صدای معلم:
منظور شما از اقدام اساسی تدوین یک قانون خاص است؟
حکیم زاده:
بله . یک نظام خاص برای پرداخت به معلمان باید تدوین شود و بعد در یک فضای علمی با استفاده از ظرفیت علمی دانشگاه ها در مورد تدوین چارچوب های صلاحیت های حرفه ای نظام رتبه بندی حرفه ای تدوین شود . این می تواند برای جهت دهی به عملکرد معلمان موثر باشد . می تواند مشوق عملکرد بهتر معلمان باشد.
در آموزش عالی موضوع ارتقای رتبه کمترین نسبت را با بحث های معیشتی دارد، لذا عضو هیات علمی به دلیل افزایش حقوق دنبال ارتقای رتبه نیست. جنبه علمی و اعتبار آن خیلی مهم است و علاوه بر آن موضوع اصلاح حقوق در فرآیندی جداگانه دنبال می شود.
صدای معلم:
یعنی ارتقاء رتبه خیلی با وضعیت معیشتی استادان دانشگاه ارتباطی ندارد ؟
حکیم زاده:
نه اصلا و ابدا. هر چند ممکن است به شکل معمول با ارتقای رتبه مبلغی به دریافتی عضو هیات علمی اضافه شود اما انگیزه و تلاش برای ارتقا ربطی به مسائل معیشتی ندارد .
زمانی که به رتبه دانشیاری ارتقا یافتم به تنها موضوعی که که فکر نکرده بودم میزان تغییر در حقوق بود . برای من این موضوع مهم بود که توسط یک مرجعیت علمی ارتقای مرتبه علمی من به رسمیت شناخته شده است . اگر « سازمان نظام معلمی » نداشته باشیم ؛ تشکیلات حرفه ای از متن معلمان نداشته باشیم ؛ کانون ارزیابی بیرونی چگونه این کار را انجام می دهد؟!
البته بدیهی است که وزارت علوم و دانشگاه ها بدون سر و صدا تمام تلاش خود را برای بهبود وضعیت حقوقی اعضای هیات علمی انجام می دهند از این جهت رتبه بندی برای اعضا لزوما ارتباطی با معیشت ندارد و کارکرد متفاوتی دارد.
صدای معلم:
می شود گفت که آموز ه های « تئوری انتظار و یا برابری » در آموزش عالی کاملا مورد توجه و بازشناسی قرار می گیرد ؟
حکیم زاده:
بله حتما همین طور است. اگر من فعالیت کنم ، وقت برای دانشجو بگذارم ، اگر مسئولیتی را بپذیرم ،این ها به رسمیت شناخته می شوند و ارج گذاشته می شود. این امر توسط گروهی که همتایان و همکاران من هستند عملکرد من به شکل علمی بررسی و قضاوت می شود.
در دانشگاه هیات ممیزه و ارزیابان نماینده منتخب اساتید هستند و فرایند انتخاب شفاف است لذا اعتماد و اطمینان هم وجود دارد.
صدای معلم:
نظام سنجش صلاحیت حرفه ای معلمان دو عنصر مهم دارد. یکی تعریف سنجه ها است و معیارها و کسی که می خواهد اینها را ارزیابی کند. شما فکر می کنید که واقعا این مدلی که اجرا شده آیا این سنجه ها و معیارها درست تعریف شده و واقعا این ارزیاب ها چه کسانی هستند که دارند ارزیابی می کنند با مدل مطلوبی که مد نظر شما است؟
حکیم زاده:
ارزیاب ها را اطلاع ندارم. اما فکر می کنم اگر ما به طور طبیعی سیستم هایی را که خودمان ایجاد کرده ایم به رسمیت بشناسیم ؛ مدیر مدرسه و همکاران در مدرسه و دانش آموزان و خانواده ها اولین و مطمئن ترین کسانی هستند که بتوانند یک ارزیابی دقیق داشته باشند. با در اختیار داشتن سنجه هایی که سلیقه ای نباشد . سنجه های تعریف شده ای باشند. همان طور که در دانشگاه نظرات دانشجویان با یک ابزاری ثبت و ضبط می شود .
صدای معلم:
شما دانشجو را با دانش آموز مقایسه می کنید؟
حکیم زاده:
بله می شود از دانش آموز هم نظر گرفت. همان طور که قبلا هم اشاره کردم در برخی مدل های ارزیابی عملکرد نظر دانش آموزان را هم لحاظ می کنند به عنوان مثال در یکی از این نمونه ها برای ارزیابی معلمان پرسش نامه هایی برای اخذ دیدگاه های ذینفعان وجود داشت ، دانش آموزانش نظر می دادند حتی بچه های کلاس اول . پرسش نامه هایی که برای دانش آموزان پایه اول تا دوازدهم متفاوت بود و برای پایه اولی ها با ۵ سوال شروع می شد و برای پاسخ هم از ایموجی ها استفاده شده بود تا رضایت یا عدم رضایت خودشان را اعلام کنند . سوالاتی از قبیل این که آیا معلم شما ارتباط خوبی با شما برقرار می کند.؟
آیا شما از این که در کلاس این معلم هستید احساس خوبی دارید؟
علاوه بر این اگر مدیر مدرسه حرفه ای باشد و یک راهبر تربیتی آموزشی باشد و نقش خود را فقط اجرایی اداری نبیند، قطعا بهترین کسی است که می تواند این ارزیابی را داشته باشد . گروه های آموزشی هم می توانند در ارزیابی های تخصصی نقش ایفا بکنند. است. در زمان یکی از وزرا ،کانون های ارزیابی تشکیل شده بودند و مدیران باید با پرداخت پول دوره ای را می گذراندند و گواهی می گرفتند. من به این موضوع نقد داشتم. زیرا شکل گیری این کانون ها و مرجع تعیین صلاحیت شان ابهام داشت ؛ مگر ما مرکزی برای تربیت ارزیابان حرفه ای داریم ؟ این که اشخاصی از بیرون بر اساس تعریف خودشان و نه بر اساس چارچوب صلاحیت های حرفه ای مصوب، معلم را ارزیابی کنند دارای اشکال است.
ما باید در مورد شاخص های عملکردی مدیران و معلمان یک نظام مصوب داشته باشیم که نداریم.
رشته ارزشیابی آموزشی حدود سه سال است در دانشگاه تهران راه اندازی شده است و تا جایی که من اطلاع دارم در دانشگاه های دیگر نیز قبل از این چنین رشته ای ارائه نشده است .چطور می شود ما بتوانیم ارزیابانی حرفه ای و متخصص بیرون آموزش و پرورش پیدا کنیم؟
صدای معلم:
در مورد رشته ارزشیابی آموزشی کمی توضیح دهید .
حکیم زاده:
رشته ارزشیابی آموزشی رشته ای که نیرو تربیت کند و کارشان ارزشیابی باشد. اگر « سازمان نظام معلمی » نداشته باشیم ؛ تشکیلات حرفه ای از متن معلمان نداشته باشیم ؛ کانون ارزیابی بیرونی چگونه این کار را انجام می دهد؟!
برای من خیلی جای سوال است یا شاید من اطلاعاتم کافی نیست. تجربه قبلی من در وزارتخانه نشان می دهد که آن روش ارزیابی مدیران و صدور گواهی نامه اصلا مدل مناسبی نبود .چون یک فایلی را بارگذاری می کردند مدیران مدارس آن را مطالعه می کردند و از آنها آزمونی گرفته می شد و اگر رد می شدند، باید مجددا پول می دادند و دوباره آزمون می دادند.
ما باید مدیران مدارس و گروه های آموزشی را به رسمیت بشناسیم و آن را برای نظارت بالینی و ارزیابی حرفه ای توانمند کنیم و البته انتخاب اعضای گروه های آموزشی نیز باید از بین معلمان باتجربه و بر اساس انتخاب از طرف همکاران باشد .
صدای معلم:
در این فرایند رتبه بندی که صورت گرفته آیا شما فکر می کنید که اساسا مدرسه به بازی گرفته شده است؟
حکیم زاده:
من می دانم که اولین مرحله قرار بود مدیر مدرسه مواردی را تایید کند. اما اطلاع دقیق ندارم تا چه میزان این کار به شکل استاندارد و با سنجه های معتبر انجام شده است و این که تا چه اندازه در مرحله نهایی نظر مدیر وزن داشته است . در آموزش عالی موضوع ارتقای رتبه کمترین نسبت را با بحث های معیشتی دارد، لذا عضو هیات علمی به دلیل افزایش حقوق دنبال ارتقای رتبه نیست. جنبه علمی و اعتبار آن خیلی مهم است و علاوه بر آن موضوع اصلاح حقوق در فرآیندی جداگانه دنبال می شود.
صدای معلم:
یعنی مدرسه نقش پررنگی نداشته است؟
حکیم زاده:
نه، به نظر من نداشته است.
صدای معلم:
شما به ارزیاب ها اشاره کردید .
گروه های آموزشی. گروه های آموزشی طبق آیین نامه که خود وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان « آیین نامه های گروه های آموزشی - تربیتی مصوب کرده است اختیارات و گردش کاری دارند .
گروه های آموزشی باید منتخب معلمین باشند که مستند ماده 9 این آیین نامه است که باید توسط معلمین انتخاب شوند به صورت انتخابی که عملا چنین چیزی صورت نمی گیرد. سرگروه های آموزشی توسط خود مدیران مناطق و رئیس ادارات انتخاب می شوند و معلمان هیچ نقشی ندارند.
شما فکر می کنید که آیا اینها می توانند نقش های تخصصی را داشته باشند ؟ یا این که باید یک نهادی مستقل از این ها ، معلمان را رتبه بندی کند ؟
حکیم زاده:
ما نمی توانیم نهادی مستقل ایجاد کنیم یا نهاد سازی کنیم. من حداقل بر اساس تجربه خودم در مورد گروه های آموزشی در دوره ابتدایی می توانم بگویم عملکرد خوبی داشتند.
در خصوص مشارکت در تهیه برنامه ها و اشاعه برنامه ها و طرح های ما ، یکی از بازوهای اصلی گروه های آموزشی بودند. البته همان طور که گفتم قطعا باید در شرح وظایف آن ها بازنگری شود و در خصوص فرآیند انتخاب هم با شما موافقم . معلمان باید آن ها را نمایندگان منتخب و مورد تایید از نظر مرجعیت علمی در رشته و حوزه کاری خودشان بدانند.
در زمان مسئولیتم در مورد گروه های آموزشی پیشنهاداتی دادیم که بتوانند در جهت بهبود عملکرد معلمان در مدارس در شهرها نظارت بالینی داشته باشند و به توانمندسازی معلمان کمک کنند. کاری که راهبران آموزشی در مناطق روستایی و عشایری انجام می دهند. ولی در مجموع من وجودشان را خیلی موثر می دیدم و برای همین تلاش کردیم و ساعات گروه های آموزشی را افزایش دادیم. ما باید مدیران مدارس و گروه های آموزشی را به رسمیت بشناسیم و آن را برای نظارت بالینی و ارزیابی حرفه ای توانمند کنیم و البته انتخاب اعضای گروه های آموزشی نیز باید از بین معلمان باتجربه و بر اساس انتخاب از طرف همکاران باشد .
وقتی در یک رشته تخصصی افراد هم رشته ، با هم تشریک مساعی دارند و همفکری می کنند خیلی بیشتر از افراد بیرونی می توانند موثر باشند .
ببینید نقد اصلی و نگرانی من در مورد کانون های ارزیابی غیرشفاف این بود که وقتی ارزیابی افراد زیادی به گروه هایی بیرون از آموزش و پرورش تحت عنوان کانون ارزیابی یا هر عنوان دیگری واگذار می شود و اگر قرار باشد اینجا یک داد و ستد مالی هم انجام شود و به ازای هر مورد ارزیابی مبلغی قابل توجه هم از اعتبارات دولتی پرداخت شود ، موضوع چالش برانگیز می شود.
وقتی که پای مسائل مالی وسط می آید خیلی از ابهامات پیش می آید. کسانی که جزء هیات های ارزیابی هستند اعتبارشان توسط چه کسی تایید شده است؟ چه کسانی انتخابشان کرده اند ؟
به عنوان مثال اگر معاون ابتدایی در رابطه با شاخص های عملکرد مطلوب معلمان این دوره نظر نداده باشد و همین طور سایر واحدهای تخصصی ، این کانون های ارزیابی با چه معیار و ملاک هایی می خواهند ارزیابی کنند ؟
آیا فرآیند انتخاب آن ها شفاف است؟ آیا معلمان انتخابشان کرده اند ؟
من تا زمانی که وزارتخانه بودم اصلا متوجه نشدم این کانون ها چگونه شناسایی و انتخاب می شوند ؟
در دانشگاه هیات ممیزه و ارزیابان نماینده منتخب اساتید هستند و فرایند انتخاب شفاف است لذا اعتماد و اطمینان هم وجود دارد.
صدای معلم:
یعنی هیچ گونه شفافیتی در فرایندهای تعیین ارزیاب ها مشاهده نکردید؟
حکیم زاده:
من واقعا ندیدم. خوشبینانه اش این است که در غیاب وجود معیارها و ملاک ها کار ارزیابی به بیرون سپرده شده و فقط اجرای کار مدنظر باشد و لذا نباید هم منتظر نتایج مورد اعتماد معلمان باشیم . اما در حالت بدبینانه ممکن است خیلی چیزها به ذهنتان بیاید خصوصا اگر تبادلات مالی وجود داشته باشد که امیدوارم اصلا این گونه نباشد. من امیدوار هستم که این کار توسط گروه هایی برآمده از معلمان و مورد تایید معلمان انجام شود و مبادله مالی وجود نداشته باشد.
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از همکاران صورت گرفته است. اگر این طرح کامل و به نفع آنان اجرا شود، سونامی بازنشستگی در راه خواهد بود.
معلم ها اصلا نمی دانند ارزیاب ها کی هستند و چه کسانی تایید می کنند
پرونده یک نفر را می فرستند استان دیگر و ...، دیوانه خانه است.
نمی دانم این تزها را کی می دهد، اصلا مشخص نیست چه کسانی این طرح ها و روندها را می ریزند.
و نکته جالب دیگر اینکه معلم اصلا انگار نظر و نقد ندارد و این رتبه بندی که برای معلم ها است بدون نظر آن ها درست و اجرا می شود.
دیگر از یک جامعه فاسد بیش از این نباید توقع داشت.
فساد که فقط دزدی هزار میلیاردی نیست که اسم اختلاس روی آن بگذارند بلکه آن فردی که معلمی می کند اما معلم نیست و از کار خود می زند فاسد است و همین آموزش و پرورش که هیچ شفافیتی ندارد بدترین فاسدان اند.
این فاسدان همه جا را گرفته اند و وای به روزی که فردی سالم بخواهد کار سالم بکند مگر می شود؟!
هر چند که غالباً (از نظر آماری)، همکار، با سابقۀ مرتبط دارای علم مرتبط و مفید است ولیکن وحی منزل نیست که حتی غالباً (از نظر کیفی) همین کار غیرهمکار، دارای علم مرتبط و ممتاز ولو برای ارزیابی و ارزشیابی نباشد.
همانطور که تعدادی معلم، شغل معلمی را بواسطه قوانین ضعیف غصب کردهاند و خواهند کرد؛ تعدادی ارزیاب نیز چنین کرده و خواهند کرد.
علم، محدود به تعریف دایرهای محدود نیست.
قطعا
منزلت اجتماعی معلمان را هم «خیلی» ارتقا خواهد داد که
به گفته خود دکتر مافیا از این امر که به انگیزه مندتر شدن دانش اموزان هم می انجامد
هم
وحشت دارد چون …
✍️ همکاران دکتر حسنی را تنها نگذارید و در معرفی این طرح بکوشید.
پروردگارا ! رحمتت را فرو فرست و دریغ منما ! به حق ذی حقانی که گرفتار عرف و قوانین جاهلانه شدند، بیت المال متکبّران را فرو ریز.
ملعون باد هر حق التدریسی که با حق الپارتی برای خود سابقه درست کرد.
ملعون باد هر پیمانی و قراردادی که با آزمونهای شعار علم و عدالت و بدون کارنامه آزمون، برای مصاحبه دعوت شد.
ملعون باد هر آموزگار و معلم و دبیری که شغل معلمی را غصب کرد.
ملعون باد هر فرد یا سیستم یا قانون نویس یا قاضی ای که عمر انسانهای توانمند را تباه کرد.
به حق 124هزار پیامبر و معصومین و شهیدان و اسیران بی گناه و مظلومان و صالحان و مغصوبان