گروه استان ها و شهرستان ها/محمدرضا خورشیدی پاجی
پرژکشن ، نور ، پاورپوینت ، لب تاب و دوربین ها توسط انجمن عکاسان خانه دانش آموز آماده می شود ، قرار است اولین جلسه انجمن خبرنگاران برپا شود . به دنبال کسی می گردم که پاسخ مرا از چند و چون جلسه بدهد ، هر چه می بینم حتی گردانندگان برنامه ، نوجوان و جوانانند ، اما نهایت انگشت اشاره به سوی خانم درویش زاده می رود که گفته اند مسئول انجمن های کانون شهید آوینی و معرفت می باشد و پاسخم را چنین می دهد ؛ تاکنون در کانون وابسته به آموزش و پرورش ناحیه یک ساری دوازده انجمن شکل گرفته ، انجمن دریا با پانزده عضو فعال و حدود پانزده هوادارو یاری دهنده ، ادبی با شانزده شاعر و نویسنده ، It با سی عضو ، حامیان رودخانه های مازندران با ده عضو ، نمایش با هجده عضو ، حامیان جنگل های هیرکانی با دوازده عضو ، عکاسی با بیست و پنج عضو ، موسیقی با پانزده عضو ، اتاق فکر با پانزده عضو فعال ، نشریه الکترونیکی با بیست عضو و امروز دوازدهم بهمن نودوشش انجمن دیگربا عنوان " خبرنگاران فردا " با مشارکت بچه های متوسطه اول و دوم با چهل عضودر دو گروه زیر نظر مربیان حاذق و کارکشته و متخصص فعالیت های مهارتی را در اوقات فراغت بصورت کاملا انگیزشی ، داوطلبانه و رایگان انجام می دهند.
مشاهده می شود تک تک بچه ها سر موقع با اعتماد به نفس خاصی وارد سالن شده و در میزگردی که برای شان تعبیه شده مستقر می شوند . عقربه ساعت به 9 صبح پنج شنبه نزدیک می شود ، بچه های انجمن عکاسی و انجمن اتاق فکردر فضا سازی ، برگزاری ، و ثبت رویداد تولد انجمن خبرنگاران همکاری مضاعف دارند . خبرنگاران پانا مریم قدیری ، نازنین قاسمی و مریم صحرایی با تهیه خبر و عکس این برنامه را پوشش می دهند .
آغاز مراسم ، فلش ها و دوربین ها بر چهره نوجوانان مصمم نشانه می روند این برق شادی و رضایت است که در تک تک اعضاء هویدا می شود.
از طریق دوربین از انگیزه های آنان در ورود به عرصه خبرنگاری در دوره نوجوانی و جوانی سوال می شود ، پاسخ بچه ها جالب توجه است !
« محمد مهدی حسن وند » سال یازدهم مدرسه ابوذر و عضو انجمن خبرنگاران فردا می گوید:
برای اوقات فراغتم برنامه ریزی کردم که مهارت آموزی داشته باشم ، البته درس ها فشرده و رقابت سنگین است ، در نهایت مدرک ، نمره ، معدل حرف اول و آخر را می زند . من حتم دارم در کنار درس باید حرفه و مهارت داشته باشم تا در زندگی موفق شوم به همین خاطر من انجمن خبرنگاری را انتخاب کرده ام.
« سیده فائزه موسوی » می گوید : من هم پیش دانشگاهی هستم . واقعا درس ها ، کنکور و رقابت و صرفا فاکتور آموزش اجازه نمی دهد بچه ها در فراغت به مهارت آموزی بپردازند و اصلا ما فراغتی نداریم ، همش درس ، تست ، کنکور ، کتاب درسی ، رقابت خشک و محفوظات . من می دانم فردا وقتی وارد جامعه شدیم نمره محفوظات به تنهایی به ما کمک نمی کند ، بلکه آن مهارت ، هم گروهی و فعالیت های فوق برنامه است که به دادمان خواهد رسید من خبرنگاری را انتخاب کردم چون از کنجکاوی این حرفه ، خوشم می آید.
« سهیل بابایی » از دبیرستان پانزده خرداد می گوید: دانش اندوزی و مهارت آموزی دو خط موازی هستند که باید در کنار یکدیگر به آن بپردازیم ، اگر یک طرف چاق شود و طرف دیگر لاغر حتما خسارت جبران ناپذیری درزندگی ماوارد خواهد کرد!
امروزه در آموزش و پرورش ایران چیزی به نام مهارت آموزی وجود ندارد . همیشه درس و مدرک گرایی ما را اسیر خود کرده، پس مهارت آموزی و تجربه اندوزی در کجای عمر نوجوانی و جوانی ما وجود دارد؟ من حرفه خبرنگاری را انتخاب کردم تا در کنار درس به فعالیت بپردازم تا حرفه ای یاد بگیرم.
« سهیل حسینی » سال یازدهم مدرسه ابوذرمی گوید : نویسندگی من خوب است چون در خبرنگاری ؛ فن بیان ، روابط عمومی ، مطالعه ، نویسندگی و سوژه یابی وجود داردآمدم تا با آموزش صحیح این حرفه را دنبال کنم.
« سلاله علیزاده » سال دهم مدرسه کوثر عقیده دارد: یک خبرنگار باید روابط عمومی قوی داشته باشد ، عکاسی بلد باشد ، عناصر فیلم رابشناسد ، نویسنده و خلاق باشد ، فن بیان خود را قوی کند ، سوژه یاب ماهر، ژورنالیست ، منصف و عدالت خواه ، نترس و ورزشکارباشد و این رادر انجمن های دیگرنمی توانی بیابی .من براساس علاقه به حرفه خبرنگاری آمدم تا در کناردرس زیر نظراساتید فن این حرفه را یاد بگیرم .
« مریم الوار » خیلی سال دهم مدرسه ابتکارمی گوید: زمینه نویسندگی دارم و آمدم در یک مرکز مطمئن حرفه خبرنگاری را دنبال کنم .
« دلارام دومیرکلایی » سال یازدهم مدرسه الزهرا که خود یک مجری توانمند و متن نویسی اش زبانزد بچه های مدرسه است می گوید: ارتباطات به دلیل گرایش های فطری انسانی ، به برقراری رابطه با دیگران و پیدایش زندگی اجتماعی ، همواره خبرجزء جدایی ناپذیرزندگی بشر بوده است اما امروزه با پیدایش وسایل جدید و توسعه شبکه ارتباطی ، شکل و کارکرد ارتباط ، دگرگونی اساسی پیداکرده است و نتیجه این انقلاب ارتباطی و دگرگونی ، بر زندگی ما سایه افکنده است ، من درکنار تحصیلات قصد دارم تا نحوه گزارش نویسی ، نحوه خبرگیری ، نحوه نقل خبر، سوژه یابی و لوازم و مختصات آن را یاد بگیرم .
« فاطمه قلی پور » سال یازدهم مدرسه شاهد میگوید : متن و قصه می نویسم ، چون هیچ مرکزی مطمئن تر از آموزش و پرورش و کانون نیست که خانواده ها مجاب شوند ما را برای مهارت آموزی به آنجا بفرستند ، اینجا تنها مرکزی است که مکمل برنامه های آموزش و پرورش است . داوطلبانه آمدم تا آکادمیک و استاندارد آموزش ببینم و همچنین از حرفه خبرنگاری آگاهی یابم .
« ابوالفضل کیه بادرودی » سال یازدهم مدرسه علم و صنعت می گوید: به خبرنگاری علاقه مند بودم داوطلبانه آمدم تا آموزش ببینم و ساختارها و قواعد را بشناسم و با تجربه و همفکری با بچه ها سوژه هایی را شکار کنم تا در این کارفربه بشوم ، شاید روزی یک خبرنگارجهانی شدم .
« المیرا مختاری » سال نهم مدرسه اندیشه می گوید : پیامبران با آوردن کتاب درحقیقت یک خبرنگار بودند پس خبرنگاری شغل مقدسی است . فکر کنم خبرنگار باید نترس و شجاع باشد ، فن بیان بلد باشد ، عدالت خواه و باانصاف باشد . من به خاطر این فاکتورها می خواهم خبرنگار بشوم و از اینکه کارگاه به رایگان انجام می شود خوشحالم .
« مریم ریاحی » سال یازدهم مدرسه الزهرا می گوید : وقتی بازارکار و خروجی فارغ التحصیلان دانشگاه با هم هیچ گونه همخوانی ندارد ما باید در کنار درس ، حرفه و مهارت هایی را در نظر بگیریم و تمرین و ممارست کنیم تا در جامعه سرخورده نشویم تا بعد ازفازغ التحصیلی مدرک لیسانس و فوق لیسانس بگوییم بیکار هستیم . می توانیم با مهارت آموزی در این سن در آینده کاری برای خود دست و پا کنیم و به جامعه خدمت نمائیم و سربار کسی نباشیم ، کناردرس و مدرسه ، من آمدم اینجا خبرنگاری را تجربه کنم .
« هنگامه درنگ » که عکاسی بلد است و سال یازدهم درس می خواند ، به انجمن خبرنگاری آمد تا به صورت آکادمیک و تجربی این حرفه را یاد بگیرد در این زمینه چنین نظردارد : باید پدران و مادران بدانند مهارت آموزی مکمل درس است شاید والدین از اهمال کاری آموزش وپرورش ندانند که کج راهه فقط مدرک ، درس و محفوظات بر بیکاران جامعه پس از فارغ التحصیلی افزون می کند ، بچه ها باید از پایان دوره ابتدایی همزمان با درس ، مهارت و حرفه آموزی و کار گروهی را تجربه کنند تا در زندگی موفق شوند و من به دلیل کارکردهای فعالیت گروهی در زندگی آینده به این انجمن آمده ام .
« سیده کوثرعلمدار » سال یازدهم مدرسه راهیان نورمی گوید : وقتی به دوربر فامیلان خودنگاه می کنم که مدرک عالیه گرفتند اما هیچ حرفه ای نیاموختند وحشت می کنم ، براساس علاقه به عکاسی ، نویسندگی و فیلمبرداری به انجمن خبرنگاران آمده ام .
« امیررضا عبدی » سال یازدهم مدرسه تیزهوشان می گوید : من ازدوره (راهنمایی) متوسطه یک سابقه رادیو مدرسه را تا کنون دارم . من در وبنویسی و در فعالیت های کتب درسی مجازی فعالیت می کنم . در حوزه متن نویسی برای رادیو سال ها نوشتم و اجراکردم و علاقه مندبه این حرفه در کنار درس هستم و دوست دارم بیشتر در کنار همسالان خود به طور عملی به تجربه اندوزی بپردازم .
وقتی جلسه آغاز می شود اعضاء تک تک از سابقه و علاقه خود می گویند ... شور و شعف از چشمانشان برق می زند.
در ادامه مصاحبه به سراغ مربیان می روم . آقای نجفعلی برزگر یکی از مربیان باتجربه کانون می گوید : نبی یعنی خبررسان صادق و پیامبران از یک منظر خبررسان وحی بودند و می شود گفت این حرفه به نوعی شبیه کار پیامبران است ، البته خبرنگاران باید علاوه برداشتن تخصص ویژگی هایی نظیر انصاف ، عدالت خواهی، آگاهی ، خلاقیت، صلح جویی ، صداقت، واقع گرایی که مفسرحق طلبانه و مخالف دشنام ، توهین و کذب باشد را دارا باشند.
" خبرنگار باید نترس و شجاع باشد ، فن بیان بلد باشد ، عدالت خواه و باانصاف باشد . من به خاطر این فاکتورها می خواهم خبرنگار بشوم " مدیرجلسه شکاف بین آموزش و پرورش با دانش آموزان و همچنین دانش آموزان با معلمان ، آموزش پرورش با دانشگاه ، شکاف والدین با فرزندان را گوشزد نمود و معتقد است آموزش و پرورش و والدین دست دردست هم می دهند تا تربیت به صورت سهل و بدون چالش و ریسک ناپذیر انجام بگیرد که این فاجعه است ، اما تربیت صحیح و یادگیری زمانی رخ می دهد که هیچ دغدغه ای برای یادگیری وجودنداشته باشد ؛ کاملا داوطلبانه و آزاد ، چالش برانگیز، کنجکاو ، نقدپذیر و خاطره آمیزباشد ؛ به همین دلیل است که در جوامع توسعه یافته اردوها را سخت می گیرند تا بچه ها در مسیر تحصیل ، مهارت زندگی را تجربه کنند اما در کشور ما اولیاء و مسئولین آموزش و پرورش تاکید دارند که بچه ها در ناز و نعمت درس بخوانند و به همین علت سهل گیری ، برای خروج از هرگونه چالش اصل مسئله یادگیری مثل اردوها و مهارت آموزی را پاک می کنند.
در آموزش و پرورش صورت مسئله پاک می شود تا تربیت در فرآیند یادگیری بی خاصیت و خاکستری انجام بگیرد ، البته آنچه استعداد انسان ها راشکوفا می کند چالش و تجربه های سخت و فرایند مهارت آموزی و فعالیت های گروهی می باشد.
و سپس مدیر کانون آموزش و پرورش ناحیه یک ساری آقای ایران منش تشکیلات انجمن ها را نیرو سازی و توسعه انسانی در کشور دانست که باید از طریق فعالیت های مکمل با همیاری مربیان، در آموزش و پروش به خاطر خارج نشدن از ریل اهداف عالی انجام بگیرد .
او در ادامه می گوید : کانون مرکزی است که فعالیت های مکملش بر مبنای مهارت آموزی و تجربه اندوزی همراه با مربی راهنمایان در توسعه تربیت نیروی انسانی انجام می شود.
وی ادامه می دهد ؛ انجمن خبرنگاران از جهاتی برای ما به خاطر کارکردها و منشوری بودن فعالیتش و وجود سوژه های ناب و انگیزشی بودن کار از اهمیت ویژه برخورداراست، ما در این دوره به داوطلبان پس از فعالیت و آموزش ، از طرق مراجع ذیصلاح گواهینامه خبرنگاری اعطاء خواهیم کرد.
در این جلسه استاد مجتهدزاده از رسانه و خبرنگاری و حرفه زیر مجموعه آن ، از عکاسی تا نویسندگی ، فیلمبرداری ، توصیف سوژه وتصویر، گزارش نویسی تا گزارش دهی و اهمیت هرکدام و داشتن بازار وفورکار برای آینده سخنانی ایراد نمودند.
رضا سوادکوهی عضو اتاق فکر خانه دانش آموز و مشاور ارشد مدیر کانون ، تقسیم بندی گروه ها ، کلاس ها و سرفصل ها را برای اعضاء توضیح داده و به هرکدام از خبرنگاران کارت خبرنگاری و ابلاغیه و هدایایی تقدیم نمود.
آنگاه حسن شیری مسئول کانون های حوزه معاونت پرورشی مازندران در بیاناتی تاکید داشت ؛ برپایی و پیگیری انجمن ها در تشکیلات کانون ها با توجه به روند آموزش و پرورش درمدرک ، معدل و کنکور بسیار دشوار می باشد اما در کانون های ناحیه یک ساری انجمن های مختلف و ممتازی شکل گرفته که نوجوانان و جوانان داوطلب زیادی را به کانون کشانده است که در نوع خود می تواند برای شهرها و استان های مختلف کشور الگو و نمونه باشد ، انجمن های کانون با متد و روش به روز شده ، دانش آموزان را در تشکیلات منسجم پایه ریزی کرده که می تواند در تربیت و توسعه انسانی سهم تاثیرگذاری در آینده کشور داشته باشد . ما می بینیم که بچه ها خوشحالند و با انگیزه بالا عزم را جزم کرده اند تا یاد بگیرند .
جلسه با تعیین هئیت رئیسه توسط دانش آموزان به پایان رسید.
اما سئوال و پرسش از استاد تا مدت ها ادامه داشت که این نشانه انگیزشی بودن کارکرد های یادگیری می باشد .
و من مانده ام با سئوال بزرگتری که چرا آموزش و پرورش از این پتانسیل عظیم مهارت آموزی و تجربه اندوزی و انگیزشی بودن این متد در کانون ها حمایت نمی کند ؟
چرا پژوهش سراها سرانه دارند اما کانون که در تربیت و توسعه انسانی اصلی تر است و می تواند سهم به سزایی داشته باشد هیچ سرانه ای ندارد و در سیستم بکفا شناخته نمی شود ؟
می دانیم تربیت مهم است و تربیت باید انگیزشی باشد و داوطلبانه و بهترین معبر و زیر ساخت و مکمل برنامه های آموزش و پرورش که از لحاظ اعتباری به اهداف عالی سند تحول نزدیک است مکانی بهتر از کانون ها نمی توان پیدا کرد که مشخص است مراکزی با همه بودجه های فراوان نتوانستند موفقیتی در مهارت آموزی و تجربه اندوزی بچه ها داشته باشند اما کانون ها با امکاناتی در حد ناچیز به این مهم دست یافته اند !
وقت آنست آموزش و پرورش دو کار اساسی انجام دهد:
اول درکنار معدل ، رزومه مهارت آموزی دانش آموزان را از مراکز معتبربه خصوص کانون ها به عنوان یک امتیاز در کنکور و مراکز کاریابی قلمداد کنند .
و دوم کانون ها را مرکز مهم تربیت و توسعه نیروی انسانی قلمداد و از لحاظ مالی و تجهیزات و سیستم اداری به تمام کمال پشتیبانی نمایند.
پایان گزارش/
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.