مادرا زیور تو تربیت فرزند است
زینت عقل تو با تحنیت فرزند است
آن محبت که تو داری به درون کودک
بهتر از صد گهر آن به صیت فرزند است
کتاب است آیین فرزانگان
که تا می توانی بخوان ای فلان
چو فردا بپرسند از تو سؤال
نگویی که فرصت نشد وقت دان
حاصل حب و بغض نادانی
آن یکی شرم و این پشیمانی
گر ادامه دهی دلا دانی
حاصلش مرگ و افت انسانی
مداد و خون چه گویم کدام یک برتر
شنیده ام که بگویند اولی بهتر
شما که دوست بدارید دانش و ایمان
به من بگو پسرم آشنای سیمین بر
پشیمانی چه سودی دارد ای دل
که دایم در بلا شرمنده باشی
به تدبیر عمل رو کن که شاید
بلا خیزد تو هم فرخنده باشی
مچاله کرد فلک قامت وجودم را
فلک چه شد دل بیمار را کنی سنجش
مگر چه گفت ولی زود خشم بگرفتی
تقابلش دل بیمار را دهی رنجش
کوته تر از دیوار ما دیوار کس یا رب مباد
تقوای دل را نرم کن ای گوهر پاکی نهاد
دیوانه زنجیری ام مجنون عشق سرمدی
از عشق آمد این سخن والی دلت را کن گشاد
چه دارم جز قلم در روی دفتر
نگارم نامه ها را من به اختر
که شاید بخت خفته یک زمانی
مرا یاد آورد در پای بستر
با مسخرگی علم و هنر هیچ نیرزد
ای خواجه چه گویی که هنر بیست می ارزد
این علم و هنر را که در این دوره فروشند
صد بار اگر مفت دهی هیچ نیرزد
قلم گفتا نویسی نامه من
قلم زن سینه دل داده من
کجا باید نویسم ناتوانم
قلم گفتا که دل ها خانه من
کلید درد نادانی کتاب است
امید راه شادابی کتاب است
طریق راه عرفان آدمی زاد
صدیق گنج تنهایی کتاب است
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
استاد بزرگوار
امروز گویا عصر رنگ باختگی وازه ها وعبارتهاست خاصه ادب تعلیمی .
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
برقرار باشید
همکار ارجمند از عنایت توجهات شما سپاسگزارم.
شعر طنز بی نظیر عبید زاکانی تداعی ذهن شد که :
"رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
خواهی که شود بخت تو فرخنده و پیروز"
يه دو بيتي براي تابلوي اموزشگاه علمي دبيرستان تيزهوشان پسرانه ميخوام لطف كنيد برام ايميل كنيد
به امیرحسین عزیز
دو بیتی تقدیمی :
کنم اندیشه دلا واژه ها لفظ خدا
به الفبا نگرم رسم خطی است مرا
چو به صامت نگرم به مصوت پیدا
واژه ها جمله بدان به صدا صوت دلا