آیا بیان یک سخن و آن هم سخنی مخالف توسط یک فرد در برابر نظر اکثریت مقابل، به معنای آزادی بیان هست؟
آیا درج مطالب و مقالات و نقدها در سایتی مانند صدای معلم به معنای وجود آزادی و آزادی بیان هست؟
آیا با وجود بیان منطقی یک سخن منتقدانه و بی توجهی به آن می توان از وجود آزادی بیان دم زد؟
همیشه انسان و سعادت او یکی از موضوعات مورد بحث متفکران بوده است که انسان چیست و برای چه زندگی می کند و چگونه می تواند یک زندگی سعادتمند داشته باشد. در این بین برای خوشبختی بشر ساختاری از قوانین و روابط بین انسان ها در یک جامعه تهیه نموده اند تا شاید انسان ها بتوانند در کنار یکدیگر به راحتی و با زیبایی زندگی کنند.
در قرون اخیر و با ورود متفکران اعصار جدید و با خودآگاهی بیشتر انسان از خویش، گستره مفاهیم مرتبط با خوشبختی انسان اوج گرفته و همچنین بیشتر مورد بررسی قرار گرفت که یکی از این مسائل، عدالت و دیگری آزادی بود. بحث عدالت از زمان متفکران عصر یونان بوده است اما بحث آزادی بیشتر مرتبط به قرون اخیر می باشد؛ هر چند باید گفت هم عدالت و هم آزادی هر دو با توجه به مفاهیم و تبیین ها و بررسی های اخیر، مفاهیمی جدید و مربوط به عصر مدرن می باشد.
جهان مدرن (مدرنیته) بدون مفهوم آزادی و آزادی بیان معنای خود را از دست می دهد و جهانی را که بدون آن باشد؛ نمی توان جهان مدرن دانست. این دنیای جدید بر مبنای خردمندی و ارزش آن بنا نهاده شده است و ادعای علمی و فکری این موضوع را دارد. یکی از مبانی این خردمندی، پی بردن به اهمیت آزادی و آزادی بیان می باشد.
آزادی، کلمه ای نسبی و بازیگر صحنه های مختلف در دنیای امروزی است ؛ مفهومی مدرن مانند بسیاری از مفاهیم دنیای جدید انسان ها پس از دوره رنسانس و به خصوص دو قرن اخیر می باشد. مفهوم نسبیت آن به این معنا نیست که تعریف دقیق و مورد قبول همگانی ندارد بلکه به این معنا هست که انسان ها از آن در زمان ها و مکان های مختلف به صورت های مختلف برداشت و استفاده کرده اند و بر آن لباس های متفاوت پوشانده اند و از این نظر آن را به نسبت مکان و زمان خود شکلی دیگر داده اند. به زبان ساده تر، حکومت های بسیاری (حتی از نوع دیکتاتوری) منکر نبود آزادی در خود نبوده اند و تقریبا همه حکومت ها به هر شکل آزادی را زیبا ، مقدس و واجب شمرده اند اما هر کدام، آن را به مفهوم اصیل آن به اجرا نگذاشته اند؛ بلکه برای آن محدودیت هایی قائل شده و آن را مسخ نموده اند.
اما آنچه مورد توجه ما هست و مفهوم غالب و مهم آزادی در یک اجتماع می باشد؛ مفهوم آزادی بیان هست. در رابطه با آزادی تعاریفی نموده اند اما تعریف پذیرفته شده و منطقی همگانی آن، این هست که «هر کاری که بخواهی آزاد هستی که انجام دهی اما این آزادی تو نباید منجر به رنج و آسیب دیگران از هر لحاظ گردد» و این تعریف و قانون پذیرفته شده آن، منطقی نیز به نظر می آید و اگر این قانون نباشد؛ ما به هرج و مرج یا از هم گسیختگی و انواع دیکتاتوری اجتماعی دچار می شویم.
اگر از این لحاظ بخواهیم به جامعه کنونی ایران نظری بیندازیم؛ حتی در یک مشاهده کوچک می توان گفت از این نظر، آزادی به طور مطلق وجود ندارد؛ چون خود سیستم حکومتی و تمام قسمت های آن، حتی مدارس و مبلغان مذهبی و ...به اجبار نیات و فرامین خود را بر تمامی مردم غالب می کنند. پس با توجه به تعریف اولیه آزادی و مورد قبول جامع افکار، آزادی در ایران وجود ندارد. با توجه به این تعریف، حتی اگر والدین نیز فرزند خود را به هر طریق محدود و مجبور کنند خلاف آیین آزادی حرکت کرده اند.
به هر حال در صورت نبود آزادی به آن معنای کلی و پذیرفته شده جهانی، می توان گفت پرداختن به موضوع آزادی بیان در ایران نیز منتفی می شود؛ چرا که اگر تعریف اولیه را نتوان یافت چگونه می توان انتظار دیدن یک شکل دیگر یا جزئی از آزادی را دید. وقتی یک اقلیت یا اکثریت بر کل جامعه غالب شوند؛ آزادی رخت بر بسته و به تاریکی فرو می رود؛ چه برسد به وجود نمودهای دیگر آزادی مانند آزادی بیان.
با این وجود فرض بر این می گیریم که حداقل در برخی موارد در ایران، آزادی وجود دارد یا به عبارتی آزادی در معنای کلی تعریف شده را به همه موارد جامعه سرایت نمی دهیم بلکه آزادی را به طور مثال در اقتصاد، آموزش و ... شاید بتوان دید و البته در این قبیل موارد هم ممکن است باز هم جزئی تر شد تا شاید بتوان مفهوم آزادی را بتوان دید ( این فرض بر وجود آزادی، به ناچار برای ورود به بحث آزادی بیان می باشد و گرنه اگر مفهوم کلی آزادی وجود نداشته باشد توان ورود به وادی آزادی بیان منتفی می شود)
با همه این احوالات و توجیه ها برای یافتن آزادی، می خواهیم قدری پیرامون آزادی بیان، در ایران کلامی گوییم. آزادی بیان در تعریف پذیرفته شده آن در جهان چنین آمده است که «هر کس می تواند حرف خود را که هر چه باشد بگوید و نقد و اعتراض خود را بدون ترس و سانسور و در امنیت بیان کند اما زمانی این آزادی بیان معنا پیدا می کند که این فرد صدایش شنیده شود و باز هم فراتر از آن اگر سخن او منطقی بود باید پذیرفته و بررسی شود و اگر منطقی و پذیرفته شد لازم هست به اجرا و واقعیت تبدیل گردد. این آزادی بیان زمانی معنا پیدا می کند که اگر در جامعه ای بزرگ، حتی یک فرد مخالف با تمام آن جامعه، سخنی متفاوت و مخالف بر زبان آورد که منطقی و قابل پذیرش و سودمند هست؛ نیاز به توجه و اجرا دارد، در غیر این صورت می توان گفت آزادی بیان در آن جامعه معنایی ندارد».
با توجه به سخن بالا پیرامون آزادی بیان یا آزادی بیان افکار، می توان نتیجه گرفت که در ایران، به ندرت و شاید هیچ وقت چنین قدرتی در اطراف قانون بالا برای آزادی بیان وجود نداشته است و شاید توقع برقراری چنین آزادی بیانی خلاف طبیعت انسانی و جامعه انسانی باشد چرا که انسان اگر به چنین مرتبه و شعوری از زیست دست یابند، دیگر نه جنگی خواهد بود و نه فقری و نه ظلمی و نه بی عدالتی.
هر وقت ما بتوانیم در کنار یکدیگر بنشینیم و بیندیشیم و سخن گوییم بدون ترس و همچنین همراه با توجه به حرف های یکدیگر و در صورت منطقی بودن حرف ها، به مرحله اجرا در آید آن موقع می توانیم ادعای وجود آزادی، آن هم آزادی بیان نمود.
با این اوصاف، آیا باز هم می توان گفت در جامعه ایران آزادی و آزادی بیان معنا دارد؟
بن مایه مطالب بیان شده از کتاب آزادی و آزاد فکری نوشته مجتبی مینوی می باشد. مطالب بسیاری در کتاب های بسیار زیادی، حتی در زبان فارسی پیرامون آزادی و آزادی بیان پرداخته شده است. اما یکی از کتاب های شاخص در این زمینه، کتاب آزادی و آزاد فکری از یکی از بزرگمردان ایران زمین، مجتبی مینوی می باشد. این کتاب که یک مجموعه مقالات هست؛ در برگیرنده 7 مقاله مهم از مجتبی مینوی می باشد که تعدادی از آنها مقاله های ترجمه شده از متفکران بزرگ هست و تعدادی از آنها، نوشته خود آقای مینوی می باشد. این مقالات بیشتر در زمانه کودتای 28 مرداد و پس از آن تهیه و نوشته شده اند. هر چه هست این کتاب با توجه به قلم نگارنده آن و مجموعه مقالات شاخص آن که با توجه به دقت و دانش و دغدغه نگارنده آن، بسیار مورد توجه می باشد که لازم می نماید هر ایرانی آن را مطالعه کند چرا که می توان گفت چکیده مفاهیم بیان شده مرتبط با آزادی را به زبانی همه فهم و رسا بیان کرده است.
منبع : آزادی و آزاد فکری ، هفت مقاله به قلم مجتبی مینوی منقول از شماره های مجله یغماطهران: ۱۳۳۸
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با وجود کرونای کشنده ، مدارس باز ...
و همه ما به نظرش احترام می ذاریم...