گروه گزارش/
پس از گذشت 45 سال هنوز هم مسئولان و مقامات به جای ارائه گزارش کار و بیلان در مورد وضعیت و یا عملکرد سیستم و یا زیر سیستم ها از « جایگاه و یا اهمیت » آن ها سخن به میان می آورند .
ادامه این وضعیت موجب هیچ گونه تغییر مثبت و یا تحول در مجموعه و برون داد آن نخواهد شد .
علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش شنبه ۲۶ آبان ماه در نشست با کارکنان معاونت آموزش متوسطه چنین عنوان می کند : ( این جا )
« کاظمی توجه و تمرکز بر گروههای آموزشی را ضروری دانست و گفت: گروههاي آموزشي، حلقه شتاب دهنده و واقعی برای کیفیت بخشی به مدارس محسوب میشوند » .
تاکنون گزارش ها و یادداشت های متعددی در نقد « گروه های آموزشی » در « صدای معلم » منتشر گردیده است .
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران در آخرین گزارش خود به تاریخ سه شنبه 28 آذر 1402 با عنوان : « چرا " آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی " پس از گذشت 8 سال اجرا نمی شود ؟ » نوشت : ( این جا )
« در دولت پیشین ؛ « صدای معلم » گزارش های متعدد و مستندی را در نقد عملکرد و جایگاه « گروه های آموزشی » منتشر کرد اما متاسفانه هیچ فرد و مقامی در مورد وضعیت پاسخ گو نبود .
جمعه 11 بهمن 1398 ؛ « صدای معلم » در گزارش خود با عنوان « سرانجام و پس از گذشت 4 سال ؛ شیوه نامه ی اجرایی " آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی " ابلاغ گردید ! » نوشت : ( این جا )
« سرانجام و پس از گذشت حدود 4 سال از مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش به شماره 914 و تاریخ 29 / 4 / 1394 با عنوان « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » که به تایید ریاست جمهوری اسلامی و رئیس شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است ؛ « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش شیوه نامه ی اجرایی این مصوبه را به ادارات کل آموزش و پرورش استانها ابلاغ کرد » .
در این گزارش آمده بود : سرگروه ها چگونه انتخاب می شوند؟ آیا عوامل سیاسی، حراستی، گزینشی و روابط در انتخاب آنها دخیل است؟ و آیا سرگروه ها واقعاً جزو بهترین ها هستند؟
« حرکت از انتصابی بودن سرگروه های آموزشی و غیرپاسخ گو بودن به روش های انتخابی و ارجاع به افکار عمومی گامی است مهم .
« صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد خود و نیز نشست های رسانه ای با وزرای آموزش و پرورش پیشین از عدم اجرای آیین نامه گروه های آموزشی - تربیتی و نیز فقدان شیوه نامه برای اجرای آن انتقاد کرده بود
اما ؛
به نظر می رسد آن چه در این شیوه نامه مهم تر است ؛ نقش گروه های آموزشی در تعیین محتوای آموزش ضمن خدمت معلمان است که تاکنون مغفول مانده است .
این که این نظارت تا چه میزان ضمانت اجرایی داشته و سایر بخش های وزارت آموزش و پرورش ملزم به اجرای آن ها و مصوبات گروه های آموزشی هستند ؛ زمان مشخص خواهد کرد .
مشارکت تعریف شده در طراحی، تدوین، اجرا و ارزشیابی از برنامههای درسی و تربیتی خیلی شفاف ، علمی و حتی عملیاتی نیست و این در حالی است که در سایر نظام های آموزشی توسعه یافته ، نقش معلمان در این بخش پر رنگ بوده و از آزادی عملا قابل قبولی در حوزه تعیین محتوای برنامه های درسی برخوردارند .
و اما پرسش مهم « صدای معلم » در مورد این شیوه نامه آن است که همچنان نقش گروه های آموزشی در کارگروه های ممیزی رتبه بندی معلمان در سطح مناطق ، ادارات کل و ستاد تعریف نشده باقی مانده است .
همچنین در این شیوه نامه و نیز آیین نامه گروه های آموزشی - تربیتی هیچ گونه اشاره ای به « سازمان نظام معلمی » و نقش آن به عنوان یک " ارزیاب مهم " نشده است و این یکی از اشکالات مهم و راهبردی آن است » .
اما یک سال پیش از ابلاغ این آیین نامه ؛ « صدای معلم » در یادداشتی با عنوان « گروه های آموزشی در بوته نقد » به قلم آقای « علیرضا طالب زاده » پرسش های زیر مطرح شده بودند : ( این جا )
« پرسش اساسی این است که آیا گروه های آموزشی هم به سرنوشت طرح هایی مانند طرح کاد، طرح امین، طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش، طرح سبّاح، طرح هوشمندسازی مدارس، مدارس قرآنی و... دچار شده است؟
قبل از ورود به بحث هنگام بررسی عملکرد گروه های آموزشی و سرگروه ها ممکن است سوال های زیر به ذهن خطور کند:
1- آیا گروه های آموزشی محلی برای فرار از تدریس و نوعی حیاط خلوت برای عده ای خاص می باشد؟
2- دیدگاه معلمان درباره گروه های آموزشی چیست و تا چه حد گروه های آموزشی را جدی می گیرند؟
3- چرا بعضی معلم ها به گروه های آموزشی و سرگروه های دروس به دیده تردید می نگرند و نظر مثبتی درباره آنها ندارند؟
4-چرا سال هاست افرادی به عنوان سرگروه در گروه های آموزشی ماندگار شده اند؟
5- آیا سرگروه ها به وظایف خود آشنا هستند و دید علمی نسبت به مسایل دارند و از اقتدار و اختیارات لازم برای ایجاد تغییرات و بهبود شرایط و ایجاد فضایی علمی برخوردار هستند؟
6- آیا گروه های آموزشی محلی برای اختلاط و استراحت و فرجه ای برای انجام کارهای شخصی مانند ادامه تحصیل، تکمیل ساختمان یا واریز قبض آب و برق و قسط وام می باشد؟
7- سرگروه ها چگونه انتخاب می شوند؟ آیا عوامل سیاسی، حراستی، گزینشی و روابط در انتخاب آنها دخیل است؟ و آیا سرگروه ها واقعاً جزو بهترین ها هستند؟
8- آیا کار سرگروه ها تنها بازدید از کلاس ها، بررسی دفترهای کلاسی دبیران، بازبینی درصدی از اوراق امتحانی و مچ گیری می باشد؟
9- آیا سرگروه ها توانسته اند خود را به عنوان پشتیبان و کمک دهنده به معلمان معرفی کنند، آنها را زیر چتر حمایتی خود گرفته و آموزش های لازم را به آنها منتقل کرده، نیازهای علمی آنها را رفع کرده و به سوالات تخصصی آنها جواب دهند؟
10- آیا سرگروه ها توانسته اند رشد حرفه ای معلمان و مهارت های علمی و تخصصی آنها را ارتقا بخشیده و دانش آنها را به روز کرده و ارتباط مؤثر و مستمری با آنها برقرار کنند؟
11- دبیرخانه های راهبردی دروس (دوره متوسطه) و پایگاه های کیفیت بخشی به فرآیند آموزش دروس (دوره راهنمایی تحصیلی) در این بین چه نقشی بازی می کند؟ آیا این تشکیلات توانسته اند ارتباط موثری با گروه های آموزشی و سرگروه های درسی در استان ها و مناطق آموزشی کشور برقرار کرده و شبکه ای موثر ایجاد کنند؟
12- آیا انجمن های علمی معلمان توانسته است ارتباط و همکاری مؤثر و مفیدی با گروه های آموزشی داشته باشد یا عملاً رقیب و مزاحم آنها قلمداد می شوند؟ »
در پایان این یادداشت تحلیلی و تفصیلی به راه حل و ارائه برخی راهکارها پرداخته شده بود .
به نظر می رسد پس از گذشت سال ها هنوز تغییر معنادار و قابل توجهی در این زمینه رخ نداده اما مسئولان در حال بزرگ نمایی و ارائه اطلاعات خلاف واقع در این حوزه هستند که گشایشی در حل مساله ایجاد نمی کند » .
پرسشی که « صدای معلم » همچنان مطرح کرده و فرد و یا نهادی به آن پاسخ نمی دهد آن است که :
« چرا « آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی » اجرا نمی شود ؟
با تعریف و تمجیدهای شعاری و بدون پشتوانه عملی هیچ گونه مشکلی حل نشده و فقط بر میزان « بی اعتمادی و تنفر » در جامعه افزوده است .
اگر واقعا « گروه های آموزشی » در نظام آموزشی « جدی » گرفته می شدند ضمن آن که « رشد حرفه ای معلمان » و « نظارت بر عملکرد حرفهای معلمان » به صورت شفاف و مستند پی گیری می شد ؛ دیگر هر فرد کم سواد و یا بی سوادی چه در داخل مدرسه و یا بیرون از آن به خود اجازه نمی داد که در مورد حرفه معلمی و نقش های آن اظهار نظر کند .
آیا این را مسئولان نمی دانند و یا نمی فهمند ؟
اگر واقعا همان قانون مصوب در مورد « گروه های آموزشی » اجرا نمی شود ؛ آیا منطقی ترین کار و راه انحلال آنان نیست ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان