نجات بهرامی ( معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ) :
آقای پورسلیمان
فقط کوتاه و مختصر .
انشا نخوانید !
سوال بپرسید !
صدای معلم :
کوتاه و مختصر !
آقای الهیار !
سیاست اصلی دولت خرید خدمات از بازار آزاد و توسعه مدارس غیردولتی است. شما و آقای بطحایی بارها اعلام کرده اید که قیمت تمام شده خدمات آموزشی در بخش دولتی بیش از 3 برابر بخش خصوصی است. چرا شما این سیاست را دنبال نمی کنید ؟
چرا این را صریح و شفاف به جامعه و معلمان اعلام نمی کنید ؟
مطابق قوانین ؛ چهار گروه برای مستمری سقفی برایشان پیش بینی نشده است .
این 4 گروه عبارتند از :
قضات ، دیوان محاسبات کشور ، کادر سیاسی وزارت امور خارجه ، اعضای هیات علمی دانشگاه ها .
3 گروه اول " جایگاه حاکمیتی دارند .
گروه چهارم هم به روز و با توسل به " رانت " خودش را حاکمیتی کرده است .
وضعیت آموزش و پرورش و معلمان هم این وسط مشخص نیست !
برخی می گویند حاکمیتی است و بعضی دیگر غیرحاکمیتی .
نمی دانیم چه کاره ایم !
لابد با استفساریه ای بگیریم تا وضعیت مان مشخص شود .
آقالی الهیار !
معلمان در زمستان سال 85 جلوی مجلس جمع شدند ، اعتراض کردند و هزینه ها دادند برای این که " قانون مدیریت خدمات کشوری " که قبلا استرداد شده بود قانون شده و اجرا شود .
بابت تصویب آن خیلی ها هزینه دادند ...
خودتان می دانید و مستحضر هستید همه گروه ها و نهادها و وزارتخانه ها به نوعی سعی کردند خودشان را از شمول این قانون خارج کنند .
به نظر می رسد تنها گروهی که مانده اند ؛ " معلمان " هستند .
همیتن قانون هم برای معلمان درست و کامل اجرا نمی شود .
" دیوان محاسباتی " که در داخل خودش سقفی برای پرداخت مستمری ندارد آمده و سختی کار من معلم را حذف کرده است !
چرا ؟
به بهانه های مختلف ...
و شما هم به عنوان معاون این وزارتخانه آمدید و دقیقا حرف آن ها را تحویل معلمان دادید بدون آن که کوچک ترین اعتراضی و یا کوچک ترین دفاع منطقی از معلمان بکنید که :
آقا !
در این شرایط سخت اقتصادی و با این وضعیت اصلا منطقی و عقلانی است که فرضا درصدی از حقوق معلمان را کم کنید ؟
( کاری به میزانش ندارم )
این کار اصولا با عقل سازگار است و به مصلحت بوده است ؟
و شما هم گفته اید این حکم ها و کسری ها را جبران می کنید .
آقای الهیار !
آیا شما در این زمینه و به خاطر عملکردتان خود را مدیون و وام دار معلمان نمی دانید ؟
آیا این دیوان محاسبات با آن وضعیتی که گفته شد حاضر است خود را حتی یک لحظه به جای " معلمان " بگذارد ؟
الهیار ترکمن :
دقیقا به نکات مهمی اشاره کردید .
مسائلی که دغدغه خیلی از کسانی است که در حوزه تعلیم و تربیت صاحب نظرند .
این جور نیست که اصلا این ها غفلت شده باشد و یا به آن ها توجه نشود .
من از سوال آخر شروع می کنم .
ببینید بحث سختی کار زمانی که در قانون استخدام کشوری بود درصدی بود که برای آموزش و پرورش 10 درصد مشخص شده بود .
وقتی که به قانون مدیریت خدمات کشوری تبدیل شد " امتیازی " شد .
در ماده 68 جزء 3 اگر اشتباه نکنم یک جایی گذاشته اند برای کار در محیط های سخت و نامتعارف که مصادیق هم داشت و سقف باید 1000 امتیاز هم داشته باشد تا این کار انجام شود .
آن موقع گروهی که 10 درصد را در آموزش و پرورش می گرفتند معادای سازی کردند و 120 امتیاز برایشان برقرار شد و به آن ها ابلاغ شد .
سال بعد شورای توسعه مدیریت وقت یک مصوبه ای را برای آموزش و پرورش و همچنین سایر دستگاه های اجرایی گذراند که این سختی کار را به همه کارکنانشان تسری دهند .
این را آموزش و پرورش اجرا کرد .
کسی که 120 امتیاز را از قبل داشت 120 امتیاز مجدد گرفت شدن 240 امتیاز و کسی هم نداشت برایش 120 امتیاز برقرار شد .
سال 91 دیوان عدالت اداری ورود پیدا کرد و گفت آقای آموزش و پرورش راه را اشتباه رفته اید !
این مصوبه ای که اجرا کردید خلاف قانون است .
به دنبال آن در مستشاری 1 و 3 دیوان محاسبات کشور موضوع مطرح شد .
آن جا هم تایید شد که آقا راه را اشتباه رفته اید .
از 91 رفت تا 92 و 93 .
در سال 94 به محکمه تجدید نظر دیوان محاسبات رفت با وجود آن که مستشاری دیوان به شما اعلام کرد راه را اشتباه رفته اید اما چرا اقدامی نمی کنید ؟
محکمه تجدید نظر تایید کرد که اقدام آموزش و پرورش در این شکل از برقراری سختی کار اشتباه بوده است .
از دفتر وزیر گرفته تا دورترین نقاط کشور چه آن که آموزگار ابتدایی و چه آموزگار استثنایی است و چه آن که در نقاط محروم همه این 120 امتیاز را گرفته اند .
در چندین جا اجرای غیرقانونی این کار تایید شد تا این که در سال 96 برای 3 تا از مدیران کل استان ها حکم جلب صادر شد .
این جوری نبود که ما بگوییم چشم !
آقای دیوان محاسبات سمع و طاعتا !
حالا کم کنید !
ما وارد صحبت شدیم و مذاکره کردیم .
گفتند قانون این را می گوید که آموزش و پرورش در سال 91 و 92 راه را اشتباه رفته است و باید اصلاح کنید .
واقعا دیگر نتوانستیم و چون محکمه تجدید نظر دیوان محاسبات فرآیند قانونی کا ر را مشخص کرده بود و این اتفاق افتاد .
مجور شدیم برای حل آن مشکل که برای مدیران آموزش و پرورش ایجاد می شد و به تدریج تمام کشور را شامل می شد یک فکری بکنیم .
اما همان لحظه ما شروع کردیم به کار .
الان جایگزینی آن 120 امتیاز در دستور کار شورای توسعه مدیریت قرار گرفته است اما از راه قانونی خودش .
گفتیم به جای آن 120 امتیازی که بابت جزء 3 ماده 68 کشوری را دادید بیایید به همان میزان از مواد 65 ، 66 و 67 به ما امتیازاتی بدهید که آن جبران شود .
این کار یعنی شکستن غیرقانونی و برقراری یک کار قانونی یک زمانی و هزینه ای را داشت که این اتفاق افتاد و شما هم ملاحظه می فرمودید .
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
دوست عزیز ناشناس
البته این بخش نخست است .
اما زمانی که برای نشست اختصاص داده شده بود حتی کم تر یک ساعت بود .
هر خبرنگار هم مجاز به پرسیدن فقط یک سوال بود.
بقیه هم حق دارند پرسش خود را مطرح کنند .
این گفت و گوی اختصاصی نیست .
فکر می کنید اگر آقای روحانی نبود و یا فردی مانند آقای رئیسی و ... رئیس جمهور بود و فرد محبوب شما آقای حاجی بایایی وزیر آموزش و پرورش ؛ اصلا رسانه های مستقل و آزاد را حساب می کردند ؟!
دوستان و همفکران شما آن قدر ترسو و ضعیف هستند که این چیزها را تحمل نمی کنند !
انگار یادتان رفته است قبل از اننخابات ریاست جمهوری 96 آقای احمدی نژاد به همراه آقای بقایی نشسیت رسانه ای برگزار کرد .
با این که ابتدا درخواست صدای معلم پذیرفته شد اما بعدا رد شد !
هیچ کسی هم پاسخ گو نبود ...
شما و همفکران شما امتحان خود پس داده اید !
نیازی به معرفی و تطهیر نیست !
فکر می کنم بهتر باشد کمی " سواد رسانه ای " خود را افزایش دهید .
در تعارض " نان " و " آزادی " من قطعا انتخابم آزادی است .
این را هیچ گاه فراموش نکنید !
پایدار باشید .
خودتان هم تایید کردید !
اگر این رسانه را می شناختید این ترس از عدم اننشار نبود !
صدای معلم یک رسانه انتقادی است و مهم آزادی مخالف و منتقد است والا موافقان که همیشه آزادند !
اما ما مثل شما نیستیم.
باید یاد بگیریم مستند و مستدل سخن بگوییم .
بنده در کجای این گزارش و حتی یادداشت ها و مطالب قبلی وارد مباحث سیاسی شده ام ؟
گفته ام و می گویم :
هیچ گاه و برای هیج دولتی پس از انقلاب آموزش و پرورش در اولویت نبوده است .
با حلوا حلوا گفتن هم چیزی تغییر نمی کند !
پایدار باشید .
پس چطور است که هزار میلیارد هزار میلیارد یه نفر اختلاس میکنه طی ده سال وکسی هم اصلا خبر دار نمیشه؟ مدیر کلی حکم جلبی براش صادر نمیشه؟ قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را؟
هرچند اراده ای برای حل مشکلات حقوقی معلمان نیست.