گروه گزارش/
« صدای معلم » گزارشی را در 20 خرداد خطاب به سرپرست وزارت آموزش و پرورش منتشر کرد .
در این گزارش آمده بود :
" بر اساس گزارش ها ، « سیدمحمد بطحایی » وزیر سابق آموزش و پرورش در 12 خرداد استعفا می کند .
درخواست استعفای وی پس از 2 روز یعنی 14 خرداد از سوی رئیس جمهور مورد پذیرش قرار می گیرد . ( 1 )
و اما نکته تامل برانگیز آن است که بطحایی در 15 خرداد در نامه ای ، « مهدی رفیعی دهکردی » را که سمت « معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش خوزستان را بر عهده داشته است به سمت " مدیر کل آموزش و پرورش استان خوزستان " منصوب می کند .
حال پرسش این است که به لحاظ قانونی وزیر مستعفی که استعفای وی مورد پذیرش رئیس دولت قرار گرفته است مجاز به انجام چنین کاری بوده است ؟ علی رغم عضویت حسن بهنام در سازمان معلمان ایران موضع این تشکل در این مورد تاکنون سکوت بوده است
از سوی دیگر صدور ابلاغ مدیر کلی در روز تعطیلی صورت گرفته است .
پرسش صدای معلم این است که این همه شتاب برای چه بوده است و چرا صدور ابلاغ به روزهای بعد موکول نشده است ؟
این رسانه از « سیدجواد حسینی » می خواهد در راستای شفاف سازی و تنویر افکار عمومی مساله را پی گیری و نتیجه را اعلان نماید .
این نخستین درخواست یک رسانه مردمی و مستقل از سرپرست وزارت آموزش و پرورش برای عمل به قانون گرایی و اثبات گفته ها است .
پیش تر ؛ صدای معلم گزارشی را در این مورد منتشر کرده بود . ( این جا ) "
پس از گذشت 3 هفته هنوز " سیدجواد حسینی " پاسخی به این گزارش مستند صدای معلم نداده است .
در این زمینه خبر می رسد که حسن بهنام، فعال فرهنگی و آموزشی و معاون پژوهشی اداره آموزش و پرورش ناحیه چهار اهواز در 4 تیرماه سال جاری به طور ناگهانی و بدون هر گونه توضیحی از مقام خود عزل شده است .
بهنام به صدای معلم می گوید :
" پس از انتشار مقاله «خیز مدیران ضد توسعه برای تصاحب کرسیهای مجلس» به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت اینجانب از سمت خود برکنار شدم.
متن مقاله و بیانیههای صادره و اخبار و حواشی آن را خدمت شما ارسال میکنم.
سایت صدای معلم تاکنون مطالب زیادی درباره اوضاع نابه سامان آموزش و پرورش خوزستان بازتاب داده که قابل ستایش و تقدیر است. "
سایت " خورنا " در خبری با عنوان " یکدست سازی قومیتی در اداره آموزش و پرورش ناحیه ۴ اهواز به نام و هزینه دولت " می نویسد :
" تنها معاون غیرقومی آموزش و پرورش ناحیه ۴ اهواز برکنار شد!
حسن بهنام، معاون پژوهش، برنامهریزی و آموزش نیروی انسانی ناحیه ۴ اهواز، از نیروهای خوشسابقه و خوشنام آموزش و پرورش، در اقدامی کاملا غیرمعمول و معنادار از معاونت این اداره برکنار شد و به جای وی، یکی از کارمندان این اداره سرپرستی این معاونت را برعهده گرفت.
وی تنها معاون غیرقومی این اداره بود که با برکناری وی، تمامی معاونان از یک قوم خاص انتصاب شده اند.
ظاهرا پیام انقلاب اسلامی ایران، برمبنای شایسته گزینی و پرهیز از انتصابهای فامیلی و قومی پس از ۴۰ سال به این اداره نرسیده است.
گفتنی است، مدیر قبلی این اداره آقای فاضل خمیسی - که از نیروهای حامی دولت بود - تلاش وافری در انتصاب افراد بر پایه شایسته گزینی و پرهیز از انتصاب های قومی داشت که با فشار حرج چلداوی، معاون اداره کل آموزش و پرورش خوزستان که سودای مدیرکلی دارد برکنار شد.
علی شریفی، مدیر جدید ناحیه ۴ و از نیروهای چلداوی است که هیچ جا، ردی حتی از حمایت کلامی او از دولت نیست. همچنین سوابق روشن همکاری برخی نیروهای بکارگرفته توسط شریفی در ضدیت با دولت روشن است. "
جمعی از فعالان فرهنگی- اجتماعی در بیانیه ای که برای صدای معلم ارسال کرده اند درباره حذف نیروهای خوشفکر و خوشنام از آموزش و پرورش خوزستان پرسش هایی را مطرح کرده و نوشته اند :
۱.چرا شریفی پس از انتصاب در آبان سال گذشته (۹۷) و برکناری همزمان دو معاون مالی - اداری و آموزش متوسطه ناحیه در یک روز پس از آنکه جایگزین آنان را نیز مشخص کرده بود ، این کار را در مورد آقای بهنام به این شکل و شیوه انجام نداد؟
۲. تغییرات اداری را امری منطقی و از حقوق هر مدیری میدانیم ولی میپرسیم چرا آقای شریفی پس از نگارش نوشته آقای بهنام که مخاطب خاصی نداشت و پس از تماس تلفنی تقی زاده با مسرور وسپس تماسِ مسرور با بهنام و سرزنش ایشان، بدون تعیین جانشین و با فوریت، اینکار را کرد؟
آیا شریفی مهرهی انتخاباتی تقیزاده و مسرور خواهد بود؟!
۳.آیا حذف حسن بهنام به عنوان تنها نیروی غیرقومیِ شریفی در معاونان ناحیه چهار یک حرکت حساب شده بود یا یک اقدام هماهنگ برای خفه کردن صدای منتقدان تقیزاده در آموزش و پرورش خوزستان در سازمانی که باید نمونهی آزاد اندیشی وآزادگویی و الگوی گفتمان سازی باشد؟
۴.چرا جناب محمد تقی زاده مدیرکل مستعفی اداره کل آموزش و پرورش خوزستان و کاندیدای مجلس شورای اسلامی از این یاداشت به شدت پریشان و عصبانی شده وآن را به خود گرفتند در حالیکه نوشته آقای بهنام مخاطب عام داشت نه خاص!
و این کار ایشان ما به یاد آن حکایت مشهور می اندازد.... "
۵.گویا محمد تقیزاده در همین گام نخستِ انتخابات، قافیه را باخته است و به فرض اینکه ایشان هم مخاطب بهنام بودند، به جای توضیح و توجیه اقدامات مدیریتی خود در پنج سال گذشته در آموزش و پرورش خوزستان و تشریح جایگاه کنونی آن، با کمک عوامل خود نشانده در اداره کل و بیرون از آن؛ با ایشان اتمام حجت کرده و چون جناب بهنام مقابل ایشان ایستادگی و مقاومت میکند پس، در کمتر از ۲۴ساعت جناب تقیزاده با سوءاستفاده از نفوذ اداری خود در یک ادراهی حاکمیتی و مردمی، با کمک همان عواملِ خود در اداره آموزش و پرورش استان دستور عزل ایشان را صادر میکند!
آیا ایشان آموزش و پرورش خوزستان را یک شرکت سهامی خاص و وابسته به خود و قبیلهی خود میداند؟
چگونه ممکن است معاون یک اداره بدون اطلاع ریاست آن اداره و بدون هیچ دلیل و توجیه اداری عزل شود؟
شیوه برخورد با یک معلم با ۲۹ سال خدمت اینگونه است؟
معلمی که پنج سال صادقانه در مقام معاونت یک اداره خدمت کرده است باید اینچنین بدون تشریفات اداری و توسط یک مقام غیر مربوط و مستعفی برکنار شود؟
ایستادگی در برابر قانونشکنی، فساد اداری و مالی و قومیتگرایی از شعارهای انقلاب بود که جناب بهنام در نوشتههای خود بر آن پافشاری کرده، چرا تقیزاده از پیگیری چنین آرمانهایی سخت آشفته شده است؟
ایشان با چنین روحیهای در برخورد با منتقدان خود، هوای نمایندگی مردم کلانشهر اهواز را دارد؟
طبق قانون انتخابات هرگونه سوءاستفاده از سازمان و نهاد دولتی در راستای تحقق اهداف انتخاباتی کاندیداها ممنوع میباشد.
اگر جناب رفیعی به این اقدام نامتعارف و بیسابقه در مجموعه تحت امرش واکنش نشان ندهد همچون جناب تقیزاده متخلف خواهد بود؟
آیا این تخلف و صدها اتهام و حرفِ مشابه در کارنامه جناب تقیزاده، خود دلیل کافی بر رد صلاحیت ایشان نخواهدبود؟
تقیزاده چند نفر را میتواند تهدید به برکناری و یا به دادگاه احضار کند؟
صد نفر؟ هزار نفر؟
پیامد این برخورد ناشیانه با فرهیختگان و منتقدان، منجر به ایجاد حس تنفر در بین معلمان و سایر اقشار جامعه میشود.
آیا تقیزاده به این نکته پی نبرده است که بیاخلاقیهایش باعث شده حتی برخی دوستان سابقش در اداره کل هم طردش کنند؟
تقیزاده با چنین رویکردی مدیریت آموزش و پرورش خوزستان را در دولت موسوم به تدبیر و امید مدیریت کرد ؟
این شیوهی رو در رو شدن با منتقدان و همکاران، چه هماهنگی و همسویی با تدبیر امور دارد؟
وقتی آقای تقیزاده با حسن بهنام به عنوان معاون پژوهشی ناحیه چهار اهواز و عضو سازمان معلمان خوزستان و عضو انجمن اسلامی معلمان اهواز و از اعضای کمیته فرهنگیان ستاد روحانی در خوزستان(ستاد مرکزی) آن هم در سال ۹۲ ! و نه ۹۶ که همه اصلاحطلب ودلسوز دولت شده بودند این چنین درآید درصورتِ نشستن بر صندلی سبز بهارستان که نماد قانون در کشور است، چگونه خواهد بود؟!
نامزد محترم نمایندگی قوه تقنین و قانونگذاری که باید الگویی تام و تمام از این جنس باشد با معلمان نجیب ولی منتقد ایشان چگونه رفتار خواهد داشت ؟ "
* قبلا نیز مرتضی نظری رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به خاطر انتشار توئیتی در مورد دخالت نمایندگان مجلس در امور داخلی آموزش و پرورش و با خط و نشان " جبار کوچکی نژاد " از مقامش عزل شد .
« صدای معلم » ضمن دعوت از سرپرست وزارت آموزش و پرورش و همه مسئولان و مقامات برای پاسخ گویی و شفاف سازی در مورد عملکرد انتظار دارد تا اقدامات جدی و عملی در مورد آزادی بیان و حفظ آن صورت گیرد .
متاسفانه ترس از تبعات نقد و نقادی در آموزش و پرورش باعث شده است تا برخی افراد دارای مقام و مسئولیت در قالب افراد ناشناس در شبکه های اجتماعی از سیستم و رویکردهای آن انتقاد کنند .
این وضعیت استمرار همان فرهنگ تظاهر و ریاکاری ناشی از آموزه های آموزش و پرورش ایدئولوژیک است و قطعا به نفع سیستم نخواهد بود .
گفتنی است علی رغم عضویت حسن بهنام در سازمان معلمان ایران موضع این تشکل در این مورد تاکنون سکوت بوده است .
این تشکل در سایت و کانال خود حتی خبر برکناری ایشان را هم منتشر نکرده است .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
محافظه کار شده از بس بهش گفتند ف ت ن ه یا حامی بیست سی
سازمان معلمان استان،از همان لحظه نخست وارد موضوع شد و رویه ورود به صحنه برای دفاع از نیروهای کیفی آموزش و پرورش را سرلوحه دارد-بهنام که جای خود دارد.
مطالب منتشر شده از سوی اعضای سازمان معلمان و مسوول استانی سازمان را در رسانه ها حتما ملاحظه کرده اید،اما اینکه با همه این تفاسیر مرتب در این نوشته فرموده آید سازمان معلمان سکوت کرده،مطلب درستی نیست و رویه هم درست نیست...دقت بفرمایید
حسینی "سالها" "مسیول" "امنیتی" "سیاسی" " مشهد مقدس" بوده. چطور از همچین فردی با چنین عقبه ای چنین انتظاری دارید؟!
به نوعی با این کارتان دارید از ترس مرگ خودکشی می کنید.
استقلال، "آزادی"، ....