این روزها بازار تبلیغ درس پژوهی در آموزش و پرورش گرم است . دستورالعملها، بخشنامهها ، همایشها گرچه رفته رفته معلّمان را با این شاه کلید رفع مشکلات یادگیری دانش آموزان، آشنا می سازد امّا آنچه سهواً یا به عمد از آن غفلت می شود فراهم نمودن بستر اجرای درس پژوهی در مدارس کشور است ؛ به همین دلیل ذکر توضیحاتی چند در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
یکی از کاربردی ترین روشهای پژوهشی ، پژوهش در عمل است. در این شکل از پژوهش، پژوهشگر به دنبال تعمیم نتایج نبوده و در پی یک اقدام ضربتی جهت رفع مشکلات واحد آموزشی است و به همین جهت ساختار پیچیده و وقت گیر پژوهش های معمول رعایت نمی شود که خود بر دو نوع است :
1 – اقدام پژوهی (Action research) که موضوع آن رفع مشکلات واحد آموزشی از هر نوعی و در هر زمینه ای می باشد و می تواند گروهی یا انفرادی اجرا شود .
2 – درس پژوهی (Lesson Study) که موضوع آن تلاش گروهی از معلمین هم رشته برای اصلاح طرح درس و اجرای آن در دو مرحله و در راستای رفع مشکلات یادگیری میباشد. همان گونه که اشاره شد اجرای درس پژوهی نمیتواند انفرادی باشد و مختصّ رفع مشکلات یادگیری در چارچوب تدریس کلاسی است.
امّا لازمهی اجرای این روش، آزاد بودن وقت تیم درس پژوهی در چارچوب برنامه درسی است و این به آن معنی است که این فرآیند بسیار تأثیر گذار باید وارد برنامه هفتگی همکاران شود . در شکل آرمانی در کشورهایی که از نظام آموزشی متعالی و پیشرو برخوردارند همکار نیمی از هفته را به تدریس اشتغال دارد و نیم دیگر را به عنوان هیئت علمی و پژوهشی در واحد آموزشی مربوطه حضور مییابد و به تحلیل نتایج آزمون ها ، استخراج مشکلات یادگیری از دل آنها و اجرای مستمر درس پژوهی می پردازد .
در یک الگوی حداقّلی انتظار می رود هر همکار در ابلاغ هفتگی خود دست کم دو ساعت برای درس پژوهی آزاد گذاشته شود. امّا آیا در آموزش و پرورشی که نگرش آن نسبت به پرسنل، هنوز در سال 1960 و نظریه X وY داگلاس مک گریگور زمین گیر شده و معلّمان را عناصری تنبل و از زیر کار در رو می داند حاضر است این حداقل را برای درس پژوهی همکاران فراهم آورد؟
یا کماکان بر اجرای کلاس های بی هدف و کم أثر تقویتی که این روزها به محملی برای دریافت همیاری جهت اداره امور جاری مدارس بدل شده اصرار خواهد ورزید .
انتظار فرهنگیان به عنوان سکّان داران عرصهی اجرای برنامه درسی قصد شده و سربازان خط مقدم رفع موانع یادگیری از مسئولین و مدیران ارشد آموزش و پرورش این است که به بخشنامهها ، دستورالعملها و همایشها، بسنده نکنند و در نقش مدیرانی شجاع و تحوّل گرا زمینهی نهادینه شدن درس پژوهی را در برنامه درسی مدارس فراهم نمایند .
در پایان، ذکر این نکته را ضروری می دانم که لازمهی موفقیّت در هر طرح و برنامه، تخصیص و صرف هزینهی مناسب است و این هزینه الزاماً نباید از کیسه مردم پرداخت شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آموزش درس پژوهی بسیار سهل و آسان است چون هدف اصلاح طرح درس برمبنای تحلیل نتایج آزمون هاست.
در ارتباط با هزینه هم هزینه هنگفتی نیاز نیست فقط چنانچه حق همترازی همکاران متناسب با هیئت علمی دانشگاهی محاسبه و پرداخت شود کفایت می کندبه هر حال باید توجه داشت درس پژوهی در دنیا امتحان خود را عالی پس داده و در کنار اصلاح نظام آموزشی علاج مشکلات فرایند یاددهی و یادگیری دانش آموزان است.
اولا همکاران ارجمند من و از جمله حضرتعالی انسان های شریف و پاکی هستند و مثل بعضی ها اهل تقلب و اختلاس و ..... نیستند.
اما آن نظام ارزشیابی که بتوان به این سادگی دورش زد که نظام ارزشیابی نیست.
اینجاست که ارزش نظارت و ارزشیابی آموزشی که این روزها واقعا جایش در مدارس ما خالی است آشکار می گردد.
درس پژوهی یک فرایند پویا ،مستمر و جاری قالب تدریس کلاسی است و چون با اجرای تیمی توآم است قابل قیاس با گزارش نویسی و مستندسازی کاذب نیست .
نمی شود قبل از اجرای یک طرح آن را به خاطر قصور احتمالی که شاید از پرسنل سربزند مسکوت گذاشت.
هر طرحی در آغاز با مشکلاتی همراه است که در مراحل بعدی با اعمال نظام های نظارتی کارآمد قابل حل است.
این طرح در دنیا جواب داده چرا همکاران ما از منافع آن محروم باشند؟
ولی معتقدم که 99% مدیران آموزش
و پرورش از سطح مدارس تا وزارتخانه
دقیقا طبق الگوی "x" نظریه "داگلاس
مک گرگور" و یا حتی پار را فراتر نهاده
به شکل "x" به توان 2 عمل می کنند!
نمونه بارز آن هم دسته گلی به نام
ارزشیابی جدید 120 امتیازی و... است!
به هر حال این نگرش را خود ما باید تغییر دهیم باید ثابت کنیم افرادی مسئولیت پذیر و اهل کار هستیم نیاز به نظارت نداریم و علاقه مند بکارگیری متدهای علمی در رفع مشکلات یادگیری دانش آموزان هستیم .
هرچه ما روش های پژوهش در عمل را بیشتر بکار ببریم به آن مدیران طرف دار نظریه X کمتر مجال و میدان میدهیم و چه بسا نگرش آن ها نیز تغییر کند.
مشکلات را قبول دارم اما با بیان این مطلب که انگیزه نیست مشکلی حل نخواهد شد.
معلم میرزا بنویس نیست.
همکار عزیز آنقدر ما معلمان را مشغول کردند و دورمان حصار کشیدند که از پیشرفت های دنیا بی خبریم.
دوست عزیز قدمت درس پژوهی دست کم به 30 سال پیش باز می گردد زمانی که ایالات متحده با تحلیل نتایج آزمون های بین المللی تیمز و پرلز متوجه شد علی زغم هزینه های سنگین در عرصه آ.پ جهان پیش تاز نیست و رتبه نخست از آن ژاپن است یک برنامه مشخص با نظام و محتوای مشخص در دوکشور اجرا و ارزشیابی شد بازهم ژاپن موفق بود تحقیقات کیفی عمیق انجام شد متوجه شدند تفاوت در فرهنگ دو کشور است در ژاپن درس پژوهی بود که در آمریکا نبود درس پژوهی آزمون و خطا نیست 30 سال تجربه موفق کشورهای بزرگ است امیدوارم کم کم همکاران ما با این فرآیند ارزشمند آشنا شوند
ببینید حتی در صورت مفید بودن درس پژوهی آیا سیستم آموزشی ما به حدی رسیده که به این کارها توش پرداخته بشه؟وضعیت سیستم آموزشی ما مثل خونه ایه که دیوار نداره بعد به فکر رنگ دیوارش باشیم، بستر اجرای درست این کارها فراهم نیست. ما نباید بریم دنبال تقلید کورکورانه. یکی از آفت های آموزش و پرورش ما همینه، ما هر چقدر اومدیم این طرح های مثلا نوین رو وارد آموزش و پرورش کردیم وضعیت بدتر شده، چرا که بستر و سیستم آموزشی ما غلط و قدیمیه. مثل این که روی یه کامپیوتر با ویندوز 98 بخوایم نرم افزار روز نصب کنیم، خوب بدتر میشه دیگه.
بزرگوار اولا هدف اصلی درس پژوهی رفع مشکلات یادگیری است نه مستندسازی اگر از روش های ثبت مشاهدات استفاده می شود جهت بررسی تغییر رفتار دانش آموز است. ثانیاً شما به من بفرمایید امتحان می گیرید که چه بشود؟ اعلام نتیجه شود ؟ خوب بعدش چه؟ دوباره همین روند؟ خیر معلم آزمون می گیرد تا ببیند چند درصد از اهداف محقق شده و در چه محورهایی از مباحث یادگیری حاصل نشده بنابراین روی همان محورها درس پژوهی می کند جهت رفع مشکلات یادگیری این خیلی مؤثرتر از کلاس تقویتی است کلاس تقویتی مانند این است که یک بیمار پیش دندانپزشک برود و دندان پزشک بگوید چون معلوم نیست کدام دندانت خراب است پس من همه را پر می کنم کلی هزینه هم از شما می گیرم . آیا این روش معقولی است؟
اگر دقت کرده باشید من یک حالت حداقلی را در نظر گرفتم که همکار مثلاً 22 ساعت کلاس برود و 2ساعت به عنوان درس پژوه آزاد باشد پس اضافه کاری نیست. ویک حالت آرمانی که نیمه دوم هفته بعنوان هیئت علمی بکار گرفته می شود(و دریافتی مناسب داشته باشد).
اما تا از حد اقل شروع نکنیم به حالت آرمانی نخواهیم رسید. شما شک نکنید درس پژوهی آنقدر مؤثر بوده که ایالات متحده را به جستجو و تحقیق در ژاپن کشانده است و همانگونه که گفتم قدمت بیش از 30 ساله دارد .
اما اجرای این طرح لوازمی هم دارد که حضرتعالی اشاره کردید مثل تراکم کلاسی مناسب و در نظر گرفتن زمان مناسب در برنامه همکار و آموزش همکاران که البته آموزش همکاران بسیار کار سهل و آسانی است. در پایان متذکر می شوم درس پژوهی تقلید کورکورانه نیست زیرا بر اساس روش علمی است که اختصاص به یک نقطه از دنیا ندارد و درس پژوهش نوعی پژوهش در عمل است که در تمام دنیا اجرا می شود و جواب داده است فقط همانطور که فرمودید در ایران اجرا نمی شود
دوم هم اگر قرار به اجراست، ابتدا باید دهه ها طرح و بخش نامه ی مسخره و بی فایده ی موجود لغو بشه و کنار گذاشته بشه. من فکر می کنم لغو اون ها حیاتی تر باشه.
جناب ریگی : اولا بنده استاد نیستم یک معلمم با بیست و پنج سال سابقه، که همین کاستی هایی که فرمودید را تجربه نموده ام صد البته که عواملی از بیرون موجب یأس و دلمردگی همکاران شده اما اگر دقت کرده باشید بنده بطور تلویحی در عرایضم امکان اعاده حقوق اولیه همکاران که از آن ها دریغ شده را در این طرح پیشنهادی متذکر شده ام . اما یک سوال : کدام سیستم حاضر است به پرسنل خسته و دلمرده که بهترین پیشنهادات را پس می زند حقوق هیئت علمی پرداخت کند؟ فراموش نکنید یک جریان از بالا مدام سعی دارد معلم را بعنوان نیروی نیمه وقتی که استحقاق دریافتی کامل را ندارد معرفی کند. اتفاقا ما باید اصرار دشته باشیم تمام وقت کار کنیم اما دریافتی مناسب داشته باشیم و در چارچوب درس پژوهی این شدنی است. بنابراین این دور تسلسل که زیر دست بالادست را به تضییع حق و بالادست زیردست را به کم کاری متهم می کنند باید شکسته شود و قدر مسلم این ما هستیم که در اولین گام باید مدیران ارشد را مجاب کنیم که نظریه X در مورد همکاران ما مصداق ندارد و زمان آن فرا رسیده که به حقوق پایمال شده خویش دست یابند.
در مقابل زحمات حضرتعالی چون قطره ای برابر دریافت.
خواهش می کنم استاد انجام وظیفه کردم.
مورد سوم در خصوص بازخورد از طرح درس ها
اتفاقا سالانه چنین کاری توسط معلمان کارشناس و علاقه مند انجام میشود.موارد به گروههای آموزشی مناطق و استان ارسال ،مطالعه و بازنگری می گردند.
مورد چهارم
وقتی طرح درس ها را مطالعه می کنیم تقریبا اگرچه از اصول صحیح بهره مند هستند ولی همکاران به صورت فشرده آن را بیان می کنند و کمتر آزمون ورودی و مستمر دارند.
و البته بهانه های فراوانی نیز اعمال می کنند از تعداد زیاد دانش آموزان و حجم زیاد مواد درسی و...
لذا توصیه می کنم نگارنده با دقت بیشتری به نوشتار بپردازند.
و از دادن شعارهای تکراری نظیر سربازان خط مقدم و...خودداری کنند
سپاس