از برادر و همکار گرامی جناب آقای پورسلیمان تشکر می نمایم که با انتشار نقد اینجانب بر یاداشت خود و همچنین نقد مطلب بنده باب گفت و گو پیرامون موضوع مهم « تشکل های فرهنگیان » را گشودند و زمینه را برای نقد متقابل فراهم نمودند.
یاداشت جناب پورسلیمان که با عنوان « عیار تشکل ها عملکرد آنان است ؛ مروری بر تجربیات و اندوخته ها : هر گونه کنش گری موثر و جریان ساز در حوزه " تشکل " و " رسانه " منوط به تحول درونی و اصلاحات در آموزه های فکری دارد » (این جا ) حاوی نکات مهم و اساسی می باشد که بنده برای تنویر بیشتر افکار عمومی به بررسی و اظهار نظر در مورد آن ها می پردازم:
1) عیار نقد یا عیار تشکل :
نقد اینجانب بر یاداشت جناب آقای پورسلیمان بیان این نکته بود که نقد نیازمند عیار و شاخص یا شاخص های شفاف است تا بتوان براساس آن ها به نقد تشکل ها پرداخت . آقای پورسلیمان در پاسخ به عیار تشکل ها پرداخته اند و ملاک تشخیص عیار تشکل ها را فعالیت آن ها دانسته اند . نقطه اختلاف نظر بنده و آقای پورسلیمان در اینجاست که ایشان عملکرد تشکل ها را موفق نمی دانند اما بنده با در نظر گرفتن شرایط موجود ، ساختارهای اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه ، رفتارهای اجتماعی که گاهی دل در تاریخ ما دارد ( از جمله روحیه منفعت محور که آقای پورسلیمان به آن اشاره می کنند) و بی توجهی نظام سیاسی به اهمیت تشکل ها و ده ها مشکل دیگر عملکرد تشکل ها از جمله انجمن اسلامی معلمان ایران را به صورت نسبی موفق می دانم هرچند که انتقادهایی به عملکرد تشکل ها از زوایای مختلف وارد شود و این قضاوت بنده بر مبنای شرایط موجود می باشد . هیچ تشکیلاتی بدون اشکال نیست و تشکل ها با بهره گیری از نقد ها می توانند در جهت اصلاح و کارآمدی خود حرکت نمایند .
دومین نقطه اختلاف بنده و آقای پورسلیمان در نگاه به تشکل هاست . اشارات پیاپی ایشان به تجربه تشکیلاتی که در سازمان معلمان ایران داشتند نشان از نوعی نگاه آرمان گرایانه به تشکل است . طبیعی است که در هر تشکل اختلافاتی باشد و افراد بادیدگاه های متضاد در مورد یک موضوع برخورد پیدا کنند . تشکل از انسان ها تشکیل می شود و انسان ها باید با تمام محاسن و معایبشان دیده شوند و نگاه آرمان گرایانه به تشکل بیشتر موجب سرخوردگی می شود .
2) تعارض نقش ها :
مهم ترین نکته در یاداشت جناب پورسلیمان بیان مسئله « تعارض نقش ها » می باشد .
نویسنده معتقد است : " به عنوان مثال فردی که خودش در ستاد وزارتخانه پستی دارد آیا می تواند در نقش " عضو یک تشکل " که جغرافیای زمانی و مکانی آن خارج از مجموعه تعریف و تبیین شده است موضع گیری داشته و آن را مورد نقد قرار دهد ؟ وقتی فردی درون سیستم است و منطقا در " ناکارآمدی " آن نقشی ولو کوچک دارد آیا می تواند هم زمان به ایفای هر دو " نقش " بپردازد ؟ "
تصو ر آقای پورسلیمان این است که وظیفه اصلی انجمن اسلامی معلمان باید نظارت بر وزارت آموزش و پرورش باشد و این نظارت تنها در شرایطی امکان پذیر است که تشکل فوق هیچ نوع ارتباطی با مدیریت آن وزارتخانه نداشته باشند . تصور فوق با کارکرد و ذات تشکل های سیاسی در تضاد است . تشکل هایی سیاسی به عنوان حزب باید برای کسب قدرت یا تاثیر گذاری بر قدرت تلاش کنند و بتوانند از قدرت در جهت اجرای برنامه های خود در زمینه های مختلف استفاده نمایند .
گروه هایی مانند انجمن اسلامی معلمان حزب هستند ولی احزابی که محدودیت برای عضویت دارند و فقط معلمان حق عضویت در آن را دارند . در مطلب قبلی خود نیز تاکید کردم احزابی مانند انجمن از یک سو باید به عنوان حزب ایفای نقش کنند ولی از سوی دیگر به دلیل تقاضای صنفی اعضای خود و جامعه هدفی که دارند با مسائل صنفی معلمان و امور تخصصی آموزش و پرورش ارتباط پیدا می کنند .ضمن اینکه نقد و نظارت بر تشکل ها باید انجام شود و اقدامات غلط آن ها بررسی شود و تذکر داده شود اما نباید تشکل هایی مانند انجمن اسلامی معلمان از انجام وظایف اصلی اشان نهی شوند .
نکته مهم دیگری که در مورد سخن آقای پورسلیمان قابل ذکر است توجه به نقش در قدرت و برقدرت است . آیا گروهی مثل انجمن اسلامی معلمان ایران در قدرت است یا بر قدرت ؟ حضور تعدادی از مدیران وزرات آموزش و پرورش در این تشکل نمی تواند دلیلی بر این باشد که قدرت وزارت فوق کامل در اختیار این تشکل قرار دارد و باید به تعداد زیادی از اعضای ان نیز توجه شود که مسئولت خاصی در آموزش و پروش ندارند .
از سوی دیگر نقد درونی و نقد برنامه ها و عملکرد وزرات آموزش و پرورش نیز در این تشکل جریان دارد که در بیشتر موارد به دلایل مختلف گزارشی از آن ها در سطح عمومی منتشر نمی شود . مزر پوزیسیون ( موافق ) و اپوزیسیون ( مخالفان ) دولت فعلی آنچنان باریک است که گاهی تمایز آن دشوار می باشد . تحلیل این شرایط نیازمند تبیین واقعیت های موجود و فهم رفتارهای گونه هایی مانند انجمن اسلامی معلمان در سپهر گفتمان اصلاح طلبی می باشد .
در واقع گروه هایی مانند انجمن اسلامی معلمان به معنای واقعی کلمه نقش واسط را ایفا می کنند اما این نقش واسط با درنظر گرفتن مواردی که ذکر شد قابل فهم و تحلیل است .
3) مسئله آقای فانی :
جناب آقای پورسلیمان در مطلب فوق و سایر مطالب شان بارها به مورد وزارت آقای فانی و نقش انجمن اسلامی معلمان در انتخاب ایشان و عدم پذیرش مسولیت های مربوط به آن سخن گفته اند . سخنان ایشان به گونه ای است که گویا این انجمن اسلامی معلمان بوده که به تنهایی آقای فانی را بر صدر وزارت آموزش و پرورش نشانده است .
در قضاوت فوق چند نکته مهم باید دیده شود :
الف) انتخاب وزیر با رئیس جمهور است و تشکل ها و جریان های سیاسی نقش مشورتی و پیشنهاد دهنده دارند . در ابتدای هر دولت تشکل ها و جریان ها لیست افراد پیشنهادی خود را برای تصدی وزراتخانه ها به رئیس جمهوری پیشنهاد می کنند .
ب) گزینه اصلی جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش در دولت دولت یازدهم جناب آقای نجفی بود که با اختلاف یک رای موفق به کسب رای اعتماد از مجلس نهم نشد . .
ج) تشکیل دولت یازدهم همزمان با مجلس نهم بود که شاهد موضع گیری های تند وتاثیر گذار بخش وسیعی از نمایندگان آن در مخالفت با دولت ، سیاست های آن و وزرا بوده ایم .
د) آقای روحای نمی توانست هر فردی را برای وزارت آموزش و پرورش برگزیند و باید فردی دارای سوابق کاری مرتبط را برای این مسئولیت معرفی می کردکه بتواند از سد رای اعتماد مجلس بگذرد .
ه) اگر منتقدان انتخاب آقای فانی برای وزارت آموزش و پرورش دولت یازدهم را غلط می دانند بهتر بگویند چه فرد یا افرادی به جای آقای فانی انتخاب می د که بتواند از مجلس نهم رای اعتماد بگیرد و سابقه ممتد فعالیت در آموزش و پرورش را داشته باشد و با مشکل حساسیت هایی که بعد از سال 88 نیز با شدت ایجاد شده بود نیز برخورد نکند .
اگر این کار غلطی است که در مورد روی کار آوردن و حمایت از یک فرد تلاش کنیم اما همین که " ناکارآمدی " وی در افکار عمومی به اثبات رسید بی سر و صدا خود را کنار بکشیم وسکوت نماییم و وزیر را " تنها " بگذاریم ولی از سوی دیگر این نیز رفتار نادرستی است که با عمده کردن نقش یک تشکل و پیوند دادن نقش فوق با کارآمدی یک فرد تمام کاسه وکوزه ها را بر سریک تشکل بشکنیم .
ضمن اینکه از سایت صدای معلم انتظار می رود عملکرد افرادی مانند آقای فانی و سایر وزرا را به صورت کارشناسی و علمی و با در نظر گرفتن شرایط موجود مورد بررسی قرار دهد . متاسفانه فضا به قدری تیره و تار شده است که در یکی از کامنت های ذیل مطلب آقای پورسلیمان از داشتن عکس مشترک آقای فانی و و آقای پورسلیمان تعجب می شود . گویی در کنار وزیر وقت ایستادن و عکس گرفتن یک جرم و گناه بوده است .
تاکید بنده نه برای دفاع از آقای فانی است و نه برای حمله به ایشان بلکه تاکید بر این مطلب است که اگر ما معلمان که باید آموزگاران انصاف باشیم به قضاوت بی انصافانه بپردازیم از جامعه چه انتظاری داریم ؟
بارها بر این نکته پای فشرده می شود که آقای فانی ناکارآمد بوده است . شاخص های این ناکارآمدی چیست ؟
بنده نه مدافع ایشان هست و نه مخالف شان . اما بررسی عملکرد یک فرد باید به صورت کارشناسی و بادر نظر گرفتن مضایق و محدودیت ها و امکانات و واقعیت های موجود انجام گیرد .
4) مسئله میراث بری :
آقای پورسلیمان در بخش دیگری از یاداشت ها خود تاکید دارند که « حتی مسئولانی که به عنوان "سخنران " در این تشکل حضور پیدا می کنند مکرر آن را دستاورد دو شهید یعنی آقایان و باهنر می دانند و بر آن تکیه می کنند .حال پرسش این است که تا چه زمانی مسئولان این تشکل قرار است به " میراث خواری " خویش ادامه دهند و نان بزرگان و پیشینیان را بخورند ؟! »
در مورد مطلب فوق چند نکته وجود دارد:
نکته اول : داشتن نماد و افتخار به آن در سیاست امری عادی و طبیعی است . در هر جریان و تشکل فرد یا افرادی وجود دارد که نماینده تاریخ و افکار آن ها می باشد . گلیست های فرانسه همواره خود را ادامه دهنده راه ژنرال دو گل میدانند . در آمریکا هریک از احراب اصلی خود را ادامه دهنده یکی از روسای جمهوری بزرگ آمریکا می دانند . در ایران اصلاح طلبان و اصول گرایان هرکدام شخصیت هایی برای معرفی خود به عنوان نماد نام می رند .
عنوان اینکه شهیدان رجایی و باهنر بنیانگذاران انجمن بوده اند نشان از میراث بری و پنهان شدن در پشت آن ها نیست بلکه معرف تاریخ و طرز تفکر این تشکل است .
نکته دوم : بنده نیز با نویسنده موافقم که تشکل هایی مانند انجمن اسلامی معلمان باید دارای عملکرد و برنامه های مشخص و شفافی باشند که معرف کار خود این نوع تشکل ها باشند . در طول سال های گذشته انجمن با انتشار مواردی مانند « منشور حقوق معلمان » ، « طرح پیشنهادی خود برای سازمان نظام معلمی » و انتشار بیانیه های مختلف در این مسیر گام برداشته است و دراین مورد نیز به فعالیت های گسترده تری می باشد.
5) مسئله اعتمادسازی :
نویسنده در بخش دیگری از یاداشت خود به مشکل اعتماد سازی میان تشکل ها و معلمان اشاره می کنند . بی تردید این اعتماد سازی سخت و طاقت فرساست . تجربه شخصی بنده از انجمن اسلامی معلمان اثبات این امر است که این تشکل توانسته در بخش معلمان سیاسی اصلاح طلب جایگاه مناسبی داشته باشد . داتشن حدود 400 شعبه شهرستانی ،منطقه ای و ناحیه ای انجمن در سراسر کشور و برخورداری از 32 انجمن استانی که بار ای اعضای انجمن ها انتخاب شده اند دلیل بر این مدعاست که انجمن در بخش وسیعی از معلمان این اعتماد را کسب کرده است . ادامه مسیر تشکل ها ها و نهادینه شدن آن نیازمند فضای مناسبی است که در برخی از دولت های قبل از احزاب و تشکل ها سیاسی سلب شده است . تشکل برای ارتقای شان و جایگاه خود نیازمند سازماندهی است و سازماندهی پروسه ای سخت و تدریجی می باشد . این اعتماد سازی را باید فراتر از تشکل ها دانست زیرا همان معلمانی که به تشکل ها اعتماد نمی کنند در برابر روش های دیگر اعلام نظر هم با بی اعتمادی بررخورد می کنند.
6) نویسنده در بخشی از یاداشت خود به وجود روحیه منفعت محوری در جامعه اشاره کرده اند که به صورت طبیعی در میان معلمان نیز وجود دارد . فعالیت سیاسی و تشکیلاتی در جامعه فوق با ده ها نوع معضل که سد راه هستند و همچون راه رفتن در میدان مین است و گاهی زنده ماندن تشکل و ادامه حیات حداقلی آن به منزله یک موفقیت بزرگ می باشد . با در نظر گرفتن این موارد شاید بتوان گفت اگر تشکل ها نمره بیست نگیرند اما اگر فعالیت آن ها با انصاف و در نظر گرفتن همه جوانب بررسی شود نمره بالایی دریافت می کنند . این نمره نشانه بی نیازی از نقد نیست و هنوز راه طولانی برای رشد و بالندگی تشکل ها در پیش است .
در پایان ضمن ادای احترام به همه همکاران معلم امیدوارم که این یاداشت ها فتح بابی برای گشودن افق های جدید در عرصه گفت و گو باشد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
" عجب سید پر چانه ای هستید "
1)با توجه به سخنانتان مشخص است مطالب بنده را اصلا نخوانده ایدو توصیه می کنم اول بخوانید بعد نقد کنید .
2) انجمن سلامی معلمان ایران یک حزب ااست . میتوانید به پورتال وزارت کشور مراجعه کنید و اسامی احزاب دارای مجوز فعالیت را ببینید .
3) براساس قانون احزاب ، احزاب می توانند از اسامی انجمن ، جمعیت و مانند این ها استفاده کنند .
4) هدف انجمن دراساسنامه آن آمده است میتوانید از طریق اینترنت آن را پیدا کنید و مطالعه نمایید .
5) امروز در دنیا و کشورهای پیشرفته احزاب و نهادهایمدنی نقش عمده ای در رشد و توسعه کشور دارند و اتفاقا اگر قرار بر حل مشکل باشد مهم ترین راهکار آن تقویت تشکل هاست .
6) انجمن اسلامی معلمان نام معلمان را یدک نمی کشئد . این تشکل 40 سال پیش تاسیس شده و اعضای آن معلمد . فکر نکنم نیازی باشد که از دیگران بابت این قضیه اجازه ای بگیرد یا آسیبی بزند. بهتر است کمی خوددار باشید .
8) انجمن اسلامی معلمان دارای حدود 400 شعبه در سراسر کشور است که هر کدام اعضایی دارند . انجمن یکی از فراگیر ترین احزاب کشور و با سابقه ترین و فراگیر ترین تشکل معلمان است .
9)باند جنبه غیر رسمی دارد اما تشکل یک جنبه قانونی ور سمی دارد . پس با هم خیلی فرق دارند .
10) انجمن اولیا و مربیان و انجمن پیسکسوتان فوتبال حسن آباد با انجمن اسلامی معلمان یک کارکرد دارند . توصیه میکنیم کمی دراین زمینه مطالعه نمایید .
موفق باشید.
این همه نوشته و نویسنده ؟
هر دلیلی داشته باشید آدمی کنجکاو می شود. چرا؟