گروه گزارش/
امروز یکشنبه « دبيرستان دکتر شريعتي منطقه دو تهران » میزبان وزیر آموزش و پرورش ، وزير علوم،تحقيقات و فناوري و برخی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش بود .
نشست امروز با موضوع " جشنواره تجليل از برگزيدگان پژوهش و فناوري دانش آموزي " ترتیب یافته بود .
اما در کنار این دیدار رسمی ، « آموزگار کانتینری » قصد داشت تا با دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش گفت و گو نماید .
« خاتون جان بادپر » آموزگاری با 29 سال سابقه تدریس از سال 1381 تا 1385 بر خلاف میلش به یک کانتینر در منطقه 2 تهران برای تدریس فرستاده شد .نام این مدرسه « شهید عارف نسب » بود .
در 12 آذر ماه 1385 زمانی که این آموزگار در حال تدریس برای دانش آموزانش بود کلاسش دچار آتش سوزی شد .
« بادپر » در گفت و گویی که قبلا با صدای معلم انجام داد ( این جا ) چنین می گوید :
" بخاری نفتی کلاس من سوراخ بود .نفت نشت کرده بود و یک دفعه کل کلاس آتش گرفت اما خوشبختانه به هیچ دانش آموزی آسیب نرسید .
این 5 سالی که من در تبعید بودم این مدرسه فاقد هر گونه امکانات مانند سرویس بهداشتی بود .
متاسفانه هیچ یک از مسئولان به این مدرسه توجهی نمی کردند .5 تا معلم بودیم .کل دانش آموزان ما 80 نفر بودند .فقط آب سرد داشتیم .من در آن جا خیلی سختی کشیدم .به خاطر کمبودها ، بعضی وقت ها گریه می کردم ...
خیلی جاها رفتم اما کسی توجهی نمی کرد و من خیلی زحمت کشیدم ...
موقعی که می خواستم خداحافظی کنم به بچه هایم گفتم در دفترشان این جمله را بنویسند :
" ما در کانتینر درس خواندیم "
« آموزگار کانتینری » پس از گذشت سال ها هنوز هم از عوارض سوختگی دستش رنج می برد ...
« بادپر » زمانی که فانی وزیر آموزش و پرورش بود با ایشان دیدار کرد و مشکلات خود و همکاران را با او در میان گذاشت. ( این جا )
« بادپر » امروز قصد داشت با دانش آشتیانی صحبت کند اما از حضور او ممانعت کردند .
« آموزگار کانتینری » به صدای معلم می گوید :
" وقتی می خواستم با آقای وزیر صحبت کنم مانع از ورود من شدند .
آن ها مرا به اجبار در اتاقی محبوس کردند و نزدیک به یک ساعت اجازه خروج به من ندادند ...
برخورد آن ها با من محترمانه و در شان یک معلم نبود و من از آن ها خیلی ناراحت هستم .
مگر من چه می خواستم بگویم که جلوی مرا گرفتند ؟
تازه من می خواستم بابت پی گیری های وزیر آموزش و پرورش در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان از ایشان تشکر و قدردانی کنم .
من با وزرای قبلی راحت صحبت می کردم .
برخورد ناشایست آن ها با یک معلم ابتدایی مرا اندوهگین کرده است و من دارم غصه می خورم .
چرا یک معلم نباید بتواند با وزیرش راحت صحبت کند ؟
من از آقای دانش آشتیانی گلایه دارم ."
« مدیر آموزش و پرورش منطقه 2 تهران » در گفت و گو با صدای معلم چنین می گوید :
" تا جایی که می دانم ایشان را به اتاقی که امور دفتری بود هدایت کردند .
ظاهرا حراست وزارت آموزش و پرورش مانع از ورود ایشان شده است ."
« طالب زاده » عنوان کرد که نیروهای بازرسی وزارت آموزش و پرورش موضوع " محبوس شدن " را رد کرده اند .
وی به صدای معلم گفت که در آن جا مسئولیتی نداشته است اما اگر اطلاع داشت حتما پی گیری می کرد و با هماهنگی ، ایشان را به سالن هدایت می کرد .
« طالب زاده » تاکید کرد که کار این افراد درست نبوده است و اگر این آموزگار محترم حتی نزد وزیر می آمد فرضا چه اتفاقی می افتاد .
نهایت می خواست مشکلاتش را انعکاس دهد .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
بادپر را همه می شناسند .
تئوریسین های صدای معلم "بادپر"ها شده اند .
دوست عزیز
مدیر و یا معلم ؛ مگر فرقی می کند ؟
معلم ، معلم است .
بادپر هم هر که باشد انسان است و شایسته احترام و تکریم .
آیا می توان تاریخ را هم حذف کرد ؟
گزارشی تهیه شده است .
صحبت های خانم بادپر و نیز مقام صلاحیت دار هم منعکس شده است .
آقای طالب زاده هم این برخوردها را نکوهش کرده است .
آیا شما کاسه داغ تر از آش شده اید ؟
و یا خود را در مقام سخنگو یافته اید ؟
تا جایی که ما این آقایان را می شناسیم ، اگر مدیر این رسانه هم در آن جا حضور می یافت ، شاید برخورد چندان بهتری نمی داشتند ...
پایدار باشید .
تعامل و رفتار عقلانی و احترام به نظر دیگران و از خصوصیت جناب پور سلیمان عزیز می باشد . لطفا اگر دین ندارید آزاده باشید .امام حسین ع
کار رسانه و مطبوعات اگاهی و طرح مساله است .ذکر خبر واقعی و بیان نظر طرفین کاری پسندیده است .
انتقا د شما مذموم و اشی وجود ندارد تا کاسه دا ای داغ شود .
درود ها
آقای جلیل
سوالی مطرح می کنیم :
اگر چنین اتفاقی در زمان آقای حاجی بابایی می افتاد عکس العمل شما چه بود ؟
ما می گوییم :
1- در بهترین حالت سکوت می کردید ؟
2- یا مطابق روال با دفاع کورکورانه و ناشی از کیش شخصیت ، شروع به ماله کشی بر اشتباهات وزیر می کردید ؟!
بهتر است شما خود را قاطی این ماجرا نکنید !
پایدار باشید .
مملکت سرمایه داران است.
دفاع معلم از دانش آموزی که بدست همکلاسی خود مورد آزار جنسی قرار گرفت نزدیک بود جان دومین معلم را بر اثر چاقوکشی توسط دانش آموز اخراج شده از کلاس
را بگیرد
معلم نه امنیت دارد نه احترام نه منزلت یک عده بیسواد منزلت معلم را در کفش واکس زده می بینند
شنیدم
امام راحل این انقلاب را خدمتگذارمستضعفین میدانست و مسولین را نوکر مردم اما حالا برا دیدن یه مدیرکل یا وزیر هفت خوان رستم رو باید بگذرانیم!
....
معلمی که در تمام مجالس شرکت می کند و آبروی صاحب مجلس را می برد .
و چون خانم است کسی جرات نزدیک شدن به او را ندارد .
دمت گرم بادپر تو الگوی معلمان هستی
کانون صنفی به داشتن چنین عضوی افتخار می کند.
یقینا این کار درست نبوده ومدیرمنطقه هم نسبت به این مساله همان موقع که خانم بادپر بااینجانب تماس گرفت وموضوع رو گفت ودکتر طالب زاده درجریان قرارگرفت علی رغم مسولیتی در این حوزه نداشت نارحت شدند .
علی ایحال خانم پادبر یا هربزرگواری جایی که دعوت نشده اند بروند باید اول خودشان را نکوهش کنند.
ولی در هرحال می بایست شان یک معلم رعایت وبااحترام موضوع گفته می شد.
خانم بادپر در همایش همدلی درهمان مدرسه درخلال صحبت یکی از سخنرانان ایشان را مورد خطاب قرارداده وجلسه را دقایقی دچار تنش کرده بودند وشاید آن عمل ایشان باعث این موضوع شده باشد.
علی ایحال ایشان آن روز درخصوص صندوق ذخیره سوال کرد وبه گفته خودشان قراربود که ازدکتردانش بابت پیگیری جدی درخصوص صندوق ذخیره قدردانی کند.
کامنت اولیه رو من نزاشتم لطفا حذف کنید
0912.....3416
درپی وی هم پیام گزاشتم
لازم می دانم از آقای طالب زاده به خاطر مواضع به حقی که در صدای معلم گرفته است تشکر و قدردانی نمایم .
ایشان از مدیران توانمند و باسواد آموزش و پرورش هستند .
از صدای معلم هم که به حق صدای به حق معلمان ایران هستند تشکر می کنم .
ما که مدیر توانمند ندیدیمو فقط بر خورد ماورای قانون و رویکرد استبدادی دیدیم . حیف از اندکی صداقت و درد مندی
از ماست که برماست.
همانطور که آقای زعفرانی فرمودند معلمی ایشان در کانتینر مربوط به سال85یعنی ده سال قبل بوده که جایگاه عنوان در تیتر شایسته نیست
بسته شدن درب اتاق توسط مامور حراست نیز باتوجه کنجکاوی که برای من ایجادشد ودرمقام سئوال از یکی از مسئولین حراست حاظر درمحل برآمدم واکنشی درمقابل عدم معرفی منبع ماموریت دهنده به نامبرده ذکرشد
به هرحال بایدبپذیریم اگر برای بیان مشکلات وخواسته هایمان روش ناصواب اتخاذ کنیم قطعا پاسخ مطلوب دریافت نخواهیم کرد
یه خورده صبر می کردی
پور سلیمان که دنبال کشف حقیقت نیست .
می خواد کامنت خور سایتش بالا بره حالا هم بادپر شده سوژه ایشون .
و البته محلی برای عقده گشایی برخی ...
سایت زرد ویژگی هاش همینه
وقتی سایت وزین فانوس راه اندازی شد چون صدای معلم مخاطبانش اندیشمندش رو از دست داده رفنه سراغ سوژه های نخ نما و پوپولیستی و البته یه عده کامنت گذار....
آقای میرشاهرضا شما که صبغه دولتی دارید . به ما بگویید راه منطقی کدومه که آن را اتخاذ کنیم . طرفداری از مدیران و مدیران در سایه کار شایسته ای نیست . خانم بادپر از خیلی مردان ما ، مردتر است . همیشه حرفی برای گفتن دارد ما همه راهها را رفتم آخر به اوین ختم شد حالا شما بگو . چه کار باید کرد . احتمال میدم شما به حقوق خود واقف نیستید .
ازمجموعه نقطه نظراتتان تشکر میکنم اما درپاسخ به مطلب تند دوستی که بنام طالب دکتر طالب زاده خودشان را معرفی کردن عرض میکنم بهتراست کامنت من با دقت خوانده شود اصلا نیت تخریب رییس فرهیخته ای نظیر دکترطالب زاده را نداشته وندارم وایشان هم به ارادتمندی بنده بعنوان یک هم صنفی واقف هستند چنانچه در قسمت میانی کامنت نوشتم اصل واقعه گرفتارشدن این خواهر گرامی را تایید کردم وپیگیر دلیل آن هم شدم ومانند مدعیانی مثل شما بی تفاوت نبودم ودقیقا با مدیر منطقه دو هم فکربودمواز این نظر دلیلی بر خجالت کشیدن از سیادتم نمی بینم شما اگر اهلیتی با آداب گفتگو دارید میتوانید تلفنی یا حضوری بنده را سرافرازنمایید تا ادله من را شنوا باشید آنچه موجب خجالت است سطحی نگری وپیش داوری عجولانه است که باعث گشاده شدن زبان به تهمت وبهتان میشود تلفن بنده نزده محترم سایت میباشد
من چند سئوال خیلی ساده دارم
1- سازمان معلمان نماینده ما می باشد یا نماینده وزیر که به بهانه های واهی اجازه حضور همکاران را در جلسه با وزیر نمیده
2- آیا سازمان معلمان خودش رو نمایتده معلمان می دونند یا صاحب آموزش و پرورش
3- دوستان عزیزی در اینجا اظهار نظر کردند که منفعت طلبی آنها باعث خراب شدن چندین دبیرستان در منطقه 2 آموزش و پرورش شده است.
1- سازمان معلمان برخی دنبال پست و منافع خود هستند واز طرفی افراد نیک نامی بین انان تشریف دارند .مانند استاد محمد داوری
2- مگر دبیرستان های منطقه دو ماشین مشتی ممدلی هستند که با اظهار نظر چند نفر تخریب و ضعیف شوند ؟
با امتنان
شجاعت شما مرا به یاد بی بی مریم بختیاری انداخت
بختیاری همیشه سردمدار حق و حقیقت بوده
کاش معلمین همه جسارت شما را داشتند.
چرا ناراحت شدید که کسی به حرف شما گوش نداده.مگر معلم تادکنون ارزشی داشته که الان نادیده گرفته شده باشد
ا