گروه رسانه- نرگس کارگری/
نوشته : وین دایر
ترجمه: محمدرضا آل یاسین
فصل 1: جلوگیری از اعمال نفوذ و سوء استفاده
فصل 2: از موقع قدرت عمل کنید
فصل 3: رهایی از قید و بند گذشته
فصل 4: گریز از دام مقایسه
فصل 5: اثر بخشی پنهانی و عدم نیاز به جلب تایید و درک دیگران
فصل 6: به مردم بیاموزید آن طور که مایلید با شما رفتار کنند
فصل 7: اهمیت تعادل در کار و زندگی
فصل 8: قضاوت را از واقعیت تمیز دهید
فصل 9: خلاقه زیستن در هر زمان و در هر کجا
فصل 10: قدرت یا ضعف
یک عده از افراد مایلند خودکفا و مستقل باشند و مسئولیت زندگی خویش را به طور کامل به عهده بگیرند.کسانی که می خواهند خودشان تصمیم بگیرند ، به نتایج خود برسند و انگیزش و نظام خود را تجربه کنند.
البته باید گفت که اگر قصد دارید برای تفکر و عمل به شیوه های معین در برابر فشارهای اجتماعی تاب آورید، باید جسور بوده و به نیروهای باطنی خود اعتماد کنید. این را هم باید یادآوری کنم که اگر کنترل می شوید، باید بدانید که این طرز رفتار شما برای منابع کنترل کننده شما خوشایند نیست.
برای اینکه رفتار و احساسات تان برانگیخته از خودتان باشد و برای کسب رضایت به دیگران متکی نباشید ، باید به جهان و آنچه در آن وجود دارد بگویید:" من برای عقاید و ارزش ها و رفتارهایم به دیگران متکی نیستم. می خواهم به سویی بروم که خودم می خواهم ، آنچه را که دوست دارم انجام دهم و همان چیزی بشوم که می خواهم بشوم و در مقابل هر کسی که بخواهد مرا متوقف کند، ایستادگی خواهم کرد."
کتاب حاضر برای کسانی که تحت کنترل یک منبع خارج از خودشان هستند مناسب نیست.
کسانی که نمی خواهند آزادی عمل داشته باشند و برای این عمل با هیچ چیز معامله نمی کنند و هرگز مایل نیستند از لحاظ عاطفی به دیگران وابسته نباشند احتمالا قابل هضم نیست.
افرادی که در صددند با اتکاء به استعدادهای بالقوه و منابع درونی شان رشد کنند و رفتارشان حاصل انتخاب آگاهانه خودشان و مبتنی بر ارزش هایشان باشد همواره در فکر یافتن راهکار و رهایی از محرومیت ها و بحران های زندگی خویشند.
این نکته را از یاد نبرید که جهان مملو از افرادی است که مایلند شما را بر حسب میل و سلیقه خود هدایت کنند.بنابراین اگر زندگی تان معطوف به ارزش هایی است که به دقت به آن اندیشیده اید باید در مقابل کسانی که قصد دارند شما را تحت سیطره و کنترل خود درآورده رو در رو بایستید و در این زمینه محکم و نفوذ ناپذیر باشید.
به طور کلی انسان در هر وضعیتی در انتخاب عمل آزاد است.زمام امور زندگی خویش را به عقل و درایت خود بسپارند تا فرمان هدایت زندگی تان را به دست بگیرید و از کوره راه ها به سر منزل مقصود برسید.
در این کتاب کوشیده شده است تا به دام های متعددی که ممکن است برای سوء استفاده از شما فرا راهتان قرار گیرد تا با پیروی از تدابیر برشمرده در این کتاب جهت گیری تازه ای در زندگی حرفه ای و شخصی خود وضع کرده است. بدین ترتیب خودتان مالک شخصیت خویش بوده و مستقل از هنجارهای تجویز شده از سوی دیگران رفتار می کنید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اگر همه با هم یک حرف را بزنند مسلما وضعیت این نمی شود.نه اینکه همه با هم فقط حرف بزنند.
برای این اعتراضات شغل بنده را از من گرفته اند. تاکنون هم از کاری فروگذار نکرده اند. پس شرایط را کاملا درک می کنم. خانواده ها واقعا تحت فشارند.اما زیر بار ظلم نباید رفت.
بله به گفته ی زنده یاد دکتر وین والتر دایر، سررشته ی زندگی هر کس در دست خودِ اوست.
به فرموده ی مولانا:
« ای نسخه ی اسرار الهی که تویی
وی آینه ی جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی »
ولی در جریان رود جاری زندگی، بعضی از انسان ها در جایگاهی قرار می گیرند که سررشته ی زندگی دیگران را نیز در دست می گیرند که فرصتی است برای خدمت و خیانت. متأسفانه افرادی که در این جایگاه ها قرار می گیرند، اغلب خائن اند تا خادم! بهتر است قرار گرفتن در چنین جایگاهی را یک موهبت الهی و یک فرصت مغتنم برای خدمت به خلق خدا دانست و لا غیر.
جسارتاً در فصل 2 کتاب مورد نظر « موضع قدرت صحیح است » نه « موقع قدرت »
پیروز و سربلند باشید.
سپاسگزارم که هم به اصل موضوع و هم به اشتباه تایپی اشاره کردید.
نظر بنده این است که یک جایی باید توسعه خیانت تمام شود. نسل جدید را به جنایت عادت ندهیم.مردم دچار تردید شده اند.دیگر لو دادن افراد فاسد هم پیش چشم مردم بی اهمیت شده است.می بینند و رد می شوند.
متاسفانه این دردی ست که زبانمان مو درآورد از بس گوشزد کردیم. یک تنه هم توان بهبود آن را نداریم.در آینده ای نه چندان دور باید شاید اتفاقات بدتری باشیم.اگر نخواهیم واقعیت ها را ببینیم.