان های خارجی محسوب می شود.
مکانیسم یادگیری زبان خارجی متفاوت از مکانیسم یادگیری زبان اول یا زبان مادری است؛ انسان ها زبان مادری شان را در کودکی از محیط خانواده و افراد پیرامون خود «اقتباس و اخذ» میکنند بی آنکه به طور مستقیم آموزشی دیده باشند. کودکان زبان مادری شان رادر مراکز آموزشی خاصی آموزش نمی بینند بلکه در متن زندگی و به صورت واقعی و کاربردی و برای رفع نیاز های ارتباطی شان آن را فرا می گیرند.
در سنین کودکی فقط جنبه گفتاری زبان است که به کار می آید و کودکان نیز به طور غریزی و طبیعی قابلیت بالایی در یادگیری و به کارگیری آن دارند؛ آن ها با دیدن، شنیدن، تکرار و تمرین، آزمون و خطا، به صورت کاملا طبیعی و غیر مستقیم به این مهم دست می یابند.آن ها بخش های مختلف تشکیل دهنده زبان مادری شان، شامل حداقل واژگان و ساختار دستوری مورد نیاز را، هماهنگ و همراه با هم فرا می گیرند.
آموزش جنبه نوشتاری زبان اما، برای کودکان به ویژه در سنین پایین موضوعیت ندارد؛ چون نیاز و کاربردی برای آن نیست، قابلیت آن هم وجود ندارد؛ پس برای یادگیری این جنبه از زبان، کودک باید به مراحل بالاتری از رشد جسمی و ذهنی برسد تا هم قابلیت های لازم را به دست آورد و هم کاربردی برایش داشته باشد.
اما یادگیری زبان خارجی نیاز به آموزش دارد: بنابر این کودک باید به سنی رسیده باشد که بتواند قلم به دست بگیرد و قبلا با جنبه نوشتاری زبان مادری اش آشنایی اولیه پیدا کرده باشد. با این وصف، همانطور که اشاره شد فرستادن کودکان زیر سن دبستان به کلاس های زبان عموماً بیهوده است و می تواند آسیب زا هم باشد. البته ممکن است در این کلاس ها فقط جنبه گفتاری زبان آموزش داده شود. در اینجا یک نکته را باید در نظر داشت؛ همان طور که اشاره شد کودکان در سنین پایین به طور طبیعی و غریزی از قابلیت بالایی برای فراگیری زبان برخوردارند اما به شرطها و شروطها؛ و شرط آن این است که زبان مورد نظر با زندگی کودک عجین شده باشد.
کودکان زبان مادری شان رادر مراکز آموزشی خاصی آموزش نمی بینند بلکه در متن زندگی و به صورت واقعی و کاربردی و برای رفع نیاز های ارتباطی شان آن را فرا می گیرند بنابر این، کودک در هر محیطی قرار بگیرد برای برقراری ارتباط و رفع نیازهای خود، زبان مورد استفاده در آن محیط را به سرعت خواهد آموخت. پس کودکان قادرند بدون هیچ آموزش خاصی جنبه گفتاری زبان یا زبان هایی را که عملاً در محیط پیرامونی شان، اعم از خانواده و مدرسه، استعمال می شود یاد بگیرند. ولی درآموزش زبان خارجی در کلاس ها – حتی به صورت مکالمه و کاملا گفتاری- چون این شرایط فراهم نیست، چندان مفید فایده نخواهد بود.
تا اینجا معلوم شد که آموزش دادن« خواندن و نوشتن »به کودکان قبل از سن دبستان، زودهنگام بوده، فایده ای برای آن تصور نمی شود- البته از جهات اقتصادی و تربیتی زیان بخش هم خواهد بود.
حال باید دید چه سنی مناسب این نوع آموزش ها است؟
همانطور که اشاره شد اصل «احساس نیاز و کاربرد ی بودن» در یادگیری یک زبان نقش کلیدی ایفا می کند. بر این اساس، تا وقتی چنین نیاز و کاربردی به وجود نیامده باشد سرمایه گذاری برای آن مفید بخش نخواهد بود. با توجه به اینکه آموزش زبان در مدارس در دوره اول دبیرستان (دوره راهنمایی) آغاز می شود، در این دوره است که دانش آموزان ایرانی به یادگیری زبان انگلیسی نیازمند شده و این زبان برای آن ها کاربرد پیدا می کند، در حالیکه قبل از این دوره برای یادگیری زبان خارجی احساس نیاز نمی کردند. پس بهتر است کودکان در دوره ابتدایی دوم (سوم تا ششم) آشنایی اولیه با زبان انگلیسی داشته باشند و این سنین برای فرستادن آن ها به کلاس زبان مناسب است. البته باید در انتخاب آموزشگاه دقت شود و خانواده ها نظارت لازم را داشته باشند.
معمولاًیک دوره دو ساله آموزش زبان انگلیسی برای دانش آموزان قبل از ورود به دوره متوسطه اول (راهنمایی) کفایت می کند و ادامه آموزش زبان انگلیسی را می توان پس از یک وقفه یک تا دو ساله، از پایه های هشتم یا نهم پی گیری کرد؛ به دلیل اینکه محتوا و نکات دستوری کتاب های آموزشی دوره های بعدی (نوجوانان و بزرگسالان) برای دانش آموزان دوره ابتدایی نامأنوس بوده، چندان قابل درک نیست - چنین مطالبی حتی در زبان فارسی هم قبل از دوره متوسطه تدریس نمی شود.
بیشتر والدین نگران هستند در صورت ایجاد وقفه به دلیل «فرار بودن زبان» فراموش شود؛ اما واقعیت این است که این مسأله به زبان اختصاص ندارد و هر مهارتی که انسان می آموزد اگر از آن استفاده نکند یا نتواند استفاده کند خیلی زود فراموش خواهد شد. چاره ی این مشکل در تداوم کلاس ها و طولانی کردن دوره های آموزشی به هر بهایی نیست بلکه باید تدابیر دیگری اندیشیده شود مثل تماشای فیلم ها و کارتون ها به زبان اصلی، یا استفاده از آن زبان در محیط خانواده– در صورتی که اعضای خانواده توانایی آن را داشته باشند.
همانطور که اشاره شد این ملاحظات فقط در مورد آموزش مهارت های «خواندن و نوشتن» زبان صدق می کند و کودکان در سنین پایین می توانند مهارت های گفتاری زبان را در صورت فراهم بودن شرایط محیطی، بهتر و سریعتر فرا بگیرند و این مشکلات در آنجا مطرح نیست، برای اینکه کودکان در شرایط طبیعی زندگی واژگان و ساختار یک زبان را متناسب با سن و نیاز و شرایط محیطی شان فرا می گیرند.
و نکته آخر، با توجه به اینکه امروزه لوازم الکترونیک از قبیل کامپیوتر، موبایل و تبلت از سنین خیلی پایین در دسترس کودکان قرار می گیرد، یک یا دو دوره 3 ماهه تابستانی در سال های آغازین دوره ابتدایی (دوم یا سوم ابتدایی) برای آشنایی دانش آموزان با حروف و کلمات زبان انگلیسی خالی از لطف نخواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
همه زبان ها و گویش ها محترمند