گروه گزارش/
در جلسه استیضاح مرتضی حاجی ، در شهریور ماه سال 82 ، حاجی بابایی به نمایندگی از سوی استیضاح کنندگان ، سیاست های دولت اصلاحات در حوزه آموزش و پرورش را در چند محور اساسی به چالش کشید .
او بر مسئولیت شخص وزیر تاکید کرد و گفت : « می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر ساختار است. ما وزیر فرستادیم در آموزش وپرورش یا ساختار ؟ این ساختار را کی باید درست کند؟ ...» .
در همین ارتباط گفت :« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش و پرورش نمی تواند...».
وی مهم ترین ضعف وزیر وقت را در حوزه « رفاه ، معیشت ، رفع تبعیض و احقاق حقوق معلمان » دانست و گفت :« شما کدام تشکل آموزش و پرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟»
حاجی بابایی پا را از این هم فراتر گذاشت و خواستار برگزاری رفراندم شد تا معلوم شود « ...این یک میلیون و هشتاد هزار نفر چند درصدش شما و این وزیرتان را قبول دارد».
نماینده همدان در مجلس ششم به تفاوت حقوق بین مدیران و کارکنان اشاره کرد و با ذکر اطلاعاتی به مقایسه حقوق یک مدیر درجه چندم آموزش وپرورش که بیش از 15 برابر حقوق یک معلم است پرداخت .
وی در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان گفت :« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند ، آیا یک معلم نیست که مدیر عامل شود . که برود عضو هیات مدیره شود؟».
حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت :« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند».
حدود 15 ماه است که از رای اعتماد مجلس انقلابی به یوسف نوری به عنوان وزیر آموزش و پرورش می گذرد .
نوری در این مدت واقعا برای ارتقا و بهبود نظام آموزشی ایران چه کرده است ؟ و این در حالی است که نه او و نه آن 57 نماینده ی مجلسی که به یوسف نوری رای مخالف دادند در برابر عملکرد وی سکوت کرده اند .
هر از چند گاهی و به مصلحت بحث استیضاح مطرح می شود و دوباره به بایگانی می رود .
- قریب یک سال است که از قانون شدن رتبه بندی معلمان می گذرد اما با آن که به پایان سال نزدیک می شویم خبری از اجرای آن بر اساس همان قانون ناقص و پر ایراد مجلس انقلابی هم نیست .
احکامی که در گوشه و کنار برای برخی از معلمان زده شده نارضایتی بسیاری را برانگیخته و این نشانگر آن است که اساسا مکانیسم و ساز و کاری برای اجرای این قانون طراحی و اجرا نشده و سخنان وزیر و سایر تیم همراه وی هم بیشتر جنبه تبلیغات و بازار گرمی دارد .
- تعطیلات بی حساب و کتاب و مدت دار مدارس به بهانه ی آلودگی هوا و ... در ماه های اخیر واکنش جدی نمایندگان مجلس را در پی نداشت هر چند این وزیر آموزش و پرورش به کرات از تعطیلی مدارس در دوران کرونا انتقاد کرده و آن را موجب وارد آمدن آسیب های جدی به نظام آموزشی دانسته است .
- برخوردهای امنیتی و بعضا خشن با دانش آموزان معترض و نیز تشکیل پرونده های مختلف برای فعالان صنفی در هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش حساسیتی در نمایندگان مجلس ایجاد نکرد .
« در همه ی دوره ها عضو این کمیسیون نشدم. برای آنکه کمیسیون آموزش و تحقیقات را کمتر مؤثر می بینم.» - اخیرا هم فروش مدارس خیر ساز ( مشارکتی ) به بهانه « مولد سازی » اعتراضات بسیاری را در سطوح مختلف جامعه ایجاد کرده است هر چند نه دولت مردمی و نه مجلس انقلابی پاسخی در خور به این حساسیت و دغدغه ها نداده اند .
« ابراهیم سحرخیز » در مطلبی با عنوان « محنت آموزش و پرورش » چنین می نویسد :
« چه کسی باور میکرد دولت رییسی ، به رغم آن وعده های پر طمطراق یا با به علم به نقش و جایگاه آموزش وپرورش به عنوان یک اولویت بدیهی و روشن نزد خانم علم الهدی ، استاد و دانش آموخته حوزه فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه به عنوان همسر رییسجمهور ، نصیب آموزش و پرورش از این جامعه نخبگانی متکثر و فرهیخته ، وزیر کم سوادی باشد که با نخستین الفبای مدیریت و تحلیل درست داده ها در آموزش وپرورش بیگانه بوده ، کار را به اطرافیانی بسپارد که برخی از آنها حتی از داشتن گواهی نامه کار آموزی اولیه، برای رسیدن به حرفه کلاس داری و معلمی محرومند؟!
چگونه انتظار دارید با سپردن کلیدی ترین منصب به عنوان پست حساس« معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع» به کسی که حتی به سن پختگی لازم نرسیده یا از داشتن اولین تجربیات ، بایسته ها و داشته ها محروم است دست و پای آموزش وپرورش همچنان در پوست گردو نماند؟!
این کار و معاونت شوخی بردار نیست تا محلی برای آزمون و خطای طرح کادی های صفر کیلومتر باشد.
آموزش و پرورشی که هر ساله با خروج بیش از ۷۰ تا ۸۰ هزار معلم بازنشسته ، به شدت در حال نحیف شدن یا تهی شدن است را نمی توان با حرف ، «اگر» و« مگر» ، تسویف و تاخیر یا انشاا... و ماشاالله... گفتن اداره کرد.
وزارتخانه ای که در عرض سه ماه، مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری آن ، سه سرپرست را یکی پس از دیگری تجربه کرده است و امروز چهارمین نفر را به انتظار نشسته است آیا می تواند ادعا کند که صاحب برنامه یا برنامه ریزی است؟! حاشا و کلا!
آیا از تحلیل صاحب نظران درباره سهم ناچیز ۱۰ تا ۱۱ درصدی آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت ، شفاف نبودن ردیف ها ، سهم میکرونی بخش غیر پرسنلی ، آب رفتن سرانه تحصیلی دانش آموزان مدارس شبانه روزی ، ناپدید شدن سرانه شیر و تغذیه رایگان مناطق نابرخوردار ، اعتبارات آموزش پیش از دبستان برای مناطق نابرخودار دوزبانه ، کسری آشکار در سهم اعتبارات پرسنلی ، صف بلا تکلیفی انواعی از معلمان و نیروهای قرارداد کار معین ،حق التدریس ، خرید خدماتی ، مطالبات سنگین هرساله از پاداش پایان خدمت گرفته تا حق التدریس بابت اضافه تدریس ماهیانه معلمان رسمی و پیمانی ، حق الزحمه امتحانات و انتخابات و هزار درد و گرفتاری دیگر باخبرید ؟!
این معاونت یا این وزارتخانه همان جایی است که خیلی ها با داشتن کلی سبقه و سابقه، کارنامه و رزومه، مدت ها تجربه زیسته ، سبک و سلیقه ، دانش و روش ، محاسن سفید و شرح صدر ، پس از سالها، سرانجام لنگ انداخته، دستها را به نشانه تسلیم بالا برده ، به ناتوانی خود در به دوش کشیدن این بار بزرگ و طاقت فرسا اعتراف کرده اند ! «الان شما فرض کنید من عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات . چه کسی به اندازه ی من در مجلس راجع به آموزش و پرورش حرف می زند؟ »
آری ، هرچه می کشیم ، برخاسته از وزیران کم سواد یا بی سوادی است که فقط می خواستند چند صباحی را به هر قیمتی شده وزیر شده یا وزیر بمانند.
بر خلاف تصور به غلط شایع و رایج شده امروز ، به یدک کشیدن مدرک دکتری آن هم نوع پولی ، کوپنی یا سهمیه ای آن نشانه باسوادی ، فرهیختگی ، شایستگی و درک درست از ماجرا نیست.
طی طریق در مسیر ناهموار و پر فراز و نشیب آموزش وپرورش ، مستلزم پختگی ، نخبگی ، درایت و نکته سنجی است که به آسانی فراهم نمی شود و بسیار سفر بایدش تا خامی از آن زایل شود.
وزیر آموزش و پرورش باید در کنار دیگر شایستگی ها ، اهل خطر کردن ، از خود گذشتگی و پرهیز از محافظه کاری ، دوختن جیب برای دل کندن از تعارض منافع ، باج دادن به اشخاص یا باند های سیاسی برای ماندن بر سر کار به هر قیمتی باشد .... »
پرسش صریح « صدای معلم » از مجلس انقلابی و به ویژه « حمیدرضا حاجی بابایی » به عنوان رئیس فراکسیون فرهنگیان این مجلس آن است که چرا مهر سکوت بر لب زده اند ؟
( حاجی بابایی در کنار یوسف نوری )
هر چند این مجلس دیگر در بسیاری از حوزه ها و مسائل عملا کاره ای نیست و از وظایف قانونی و نظارتی خویش دور افتاده و بسیاری از نهادهای موازی تحت عناوین مختلف آن را دور می زنند اما پرسش این است که چرا این نمایندگان حداقل به عنوان « شهروند » نسبت به این گونه مسائل بی تفاوت بوده و در برابر آن به وظایف خود عمل نمی کنند ؟
حاجی بابایی به عنوان نماینده مجلس و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس چرا سکوت کرده و در برابر عملکرد وزارت آموزش و پرورش و خطاهای آن حرفی نمی زند ؟
کسی که در کسوت نماینده ی مجلس و در برابر فروش اردوگاه منظریه ( شهید باهنر ) در دولت پیشین آن گونه افشا می کرد و می تازید چه شده است که در برابر فروش مدارس سکوت پیشه کرده است ؟ برخوردهای امنیتی و بعضا خشن با دانش آموزان معترض و نیز تشکیل پرونده های مختلف برای فعالان صنفی در هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش حساسیتی در نمایندگان مجلس ایجاد نکرد .
چرا حاجی بابایی مانند سابق دیگر کاری به صندوق ذخیره فرهنگیان ندارد ؟
کسی که همیشه از فرمول افزایش حقوق معلمان بر اساس 80 درصد حقوق اعضای هیات علمی سخن می گفت چرا در مورد اهمال و کم کاری وزارت آموزش و پرورش در مورد اجرای همین قانون نیم بند هم دیگر حرفی نمی زند ؟
آیا این وزیر آموزش و پرورش در این مدت از حقوق قانونی معلمان دفاع کرده و معلمان او را قبول دارند ؟
چرا حداقل از وزیر آموزش و پرورش در مورد عمل به برنامه هایی که خودش ارائه کرده و به واسطه آن رای اعتماد گرفته سوالی نمی شود ؟
آیا حاجی بابایی آنی نبود که در همایش سالانه تشکل های فرهنگیان انقلابی استان اصفهان به مناسبت بزرگداشت مقام معلم در پاسخ به پرسش خبرنگار صدای معلم چنین گفت : ( این جا )
« در همه ی دوره ها عضو این کمیسیون نشدم. برای آنکه کمیسیون آموزش و تحقیقات را کمتر مؤثر می بینم.
من رییس فراکسیون فرهنگیانم که 120 نفرند و کمیسیون آموزش و تحقیقات 23 نفرند. به این نکته توجه کنید.
من روز اولی که وارد مجلس شدم و تحقیق کردم ، گفتند هر نماینده ای که عضو کمیسیون برنامه و بودجه بشود ، این به نفع آموزش و پرورش است و من عضو این کمیسیون برنامه و بودجه شدم و رییس کمیسون تلفیق برنامه ششم هم هستم و در این کمیسیون مطالبی برای آموزش و پرورش نوشتم که در یازده برنامه گذشته در 44 سال نوشته نشد و این نشان می دهد که کمیسیون برنامه و بودجه خیلی برای آموزش و پرورش بهتر است. از طرفی فراکسیون فرهنگیان مجلس را هم داریم.
الان شما فرض کنید من عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات . چه کسی به اندازه ی من در مجلس راجع به آموزش و پرورش حرف می زند؟ »
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
پاسخ چرای شما به نظم این است چون امثال آقای حاج بابایی یا عوام فریب و به قولی پوپولیسم هست مثا معاون سابق خود آقای سحرخیز که امروزه این شیوه را هنوز ادامه می دهد .بوی تعفن دو رویی و نفاق امثال این آقایان به دلیل پیروی از فرقه گرایان ضاله کشور را به محیطی زشت و بدور از آرمان های دینی خالص تبدیل کرده است . از این آقایان انتظار گفتار کردار و پندار درست نداشته باشید
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهد فروشی، که در او روی و ریا است
کجایند مدعیان اصولگرا که بر آ.پ دولت روحانی و اصلاحات انتقاد داشتند؟؟؟؟
در انتخابات ۴۰۲ و ۴۰۴ بدون هیجان و منصفانه و عاقلانه به این عملکرد دولت و مجلس اصولگرا و مدعی محرومان و...بنگریم بعد ....
از آن سال به بعد همواره در آزمونها از نظر علمی قبول می شوم و همواره به خاطر سن و سال ردّ می شوم. .... که تحصیلاتم از او بیشتر و خانه نشینم.
1- کسانی که چیزی در چنته ندارند به جای پاسخ گویی به دنبال تشکیک در مفاهیم و مصادیق نقد هستند !
نقد ، نقد است و فرد مسئول باید پاسخ گو باشد .
لابد شما و همفکران تان تصور نمی کردید پرونده آقای حاجی بابایی پس از 20 دوباره توسط « صدای معلم » گشوده شود ؟!
درست است که می گویند حافظه تاریخی ایرانیان ضعیف است اما ما برای خود می اندیشیم و و با تحلیل پیش می رویم تا احساس و خلسه !
پایدار باشید .
ادعای عدالت داره ولی اصلا عادل نیست، متکبّر، مغرور، خودخواه، حزب گرا و ....