در كار با دانش آموزان كوچك يا دانش آموزاني كه در شرف رفتن به مدرسه هستند، مشاهده قواعد مشخص و ساده در باب مديريت كلاس يك عامل ضروري در كنترل موفق آن است . منظور از مديريت روش سازماندهي رهيافت هر معلم براي آموزش و نظام بندي كلاس به عنوان ابزاري براي يادگيري است. معلمان از طريق مديريت خوب ميتوانند خود را ارائه كرده و وظيفهي خود را به گونهاي ايفا كنند كه باعث برانگيخته شدن طرحهاي شناختي مطلوب در دانشآموزان شوند .
مديريت خوب اين امكان را براي دانشآموزان فراهم ميآورد كه تصوير روشني از فعاليتهاي جاري و انتظاراتي كه از آنها ميرود داشته باشند ، اين امكان را به آنها ميدهد كه عواقب رفتار خوب و بد خود را دقيق تر بشناسند.
مديريت خوب هم چنين به معلمين فرصت ميدهد تا درباره خويش دقيق تر بيانديشند ، فنون موفق و ناموفق روش تدريس خود را با دقت بيشتر شناسايي كنند، و اگر لازم ديدند تغييراتي در خود ايجاد كنند.
همچنين مديريت خوب كلاس به جاي اتلاف بيهوده وقت و صرفاً گرفتار شدن در نگهداري اوضاع در حد اعلا به معلمان كمك ميكند تا با دقت بيشتر به وظيفه اي كه بر عهده دارند دقت كنند، از اوضاع جاري كلاس تصوير دقيقتري داشته باشند و از لياقت و توانايي خويش تصوري مثبتتر داشته باشند.
« قواعد»اصلي مديريت موفق كلاس به قرار زيرند:
حضور به موقع: علت بسياري از مشكلات كلاس دير رسيدن معلم در كلاس يا آماده كردن ابزار و وسايل بعد از استقرار دانش آموزان در كلاس است. معلم ميتواند با شروع به موقع درس امكان بروز اين مشكلات را از ميان ببرد و علاوه بر آن شايستگي و كارايي فردي خويش و اهميت كاري را كه بايد انجام شود و به دانشآموزان نشان دهد.
به همين ترتيب وارد كردن نمرات درانتهاي وقت نيز باعث مزاحمت آنها ميشود و باعث ميشود كه دانش آموزان اجازه گرفته و از كلاس بگريزند . همچنين اين كار قوياً باعث ميشود تا تلاشهاي معلم براي ترغيب شاگردان به حضور در سروقت تضعيف شود.
آمادگي كامل: منظور از آمادگي تنها در مورد امور مهم مثل آمادگي در موضوع درس نيست، بلكه به امور جزئي هم نظر دارد ، كمبود صندلي يا كوچك بودن وسيله آموزشي به نسبت جمعيت دانش آموزان ، نبودن گچ هاي رنگي يا ماژيك وايت برد، نبودن وسايل نصب پروژكتور و .... دعوت مستقيم كلاس به رهایی و آغاز اذيت كردن است.
استقرار سريع كلاس براي شروع: همين كه معلم و دانش آموزان در كلاس حاضر شدند ، درس بايد سريعاً طبق برنامه آغاز شود . در اين حال توجه بچهها به معلم و يادگيري منعطف ميشود . درس ميتواند با چند دقيقه پرسش و پاسخ و مرور جلسه قبل يا با حضور يك وسيله آموزشي سمعي و بصري و يا هر فن مرتبط ديگر آغاز شود. ولي نكته مهم اين است كه اين فن بايد بلافاصله توجه كلاس را جلب كند و آنها را مشغول سازد . اغلب يك فعاليت عملي در دقايق اوليه بهتر از اين است که معلم صحبت خشك و بي روحي را آغاز كند. هر تدبيري كه به كار گرفته شود بايد به گونهاي طراحي شده باشد كه علاقهي بچهها را برانگيزد و آنها را براي مدت زيادي به حالت سكون نگه ندارد . اگر شاگردان مدت زيادي به حال خود واگذارده شوند، خود تصميم ميگيرند كار را آغاز كنند يا خير .
تأكيد بر همكاري كامل كلاس: حتي با وجود يك شروع خوب هميشه موقعيتهايي پيش ميآيد كه بعضي از بچهها مشغول صحبت بوده و متوجه شروع كار نميشوند . لازم است قبل از شروع كار همكاري كامل از جانب همه وجود داشته باشد .
داد زدن سر كلاس فايده چنداني ندارد !
يكي از روشهاي موفق براي ساكت كردن كلاس و جلب توجه ، صدا كردن نام دانشآموز يا دانشآموزان است. راه ديگر اين است دستها را محكم به هم بزند. از هر كدام استفاده شود . روش معلم بايد ، قاطع تند و مؤثر باشد.بچهها قطعاً بايد بفهمند كه منظور معلم از اين كار شروع درس است.
استفاده قاطع و مؤثر از صدا: وسيله عمده ارتباطي ميان معلم و كلاس ، صدا است. صدا وسيلهاي كه از طريق آن به يادگيري دانش آموزان كمك شده و معلم از طريق آن اكثر عوامل مديريت را تجربه ميكند اگر صدا به حالت رسا بكار برده شود حتي ميتواند به مطالب پيش پا افتاده و يكنواخت هم روح و علاقه ببخشد.
معلماني كه در رهيافت خود به برنامهريزي درسي، ارزيابي و ثبت نكات مورد توجه به نحو روشمندي عمل نميكنند براي خود و كلاس ايجاد اشكال ميكنند صدا بايد براي بچهها خوش آيند باشد و از گوش دادن به آن خوش شان بيايد و معلم بتواند در تمام طول روز بدون فشار زائد از آن استفاده كند.
هشياري نسبت به وقایع كلاس: معلمين موفق اين احساس را در كلاس به وجود ميآورند كه در پشت سر هم چشم دارند. آنها در طول كلاس راه ميروند ، از ارتباط چشمي استفاده ميكنند و جاهايي از كلاس را كه احتمال دارد منشأ بروز مشكل باشند را دقيقاً شناسايي كرده و نسبت به آنها توجه خاصي مبذول ميدارند . معلمين موفق خود را به گونهاي جلوه ميدهند كه در اعمال قاطعيت آزاد باشند . بدين ترتيب ميتوانند تصميم بگيرند كه حضور آنها در كدام نقطه كلاس لازم است در اين حال اين كلاس نيست كه آنها را به نقطهاي ميكشاند.
تجزيه و تحليل وقايع كلاس: معلم بايد مشاهده دقيق اشتباهي كه رخ داده و تجزيه و تحليل عوامل دخيل در آن را در نظر داشته و از خاطر نبرد . در گروه كوچك كار يك ضبط صوت همراه با استفاده از نوار پس از كار و گوش كردن به عملكرد خود ميتواند مفيد باشد ؛ راه ديگر استفاده از وجود يك همكار در جلسه درس و استفاده از ابزار تحليل تعاملي است كه اخيراً به كار رفته است . با استفاده از اين وسيله ، همكار مثلاً ميتواند يادداشتي از تعداد دفعاتي كه معلم بچهها را تحسين كرده ، تعداد دفعات قبول عقايد آنان يا پرسش مستقيم از آنها تهيه كرد.
داشتن فنون روشن و شناخته شده براي مقابله با بحرانها: موقعيتهاي بسياري وجود دارد كه بحرانهاي كوچكي پيش آمده و درس را در نظر بقيه افراد كلاس غير عادي جلوه می دهد . مثلاً شكستن شيشه، غش كردن دانشآموز، ريختن آب يا رنگ نقاشي در درس هنر و ... اگر معلم و شاگردان هر دو كاملاً آمادگي داشته و به درستي بدانند چه كاري بايدانجام شود ، ميتوان اين وقايع را به سادگي و بدون تهديد كنترل كلاس رفع كرد.
بذل توجه مناسب معلم: تحليلي از تعامل كلاسي نشان ميدهد كه معلمين مقدار نامتناسبي از وقت خود را صرف افراد يا گروههاي خاص ميكنند مثلاً بچههاي باهوشتر ميتوانند دوست داشتني و محبوب باشند در حالي كه افراد ضعيف به حال خود رها ميشوند تا از خود مراقبت كنند. معلم باز زمانبندي مناسب ميتواند رهنمودهاي مناسبي به تكتك بچهها داده و كمك كند تا احساس كنند وي مراقب كار آنها و پيشرفت ايشان است.
پرهيز از مقايسه: توجه به كار خوب بالاخص ( از ديدگاه كنترل كلاس) اگر دانشآموز منزلت و اعتباري كسب كرده و به الگويي براي ديگران مبدل شود راه مناسبي است. ولي مقايسه اينكه به برخي از شاگردان گفته شود كه عملكرد آنها در حد معيارهاي ديگران نيست مناسب نميباشد. اين كار نه تنها باعث ميشود كه افراد مورد مقايسه و مخالفت نسبت به معلم و دشمني و رنجش پيدا كنند بلكه باعث تقسيم شدن كلاس نيز ميشود. در اين حال يك گروه از شاگردان حس ميكنند كه معلم ديگران را بيشتر دوست دارد و اين رنجش و تقسيم كردن به بروز مشكلات زائد براي كنترل كلاس منجر ميشوند.
تدريس دقيق: يك رهيافت ارزشمند براي سازمان دادن و برنامهريزي درسي، تدريس دقيق است. اين رهيافت ميتواند به معلم كمك كند كه خود را در موقعيتي قرار دهد كه كنترل كلاس حداقل مشكل را داشته باشد.
معلماني كه در رهيافت خود به برنامهريزي درسي، ارزيابي و ثبت نكات مورد توجه به نحو روشمندي عمل نميكنند براي خود و كلاس ايجاد اشكال ميكنند. فقدان سازماندهي معلم ، همواره با بيتوجهي ها و تكرارهاي ناشي از فقدان سازماندهي مشكلاتي را در كنترل كلاس به وجود ميآورند .
* دانشجوی دکتری علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی ومدرس دانشگاه.
* ستوان دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
جهت استراحت بیاد مدرسه .
این خواسته مسئولان هست.
میگید نه !
بودجه ۹۷ را مرور کنید.
باید بدانیم : فقط وجدان شخصی ما باقی مانده است...
به وجدان خودمان احترام بگذاریم ....
نگذاریم به آن هم اسیب بزنند.
به طور قطع و یقین وضعیت درامدی در آموزش و پرورش (مثل خیلی از مشاغل دیگر در کشور عزیزمان) خوب نیست.
اما این دلیل بر ارزش نگذاشتن برای دانش اموزانمان نیست.
ما معلمیم و از سوی دیگر انسانیم ، با وجود همه مشکلات ( و تلاش برای رفع آنها ) باید سعی کنیم انسان تربیت کنیم.
وضعیت ما از آن رزمنده 13 ساله در دفاع مقدس بدتر که نیست. (گرچه ایده آل هم نیست)
یاعلی
این سیستم از پایه خراب هست و معلوم نیست قرار کی زیر ساز ها درست شود