گروه گزارش/
تنها چند روز پس از انتصاب به پست سرپرستی وزارت آموزش و پرورش ، « رضا مراد صحرایی » که هنوز در مورد عملکرد نزدیک به یک ساله اش در سمت ریاست دانشگاه فرهنگیان شفاف سازی نشده و مورد نقد جدی قرار نگرفته است ؛ سرپرست اقدام به به برگزاری نشست با برخی « تشکل های فرهنگیان » گرفته است .
پرتال روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش اسامی این تشکل ها را چنین اعلام کرده است : ( این جا )
« کانون تربیت اسلامی، جامعه اسلامی فرهنگیان، جمعیت اسلامی فرهنگیان، جمعیت فرهنگیان جوان، هیئت هم اندیشی بسیج فرهنگیان، جمعیت فرهنگیان جهادی، کانون فرهنگیان شاهد و ایثارگر، کانون مدارس اسلامی، جمعیت معلمان و فرهیختگان، گروه معلمان فکور، کنگره معلمان انقلاب اسلامی » .
در این نشست ؛ تشکل هایی مانند سازمان معلمان ایران ، انجمن اسلامی معلمان ایران ، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و کانون صنفی معلمان حضور ندارند .
با وجود آن که در پرتال وزارت آموزش و پرورش معمولا « گزارش تصویری » نشست ها منتشر می شوند اما ترجیح داده شده در نخستین نشست رسمی سرپرست وزارت آموزش و پرورش به همان یک عکس منضم در خبر بسنده شود . چند درصد از معلمان کف مدرسه این تشکل ها را می شناسند و به آن ها اعتماد دارند ؟
مطابق معمول از پرسش های مخاطبان خبری نیست و به نظر می رسد سرپرست در نقش یک « سخنران » نظرات و مطالبات خود را یک سویه بیان کرده است .
« مراد صحرایی » در ابتدا چنین می گوید :
« اولین جلسه خود را برای درک بیشتر مسائل آموزش و پرورش و معلمان به تشکل های فرهنگیان اختصاص داده ام، زیرا می دانم تشکل ها با کف مدرسه و معلمان ارتباط نزدیکی دارند . »
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که این تشکل ها واقعا چند درصد از معلمان و افکار عمومی فرهنگیان را نمایندگی می کنند ؟
آیا از شعار دادن خسته نشده اید ؟ چند درصد از معلمان کف مدرسه این تشکل ها را می شناسند و به آن ها اعتماد دارند ؟
سرپرست وزارت آموزش و پرورش می گوید : وقتی هنوز در این کشور ؛ « معلمی » حرفه ای تخصص محور به شمار نمی آید و نهادی برای ارزیابی صلاحیت های حرفه ای و شایستگی های شغلی مانند « سازمان نظام معلمی » هنوز وجود ندارد سخن گفتن از شان و منزلت حرفه ای معلم بیش از یک شوخی و طنز تلخ چیز دیگری نخواهد بود .
« معلمی مسئولیت سنگینی است و دارای جایگاه ویژه ای است، نباید شان معلم به فهم دیگران مرتبط شود، شان معلم مربوط به ماموریت معلم است، لذا نباید شان معلم به حقوق و دریافتی معلم متصل شود، بنابراین باید به عنوان متولی نظام تعلیم و تربیت شان معلمان را حفظ و مسایل معیشتی آنان را حل کنیم و باید رسالت خود را ایجاد و ارتقای شان معلم بدانیم . ».
آیا در حال حاضر مشکل اصلی ، در شان و جایگاه معلم است و یا فهم دیگران ؟
واقعا جامعه چه برداشت و تصوری از جایگاه معلم دارد ؟
پس از گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی ؛ سرپرست وزارت آموزش و پرورش که معلمان را بیش تر در نقش « مامور » می داند تا در نقش راهبری جامعه ؛ به این پرسش راهبردی پاسخ دهد :
چرا هیچ مدرک و سندی در دست نیست که نشان دهد که معلمان در جامعه به عنوان یک «گروه مرجع» برای اقشار دیگر شناخته می شوند و یا شغل معلمی برای جوانان جذابیتی بیش از مشاغل دیگر دارد ؟
آقای مراد صحرایی باید بداند و بفهمد که دیگر وقت شعار دادن و حرف های کلی و قشنگ زدن گذشته و نظایر این قبیل حرف ها را پیشینیان و حتی زیباتر و شکیل تر از وی بیان کرده اند ؛ اما آیا گشایشی در وضعیت موجود حاصل شده است ؟
وقتی هنوز در این کشور ؛ « معلمی » حرفه ای تخصص محور به شمار نمی آید و نهادی برای ارزیابی صلاحیت های حرفه ای و شایستگی های شغلی مانند « سازمان نظام معلمی » هنوز وجود ندارد سخن گفتن از شان و منزلت حرفه ای معلم بیش از یک شوخی و طنز تلخ چیز دیگری نخواهد بود .
سرپرست وزارت آموزش و پرورش در بخش دیگری چنین اظهار نظر می کند :
« حکمرانی آموزش و پرورش فقط از خیابان سپهبد قرنی تهران میسر نمی شود، حکمرانی با خرد جمعی به نتیجه می رسد. حکمرانی در آموزش و پروش بدون مشارکت معلمان و خانواده ها و شنیدن صدای آنها به سرمنزل مقصود نمی رسد. باید مشکلات نظام تعلیم و تربیت از نگاه مدرسه بررسی شود و از جایگاه مدرسه برای آن راه حل ارایه شود، زیرا اگر معلمان همراهی نکنند، هیچ برنامه ای قابلیت اجرایی سازی پیدا نخواهد کرد . »
پرسش « صدای معلم » از سرپرست وزارت آموزش و پرورش آن است که نخست حکمرانی خوب را تعریف کند و توضیح دهد که شرایط لازم و کافی برای تحقق این نوع حکمرانی در حوزه آموزش چیست ؟
آقای مراد صحرایی از کدام « خرد جمعی » می گوید در حالی که آدم های هم فکر و مثل خودش را در یک « دور همی » جمع کرده و برای آنان سخنرانی می کند ؟
آیا از شعار دادن خسته نشده اید ؟
آقای مراد صحرایی واقعا چه برنامه ی شفاف و خرد بنیانی حداقل برای پر کردن « شکاف اداره و مدرسه و ستاد و صف » دارد ؟
سرپرست وزارت آموزش و پرورش در پایان چنین می گوید :
« تشکل ها در تدوین برنامه هفتم توسعه، به آموزش و پرورش کمک کنند . »
واقعا آیا این تشکل ها برای اداره ی معمولی تشکل خودشان برنامه دارند چه برسد به آن که بخواهند برای آموزش و پرورش برنامه و محتوا تولید کنند ؟
صحرایی تصریح می کند: نظام پیشرفت هر کشور در مدرسه شکل می گیرد و بر این اساس باید مدارسی را طراحی نماییم که پیشرفت کشور را رقم می زند. وزیری خوب است که آموزش و پرورش را به مساله اول آن کشور تبدیل نماید و هر کشوری که مساله اول آن آموزش و پرورش باشد، پیشرفت خواهد یافت، زیرا بذر پیشرفت در مدرسه کاشته خواهد شد.
پیش تر هم بیان شد که از این حرف ها و شعارها قبلا بسیار شنیده ایم و بسیاری هم به آن ها اعتماد کردند .
آقای مراد صحرایی
هیچ می دانید که :
حقوق معلمان را برای نخستین بار فقط چند ساعت مانده به آغاز سال نو و البته به صورت قسطی پرداخت کردند .
( یک فرهنگی به نشانه اعتراض در عدم پرداخت حقوق تا تاریخ ٢٩ اسفند در آموزش و پرورش کلاردشت را گِل گرفت )
آیا در سایر دستگاه های حاکمیتی و حتی نهادهای معمولی هم وضعیت چنین بود ؟ شما که دائما نهاد آموزش و پرورش و معلم را « ماموریت گرا » تصور می کنید ؟
شما آموزش و پرورش را هم سنگ و یا هم ردیف سایر نهادها و ارگان ها قرار دهید ؛ مساله اول کشور پیش کش !
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تشکل های هم سو ، یعنی گل گفتند و گل شنیدند. یعنی ایشان گفت و مابقی فریاد صلوات سر دادند.
یعنی تجدید قوا و بیعتی تازه علیه کسانی کردند که مخالف روال جاری هستند.
یعنی نمایشی از اقتدار مکرّر نشان دادند و تحجر را تثبیت کردند.
خدایا، ما را از یتیمی نجات بده. به ما نیز رویِ ماهِ خرد و دانش، شعور و آگاهی، امنیت و آسایش، بازدهی متزاید و توسعه پایدار را ارزانی دار.
از تو حرکت از خدا برکت. یاعلی.
آیا همه اساتید و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، در نهایت صلاحیت علمی و عملی و کاربردی هستند؟
باید دید، دلیل و نیت ایشان چیست؟ سپس قضاوت کرد که یک عمل اصلاحیست یا افسادی؟
فرهنگ شایسته در دانشگاه فرهنگیان و قوانین ناقص استخدامی کشور، محصور نیست.
.....
ترسم وزارت از نوری به صحرایی مصداق مثل بالا بشه و اوضاع آ.پ و معلمان مصداق مثلبالا بشه و آش رتبه بندی و بیمه دانا بجای آتیه سازان و انتقال معلمان و صندوق ذخیره و...شور تر از قبل
اصولگراها در عمل فقط شعار معلمان داده اند و...
البته اطلاق تشکل هم به این سازمان های .... حکومتی بسی یک مزاح کلامی است.
اصلا به اسم هایشان نگاه کنی مشخص است کارشان چیست
بهتر بود گفته می شد جلسه با موتورهای روانگر و وجهه ساز حکومتی جهت بزک کردن چهره دموکراتیک