گروه گزارش/
اخبار و گزارش های رسیده به « صدای معلم » حکایت از آن دارند که برای تعدادی از دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی و نیر سایر استان ها به ویژه آن هایی که در شرف فارغ التخصیل شدن هستند پرونده تشکیل شده است .
به گفته تعدادی از این دانشجو معلمان ؛ موضوعات این احضارها و پرونده سازی ها به چیزهایی مانند حجاب ، فعالیت در شبکه های اجتماعی و... بر می گردد .
پرسش « صدای معلم » در ابتدا از گزینش وزارت آموزش و پرورش آن است که چرا پس از چند سال تحصیل این دانشجو معلمان و درست در آستانه ورود به کلاس و مدرسه ، این چنین موجب استرس و سلب آرامش فکری برای آنان شده اند ؟
آیا اعمال این گونه رفتارهای سلیقه ای و بی ضابطه موجب افزایش انگیزه و کارایی در این گروه و سایر کسانی خواهد شد که می خواهند عمری را برای آموزش و پرورش صرف کنند ؟
بالا نگاه داشتن شمشیری چون « گزینش » در بالای سر دانشجو معلمان بر اساس « رفتارها و معیارهای سلیقه ای » و اعمال خودسانسوری در آنان مطابق با کدام منطق و دپیلماسی آموزشی ( 1 ) است ؟
آیا فلسفه و معنای اصلی گزینش این است ؟
و اما پرسش مشخص « صدای معلم » از مسئولان دانشگاه فرهنگیان و کسانی که در مناصب خود باید متعهد به ارتقای کیفیت آموزشی و تربیت « معلم حرفه ای » باشند آن است که چقدر به « منشور حقوق و تکالیف دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان » آشنایی داشته و خود را متعهد به انجام آن می دانند ؟ ( این جا )
1- عزت، حرمت و کرامت به پاس انتخاب حرفه مقدس معلمی و با عنایت به جایگاه کلیدی آن در تعیین آینده میهن اسلامی
2- حضور در محیطی مساعد و مستعد دست یابی به شایستگی های عام و حرفه ای مورد نیاز معلمان در ابعاد گوناگون
3- برخورداری از آموزش های دارای کیفیت ممتاز و روزآمد بویژه از نظر فن آوری های جدید
4- ورود هر چه گسترده تر به فعالیت های مدرسه ای (کارورزی) برای کسب، تثبیت و ارتقاء شایستگی های حرفه ای
5- دسترسی به انواع فرصت های یادگیری انتخابی و اختیاری مبتنی بر شایستگی های موردنظر در برنامه درسی/ آموزشی
6- دسترسی به انواع فرصت های یادگیری در جهت کسب شایستگی های انتخابی و اختیاری مبتنی بر علائق و استعدادها، در طول سال و بدون انقطاع، به ویژه در تابستان
7- زندگی در محیط شبانه روزی برخوردار از امکانات رفاهی، بهداشتی - درمانی، مشاوره ای، فرهنگی و ورزشی در سطحی شایسته جایگاه معلم در نظام جمهوری اسلامی ایران
8- دسترسی به امکانات و ظرفیت های عوامل و نهادهای سهیم و موثر در سطوح محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی برای نیل به طیف شایستگی های معلمی.
9- دسترسی به تجربیات ممتاز تربیتی نسل های پیشین معلمان
10- برخورداری از محیطی امن، ایمن، آرام و با نشاط، آکنده از صمیمیت، همدلی، اعتماد و درک متقابل ما دیپلماسی را هنر ایجاد رابطه با جامعه و گروه های مرتبط تعریف می کنیم که از حساسیت ، درایت ، فهم و راهبرد برای مدیریت و توسعه ظرفیت هایی بهره می جویند تا ارتباطات معنادار ، مولد و تعامل محور را ایجاد کنند .
11- مشارکت در فرآیند شکل گیری تصمیمات ناظر به مدیریت واحد دانشگاهی
12- اظهارنظر انتقادی، منصفانه و تعالی جویانه درباره عملکرد مدیران و مسئولان دانشگاه در تمام سطوح و ارائه پیشنهادهای سازنده
13- اظهارنظر درباره مسائل گوناگون فرهنگی-اجتماعی به ویژه مسایل سیاسی با استفاده از ظرفیت های قانونی
و....
آیا به این موارد و سایر مواد قانونی عمل می شود ؟
به عنوان مثال ؛
دانشجویان در کجا باید بند 13 و حق اظهار نظر سیاسی را عملی کنند؟
بند 28 از این منشور در مورد « حجاب » تاکید می کند :
« رعایت عفاف، حجاب وپوشش اسلامی، آراستگی و بهداشت فردی و مشارکت در حفظ پاکیزگی و آراستگی محیط دانشگاهی
کجا گفته شده که حتما باید دانشجو معلمان از « چادر » استفاده کنند ؟
چندی پیش ؛ « صدای معلم » در گزارش خود با عنوان : « از حسین خنیفر تا رجبعلی برزویی در دانشگاه فرهنگیان و رنکینگی که بر زمین ماند ؟ ! نوشت : ( این جا )
« به تازگی ؛ رجب علی برزویی رئیس جدید دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با رستا دوباره حرف هایی در این مورد زده است .
برزویی گفته است :
« یقین دارم به لطف خداوند و تلاشی که در همه ی همکارانم بالاخص وزیر محترم آموزش و پرورش داریم در دو سال آینده این دانشگاه در بالاترین و بهترین جایگاهی که در واقع همه انتظار دارند قرار خواهد گرفت و یکی از مهم ترین و اثرگذارترین دانشگاه های این کشور خواهد بود و بهتون قول می دم به زودی هر هیات علمی ، هر کارمندی ، هر دانشجویی آرزو کند که در این دانشگاه درس بخوند به خاطر اهمیت و جایگاهی که این دانشگاه و اثری که می تونه در آینده ی این کشور داشته باشه » .
آیا در دانشگاه های دیگر هم مانند شما رفتار می کنند ؟
جایگاه پرورش و ترویج « تفکر انتقادی » در دانشگاه فرهنگیان کجاست ؟
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران ضمن ارجاع مسئولان دانشگاه فرهنگیان و نیز گزینش وزارت آموزش و پرورش به « قانون » خواهان پایان دادن هر چه سریع به این گونه رفتارهای سلیقه ای می باشد .
( 1 )
در سایت "Center for Education Diplomacy " در تعریف « دیپلماسی آموزش » ( Education Diplomacy ) چنین آمده است :
« ما دیپلماسی را هنر ایجاد رابطه با جامعه و گروه های مرتبط تعریف می کنیم که از حساسیت ، درایت ، فهم و راهبرد برای مدیریت و توسعه ظرفیت هایی بهره می جویند تا ارتباطات معنادار ، مولد و تعامل محور را ایجاد کنند .
دیپلماسی آموزش حوزه تازه ای از « عمل » در بخش آموزش جهانی ( the global education ) است که از مهارت هایی در عرصه دیپلماسی استفاده می کند تا پیشرفت آموزشی را پشییانی کند از طریق :
طراحی چشم انداز جمعی حول اهداف مشترک برای امر « آموزش » .
از این اهداف مشترک به عنوان مبنایی برای کنش های مبتنی بر همکاری ، هماهنگی و یکپارچگی در میان ذی نفعان متعدد استفاده می کند تا چالش های مهم و پیچیده آموزشی را حل کند . ( این جا )
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بیدار شوید دیگر دوره این ایدئولوژیک بازی ها و سر به سر مردم گذاشتن گذشته.
با توجه به دهکده جهانی و خودآگاهی بیشتر مردم و سبک زندگی جدید و نسل های جدید دیگر امکان این آخوندبازی برای حکومت کردن وجود ندارد.
نسل های بعد از انقلاب اکثرا عقده ای شده اند به خصوص دهه شصتی ها و بعد دهه هفتادی ها که بعد از مدرسه فهمیدن تحت چه پادگان مغزشویی و فشل بودند و عمرشان تلف شد.
نسل های جدیدتر که کلا از همان اول دبستان با این سبک آموزش و حکومت مشکل دارند چون می دانند در دنیا چه خبر است و چقدر به آنها ظلم می شود.
یا تغییر کنید یا فتحه را بخوانید.
اگر به همین روند ادامه دهید نه تنها طومار خود را می پیچید بلکه طومار اسلام هم خواهید پیچید
یا کشورهای اسلامی مثل ترکیه و تونس که کلا ضد دین اند یا کشورهای اروپایی مثل فرانسه مگر از اول لائیک بودن، آنها ۲ هزار سال مسیحی متعصب بودن اما الان چی شدن.
الان هم فقط به واسطه یک حکومت، ایران به ظاهر مذهبی است و اگر آزادی انتخاب مذهب باشد اکثر مردم حداقل جوان ها بی دین اند
....
تمام مراسم محرم با نذورات مردمی برگزار می شود بودجه دولتی برای آن درنظر گرفته نمی شود وقتی غزاداری محرم از ۱۴۰۰ سال پیش تا الان با وجود مخالفت حکومت هایی مثل پهلوی هنوز پا برجا هست نمی توان این مراسم را مردمی ندانست
مراسم حج را چگونه توجیه می کنید آیا حج با بودجه دولت برگزار می شود
من سال ها پیش درروستایی معلم بودم سقف مدرسه مشکل داشت ولی مردم روستا روز تاسوعا وعاشورا روزهای محرم کلی گوسفند ودیگر اقلام را نذر می کردند من درخواست کردم بخشی از نذر های خود را برای تعمیر سقف مدرسه اختصاص دهند هیچ کدام حاضر به انجام اینکار نشدند تا ما مجبور شدیم هزینه تعمیر را از طریق مجاری دیگر غیر از مردم وآموزش وپرورش تأمین کنیم
اگر جامعه ای مخالف موضوعی باشد هیچ دولتی نمی تواند به زور یا با تطمیع مدت زمان طولانی آن را رواج دهد
و وقتی خود صدا و سیما کلا تبلیغ این مراسم هست
یا همین اربعین چه کارها نمی کنند آن وقت می گویی حکومت حمایت نمی کند؟!
با وجود این همه حمایت و تبلیغ حکومت بعد از انقلاب سال به سال از حمایت مردم از این مراسم ها کم شده یعنی خودم می بینم
الان فقط چهارتا بچه تو این هیئت ها می روند و حتی راه نمی افتد
قدیم چه صف های طولانی زنجیرزنی بود
و همینطور اصلا این مراسم، ملاک اسلامی بودن مردم هست خیلی مسخره هست
این مراسم بیشتر حالت کارناوال را در ایران دارد و مردم از این نظر خوششان می آید
یعنی چنان نماینده تام حکومت اسلامی می شوند که حتی رو دست پدرهای اسلامی خود می زنند انگار می خواهند خودی نشان دهند که ببینید من چقدر ولایی و انقلابی ام در حالی که با زندگی و روان جوان هایی بازی می کنند هزار امید دارند
حالا بری زندگی شخصی این ها را بررسی کنی اکثرا شیره ای اند و خودش و خانواده اش نه حجاب دارند و نه از اسلام چیزی می دانند باور کنید
آن وقت به جوانی که ۴ سال از عمرش را در دانشگاه پادگانی این ها گذرانده یک دفعه به او می گویند تو رد شدی اصلا با منطق جور در میاد؟
همین که ۴ سال این پادگان را تحمل کرده خودش خیلیه
خودم بسیاری از این دانشگاه فرهنگیان(پادگان) را دیده ام که به محض خارج شدن چادر را در می آورند و کلا چهره عوض می کنند
نتیجه این حکومت فقط ایجاد زندگی دوگانه است و همه را مستأصل و درمانده کرده
فکر می کنید این چند نفر را راپورت دادن، بقیه اینطور نیستند
طریقت به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود
گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض
ور نه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود
تـا ریـا وَرزَد و سـالـوس مســـلـمــان نشود
رندیآموز و کَرَمکُن که نه چندان هنراست
حَـیَـوانـی کـه نـنـوشـد مِـی و انـسـان نشود
گـوهـرِ پـاک بِـبـایـد کـه شـود قـابـلِ فـیـض
ورنه هرسنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود
واقعاً برایت متأسفم؛ یعنی معلمهای آموزش و پرورش اینقدر بی سواد هستند که نیاز به زیر و زبر بود؟
.....بچه های نسل جدید با قدیم فرق دارند اگر حرف مفت بزنی همان لحظه در دهانت می زنند
سواد که ندارن با هزار جور سهمیه مدرک گرفتن و وقتی این بچه های شاد و باهوش را می بینند عقده هاشون را خالی می کنند
چندتاشون را که میشناسم تمام با سهمیه استخدام شده و تو دوران اشتغال کم کم مدرک را بالا برده
مثلا یکیشون آبدارچی مرکز گزینش بود که همان هم چون برادر شهید بود بهش داده بودن و بعد کم کم مدرکش را بالا برد و لیسانس گرفت گذاشتنش تو بخش تحقیق.
خلاصه آدم چی بگه
فکر می کنید اینجور آدم ها چطوری میشن؟
پر از عقده اند و با درک و فهم پایین
الکی نیست روزبه روز اوضاع مملکت بدتر میشه
البته خود نظام همچین ها را میخواد
آدم چیزفهم که باشن اینطوری نمی کنند