گروه گزارش/
هنوز مرجع و مسئولی به آخرین گزارش « صدای معلم » با عنوان : « آیا رئیس آکادمیک سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برنامه مشخصی برای اداره سازمانش دارد ؟! » ارائه نکرده است . ( این جا )
در گزارش پیشین این رسانه که به انتقاد از تحریف تصویری از کتاب فارسی پایه هفتم دبیرستان اختصاص داشت آمده بود : ( این جا )
« تصویری از کتاب فارسی پایه هفتم دبیرستان در فضای مجازی منتشر شده که نشان میدهد در محتوای یکی از درسها دست برده شده و کلماتی به متن اضافه شده که در کتاب سالهای قبل نبوده است.
در متن داستان نادر ابراهیمی، داستاننویس شناخته شده معاصر ایران، با عنوان «قلب کوچکم را به چه کسی هدیه بدهم؟» جمله « به خاطر اسلام » به متن اضافه شده است.
ابراهیمی در متن داستان خود نوشته بود: «قلبم را میبخشم به همه آنهایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما، از سرزمین ما و از خانه ما بیرون انداختند...»
اما در متن کنونی دست برده شده آمده است: «قبلم را میبخشم به همه آنهایی که به خاطر اسلام جنگیدند...» ( این جا )
به نظر می رسد این گونه حرکات غیراخلاقی و غیرحرفه ای در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پایانی ندارد . تکرار این گونه کژروی ها و بداخلاقی ها را دیگر نمی توان ناشی از سهو و یا اشتباهات تصادفی دانست بلکه می تواند نشانه رسوخ یک جریان انحرافی در اتاق های فکر سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و هسته های برنامه ریز و تصمیم گیر آن باشد .
در کتاب فارسی هفتم چاپ ۹۹ و در قصه های مجید عباراتی به متن اصلی اضافه کرده اند .
در متن داستان «سوغات اصفهان» از قصه های مجید، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی کلماتی به متن اصلی بدون اجازه نویسنده اضافه شده است .
ظاهرا هدف دست اندرکاران این قضیه اشاعه فرهنگ نمازخوانی بین دانش آموزان بوده است .
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا با توسل به این گونه اقدامات سخیف و غیراخلاقی می توان ارزش های دینی را در بین دانش آموزان تعریف و نهادینه کرد ؟
دست بردن در متن و تحریف یک مطلب بدون اجازه نویسنده را چه می توان نامید ؟
آیا مسئولان و آمران این گونه اعمال به پیامدهای اجتماعی و روانی تصمیمات خود می اندیشند ؟
آیا با این حرکات اعتماد و سرمایه اجتماعی در جامعه بهبود می یابد ؟
آیا مشکل « بحران هویت » و " دین گریزی » و « دین ستیزی » با این اقدامات حل می شود ؟ اگر در این جامعه ، رغبت نسل جوان به توجه به ارزش های دینی و بر پاداشتن شعائر اسلامی کم رنگ و یا بی رنگ شده است ؛ سرنخ این بحران را نه در کتاب های درسی که باید در جاهای دیگر جست و جو کرد ...
تکرار این گونه کژروی ها و بداخلاقی ها را دیگر نمی توان ناشی از سهو و یا اشتباهات تصادفی دانست بلکه می تواند نشانه رسوخ یک جریان انحرافی در اتاق های فکر سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و هسته های برنامه ریز و تصمیم گیر آن باشد .
عدم عذرخواهی حسن ملکی رئیس به ظاهر دانشگاهی و آکادمیک این سازمان در این موارد موید اصرار بر استمرار این رویه غلط و ضد آموزش و تربیت است .
« صدای معلم » به جد پیشنهاد پیشین خود خطاب به وزیر آموزش و پرورش مبنی بر برکناری رئیس این سازمان را به دور از هر گونه مصلحت سنجی و در جهت تحکیم اخلاق تکرار می نماید .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
کسانی که به خدا ایمان ندارند، همه چیز را دستکاری می کنند.
همانگونه که شرافت و انسانیت را با خیانت و وقاحت به اسم قانون و وجدان در لباس ..... به خورد مغزهای پاک و معصوم دادند و از فرزندان این میهن یک مشت بی هویت بی انگیزه و هدف تحویل جامعه دادند که فقط رهرو الگوهای دورویی شده اند.
چرا خداپرستی را در یقه های سفید جستجو می کنیم؟
و عده ای این افتخار ننگین را برای معلمان هم خواستارند؟
در حالی که همین افراد در گزینش ها معلمانی را انتخاب می کنند که بتوانند خصلت های ناپسند را راحت بپذیرند و اشاعه دهند.
چند معلم در قبال این رفتارهای سخیف محتوای تالیف سخن برآورده است؟
چه بسا برای خودشیرینی همین مطالب را باور کرده و با آب و تاب و لحن حماسی و میهنی برای دانش آموزان خود بیان می کنند.
یا چشمان شما اسلام واقعی را نمی بیند و نمی خواهد، یا عقلتان اسلام ایرانی را می پسندد و برایش سر و دست می شکنید.
آبروی خودتان را لااقل نبرید.
ولي مثل اينكه عذرخواهي در كارنيست .