صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«خواندن این کتاب به نظر من برای اکثر جوانانی که برای آینده و زندگی خود سردرگم و احتمالا ناامید هستند می تواند بسیار مفید باشد »

کتاب نطلبیده مراد است!

سیدکاظم موسوی جراحی

کتاب نطلبیده مراد است  آقای علی ششتمدی یکی از فعالین پر تلاش در حوزه رسانه و نویسنده سبزواری ، اخیرا با استعاره از ضرب المثل « آب نطلیبده مراد است » کتابی با عنوان « کتاب نطلبیده مراد است » را منتشر کرده اند که من هنوز فرصت خرید و خواندن آن را پیدا نکرده ام و از آنجایی که تیتر جذاب و اغوا کننده این کتاب هر کتابخوان و اهل مطالعه ای را به سوی خود می کشاند برای خرید به یکی دو کتاب فروشی محلی در کرج مراجعه کردم که کتاب هنوز به دستشان نرسیده بود از این رو خرید کتاب را موکول به بعد از تعطیلات کردم و اما درهمین روزها تصادفا با کتابی با عنوان « بِتا» به قلم سرکار خانم دکتر هاله حامدی فر آشنا شدم که به مناسبت ویژه ای به قول سعدی رسید از دست محبوبی به دستم!

در نگاه اول به عنوان کتاب و طرح روی جلد آن؛ فکر کردم کتابی تخصصی درحوزه داروسازی و یا علوم مشابه در رشته زیست و پزشکی می باشد اما با خواندن مقدمه و ادامه فصول کتاب جذب کتاب شدم و متوجه شدم که واقعا گاهی به قول آقای ششتمدی کتاب نطلبیده هم مثل آب نطلبیده مراد می شود! چرا که موضوع کتاب شرح زندگیِ نویسنده موفقی است که در حال حاضر در راس یکی از شرکت های معتبر دانش بنیان در حوزه تولید دارو و واکسن می باشد و مطالعه این کتاب به ویژه برای نسل جوانِ آرمان خواهِ امروز ایران که بسیاری از درها را به روی خود بسته میبیند و در فکر مهاجرت است می تواند الگوی موفقی در پیدا کردن خود و جایگاه خود را ارائه کند و لزوما همه آمال و آرزوهای خود را در مهاجرت به آن طرف آب ها نبیند!

کتاب از نثری بسیار روان و به دور از اصطلاحات پیچیدهِ چند پهلو برخوردار است از این رو نه تنها باعث کسالت و خستگی خواننده نمی شود بلکه خط به خط خواننده را به دنبال خود راه می برد .

نویسنده در مقدمه خود را این طور معرفی می کند (نقل مستقیم از کتاب) :

« اینکه من کیستم؛ پرسش دشواری ست! چون در این کالبد ، سه چهار تا آدم متفاوت به شکلی نه چندان مسالمت آمیز گاهی در چالش و چه بسا ستیز و گاه همراه و همدل با هم زندگی می کنند؛ دختری ده دوازده ساله عاشق کارتون های دیزنی و صاحب یک کلکسیون بزرگ پاک کن که هنوز هم به افزودن بر آنها دلخوش است؛ گاه یک زن حدودا سی ساله و پر احساس که دلش زیر لایه های نازکی از پوستش می تپد؛ گاهی شعری ، ترنمی ، آوای غم بار یا نوای سازی تا صحنه فیلمی و حتی عکسی دلش را می لرزاند؛ زنی که از جاری شدن اشکهایش اِبایی ندارد و تندر قهقه اش را مهارنمی کند اما در این کشاکش مدیری جدی و سخت گیرهم آن وسط هاست که باید حواسش خیلی جمع باشد و در هر لحظه تصمیمات سختی بگیرد؛ فقط به این دلیل که مسئولیت فوق سنگینی به عهده دارد. چهره ای که با دل خونین باید لب خندان آورَد و خروشش را در دل چاه فریاد کند. چهره ای گاه ترسناک و گاه حمایت گر. پس فارغ از اینکه که هستم داستانم را می گویم.... »

کتاب نطلبیده مراد است

نویسنده سپس به قول خوددش داستان زندگی خود را از کودکی شروع می کند و درباره تحصیل و خانواده و پدر و مادرش و نحوه رفتار آنها تا قبولی در کنکور و عدم علاقه اولیه به رشته ای که قبول شده (داروسازی) و دلبستگی شدید بعدی به همین رشته را به نحو جذابی شرح می دهد و در ادامه از نحوه آشنایی شاعرانه با همکلاسی اش و ازدواج با او خواننده را با خود پا به پا می برد.

او در این باره می نویسد :

« هنوز یک سالی از شروع کار در آزمایشگاه شیمی آلی نگذشته که عاشق می شوم. عشق سال هایِ عشق ممنوع و بی ارتباطی! شاید خودش یک کتاب شود.اما زیر نگاه تند انجمن اسلامی و حراست  ، باز هم جوان ها عاشق می شدند بدون موبایل و ای میل . روزگار عاشقی ما گذشت ؛ با نامه هایی روی کاغذ و قرارهای مخفی آن سوی نرده های سبز دانشگاه... »

نویسنده همچنین از نحوه انتخاب او برای بورس تحصیلی در کوبا و خاطرات جالب مدت اقامت در این کشور با نظامی متفاوت و حتی هوایی متفاوت (به شدت گرمسیری ومرطوب) خاطرات شنیدنی دارد و اینکه چگونه در یک کشور کمونیستی فقر به طور مساوی تقسیم شده ( 1 ) اوضاع اجتماعی کوبا را چنین به تصویر می کشد.... »

یکی از استادان ما جزو ده نفرشیمیستِ پروتئینِ اول دنیا بود. روزی یکی از بچه ها را برای خرید ماهی برده بود. وقتی ماهی دودی خریده بودند استاد گفته بود : ممکنه من یک تکه بچشم؟ چون 5 سال است که به این ماهی لب نزده ام!...اینها مردمی بودند که بیوتکنولوژی را بومی کرده بودند و در کنار سیگار برگ و گردشگری ممر درآمد کشور فقیرشان شده بود. این مردم به من قناعت ، محبت و شاد زیستن را یاد دادند و اینکه کارهای بزرگ در جاهایی که فکرش را نمی کنی شد نیست. اینکه یکی از بهترین ساحلهای دنیا را داشتند اما حتی اگر پولش را داشتند حق نداشتند در هتل های لوکس آن سواحل اقامت کنند؛ اینکه متوسط حقوق بهترین کارشناسان ماهی 12دلار بود در حالی که یک بطری یک و نیم لیتری روغن 1.5 دلار بود؛ اینکه فوق لیسانس از بهترین دانشگاه های اروپا داشته باشی و مدیر بخش؛ اما در خانه ات یخچال نداشته باشی و از کلمن چوب پنبه ای استفاده کنی . همه و همه درس هایی بود که من هر روز و هر لحظه یاد می گرفتم.....کوبا طبیعت بسیار زیبایی داشت و البته هوایی گرم و شرجی که اصلا با من سازگار نبود. وقتی در روزهای گرمِ هاوانا با حجاب اسلامی در خیابانها راه می رفتیم گه گاه کسی می آمد و به طعنه می گفت : سردته ؟! ... »

شرح برگشت به ایران و همکاری با متخصصین و استادان فرهیخته دیگر و شروع به کار در یک شرکت مهم و دانش بنیان داروسازی و ارتقاء رتبه علمی وآزمایشگاهی این شرکت و قرار گرفتن در راس این شرکت مهم و... همه خواندنی و جذاب است لذا خواندن این کتاب به نظر من برای اکثر جوانانی که برای آینده و زندگی خود سردرگم و احتمالا ناامید هستند می تواند بسیار مفید باشد.

( 1 ) تاکید از اینجانب است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کتاب نطلبیده مراد است

پنج شنبه, 16 فروردين 1403 14:33 خوانده شده: 446 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/01/18 - 07:29
https://t.me/bonyadeferdowsitous
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1403/01/18 - 07:29
http://bonyadferdowsitous.ir/

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور