گروه گزارش/
به تازگی ؛ فایلی از « نامدار صداقت » رئیس فعلی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که برای روسای روابط عمومی ادارات آموزش و پرورش کشور ایراد گردیده است .
گفته می شود این فایل صوتی منتسب به ایشان است اما « حمید امامی » از مسئولان روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش « اصغر محمدی خبرنگار پیشین روزنامه همشهری » در گروه « خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش » چنین عنوان می کند :
« ۸. در خصوص صوت، اطلاعی ندارم الان همین جا شنیدم، اما صوت و نحوه بیان آقای صداقت است مگر اینکه دچار فریب شده باشیم در این فضای مجازی و صوت جعلی باشد که البته بعید می دانم » .
صداقت در این فایل معضل و مشکلی را در استان ها تحت عنوان « باج نیوزها » معرفی می کند .
در تعریف باج نیوز چنین می گوید :
« باج نیوزها ، شبه رسانه هایی هستند که در قالب کانال ، گروه یا حتی روزنامه و سایت مشغول باج گیری از مجموعه های مختلف هستند .
به عنوان مثال در صورتی که شما زیر بار خواسته های آن ها در حوزه ی مالی یا احیانا توقعات شان در خصوص پست و مسائل مدیریتی و درخواست های بی جایی که دارند نروید شروع می کنند به تخریب گری مجموعه و سیستم . نامدار صداقت هم مانند مدیر پیشین این مرکز که فردی غیر آموزش و پرورشی است بر چه اساس و معیاری به این سمت منصوب گردیده است ؟ و قرار است کدام ماموریت را در دستگاه حساس و فراگیر تعلیم و تربیت پی گیری کند ؟
امکانی فراهم شده ، عزمی منسجم شده در سطح کشور برای برخورد با « باج نیوزها » .
صداقت از همکاران شان می خواهد چنان چه با چنین مصادیقی در ارتباط هستند گزارشی از مجموعه ی آن اقدامات باج نیوز را آماده کنند و با مستندات کارهای تخریبی شان را آماده کنند و در عین حال درخواست هایی که آن ها از مجموعه داشته اند را مکتوب کنند و برای ایشان بفرستند .
« صداقت » این مکالمه را دارای « طبقه بندی » دانسته و از همکارانش می خواهد که از انتشار آن به سایرین خودداری کنند .
نخستین پرسش « صدای معلم » از رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش آن است که اسامی این شبه رسانه ها و به قول خودش « باج نیوز » را به افکار عمومی اطلاع رسانی نماید .
«حوزه ی عمومی » به صورت دقیق و مستند می خواهد بداند چه کسانی تحت لوای رسانه اقدام به باج گیری از مدیران در حوزه های مالی و مدیریتی هستند ؟
آقای صداقت از کدام « عزم » و از کدام « امکان » سخن می گوید ؟
ایشان توضیح دهد در حدود یک سالی که از انتصابش گذشته چه عملکردی داشته است ؟
آیا وضعیت پاسخ گویی در آموزش و پرورش نسبت به گذشته « بهتر » شده است ؟
آیا از میزان « نارضایتی فراگیر معلمان » کاسته شده است ؟
پیش تر ساز و کاری با عنوان « استودیو الفبا » طراحی و اجرا شده بود که مسئولان ستادی و اداری در این فضا آماده شده و به پرسش های خبرنگاران حاضر پاسخ می دادند .
در پرتال وزارت آموزش و پرورش به بهانه طراحی سایت جدید ؛ ستون « پاسخ به رسانه ها » حذف گردید .
نشست های رسانه ای در دولت سیزدهم کم رنگ شده و در صورت تشکیل فقط « رسانه های هم سو » امکان شرکت و طرح پرسش دارند .
این ها همه در مدیریت مشعشع وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم انجام شده است .
« صدای معلم » پس از انتصاب ایشان در گزارشی با عنوان « یک شهرداری چی دیگر سرپرست روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش شد » نوشت : ( این جا )
« پس از برکناری « مصطفی بابایی » رئیس پیشین مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش مدتی این واحد بلاتکلیف بود تا آن که « رضا مراد صحرایی » وزیر آموزش و پرورش ، « نامدار صداقت » را به عنوان سرپرست مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی این وزارتخانه منصوب کرد . واژه هایی هم مانند جهاد تببین ، مدیریت جهادی و... که به کرات توسط مدیران دولت سیزدهم بیان شده و می شوند تاکنون از حد « شعار » و « شوآف » فراتر نرفته و این ها در صورتی کارایی خواهند داشت که حداقل در حوزه آموزش و تربیت ، ابتدا « اعتماد سازی » شده و شکاف میان صف و ستاد به حداقل برسد .
نامدار صداقت در 26 فروردین 1385 به عنوان مدير كل مطالعات و برنامه ريزي اجتماعي منصوب گردید .
سایت شفقنا در مورد « صداقت » چنین نوشت : ( این جا )
«نامدار صداقت، مدیر روابط عمومی شهرداری تهران که از جمله مدیران اتوبوسی قالیباف بود که از نیروی انتظامی به بهشت آمده بود، تا پایان دوره دوم شهرداری تهران او را وفادارانه همراهی کرد. صداقت به خوبی توانست رسانهها را در مشت خود نگه داشته و آنها را به بهترین شکل وابسته به شهرداری نگه دارد. بعد از او و در انتظار برای معرفی فردی رسانهای و شناختهشده برای روابطعمومی شهرداری تهران، درحالیکه رسانهها و مخاطبان بیرونی همه منتظر تغییراتی ملموس و قابل توجه در روابطعمومی شهرداری تهران و جاندادن به این ارتباط ازدسترفته بودند، شهرام گیلآبادی به جای او نشست . »
نامدار صداقت به عنوان مدیرکل سابق روابط عمومی و بین الملل شهرداری تهران در مراسم تکریم و معارفه رییس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران چنین اظهار نظر می کند : ( این جا )
« طرح مدیریت جهادی را با توجه به ویژگی هایی که دارد می توان در مدیریت ژاپنی یا تکنوکرات ها هم دید اما فرقی که مدیریت جهادی ما با آن مدیریت ها دارد در ایدئولوژی دینی است .
در مدیریت جهادی دینی، قبل از آن که کار برای ما موضوعیت داشته باشد، هدف برای ما موضوعیت دارد که هدف نیز همان رضایت خداوند است . »
پرسشی که به جد مطرح می باشد آن است که اساسا مصطفی بابایی که فردی خارج از آموزش و پرورش بود برای چه رئیس روابط عمومی شد و چرا کنار گذاشته شد ؟
عملکرد و دستاورد وی برای مجموعه آموزش و پرورش چه بود ؟
نامدار صداقت هم مانند مدیر پیشین این مرکز که فردی غیر آموزش و پرورشی است بر چه اساس و معیاری به این سمت منصوب گردیده است ؟ و قرار است کدام ماموریت را در دستگاه حساس و فراگیر تعلیم و تربیت پی گیری کند ؟
مطابق گفته مصطفی بابایی مدیر برکنار شده روابط عمومی بیش از یک هزار و دویست نفر در خانواده روابط عمومی آموزش و پرورش سطح کشور مشغول به کار هستند .
آیا در میان این افراد فردی پیدا نمی شود که هم آموزش و پرورش و چالش های آن را بشناسد ، هم شناختی از رسانه های فعال در این حوزه داشته باشد و مهم تر از همه بتواند با تعامل مناسب با رسانه ها و اقناع افکار عمومی در جهت پویایی و بالندگی این وزارتخانه مادر گام بردارد ؟
آیا تحقق این ایده بر اساس « عقلانیت » و « توجه به منافع و مصالح سازمان » کاری دشوار و ما لایطاق است ؟
به نظر می رسد چنین انتصاب هایی توسط وزیر تازه منصوب آموزش و پرورش موید این فرضیه است که رضا مراد صحرایی نیز مانند یوسف نوری برنامه و طرح مشخصی در جهت ارتباط اثربخش و دو سویه با بدنه آموزش و پرورش و مهم تر از همه کاهش « نارضایتی فراگیر معلمان » ندارد .
واژه هایی هم مانند جهاد تببین ، مدیریت جهادی و... که به کرات توسط مدیران دولت سیزدهم بیان شده و می شوند تاکنون از حد « شعار » و « شوآف » فراتر نرفته و این ها در صورتی کارایی خواهند داشت که حداقل در حوزه آموزش و تربیت ، ابتدا « اعتماد سازی » شده و شکاف میان صف و ستاد به حداقل برسد .
در این صورت است که می توان به شکل گیری گفت و گوی سازنده و تعاملی با رویکرد « تفکر انتقادی » در این وزارتخانه امیدوار شد .
وگرنه جز « ملالت » و « تنفر » عایدی دیگری برای ذی نفعان آموزش و پرورش نخواهند داشت » .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عنوان خوبی است
فکر کرده اینجا شهرداری است که حکومت نظامی درست کند
آنطور که در سابقه اش آورده اند دقیقا به خاطر همین کنترل این فضا به این وزارت آورده اند
و قلق کار هم از استادانش خوب یاد گرفته انگ بزن پرونده درست کن و ساکت کن
حکومت های دیکتاتوری اینطوری اند که نمیتوانند هیچ گونه نقد را تحمل کنند چون افرادی بر راس کارند که سهمیه ای و بی سواد و مفت خورند و برای اینکه بتوانند راحت باشند نمی روند دنبال راه حل و حل مشکلات ،بلکه می خواهند از بیخ مسئله را پاک کنند
....
نوع گفتارش چقدر توهین آمیز است این همه از شعور حرف میزنیم این هم یک نمونه بیشعور
دم آنکه این فایل را پخش کرده گرم
و استخدام این فرد در این وزارت نشان دهنده بی اختیار بودن وزیر یا نادان بودن او است و یا اینکه همراه بودن او با سرکوب معلمان جهت راحت تر حاکم بودن است