عبدالجلیل کریم پور *
وقتي نگاهي گذرا به فرآيند آموزش و پرورش مياندازيم، بيشك به دنبال آن هستيم تا در گردونه اين نهاد پر طمطراق جايگاهي براي رشد پژوهش وخلاقيت بيابيم، آنچه در سايههاي اين نهاد متاسفانه كم رنگ جلوهگر شده است. طبعا انتظار هر كس از اين سيستم خلاقيت و رشد مفاهيم آموزشي است. همه واقف بر اين قضيه هستيم كه توجه به پژوهش و خلاقيتهاي پژهشي عاملي براي رشد كيفي در اين نهاد است كه اگر به آن توجه شود به تعالي بخشي در زمينههاي متعدد كمك شاياني ميكند.
سوالي كه هميشه ذهن را به خود مشغول كرده اين است كه چرا اين دو عامل مهم در اين نهاد اينگونه به انزوا كشيده شدهاند؟ چرا نبايد در مدارسمان كه معاونتهاي مهمي آن را احاطه كرده است، جايي براي معاونت جدي و پراهميت پژوهشي وجود داشته باشد؟
وقتي نگاهي به اين بحث جدي در اين نهاد مياندازيم، ميبينيم كه متاسفانه دانشآموز ما با اصول اوليه اين كار آشنايي ندارد يعني اصلا از او خواسته نميشود. پژوهشسراهاي ما هم فقط عنواني اين چنيني دارند. دانشآموز مطالب را طوطيوار فقط از حفظ ميكند! محتواي كتابها مبتني بر انجام فعاليتهاي پژوهشي نيست. واقعا ما از آموزش چه ميخواهيم؟ چرا در اين زمينه دچار كمكاري شدهايم؟ چرا دانشآموز ما در دروس علوم انساني كه نياز به تفكر و انديشهورزي دارد خيلي از اوقات درجا ميزند؟
شايد چون بيشتر از او خواسته نميشود. در زمينه بازار كار نيز رشتههاي علوم انساني از اهميت خوبي برخوردار نيستند كه دانشآموز معدل بالاي ما به سمت آن رهنمون شود. شوربختانه دانشآموز متوسط و متوسط به پايين به سمت اين رشته ميآيند كه آنها هم ره به جايي نميبرند و نميتوانند موثر واقع شوند! نكته قابل تامل ديگر اين است كه همهچيز در اين نهاد در قالب نمره تعريف شده است. درجه اعتبار و كارآمدي معلم با نمره سنجيده ميشود. مدرك ديپلم ما هم سيستم اعتبارسنجياش براي معلم، باز هم نمره است. به ميزان درك و انديشه دانشآموز هيچ توجهي نميشود. دانشآموز مدرك ميگيرد اما انديشمندي درخور نميشود! يعني اصلا اهل انديشه نميشود. اگرچه بايد اذعان كرد كه هنوز هم در اين سيستم معلمان كارآمد و فعال و اهل نظري داريم كه دغدغههايي اين چنيني دارند اما متاسفانه زمينههاي انجام چنين كارهايي فراهم نيست و خيلي صوري به اين مساله نگريسته ميشود!
پرسشي كه در اين زمينه در ذهن همچنان باقي ميماند اين است كه آيا واقعا سيستم آموزشي ما با اين تفاسير دچار نقصان نيست؟ آيا با اين وضعيت ميتوان تئوريسين تربيت كرد، آن همزماني كه به اصطلاح تحقيق كلاسي ما رونويسي از يك كتاب خارجي يا كپي كردن از صفحات اينترنت است. بايد فكري كرد. بودجه خاصي براي پژوهش در نظر گرفت و نظارت درستي در راه اجراي درست آن داشت. دير نشده است، ماهي هر وقت از آب گرفته شود تازه است. بستگي به نوع استفاده ما از موقعيت دارد.
بايد اين اعتقاد در ما نهادينه شود كه پژوهش بدنه اصلي تفكر است و متاسفانه بايد پذيرفت كه مدارس ما با اين بدنه جدي بيگانه هستند.
٭دبير آموزش و پرورش
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.