گروه گزارش/
این روزها و در ایام انتخابات واژه ای صحبت می شود و دائما مورد استناد قرار می گیرد به نام :
« کارشناس و کارشناسی » .
در میزگرد فرهنگی که روز گذشته 30 خرداد با حضور « مسعود پزشکیان » کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در تلویزیون جمهوری اسلامی و با همراهی مشاوران ایشان «محمد فاضلی» جامعهشناس و «محمد بهشتی» رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی برگزار شد ؛ سه نفر به عنوان « کارشناس » حضور داشتند .
یکی از این افراد که ظاهرا قرار بوده نماینده ی بخش آموزش و پرورش ایران باشد و چالش ، بحران ها و مسائل آن را مطرح نماید ؛ « الهام یاوری » رییس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان بود .
یاوری به جای پرداختن به موضوعات اصلی آموزش و پرورش ایران تمرکز اصلی خود را بر دفاع از سازمان خویش قرار داد .
یاوری چنین می گوید :
« یکی از مواردی که مورد اختلاف کارشناسان حوزه ی آموزش و پرورش هست مساله مدارس غیرانتفاعی است .
در برنامه ی 100 روزه ی جناب آقای دکتر روحانی از جمله مشکلات حوزه ی آموزش و پرورش ( اجازه بدهید از رو بخوانم ) : توسعه ی بی رویه مدارس نمونه دولتی و مدارس پرورش استعدادهای درخشان در مناطق مختلف کشور ذکر شده و نسبت به – باز هم نقل می کنم – تاثیر مخرب آن بر سرمایه گذاری موسسان مدارس غیرانتفاعی هشدار داده شده ... »
در واقع ؛ خانم دکتر در این مناظره فرهنگی بیشتر نگران کم رنگ شدن اقتدار و نفوذ مدارس خاص یعنی تیزهوشان است و این که سیاست گذاری ها و یا تصمیم گیری ها در این زمینه ممکن است خدشه ای بر این نوع مدارس وارد کند .
یاوری نگران مدارس عادی دولتی نیست که بیش از 80 درصد دانش آموزان در سراسر کشور در حال تحصیل در این نوع مدارس هستند .
پرسشی که مطرح می شود آن است که موضوع مورد نظر ایشان مورد اختلاف کدام کارشناسان حوزه ی آموزش و پرورش است ؟
آیا منظور ایشان همان کارشناسانی هستند که زیر دست ایشان و در سازمان وی حقوق و مزایا می گیرند و باید بلند گوی تصمیمات ایشان باشند ؟
آیا چنین موضوعاتی دغدغه ی چند درصد از ذی نفعان و ارکان آموزش و پرورش و جامعه ی هدف هستند ؟
پرسش « صدای معلم » این است که آیا هر کسی سمت و یا منصب دولتی داشته باشد لزوما می توان او را در حیطه ی « کارشناس» به حساب آورد ؟ و نظرات او را حامل « بار کارشناسی » دانست ؟
اگر قرار بر نظر و دیدگاه کارشناسی باشد مطالب زیر باید مورد توجه قرار گیرند :
« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 19 خرداد 1400 نوشت : ( این جا )
« پرسش این است که رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان با استناد به کدامین مستند و یافته پژوهشی ادعا می کند که تقویت مدارس سمپاد، «تقویت فرهنگ تعلیم و تربیت»، تقویت روشهای آموزش و پژوهش و پرورش ایدهها است ؟
فرهنگ حاکم در مدارس خاص چه سنخیت و تشابهی می تواند با فرهنگ تعلیم و تربیت در قرائتی مدرن از " علم پداگوژی " داشته باشد که تفاوتی میان افراد نمی گذارد و آنان را الک و غربال نمی کند ؟
« احد نویدی » عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در میزگرد علمی – تخصصی " بررسی و نقد پدیده تنوع مدارس در نظام آموزشی ایران " که به میزبانی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برگزار گردید ، اظهار داشته بود : ( این جا )
« پيام اصلي من اين است كه وجود مدارس تيزهوشان در نظام آموزش و پرورش، مصداق بارز نقض بيطرفي حكومت است كه نوعي تجاوز به حقوق ديگران و پايمال كردن حقالناس است. اين سياست ميتواند به ايجاد چرخه شوم فلاكت منجر شود.
وجود مدارس تيزهوشان حتي ممكن است به رشد و شكوفايي مشمولان لطمه بزند و اگر هم در اين مورد ترديدي وجود داشته باشد، در آثار مخرب آن بر دانشآموزان مدارس عادي و كل نظام آموزشي ترديدي باقي نمانده است. در سايه وجود مدارس تيزهوشان، كلاسهاي آمادگي براي ورود به اين مدارس و نيز منابع كمك درسي رونق معجزهآسايي پيدا كردهاند و تب كنكور تا سالهاي اول دوره ابتدايي سرايت كرده است. در سايه مدارس تيزهوشان، مدارس دولتي از منابع نرم افزاري (دانشآموز ممتاز و كوشا، معلم حرفهاي و متعهد و اولياي نسبتاً فرهيخته) تا حدي تهي شدهاند.
جان دیوئی معتقد است که هر کسی که فهم تعلیم و تربیت دارد باید این را جدی بگیرد.
آنچه بهترین، عاقل ترین والدین برای فرزند خودشان می خواهند باید اجتماع برای همه کودکانش بخواهد . »
در میزگرد علمی – تخصصی با عنوان : " بررسی و نقد پدیده تنوع مدارس در نظام آموزشی ایران " که به مناسبت هفته پژوهش به میزبانی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار گردید ؛ بهزاد نظری عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران نتایج یک پژوهش را چنین بیان می کند :
در مورد مدارس استعدادهاي درخشان نيز لزوم بازگشت به اساسنامه اوليه مورد تاكيد بود و توسعه ايجاد شده در سنوات اخير را آسيب جدي نظام تعليم و تربيت كشور تلقي مي نمايند.
جمع نظرات مبتنی بر این بود که مدارس تیزهوشان قادر نیستند تیزهوشان واقعی را جذب کنند و افراد جذب شده تیزهوش نیستند و لازم است آزمون هاي مدارس استعدادهاي درخشان از نظر سطح علمي و كيفيت قادر باشند دانش آموزان تيزهوش را به طور واقعي و با تعداد محدودتر براي اين مدارس سرند نمايند .
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران در پایان خطاب به رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان چنین آورده بود :
« پیشنهاد « صدای معلم » به رئیس جوان این سازمان آن است که ابتدا به رسانه ها پاسخ گو بوده و به جای بلند پروازی و بیان حرف های غیرواقعی و غیرعلمی به فکر ارتقای سطح ، کیفیت و جنس آموزش باشند» .
واقعا باید تاسف خورد در رسانه ای که ادعای ملی و مردمی بودن دارد چنین افرادی در کسوت « کارشناس » در برابر دید میلیون ها نفر حاضر شوند و معنا و مفهوم کارشناس را این چنین به ابتذال بکشانند .
***
کلیپ زیر نتیجه ی حضور کارشناسان مورد تایید صدا و سیما در میزگرد فرهنگی و واکنش مردم حاضر در مرکز همایش های برج میلاد به ترک استودیو توسط دکتر محمد فاضلی است :
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان