صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« پوری بنایی همچون دیگر نمادهای ایرانی اینک یک نماد و نشانه است برای دختران ایران زمین. او معیاری عملی و ملموس و تجربه شده برای پندار و گفتار و کردار نیک در زیست فرزندان ایرانیان و به ویژه دختران ایرانی است »

" پوری بنایی دختر ایران "

حسین میرزانیا

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم

کلاس سوم راهنمایی بودم که آگهی تبلیغات پذیرش هنرجو برای ترم جدید انجمن سینمای جوان را در سطح شهر دیدم. ماجرا را به همکلاسی و دوست صمیمی و دیرینم گفتم و با موافقت او در کلاس های انجمن ثبت نام کردیم و دوره کلاس های فیلم نامه نویسی، عکاسی، فیلم برداری و کارگردانی را برای ساخت فیلم های هشت میلیمتری گذراندیم. پس از پایان این دو ترم درس و مشق را پی گرفتم و با پایان دوره دبیرستان برخلاف رشته تحصیلی ام که حسابداری بود در آزمون کنکور رشته تربیت معلم را انتخاب کردم و این گونه سرنوشت من در دوره آموزش عالی و شغلم شکل دیگری رقم خورد.

علی رغم علاقه کودکانه‌ ام به فیلم و سینما و عضویت در انجمن سینمای جوان هیچ گاه آن را به طور جدی دنبال نکردم و این علاقه در حاشیه زندگی فردی و شغلی ام باقی ماند، اما انجمن سینمای جوان نگاه هیجانی - عامیانه من به سینما را تغییر داد و همین باعث شد دغدغه فیلم دیدن و دنبال کردن رویدادهای سینمایی در من خاموش نشود.

ارتباطم را با دوستان و رفقای سینمایی حفظ کردم و گاه که دورهمی هایی داشتیم از آنان جویای تغییر و تحولات و شرایط و حال و هوای سینمای کشورمان می شدم. رویدادهای سال های اخیر و به ویژه ناکامی یا شکست بسیاری از وعده ها، آرزوها، برنامه ها و گفتمان های آرمانی، اجتماعی، دینی و فرهنگی باعث شد بار دیگر علایق دوران کودکی و نوجوانی در فکر و روانم برانگیخته شود و فرصت بیشتری برای آن دوران بر باد رفته نوجوانی بگذارم! لحظه ای نیاسودن، کوشیدن و مهر ورزیدن، وارستگی، متانت و فروتنی و تواضع و گذشت و خوش رویی آن چیزی بود که از نزدیک در سیما و خلق و خوی بنایی هنرمند و انسان نواز پر شفقت از او مشاهده کردیم.

بسیار فیلم های نادیده را ببینم و بسیار نقدهای ناخوانده را بخوانم و اندکی به علایق پشت گوش انداخته و " تا وقت دگر " بپردازم !

این جست و جوی روزهای نوجوانی باعث شد به طور تصادفی با یکی از هنرپیشه های نامدار و بسیار خوشنام دهه چهل و پنجاه ایران بیشتر آشنا شوم و او کسی نبود جز :

"پوری بنایی دختر ایران"

اینکه چرا از میان خیل هنرپیشگان و ستاره های سینمای ملی ایران پوری بنایی و کارنامه و شناخت او موضوع این نوشتار شد را در ادامه بیان خواهم کرد.

پیش از پرداخت به این پرسش بر حسب حرفه معلمی و تجربه و آموخته های کاری ام باید اشاره و یادآوری کنم که یکی از راه ها و روش های کارآمد برای انتقال مفاهیم به دانش آموزان و فراگیران، وجود الگو و نمونه هایی از هم نوعان و هم میهنان خود برای آنان است تا با سرمشق قرار دادن آنها، انگیزه بگیرند، از دشواری راه زندگی سر خورده نشوند و همت و تلاش و باور به خود را وجهه همت خود قرار بدهند و از پیمودن اهداف خود دلسرد نشوند و بدانند و ببینند که افرادی از جنس خود و به طور کاملا ملموس و قابل دسترس در گوشه و کنار میهن شان بوده و هستند که زندگی خود را هدف گذاری کرده اند و با ایمان به آن هدف توانسته اند به خواسته خود نیز دست یابند و این کاری بود که امثال مریم میرزاخانی ها و پوری بنایی ها به قطعیت و قاطعیت تمام بدان جامه عمل پوشاندند.

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم

پوری بنایی دختری از شهر اراک:

پوری بنایی در ۱۹ مهرماه سال ۱۳۱۹ خورشیدی در شهر اراک زاده شد. نام پدرش علی و نام مادرش توران‌ است. شش خواهر دارد و یک برادر. نام او پوران ( پوری ) گذاشته شد اما پدر به علت علایق دینی او را صدیقه نام گذاری کرده بود. پنج ساله بود که خانواده اش به تهران کوچ می کنند. از همان دوره دبستان به نمایش و تئاتر علاقه نشان می داد و در نمایش ها و برنامه های هنری مدرسه شرکت می کرد.

با پایان کلاس ششم ابتدایی به هنرستان خیاطی می رود و خیاطی می آموزد. پس از آن در کلاس های باله لی لی لازاریان شرکت می کند و هنر باله را فرا می گیرد. از دیگر هنرهایی که پوری نوجوان می آموزد نواختن ساز سنتور است. علاوه بر اینها در رشته های ورزشی چون سوارکاری، تنیس، اسکی روی آب و برف شرکت می کند و حتی صاحب عنوان قهرمانی هم می شود، دیپلم می گیرد و در آمریکا هنر بازیگری می آموزد.

ورود به دنیای سینما

پوری بنایی با نصرت الله وحدت کارگردان و هنرپیشه مشهور سینمای ایران از طریق عموی خود نسبت خویشاوندی داشت و به همین سبب در دیداری خانوادگی، نصرت الله وحدت به او پیشنهاد بازی در فیلمی که پیش رو دارد را می دهد و پوری بنایی که از کودکی شوق هنر سینما را داشت، پیشنهاد وحدت را می پذیرد. ماجرا را با پدر پوری در میان می گذارند و پدر به شرط آن که او در سینما وقار و وزانت خود را حفظ کند می پذیرد.

نگاهی به کارنامه سینمایی پوری بنایی

نخستین تجربه سینمایی بنایی با پیشنهاد نصرت الله وحدت در فیلم " عروس فرنگی " به سال ۱۳۴۳ شکل گرفت. برای ایفای نقش " ماریا " در عروس فرنگی پوری بنایی باید موهایش را کوتاه می کرد اما او به سبب عشق خود به سینما حاضر می شود حتی موهایش را از ته بتراشد! پس از تجربه موفق در فیلم عروس فرنگی او در همان سال در فیلم دیگری به نام " دزد شهر " بازی می کند. سال ۱۳۴۴ در چهار فیلم و همین طور در سال ۱۳۴۵ در چهار فیلم دیگر به ایفای نقش می پردازد.

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم

پوری بنایی تا سال ۱۳۵۷ در ۸۸ فیلم نقش ایفا کرد که ده فیلم از آنها با کشورهای ژاپن، ترکیه، آمریکا و فرانسه مشترک بوده است و همچنین در اکران دو فیلم "قیصر" و "مریم و مانی" هم نقش تعیین کننده داشت و جا دارد به چند فیلم مشهور و نقش برجسته او در آنها و تحلیل سینماگران از کارنامه سینمایی اش اشاره شود.

ابوالفضل برزگر در یادداشتی برای نگارنده در تحلیل سینمای بنایی می نویسد:

" پوری بنایی چهره ای جذاب و شرقی دارد که خیلی زود در دهه چهل گل می کند! پرسونای او در مسیری سینوسی از کمدی و عشقی تا اکشن، جنگی، تاریخی، آسیب دیده، تا فداکار و مقتدر و ... را شامل می شود. در این مسیر با بزرگانی چون محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، رضا بیک ایمانوردی، بهروز وثوقی، ایرج قادری همراه و همبازی می شود و در میان ستارگان زن سینمای ایران با فروزان قابل مقایسه است.

بنایی به مرور به محبوبیتی در دو سطح حقیقی و حقوقی در سینمای ایران دست یافت و توانست اعتمادی همگانی را به خود جلب کند. سال ۱۳۴۸ از راه می رسد.

پوری بنایی با بازی در فیلم " قیصر " مسعود کیمیایی برای همیشه نام خود را در سینمای ایران جاودانه می کند. فیلمی متعلق به موج نوی سینمای ایران که عملا سینمای ایران را به سینمای پیش از قیصر و پس از قیصر تقسیم کرد!

پوری بنایی زیبایی سیرت و زیبایی صورت را توامان داشت و با تلاشی ماندگار هم توانست نقشی ارزنده و حتی تعیین کننده در ساخت قیصر چه در نقش هنرپیشه و چه در نقش تامین کننده سرمایه اولیه فیلم ایفا کند و هم عامل تعیین کننده در رهایی فیلم از توقیف بود‌، چرا که فیلم به سبب دارا بودن صحنه های خشن چاقو کشی و قمه کشی مورد انتقاد قرار گرفت و این تلاش های پوری بنایی بود که فیلم را از توقیف رهانید. به جز آن که بنایی برای ساخت قیصر وامی به مبلغ صد هزار تومان از بانک عمران گرفت که تمام اقساط آن را شخصا پرداخت و حتی دستمزد سی هزار تومانی او بابت بازی در فیلم هیچ گاه پرداخت نشد!" پوری بنایی سیمای سومی هم دارد و آن وجه نیک اندیش، نیک سرشت و مهرورزی و دستگیری از هم میهنان و مردم وطنش می باشد. او از ایران مهاجرت نکرد، حاضر به بازی در غیر از آن معیار و اصول و باور خود نشد .

در تحلیل دیگری که خبر آنلاین درباره پوری بنایی به تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳ منتشر کرده، آمده است:

" پوری بنایی در فیلم های قیصر و غزل به عنوان شخصیتی تاثیرگذار و پیچیده ظاهر شد و توانست بازتابی از احساسات انسانی و نقش های پیچیده زنانه را ارائه دهد... حضور بنایی در نقش غزل که نام فیلم غزل هم بر آن مبنا انتخاب شده است نمادی از تمام زنان قربانی است در طول تاریخ. در فیلم "مهر گیاه" گیاهی شبیه به جفت انسانی زن و مرد است. ریشه‌ های این گیاه به دو بخش تقسیم می شود که یک بخش آن مونث و یک بخش آن مذکر است و یک تن واحد به نظر می رسد.

بنایی با اجرای قوی و باورپذیر خود، شخصیت زنی را به تصویر می کشد که بلد است چگونه درد و اندوه را با غرور و عزت به نمایش گذاشت.

فیلم "زنبورک" فیلم نمادین و فلسفی است که داستان انسان هایی را روایت می کند به دنبال راهی برای رهایی از ستم و فساد هستند. زنبورک ادبیات نمایشی و عامیانه ایران را با ادبیات و فرهنگ مدرن غربی در می آمیزد.

در فیلم "جهنم به اضافه من" شخصیت بنایی فراتر از یک قهرمان معمولی به نمادی از جسارت و پایداری در برابر موانع اجتماعی تبدیل می شود. در " کوچه مردها" نه تنها به زیبایی عواطف و احساسات را به تصویر می کشد بلکه بارتابی از زنانی است که گویی از انفعال خسته اند و در "خداحافظ تهران" زنی عاشق و مقاوم است که برای حفظ ارزش هایش می کوشد تا سرانجام به هدف خود می رسد...

در یک تحلیل کلان ؛ پوری بنایی با اجراهای قوی و نگاهی عمیق به کاراکترها، نوعی دلبستگی در تماشاگر ایجاد می کرد و آنان را وادار می ساخت تا ورای ظاهر شخصیت ها به عمق احساسات و کشمکش ها توجه کنند.

بنایی همچنین با نقش هایش به شکلی ناگفته، مسائلی از قبیل قدرت زنانه، عشق و جست و جوی هویت را در سینمای آن دوران نمایان ساخت. او با هنرش به نسلی از بازیگران زن، شجاعت و الهام بخشید تا در نقش های پیچیده تر ظاهر شوند و نقشی فعال تر در روایت های سینمایی ایفا کنند.

تاثیر بنایی بر سینمای ایران نه تنها از طریق بازی هایش، بلکه از طریق حضور قدرتمندش به عنوان یکی از نمادهای زنانه سینمای ایران نیز به یادگار مانده است."

پوری بنایی را به سبب شباهت با اوا گاردنر هنرپیشه آمریکایی، اوا گاردنر ایران نامیده اند. طبق منابع رسمی آخرین فیلمی که بنایی در آن نقش آفرینی داشت فیلم مریم و مانی به کارگردانی هنرمند جسور و مظلوم ایرانی، کبری سعیدی ( شهرزاد ) به سال ۱۳۵۷ می باشد اما در گفت و گوی نگارنده با پوری بنایی ایشان فیلم تلوزیونی " هزارمین " را آخرین فیلمی می داند که در آن بازی داشته است.

پوری بنایی پس از ۵۷ هرگز جلوی دوربین نرفت تا اینکه در سال ۱۳۸۷ عباس کیارستمی برای ساخت فیلم " شیرین " از او درخواست شرکت در فیلمش را می کند. بنایی هم به علت احترام و مهری که به کیارستمی داشت می پذیرد.

لازم به یادآوری است که این فیلم تصویرگر ۱۱۳ هنرپیشه زن، بدون هیچ سخنی رو به دوربین فیلم برداری است. در توصیف این فیلم پوری بنایی می گوید که " کیارستمی از من خواست تا رو به دوربین گریه کنم! من هم مقابل دوربین فقط و فقط اشک ریختم و اشک... بعدا کیارستمی از این صحنه به عنوان بهترین و تاثیرگذارترین صحنه فیلم یاد می کند."

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم

پوری بنایی در سیمای یک ایرانی میهن پرست

پوری بنایی علی رغم‌ اینکه پس از سال ۱۳۵۷ همچون بسیاری از هنرمندان مورد بازخواست و بی مهری قرار گرفت ولی ایران را ترک نکرد و از جمله کسانی بود که ماندن در وطن را برگزید و ماند. بنایی در گفت و گوهای متعدد در پاسخ به پرسش : چرا ایران را ترک نکردی و همچنان در اینجا ماندی؟ پاسخ می دهد: " من وطنم و مردم کشورم را دوست دارم و در کنار آنها راضی و خشنودم. بودن در کنار آنها به من انگیزه و امید و سرزندگی می بخشد.

نکته قابل تامل اینکه بنایی می گوید:" بعدها بازی من در فیلم ها بلامانع اعلام شد ولی هیچ وقت نتوانستم خود را راضی به بازی مجدد در سینمای ایران کنم!" آنچه که از گفته او می توان فهم کرد پای بندی و باور بنایی به معیارها و اصولی در زندگی می باشد که او نمی تواند در فقدان آنها تن به حضور در سینمای ایران بدهد! نگاهی به بنایی و نوع زندگی اش حاکی از پای بندی به مبانی بنیادینی است که هیچ گونه تلاطم سیاسی و اجتماعی و یا وزش طوفان های ایدئولوژیک سیاسی و اعتقادی نتوانست او را از مسیر روشن ایران خواهی و مردم دوستی منحرف سازد.

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم

پوری بنایی نیکوخصالی نیکوکار

پوری بنایی سیمای سومی هم دارد و آن وجه نیک اندیش، نیک سرشت و مهرورزی و دستگیری از هم میهنان و مردم وطنش می باشد. او از ایران مهاجرت نکرد، حاضر به بازی در غیر از آن معیار و اصول و باور خود نشد، اما هرگز دست از تکاپو برای میهنش نکشید. آلام و دردها و رنج های ایران و هموطنانش را از یاد نبرد و این بار نگارنده قصه و سناریست و کارگردان آنچه خود دوست می داشت شد.

بازیگر این راه هم خود او بود در لوکیشنی به وسعت ایران.

در گفت و گویی پوری بنایی می گوید که از همان اوایل بازیگری سخت دل بسته برنامه های نیکوکارانه و خیریه فرح دیبا (پهلوی) می شود.‌ او تعریف می کند که " روزی عکسی از شهبانو را در حالی که کودکی جذامی را بغل کرده روی جلد نشریه ای می بیند و تحت تاثیر آن قرار می گیرد. سپس متوجه می شود که او از همه کسانی که قصد کمک و نیکوکاری دارند درخواست همکاری کرده است، در نتیجه به آدرس دفتری که معرفی شده بود مراجعه می کند و داوطلبی خود را برای همکاری در برنامه های خیریه و نیکوکاری اعلام می نماید.

بنایی می افزاید فرح دیبا از این اقدام من بسیار شادمان شد و از آن به گرمی استقبال کرد." پس از آن بود که در نهادهای خیریه زیر نظر فرح پهلوی چون سازمان ملی حمایت از کودکان، انجمن ایرانی یاری برای جذامیان، انجمن یاری برای قربانیان سوختگی، سازمان ملی مبارزه با سرطان، سازمان حمایت مادران و نوزادان، مدرسه نابینایان و ... همکاری و همراهی می کند.

اما داستان این پندار و کردار نیک پس از سال ۱۳۵۷ خواندنی است. این بار پوری بنایی خود به تنهایی بازیگر عاشق و دلباخته ای به وسعت میهنش می شود که تا به امروز استمرار داشته است.

در اثبات نیک نفسی و نیک کرداری پوری بنایی شایسته است تا خاطره ای که نگارنده خود شاهد آن بود را روایت کنم. در یکی از روزهایی که قرار بود به مناسبت برگزاری بازارچه خیریه ای در تهران به حضور ایشان برسیم، پس از رسیدن به محل برگزاری بازارچه خیریه به همراه دوست و همراه عزیزم، متوجه شدیم که او در محل حضور ندارد! به ناچار با او تماس گرفتیم و ایشان ضمن پوزش از تاخیر خود گفتند که اکنون در یک بازارچه خیریه دیگری هستند و به محض اتمام کارش خود را به محل بازارچه خواهند رساند.

لحظه ای نیاسودن، کوشیدن و مهر ورزیدن، وارستگی، متانت و فروتنی و تواضع و گذشت و خوش رویی آن چیزی بود که از نزدیک در سیما و خلق و خوی بنایی هنرمند و انسان نواز پر شفقت از او مشاهده کردیم.

بیش از نیم قرن است که پوری بنایی گام در راهی گذاشته است که جز ایمان و عشق به وطن تفسیر دیگری ندارد. او تنها و مستقل این راه را تا به امروز پیموده است. امدادرسانی و یاری به هموطنان در هر حادثه و اتفاق ناگوار پیشه و مرام او شده است. از کمک و دستگیری از سیل زدگان خوزستان و زلزله زدگان خوی و هموطنان سیستان و بلوچستانی گرفته تا همکاری و شرکت در برنامه های موسسه خیریه محک، موسسه و آسایشگاه خیریه کهریزک، بنیاد خیریه زینب کبری، خیریه بهنام دهش پور‌ و موسسات خیریه بیماران تالاسمی، ام اس، کر و لال ها، نابینایان و کودکان عقب مانده ذهنی و ... نمونه ای از تلاش های سترگ او در این چند دهه به دور از هیاهو و تفاخر و شهرت طلبی می باشد.

پوری بنایی همچون دیگر نمادهای ایرانی اینک یک نماد و نشانه است برای دختران ایران زمین. او معیاری عملی و ملموس و تجربه شده برای پندار و گفتار و کردار نیک در زیست فرزندان ایرانیان و به ویژه دختران ایرانی است. اراده و ایمان به خود و هدف در شکوفایی وطن و تعالی و اعتلای خود و هموطنانت. بنایی همواره دختری وفادار به مام میهن و فرزندی صدیق برای مردم میهنش بوده است.

پوری بنایی ترجمان یک گفتمان:

پوری بنایی به درستی ترجمان متین صورت و سیرتی از دختران و زنان کوشا، کنش گر، هنرمند و فعالی هستند که در دهه سی دانش آموختند، در دهه چهل و پنجاه بالیدند و در روزگار پس از ۵۷ خود را وقف میهن و فرزندان ایران عزیز کردند تا هم میوه ای از فداکاری های نسل تجددگرا و میهن دوست مشروطه باشند و هم نمادی برای نسلی که در جست و جوی روشنایی، مدنیت، خرد و بهروزی و آبادی و آزادی و توسعه ایران است.

عشق و دلدادگی او به ایران و سعادت دختران و پسران ایران زمین و تمدن دیرپای ایرانی را پایانی نیست.

**نکته قابل یادآوری اینکه گرچه پوری بنایی عزیز راضی به نوشتن و گفتن از او نبود اما این نوشتار ادای دینی هر چند کوچک به او و نسل ایران ساز و نادیده انگاشته شده اوست.

در نگارش این نوشتار از مصاحبه ها و گفت و گوهای صورت گرفته با پوری بنایی به ویژه گفت و گوی نسیم یزدانی ( بانو مدیا ) و همچنین گفت و گوی رادیو حافظ با ایشان که هر دو در " یوتیوب " قابل دسترس است بهره بردم.

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

زندگی و بیوگرافی پوری بنایی دختر ایران در صدای معلم

یکشنبه, 23 دی 1403 17:22 خوانده شده: 251 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 0 --
Bro 1403/10/23 - 20:43
هزاران آفرین! سپاس از این ادای دین به یک هنرمند واقعی. فقط اشکال این نوع نوشته ها البته برای خواننده اینه که وقتی در زندگی نامه این هنرمندان به سال ۵۷ می رسد آشفته و مضطرب و نگران می شه و فکر می کنه که داستان این هنرمندان این طوری تمام خواهد شد: بعد از انقلاب این هنرمند توسط دادگاه انقلاب محکوم به اعدام شد و در سحرگاه روز .... بدار آویخته شد.... جای شکرش باقی است وقتی متوجه می شویم که هنرمندانی مانند خانم بنایی و آقای نصرت الله کریمی ( بعد از انقلاب به اعدام وقطع دست محکوم شده بود که اجرا نشد) جان سالم بدر برده اند نفسی به راحتی می کشیم اما افسوس می خوره که چرا فضا را برای خلق آثارشان از اینها گرفته شده است.
پاسخ + +4 -2 --
ناشناس 1403/10/23 - 21:31
پوری بنایی را وللش

در کشور آموزش رایگان همگانی تبدیل شده به مدارسی مثل انتفاعی یا مثل سمپاد

حالا برای اینکه خجالت نکشند و کمتر نقد بشوند بودجه پیدا کرده و برای 4 دهک نگاه ویژه پیدا کرده اند
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1403/10/24 - 09:49
اغلب شخصیتهای ایرانی تاثیرگذارازجمله هنرمندان سینما،تئاتروموسیقی وسایرشاخه هامانندهنر،علم وسیاست و... قبل ازسال 1357تربیت شده ودرعرصه های مختلف شکوفاشده اند.همان دورانی که آقایون انقلابیهامعتقدنددوران"طاغوت!"بوده.مثلادرزمینه موسیقی هنوزهم که هنوزه آوازها،ترانه هاوتصنیفهای 60یا70سال پیش وردزبان امروزیهاست وحتی بارهابازخوانی شده انداگربه فرض درطی 45سال اخیرغیرازمعدودآثاری که ازهنرمندانی چون زنده یادان شجریان وبسطامی خلق شده اثردیگری که ماندگارباشدخلق شده بودقطعامورداستقبال هنردوستان قرارمی گرفت درحالیکه متاسفانه چنین نشده است.ایران قبل ازسال1357سرآمدهنرمنطقه ودنیابوده است.بابروزفجایع سال1357این سرآمدی ازایران گرفته شد.روح زنده یادبانوپوری بنایی شاد.
پاسخ + +1 0 --
Bro 1403/10/24 - 11:27
از ایرن زازیانس و سازنده فیلم محلل نصرت مریمی هم یادی بکنیم. روح این دو بزرگوار شاد. امید پوری عزیز برای سالها در کنار ما و امید ما باشند. تصویر آخری دلگرم کننده و امیدبخش است. خدایا ایران را یکپارچه حفظ کن. بندگانت دارن کشور را با اسباب بازی های خطرناک و کبریت های خیس به لبه پرتگاه می برند.
پاسخ + +1 -1 --
محمود خطیبی 1403/10/24 - 19:08
بسیار عالی
درود بر بانوی وطن پوری بنایی که با صلابت در صحنه زندگی ایرانیان میدرخشد
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/10/25 - 06:33
جالب بود و قابل تامل
کاش دایره بخشش چنان بزرگ بود که امثال بهروز وثوقی و معین و ...می توانستند بدون محاکمه و سختی به ایران برگردند
کاش روزی پیکر امثال مرحوم د.شریعتی یا هایده و...روزی در ایران دفن گردد
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/10/25 - 12:58
چقدر متاسفم که سوز ایرانی برای وطنی که دارد از دست می رود نیست اما برای دو جنازه، حسرت می خورد.
بیکاری، فقر مطلق، بیسوادی و ترک تحصیل، آموزش بی کیفیت، معلم بیسواد، ساختار سست آموزشی ووو
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/10/25 - 16:09
ایران برای همه ایرانیان است نه فقط اصولگراها

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور