شروع به کار کابینه دوم جناب آقای روحانی در حال گذر از ماه سوم خود است و برخی از وزارتخانه ها در معرض ارزیابی های دقیق کارشناسان، کارکنان و در کلان موضوع، همه ی مردم، هستند.
یکی از مهم ترین وزارتخانه های هر دولت، وزارت آموزش و پرورش است و میزان توجه هر دولت به آن متفاوت بوده است و همین مقوله در دوره هر دولت منجر به تأثیر در بدنه اصلی آن، یعنی معلمان و دانش آموزان، می شده است.
انتخاب جناب آقای سیدمحمد بطحایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم را، بسیاری از کارشناسان به جهت انتصاب ایشان به مجموعه کارکنان آموزش و پرورش، به فال نیک گرفته اند و امیدوارند حضور ایشان تأثیرات شگرفی در همه زمینه های آموزش و پرورش داشته باشد.
نوع نگاه و تعریف ذهنی و پیش فرض های هر مسئولی، مطمئناً در انتخاب همراهان خود، در مسیر کاری نیز مؤثر است یکی از جاهایی که همواره در ارزیابی عملکرد وزرای کابینه در معرض توجه است، انتخاب و نوع تغییرات معاونین و مدیران کل آموزش و پرورش است .
مدیران کل سطح کشور و سطح ستاد در وزارت آموزش و پرورش و همچنین روسای سازمان های تابعه و معاونین وزیر، همه نمایشگرانِ سیاست ها و نوع نگاه وزیر محترم به وزارتخانه تحت امر خویش است.
در وزارتخانه عریض و طویل آموزش و پرورش ضروریست که افراد منتصب در پست های مدیریتی کلان آن، از بین افرادی باشند که تجارب مستقیم و کارآمد در بعد مدرسه ای( اعم از معلمی، معاونت و مدیریت) داشته باشند و به وضوح و بدون ادله ی بسیار، مبرهن و آشکار است که نوع تصمیم گیری، نوع نگاه و حتی نوع گویش این گونه افراد در سمت و مقام خویش و درباره آموزش و پرورش، چگونه است.
فردی که خویش طعم کلاس داری ، مدرسه داری و همه جوانب تصمیم گیری و اجرایی را در ادارات و مناطق چشیده باشد می تواند خوش سلیقه و خوش فکر در امور محوله بدرخشد و در مسئولیت خویش نیز موثر باشد. نوع نگاه و تعریف ذهنی و پیش فرض های هر مسئولی، مطمئناً در انتخاب همراهان خود، در مسیر کاری نیز مؤثر است.
انتخاب و انتصاب آقای علی اللهیار ترکمان به عنوان معاون پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش و انتظاراتی که از وی برای تغییرات در ساختار سازمانی تحت امرش وجود دارد، موضوعی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
در ساختار متعدد و بزرگ وزارت آموزش و پرورش، شاید به صراحت و قاطعیت بتوان گفت معاونت پشتیبانی، «نبض ساز» امور است (در حالیکه معاونت های دیگری چون معاونت آموزشی باید این نقش را داشته باشند) ، چرا که همواره این معاونت و زیرمجموعه های آن توزیع کننده بودجه بوده اند و همین امر منجر به غروری دو چندان در بین مسئولان آن در همه رده ها شده و تصور «همه چیز دانی» بطور ناخواسته یا خودخواسته ، ایشان را در اداره امور همراهی می کند( این حالت می تواند دلایل متعددی داشته باشد که یکی از آنها گفته شد و شاید دلیل دیگری که بتوان برشمرد به اختیارات قانونی در ابلاغ و یا تدوین بخشنامه های اداری در بُعد نیروی انسانی برگردد.
شناختی هر چند ناقض که نگارنده از آقای اللهیار ترکمان دارد اینست که ایشان به امور مالی و انسانی وزارت آموزش و پرورش به مانند وزارت راه و ترابری یا وزارت نیرو یا .... نگاه می کند، یعنی در قبال هر پروژه و فعالیت، هزینه و قیمتی در بعد نیروی انسانی و مالی باید پرداخت و ... یعنی «دو دو تا می شود چهار تا ».
آیا این نوع نگاه به نفع آموزش و پرورش است یا نه ؟ تاثیر این نوع نگاه، در بهره وری مثبت و موثر خواهد بود یا نه ؟!!
مولفه های تاثیرگذار و ذی نفع در آموزش و پرورش همه از جنس «انسان» هستند و نگاه ابزارگونه و تک بعدی به فعالیت های جاری در تعلیم و تربیت قابل پذیرش نیست و .... .
البته باید اذعان نمود که شاید در زمینه هایی که چفت و بند امور در رفته و دوغ و دوشاب یکی شده اند، با این نوع برخورد بخشی از مسائل را می شود و سره از ناسره شناخته ... .
علاوه بر بحث اخیر، باید به مطالب مقدمه نوشتار درباره انتصاب مسئولان زیرمجموعه، برگشت.
انتظار تغییر مدیران کل، مشاوران و تصمیم گیران بدنه معاونت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش خواسته به حقّی است که معلمان و زیر مجموعه اجرایی در مناطق و شهرستان ها از جناب آقای اللهیار ترکمان دارند.
افرادی که الان در این مجموعه مشغولند همان هایی هستند که در 15 ، 20 سال اخیر تصمیم گیر بوده اند و هرآنچه در چنته داشته اند بیرون ریخته اند ... ، برخی از ایشان در دوره قبل به واسطه انتصاب فامیلی منصوب شده اند( نمونه بارز آن مدیرکل امور اداری است که به سفارش دایی اش، که خود نیز بیش از سی سال بر گرده آموزش و پرورش و امور اداری آن سوار بوده و رانده است، در دوره معاونت آقای بطحایی منصوب شده و هیچ تجربه کلاسداری و حضور در مدرسه را ندارد، به جز ایامی که به صورت مبهم و غیرشفاف به شکل ماموریت خارج از کشور، در امارات(دبی) در مجتمع توحید حضور داشته و جالب آنکه در آنجا نیز معلمی نمی کرده است... گویا ایشان در روزهای پایانی دوره آقای حاجی بابایی با سفارش و کمک دایی اش به عنوان نیروی دانشگاه فنی و حرفه ای ادامه شغل می دهند و هم اکنون به شکل مامور در بدنه وزارت آموزش و پرورش مشغولند...) و مشخص است که عرق و علاقه ی یک نیروی مامور با یک نیروی داخل مجموعه و ذینفع متفاوت خواهد بود و .... .
حال همین قصه که از دوره پیش (دوره آقای فانی) آغاز شده و در زمان آقای آشتیانی نیز ادامه داشته است، در زمان آقای بطحایی همچنان ادامه دارد و چشم امید به چه تغییری باید داشت ...؟!!
همین موضوع در جاهای دیگر نیز صادق است، در سازمان پژوهش و نوآوری های آموزشی، در معاونت آموزش متوسطه، در معاونت تربیت بدنی و یا ادارات کل استان ها نیز ساری و جاریست، فردی تا دیروز مسئول بوده و حالا مشاور می شود و .... . حضور پررنگ بسیاری از افرادی که در دولت پیشین(احمدی نژادی ها)مسئول بوده اند و در دوره جدید به راحتی رنگ عوض کرده و با هزار ترفند و راهکار، همچنان در بدنه تصمیم سازی وزارتخانه آموزش و پرورش جولان می دهند و .... و برخی از ایشان اگر بازنشسته شده اند به روش های گوناگون راهی گشوده و در جایی از ساختمان های متعدد این وزارتخانه به مشاوره و ... پرداخته و تکاپویی نموده و حقوقی می ستانند .
(تعداد فراوان و پراکنده ساختمان های وزارت آموزش و پرورش خود نیز قصه ی پر غصه ایست که باید در نوشتاری مجزا بدان پرداخت، هرچند از آقای اللهیارترکمان که روزگاری در سازمان مدیریت سابق و سازمان برنامه و بودجه فعلی در بخش آموزش و پرورش مشغول بوده اند انتظار است با این موضوع نیز همچون دیدگاهشان درباره نیروی انسانی آموزش و پرورش برخورد نموده و آن را به شکل ثمربخشی حل کنند، ان شاالله.)
در این نوشته در صدد آن بودم تا به طریقی انتظاری از انتظارات متعدد و به حق معلمان و فرهنگیان عزیز را به گوش مسئولان برسانیم و تلنگری بر افرادی زده باشیم که گمان می کنند در حال کمک به آموزش و پرورش اند ، غافل از اینکه روش و منش شغلی ایشان در سنوات گذشته و حال نشان دهنده ی میزان ثمربخشی ایشان بوده و هست و انتظار آن است که جاها را خالی کنند تا افرادی با افکار و انرژی های جدید، وارد بدنه تصمیم سازی و اجرایی وزارت کلان آموزش و پرورش شوند.
ان شاالله
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نفرین بر پیمانکاران و مهندسین ناضر که با رشوه و پول حرام با جان مردم بازی میکنند چه مسکن مهر(مرگ) چه مسکن شخصی ساز و...!!