گروه گزارش/
سرانجام و با کش و قوس بسیار و گذشت حدود یک دهه از طرح و بحث در مورد « رتبه بندی معلمان » این لایحه به « قانون » تبدیل شد .
شواهد و اخبار از فضای غالب در میان گفتمان تشکل ها و شبکه های اجتماعی معلمان نشان می دهند که بر خلاف آن چه مسئولان و نمایندگان مجلس تایید کننده این لایحه تصور می کنند ؛ معلمان از مفاد این قانون چندان رضایت ندارند و آن را نوعی « سرهم بندی » به جای رتبه بندی می دانند .
سخن این معلمان و برخی تشکل های صنفی آن است که با اجرای قانون رتبه بندی صرفا درصدهای ناچیزی به حقوق معلمان اضافه خواهد شد که پس از اعمال این درصدها حقوق فرهنگیان بین یک و نیم تا دو میلیون تومان افزایش خواهد یافت و با توجه به تورم و بودجه انقباضی سال بعد تمام معلمان زیر خط فقر باقی میمانند.
از دعوا و جدال بر سر « درصدها » و میزان افزایش ها که بگذریم اما سخن اصلی آن است که رتبه بندی معلمان از ابتدا طرح یا پلترفرمی برای افزایش حقوق آنان نبوده است .
در بهمن و اسفند 1385 نیز معلمان با فراخوان تشکل های فرهنگیان برای تصویب و اجرای « قانون مدیریت خدمات کشوری » در برابر مجلس شورای اسلامی تجمع کردند اما با گذشت سال ها از تصویب و حتا دائمی شدن این قانون هنوز بسیاری از مواد این قانون برای معلمان اجرایی نشده است . نیاز کنونی نظام آموزشی ما برای خروج از بن بست ناکارآمدی ، حضور معلمان سرآمد و متخصص در راس برای مطالبه گری منطقی ، کم هزینه و اثربخش است .
به قول معروف ، معلمان تجمع کردند و کلی هزینه دادند اما دیگران از فواید و آثار آن منتفع شدند .
پرسشی که « صدای معلم » همه معلمان را به تفکر و تامل جدی در مورد آن فرا می خواند آن است که چرا این قانون پس از گذشت این همه سال برای معلمان اجرایی نشده و برخی مواد آن همچنان معطل مانده است ؟
از کجا معلوم که قانون رتبه بندی معلمان هم سرنوشتی بهتر از قانون مدیریت خدمات کشوری داشته باشد و در نهایت لوث نشود ؟
این همه اعتصاب ( تحصن ) و تجمعات زنجیره ای معلمان در سراسر کشور حداقل در دو دهه گذشته و برای زدودن مساله « تبعیض » و با وجود هزینه های مختلفی که برای فعالان صنفی و کنش گران آن داشته ، به چه نقطه ای رسیده و چه دست آورد قابل ذکر و پایداری داشته است ؟
این در حالی است که به عنوان مثال ، هنوز معلمان مانند بسیاری از کارمندان دولت از بسیاری مزایا و پرداخت های جانبی و کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم محروم بوده و تغییر چندانی در وضعیت حاصل نشده است .
بر اساس ماده ۸ این قانون که به تصویب مجلس رسیده است ؛ آییننامه اجرایی این قانون در خصوص نحوه تشکیل هیاتهای ممیزه مرکزی، استانی، شهرستانی و منطقهای، چگونگی تعیین امتیاز معلمان برای رتبهبندی، شرایط کسب، ارتقاء، توقف و تنزل رتبه و جزئیات تعیین میزان فوق العاده رتبه بندی حسب امتیازات حاصله، حداکثر ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ این قانون، توسط وزارت آموزش و پرورش و دو نفر از اعضای کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی به انتخاب کمیسیون(به عنوان ناظر) با همکاری سازمان برنامه و بودجه کشور و سازمان اداری و استخدامی کشور تهیه میشود و به تصویب هیات وزیران میرسد.
این رسانه پیش تر و در گزارشی تفصیلی به این موضوع با عنوان : «هشدار صدای معلم به وزارت آموزش و پرورش در مورد اجرای رتبه بندی معلمان ؛ با صلاحیت های حرفه ای معلمان و آینده نظام آموزش حرفه ای آنان بازی نکنید ! »پرداخت ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
« اما پرسش اصلی و راهبردی در این مورد همان است که به کرات « صدای معلم » تاکنون مطرح اما هیچ مرجعی به آن پاسخی ارائه نکرده است ؛ قرار است کدام شاخص ها و معیارها توسط کدام مرجع علمی صلاحیت دار مورد ارزیابی و سنجش و در نهایت " رتبه بندی " قرار گیرند ؟
کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در کنار این دلسوزی های در پایان عمر خویش ؛ تکلیف " سازمان نظام معلمی " را که سال ها از طرح آن می گذرد مشخص کند . پرسشی که « صدای معلم » همه معلمان را به تفکر و تامل جدی در مورد آن فرا می خواند آن است که چرا این قانون پس از گذشت این همه سال برای معلمان اجرایی نشده و برخی مواد آن همچنان معطل مانده است ؟
مگر نه این است که معلمان در طرح رتبه بندی معلمان قرار است بر اساس یک سری شاخص و معیارهای تعریف شده ارتقاء پیدا کنند ؟
در زمان وزارت مرتضی حاجی نیز علی رغم تذکرات و هشدارهایی که نوشته و ارائه کردیم و لزوم تاسیس سازمان نظام معلمی را مطرح کردیم باز از تاسیس " هیات های ممیزه ، کارگروه ها و... " گفته شد ... »
آن چه در این میان مغفول بوده و در این هیاهو کسی به آن توجهی نمی کند آن است که کدام نهاد باید این قانون را درست و کامل اجرا کند ؟ چه کسانی بهتر و شایسته تر از « معلمان متخصص » و برآمده از میان خود معلمان می توانند حافظ و امانت دار قانون رتبه بندی معلمان باشند ؟
چه صدایی رساتر از حضور تشکیلات حرفه ای برآمده و منتخب از میان معلمان که استقلال حرفه ای آموزش را در جامعه تضمین کند و از منافع حرفه ای آنان دفاع منطقی نماید ؟ و در نهایت ، کسی و جریانی آنان را متهم به سیاسی کاری و ... نکند ؟
بحث تشکیل سازمان نظام معلمی بیش از یک دهه است که کلید خورده اما هنوز به سرانجامی نرسیده است .
مجلس پیشین علی رغم تبلیغات بسیار نتوانست آن را نهایی کند . مجلس انقلابی هم به آن روی خوشی نشان نمی دهد .
وزارت آموزش و پرورش هم کاری به آن نداشته و قصد خارج کردن آن از بایگانی را ندارد .
اما جالب آن که در گفتمان غالب معلمان هم جایی ندارد و حتا با آن مخالفت می شود .
از نظر ما بحث و پردازش رتبه بندی معلمان بدون حضور و تشکیل سازمان نظام معلمی البته با رویکرد « استقلال حرفه ای » یک شوخی بیشتر نبوده و به نوعی سرکار گذاشتن معلمان است .
نیاز کنونی نظام آموزشی ما برای خروج از بن بست ناکارآمدی ، حضور معلمان سرآمد و متخصص در راس برای مطالبه گری منطقی ، کم هزینه و اثربخش است .
بدون شکل گیری این نظام حرفه ای ، هر گونه تحول در ارتقای جایگاه و پرستیژ اجتماعی و وضعیت معیشتی آنان در جامعه توهمی بیش نخواهد بود و این در جا زدن و ابقای چرخه فلاکت همچنان استمرار خواهد یافت .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
در جایی از یادداشت مرقوم فرمودید که :
《نیاز کنونی نظام آموزشی ما ... حضور معلمان سرآمد و متخصص در راس برای مطالبه گری منطقی ، کم هزینه و اثربخش است》.
اگر قابل بدانید ، چند سوال دارم :
- دقیقا منظورتان از معلم سرآمد و متخصص چیست؟ این افراد چگونه ارزشیابی شده و انتخاب می گردند؟ احتمالآ این راس کدام موقعیت جغرافیایی یا ... است؟ آیا منظورتان این است که این معلم سرآمد و متخصص وزیر شود؟
- دقیقا پراتیک مطالبه گری منطقی ، کم هزینه و اثر بخش را موشکافی کرده و مرحله به مرحله آموزش دهید.
پیشداوری نمی کنم ، ولی احتمالآ این مطالبه گری منطقی ، اثر بخش و کم هزینه احتمالآ به دهه ها وقت نیاز داشته و به عمر بسیاری از معلمان قد نمی دهد!
تاریخ سندیکالیسم در جهان نشان داده که حتی در ممالک توسعه یافته، فرادستان با سلام و صلوات ،حاضر به تقسیم قدرت و منابع ثروت خود با فرودستان نمی شوند!
نظر شخصی بنده است که با کلی گویی و نوشته های ادبی و احساسی و شعر گونه به جایی نمی رسیم؟!
با سپاس فراوان
درود
به نظر می رسد پیش تر هم این بحث را مطرح کردید .
از شما سوال شد طرح سازمان نظام معلمی را مطالعه کرده اید ؟
پاسخ ندادید .
پیشنهاد می کنیم پیش از داوری در مورد چیزی که از ماهیت آن اطلاع و شناختی ندارید ؛ ابتدا مطالعه نمایید و سپس در مورد آن گفت و گو کنیم .
متن کامل این طرح در صدای معلم پیش تر منتشر شده است .
پایدار باشید .
بنده سالهاست عضو سازمان نظام مهندسی ساختمان هستم. اعضای خانواده ام عضو سازمان نظام پرستاری هستند. نظام روان شناسی، صندوق ذخیره فرهنگیان،،،توی این مملکت پر از نظام ها و سازمان های رنگارنگ هست، هیچکدام برای اعضا خودشان حمایت خاصی انجام نمیدن، فقط تبدیل به محفلی شده اند برای خوردن و پاشیدن عده ای خاص! از جیب تلاش و زحمت اعضا، به کام آقایان! ایجاد سازمان نظام معلمی، اضافه شدن چند مگس به اطراف شیرینی هست و بس...صدای معلم، اگر پاسخی برای حرف حساب گفته شده داری، بگو؟
درود
از خودشان بپرسید !
شاید دلایلی داشته باشند.
پایدار باشید .
جناب جلیل
بهترست بدانید که در کشور ما به اندازه کافی نماینده اصناف کارگری و ... وجود دارد که حتی سالیانه برای تعیین حداقل دستمزد با دولت مذاکره می کنند! آیا وضع کارگران بهتر از معلمان است! مهم وجود نظام فلان و بهمان نیست، دوست عزیز ، مهم حضور در ساختارهای قدرت است.
سازمان نظام پزشکی و کانون وکلا با هیچکدام از این سندیکاها قابل مقایسه نیستند، چون همیشه در صحنه قدرت یا کسب منابع ثروت بر بقیه اقشار پیشی می گیرند.
اگر فرادستان اراده کنند که مفهومی مانند سازمان نظام معلمان را خالی از محتوا کنند ، برایشان مانند آب خوردن است.
مانند تبدیل رتبه بندی به سرهم بندی!
سلام
اظهار نظر در مورد یک تشکیلات و این که موفق بوده و یا شکست خورده می باید مبتنی بر مستندات باشد .
مثلا با چند نفر از اعضا و یا کارشناسان گفت و گو کنید .
و یا نظرسنجی علمی صورت گرفته باشد .
و یا پژوهشی صورت گرفته باشد .
و...
آیا خودتان در این مورد کنکاشی داشته ای ؟
مکتوبی مستند دارید ؟
و یا مانند اکثریت ایرانی ها عادت به اظهار نظرهای دم دستی و فله ای دارید .
پایدار باشید .
مطمئنم خودتان هم از این پاسخ خندتان گرفت!
جناب بهلول مشتی سازمان و نظام فاسد و ناکارآمد و خالی از محتوا را که هر کودکی به آن آگاه است نام برده اند ، آن وقت شما در خصوص سازمان نظام معلمی نیست در جهان قصیده سرایی می کنید. بگذارید اول طفل به دنیا بیاید و بعد از حسناتش تمجید کنید!
از خواب گران، خواب گران ، خواب گران خیز ...
تاسف... تاسف ... تاسف ...
بنده پروانه پایه یک سازمان نظام مهندسی ساختمان را دارم، از طرفی خواهرم و برادرم پرستار هستند، از عملکرد این دو نهاد کاملا اطلاع دارم. کارنامه صندوق ذخیره فرهنگیان هم آشکار و برهمگان روشن هست، صدای معلم! بجای جواب دادن به پرسش های بنده، راه فرار به جلو انتخاب نکن، ما منتظر پاسخ مستدل شما هستیم؟!
سلام
اگر شما عضو سازمان مذکور هستید و به گفته خودتان فایده ای برایتان ندارد ، پس چرا عضویت را ادامه داده اید ؟
باید واقع بین بود .
معلمان برای رساندن و پی گیری خواسته های خود راهی جز عضویت در تشکیلات و سازمان دهی خودشان را ندارند .
حرکات توده ای و غیر قابل کنترل ره به جایی نمی برند .
معلمان در همه جای دنیا عضو سندیکا هستند و صلاحیت های حرفه ای آنان توسط سازمان های حرفه ای احراز و تمدید می شود .
اگر ما تشکل پذیر نیستیم و حوصله و توان کارهای جمعی را نداریم دلیل نمی شود که صورت مساله را پاک کنیم .
البته در یادداشتی اعتراضات معلمان را در یک برش 20 ساله آنالیز کرده ام که منتشر می شود .
پایدار باشید .
جناب پورسلیمان، چرا وقتی در مورد یک موضوع اطلاع کافی ندارید، حرف می زنید؟ چرا قبل از سخن گفتن، اول کمی تحقیق نمی کنید؟! بنده گفتم نظام مهندسی ساختمان، نمونه یک سازمان صنفی بدون خاصیت برای جامعه مهندسین هست، شما در پاسخ صحبت بنده فرمودین چرا به عضویت در این تشکل ادامه میدهم!! جهت روشن شدن موضوع و افزایش اطلاعات شما عرض می کنم که، یک مهندس چهارسال بعد از فارغ التحصیلی، در یک آزمون جامع سازمان سنجش شرکت می کند و درصورت کسب حدنصاب نمره قبولی، از طرف وزارت مسکن و شهرسازی برای مهندس مذکور پروانه اشتغال به کار صادر می شود...
براساس پروانه صادر شده، مهندس مشغول به کار نظارت و طراحی می شود، ارتباط مهندسین ناظر و طراح در تهیه گزارشات و دادن پایان کار پروژه کاملا مربوط به شهرداری ها می باشد، حالا این وسط یک تشکل صنفی فاسد بنام نظام مهندسی بوجود آمده که از حق الزحمه مهندسین برای خودش درصد میگیره و رشد قارچ گونه در تمام شهرها داشته،،،فساد و رانت و پارتی بازی ایجاد شده در این تشکل بی فایده، آنقدر آشکار بوده که بارها در دوره وزارت آقای آخوندی در راه و شهرسازی، طرح انحلال سازمان نظام مهندسی مطرح شد ولی بدلیل لابی قوی این مار هفت سر، به جایی نرسید...!
آقای پورسلیمان، شما که اصلا اطلاعی از این سازمان ندارید پس چطور براحتی حرف میزنید؟! به بنده توصیه می کنید از این سازمان بیام بیرون!! واقعا حرف شما خنده دار هست، پروانه اشتغال من توسط وزارت راه و شهرسازی صادر شده و ربطی به سازمان نظام مهندسی ندارد، طرف حساب بنده، شهرداری هست، این وسط نظام مهندسی بعنوان یک تشکل بی فایده فقط داره درصدی از حق الزحمه اعضای خود را مفت میخوره و تمام...و ما ناخواسته و بالاجبار باید بصورت صوری عضو این تشکل باشیم،
درود مجدد
سپاس از توضیحاتی که ارائه دادید .
یالاخره شما معلم هستید یا مهندس ساخت و ساز ؟!
نفوذ فساد به درون یک تشکیلات یک شبه اتفاق نمی افتد و محصول یک روند طولانی و دخالت عوامل مختلفی است .
شما برای تصحیح این روند چه کاری کرده اید ؟
پایدار باشید .
من خودم عضو سازمان نظام روانشناسی کشور هستم که فقط سالیانه مبلغی پول برای تمدید پروانه و عضویت می گیرند که به جرات می گم هیچ خاصیتی نداره و فقط شده منبع درآند برای افراد محدودی
سلام
آیا تاکنون نقدی بر سازمان مذکور و عملکرد آن نگاشته اید ؟
آیا در این مورد مطالبه گری و پرسش گری داشته اید و یا صرفا برای منافع خودتان فقط « حق عضویت » پرداخت کرده اید ؟
پایدار باشید .
صدای معلم واقعا خودشو زده به ندانم دانی، این حق عضویت ها اختیاری نیست، اجباری هست. چون طفلک روان شناس بخاطر اینکه دفترش رو نبندن مجبوره این به اصطلاح عضویت رو بده. فکر کردین انتخاب و نظر دخیله؟!!!
سلام
سخن شما نادرست نیست اما کارکرد و فایده ای به حال جامعه ندارد .
اگر یک تشکیلات درست کار نمی کند ، چه باید کرد ؟
حذفش کنیم ؟
اصلا حذفش کردیم ؛ چه چیزی جای آن بگذاریم ؟
آیا نباید با پرسش گری و مطالبه گری آن را اصلاح کنیم ؟
به هر صورت ، نقد کردن در هر سطحی هزینه دارد .
مشکل عمومی جامعه ما این است که نمی خواهد این هزینه را بپردازد .
انتظار دارد همه چیز در خلا و خود به خودی درست شود .
من رسانه ممکن است از این نظام های صنفی سوال کنم و آن ها را زیر سوال ببرم .
حال من بخواهم برای طرح پرسش به پیشینه آن مراجعه کنم .
شما چند یادداشت و تحلیل و گزارش انتقادی در مورد عملکرد همان نظام روان شناسی و سایر پیدا می کنید ؟
دوست عزیز
وقتی از کسی و یا نهادی سوال نشود و عملکرد آن زیر تیغ نقد قرار نگیرد به این معناست که آن فرد و نهاد مشکلی ندارد و کارش را درست انجام می دهد .
وقتی افراد بسیاری عضو این نهاد هستند و کسی حتا حاضر نیست نقدی ملایم در مورد آن داشته باشدکه مبادا برایش مشکلی درست شودو آینده شغلی اش دچار تهدید شود و... ، چه انتظاری دارید !
آیا این جز منطق است ؟
پایدار باشید .
گاه یک فوق لیسانس از ذکتر یهتر تدریس می کند و گاه
یک لیسانس بهتر از یک فوق لیسانس و گاه دیده شده یک دیپلم بهتر از یک دکتر
و گاه فردی که حرفه معلمی ندارد و از تمامی موارد فوق بهتر.
پس این چگونه رتبه بندی ای است؟
انعکاس عمل صالح و دعای صالح و نفرین صالح چیست؟
دهید تا ما جوانان عاشق معلمی جذب شویم
برید کار آزاد کنید مثل بقیه مردم اگر راست میگین
اینجا کار پیامبری است با کاسبی اشتباه نگیرید
که هر کس و ناکسی الان میخواد معلم بشه وضعیت
امروز دانش آموزان گویای همه چیز است.
یکی از مشکلات این قانون در اینجاست که معلمانی که مربی یا استادیار می شوند و بعد از ضرب آن درصدها در حقوقشان، دریافتی اشان کمتر از 8 میلیون تومان می شود و تفاوت تطبیق می گیرند پنجسال بعد اگر از آموزشیار به مربی و یا از مربی به استادیار ارتقا یابند به ترتیب 12 و 10 درصد به حقوقشان اضافه می شود ولی معلمی که آموزشیار بوده و بعد از 5 سال می شود مربی، 15 درصد به حقوقش اضافه می شود در حقیقت حقوق رتبه های پایین از رتبه های بالا به تدریج بیشتر می شود مگر اینکه ماده 4 قانون جوری اجرا شود که معلمان به محض ورود، آموزشیار نشوند و نیاز باشد که امتیازات و سنواتی را برای کسب رتبه آموزشیار کسب کنند. در غیر اینصورت معلمان ترجیح می دهند ارتقا پیدا نکنند و ودر جا بزنند.