هر تغيير و تحولي در هر سازمان با مقاومت هايي مواجه است . تغيير باعث به وجود آمدن كنش ها و واكنش هاي بسياري مي شود كه در شروع امكان دارد خيلي واضح و مشخص نباشد اما درصورت تداوم اثرات خود را كه ايجاد نمود آن زمان است كه مقاومتها از طرق مختلف و از طرف افراد و يا حتي سازمانهاي وابسته به آن صورت مي گيرد و تا جايي پيش مي رود كه استرس ، نگراني را ايجاد نمايند و تهديدها را بيشتر از فرصت ها و مهم تَر جلوه دهد و نمايان نمايد .
البته اين مقاومتها از طرف افراد و سازمانهايي كه سابقه بيشتري در آن دستگاه حضور داشته و منافع خود را در خطر مي بينند يا روش سنتي را به روش نوين دراداره امور به دلايل مختلف كه قطعا راجع آن خواهيم گفت ترجيح مي دهند . هرچند نبايد از اين مسأله نيز غافل شويم كه حتما تغيير و تحول مفيد خواهد بود بلكه شايد در مورد يا مواردي به صلاح نباشد البته اين مسأله با تحقيق و بررسي قابل لمس خواهد بود . اما در نتيجه بررسي ها مي توان اذعان داشت كه انسان روحيه تغيير وتحول را به صورت ذاتي داراست اما هدف ، روش ونحوه ي اجراي تغيير و تحول بسيار مهم است و به ما در حصول نتيجه كمك مي نمايد .
مي توان از دلايل مقاومت در مقابل تغيير و تحول ؛ به عادت ، نياز به تلاش بيشتر و آموزش بيشتر، ترس و استرس از سرانجام ، دلائل مالي و اقتصادي و.. نام برد .
مهمترين راه در جهت كاهش مقاومت در برابر تغيير و تحول و بي اثر كردن دلائل مقاومت به مديريت هوشمند و نوين ، آگاه با مشاركت گيري ، حمايت افراد و سازمانهاي خرد و كلان و نفوذ اين عزيزان است . همچنين در نظر گرفتن اين نكته كه تغيير نبايد عجولانه باشد بلكه با سعه ي صدر و به صورت تدريجي و متعارف مطابق با ارزش ها و هنجارها و در نظرگرفتن مزيتها و تاثير مزيتها بر معايب باشد .
براي ايجاد تغيير و تحول يكي ازموارد مهمي كه مي بايست درنظر داشته باشيم اين هست كه همراهان و ياوران ما نيز معتقد به تغيير باشند و اينكه افكارمان نزديك به هم بوده و يا آنها بتوانند افكارمان را تقويت نمايند .
اينكه يك هدف داشته باشيم و ملاك يكي باشد حتي اگر در ايجاد تغيير روشها و نظرات متفاوت باشد مي توان با گفتمان آنها را نزديك نمود .
ما بايد در راه تغيير و تحول از لحاظ عاطفي و جسماني وقف چيز يا جايي نباشيم چون اگر چنين باشد تغيير دشوار مي شود و راه برايمان نيز سخت مي گردد .
براي ايجاد تغيير و تحول يكي ازموارد مهمي كه مي بايست درنظر داشته باشيم اين هست كه همراهان و ياوران ما نيز معتقد به تغيير باشند و اينكه افكارمان نزديك به هم بوده و يا آنها بتوانند افكارمان را تقويت نمايند بعضي اوقات با تغيير شايد چيزهايي را از دست بدهيم اما با كمي دقت و تأمل چيزهايي ديگر به دست خواهيم آورد كه قطعا جايگزين هاي خوبي خواهد بود و در نهايت در مقايسه خواهيم يافت آورنده هاي ما بيشتر و با ارزش تر خواهد بود.
حال بايد پذيرفت با تغيير مي توان زمينه هاي مختلف را تجربه كرد و از آن بتوان سود و منفعت كسب كرد و به همگان سود و منفعت را گسترش داد .
متمرکز شدن و فکر کردن دائم به تغییر، امكان تجربه چیزهای خوبی را به ما مي دهد . در آن هنگام ، یافتن چشماندازی برای امید مجدد و امکان ، باعث خوشحالی دوباره مي گردد.و زندگي كردن را برايمان آسان تر مي نمايد .
امروزه مهمترين عامل تاثيرگذار درتغيير و تحول را براساس نياز آينده انسانها مي توان درنظر گرفت كه انسان نياز به رشد و ارتقاي ذاتي داشته و بر اساس آن ميل به حركت جهت تأمين احساس نياز خود پيدا خواهد نمود؛ حال اين نيازها امكان دارد مادي يا معنوي باشد اما يكسان و ثابت نخواهد بود.
بنا به همين نياز انسانهاست كه دستگاهها و سازمانهاي مختلف در جوامع نيز احساس نياز به رشد ، پويايي و ارتقا خواهندداشت و اين امر ميسر نخواهد بود مگر با تغيير و تحول آن هم با مهمترين محرك كه نيروي انساني كارآمد ، توانا ، پويا ، مبدع و هوشمند خواهد بود .
لذا سازمانها و دستگاههاي مختلف بااحساس نياز از طريق نيروي انساني مي توانند با مديريت افراد بر تحولات بيش از پيش خود را به تعالي برسانند.
آنچه براي حصول به يك سازمان متحول نياز است، اينكه از نوآوري ها ، خلاقيت ، ابداع و ايده ها استفاده نمايد و اينجاست كه نقش نيروي انساني براي ايجادتغيير با داشتن دانش ، بينش و رفتارعملگرا و هوشمند مي تواند مشهود باشد .
اما سازمان يا هر دستگاهي چون آموزش وپرورش براي نمونه ، بايد ضمن در نظر گرفتن موارد فوق بتواند با داشتن الگوهايي درست و علمي ، تربيتي ، گامهايي در تحول بردارد كه اين خود ابتدا نياز به آرامش و جوي صميمي با احساس و درك قابل فهم از تغيير خواهد داشت تا بتواند ضمن شناسايي مشكلات ، موانع ، مقاومتها و بحرانها با دقت و تفكر عميق اولويتها را در تغيير مشخص نمايد و رفتاردرست را خوب بسنجد .
همان طور كه اعلام نمودم نيروي انساني با ويژگيهاي ذكرشده مي تواند با روحيه مشاركت پذيري ، تشكيل گروهها و تشكل هاي از مديران و كاركنان با تفويض اختيار و روحيه تشويق در جهت همكاري بايك تيم منسجم و برنامه ريزي دقيق و مدون و هدف گذار با تحليل محيط اطراف و استراتژي هاي خاص با دانش بتواند بينش تغيير را طراحي و براي اجرا ابلاغ نمايد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به نظر بنده وبرحسب تجربه ، اتفاقا استفاده ازسيستم هوشمند وكلاس هوشمند به مديريت زمان و... كمك مي نمايد . قطعا دراين شكي نيست كه ابتداي كار وشروع آن يك مقدارتلاش بيشترمي طلبد اما درادامه بامديريت درست كي توانيم اززمان بهينه استفاده نماييم . ودرمورد افزايش حقوق ، امروزاميدوارم ، روزي بالاخره اين موضوع حل شود ومهمترين دغدغه ما معيشت نباشد بلكه مهمترين دغدغه ما تربيت نسل پرسشگرجامعه وتوان رويارويي بااين نسل باشد .
باتشكر ازاظهارنظرشما بزرگوار
برای دانش آموز بی تربیت که جان معلم را به خطر می اندازدو عکس العمل جدی آموزش وپرورش را احساس نمی کند همان روش سنتی بهتر است.
مشکل ا.پ فقط پوله.پول
تنها راه حل تزریق پوله.پول هنگفت.اون موقعس که یه نفسی میکشه