کلیپ زیر وضعیت ساحل متل قو مازندران را در نوروز 1403 نشان می دهد که در کانال « کمپین مبارزه با بی شعوری » منتشر شده است .
مردم در کنار انبوهی از زباله ها چادر زده اند .
یکی مشغول باد زدن کباب و آماده کردن آن است .
دیگری مشغول موتورسواری .
آن دیگری هم مشغول کایت سواری بر فراز دریاچه .
از این گونه صحنه ها تاکنون به کرات دیده و یا شنیده ایم اما به نظر می رسد تغییر محسوسی در رفتارهای جامعه حاصل نشده است .
اما کم تر کسی می پرسد چرا ؟
نظیر چنین صحنه هایی را در کدام کشور می توان یافت ؟
چگونه می توان پذیرفت و یا هضم کرد :
جماعتی انبوه در کنار انبوهی از آشغال ها و در کنار هم شادی می کنند و از کنار این آلودگی با « بی تفاوتی » می گذرند ؟
آیا واقعا نام این صحنه ها « شادی کردن » است ؟
بدون تردید اولی زباله ای را پرت کرده و دیگران هم آن را تکمیل کرده اند .
آیا هم نشینی در کنار انواع زباله که احتمالا با بوی نامطبوع هم قرین است ، خاطر این مردم را مکدر نمی سازد و آنان را معذب نمی کند ؟
( ساحل گیسوم - آبان 1402 - تصویری از پوشک بچه که در ساحل رها شده است . معلوم نیست آن « مادر مسئولیت پذیر » قرار است کدامین فرزند فرهیخته و وظیفه شناس را تحویل جامعه دهد ؟ )
فقط این را می دانم کسی که درونش با « پلشتی » و « پلیدی » همساز نشده و روحش عاشق « طبیعت » باشد ؛ قطعا این گونه صحنه ها چون سوهانی روح او را خواهد آزرد . و از آن دوری خواهد جست .
کسی هم بابت تخریب و یا آسیب زدن به طبیعت ، آثار تاریخی و میراث فرهنگی جریمه و بازخواست نمی شود .
در نوروز 94 در « صدای معلم » در خبری چنین آمده بود : ( این جا )
« سیزده به در به اسم، به عنوان "روز طبیعت" و انس گرفتن با محیط زیست سیزده شناخته شده اما در عمل آنچه در این روز رخ می دهد دست کمی از اعلان جنگ به طبیعت ندارد.
آمارها ، غیر رسمی و جسته گریختهاند اما مسئولان ایران در سالهای قبل برآورد کردند که میزان آلودگی محیط زیست در روز سیزده به در ده برابر روزهای معمولی است.
این برآورد در شرایطی ارائه شد که مقامات شهرداری تهران گفتند در روز سیزده بهدر، تنها در مناطق حفاظت شده پایتخت، ۶ تن زباله در دامان طبیعت رها میشود. این رقم در کل استان تهران به ۱۰ هزار و ۳۰۰ تن زباله می رسد.
اوضاع در دیگر نقاط ایران بهتر نیست. چهار سال پیش مدیر کل محیط زیست استان لرستان از کارشناسان نقل کرد که ایرانیان در روز سیزده بهدر، طبیعت خود را معادل "۵۸ سال" در ژاپن تخریب می کنند.
هر چند این برآوردها شاید دقیق نباشند ، اما نگاهی به روایت های ایرانیان از سفرهای نوروزی و روز سیزده بهدر، گزارش های مطبوعات ایران در سالهای گذشته و مطالب شبکه های اجتماعی همراه با عکس و ویدیو و داستان، نشان می دهد صحت چنین آماری چندان دور از ذهن نیست.
تولید زباله بخشی از معضل آلودگی محیط زیست در روز سیزده بهدر است.
بسیاری از زباله ها، که به دور انداخته می شوند، مانند پلاستیک، تا صدها سال تجزیه نخواهند شد و دامان طبیعت را آلوده باقی می گذارند.
ایرانیان طبق عادات خود در روز سیزده بهدر، چوب ها و تنه های درختان اطراف را می برند تا آتشی بر افروزند و غذایی پخت و پز کنند. سپس نوبت به شستن ظرف ها می رسد که با مواد شوینده در رودخانه ها و نهرها شست و شو می شوند.
در این شرایط نیاز به قضای حاجت در طبیعت به آن چنان معضلی بدل شده که مسئولان بهداشتی ایران هشدار داده اند کسی از آب چشمه ها و برکه ها ننوشد چرا که آلودگی آبهای آنها به مدفوع و ادرار می تواند احتمال ابتلا به هپاتیت آ را افزایش دهد.
کارشناسان می گویند تعداد زیادی از راننده های خودروها، روز سیزده به در روغن موتور خود را در طبیعت رها می کنند. این کار باعث رسوخ روغن موتور به داخل خاک و آلودگی حجم بزرگی از آب های زیر زمینی می شود. محصولات کشاورزی آلوده حاصل از این اقدام، می تواند زیان های جبران ناپذیری برای سلامت مردم به دنبال داشته باشد.
شکل دیگر آلودگی طبیعت در سیزده بهدر آلودگی هواست که به خاطر حجم سنگین راه بندان، این معضل را از شهرها به مناطق برون شهری می برد. از سوی دیگر فکر و ذکر و دغدغه ی معلمان به عنوان « قشر فرهنگ ساز جامعه » به جای پرداختن به این سندرم های فرهنگی و عادات غلط نهادینه شده این شده که چرا به فرض « مراکز اسکان فرهنگیان » آن گونه که باید و شاید است به معلمان خدمات ارائه نمی کنند و شان آنان به خوبی رعایت نمی شود .
سیزده به در فصل جفت گیری پرندگان است. شکار گونه های جانوری در این روز ابعاد گسترده ای به خود می گیرد.
معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست امسال از مردم خواست از حمل سلاح و تور صیادی برای شکار حیات وحش خودداری کنند.
آلودگی دریاها و رودخانه ها به خاطر انداختن انبوه سبزه های هفت سین و ماهی های قرمز نیز از جمله عادت هایی است که رفتارهای ایرانیان را در تخریب طبیعت تکمیل می کند » .
اکنون و در انتهای نوروز 1403 ؛ آیا وضعیت بهتر شده است ؟
خدیجه گلین مقدم در کانال خود چنین می نویسد :
« شعاع پرتوافکنی نوروز باستانی و برگزاری جشن نوروز در ۱۲ کشور جهان
ایران زادگاه نوروز است. با ظهور انقلاب اسلامی اگر چه برخی تلاش فراوان کردند تا نوروز را از ذهن و دل مردم ایران پاک کنند. اما نتوانستند. چرا که نوروز ریشه در فرهنگ و تمدن غنی ایرانیان دارد. گسترش سفرها در آغاز بهار، حضور پرشور مردم در پاسارگاد در لحظه تحویل سال، حافظیه، توس و دیگر نقاط فرهنگی و هویتی اصیل ایرانی، بیانگر این حقیقت است که هیچ فرهنگ غیر ایرانی تاب مقاومت در برابر فرهنگ و تمدن غنی و دیرینه ایرانیان را ندارد. اگر چه ممکن است چندصباحی با فشار و زور بتواند خود را تحمیل کنند، اما در نهایت یا باید بپذیرند یا ببازند. برخی در این سالها تلاش کردند تا مردم را در لحظه تحویل سال نو به سمت گورستانها سوق دهند. اما موفق نشدند. همچنین تلاش وافری در حذف سفره هفت سین کردند که بیثمر بود. پهن کردن سفره هفتسین و شادباش سران کشورهای مختلف به مناسبت جشن سال نو بیانگر نفوذ جشن نوروز تا دوردستهاست » .
من هم می پذیرم که جمهوری اسلامی اهتمام قابل دفاعی و یا مشاهده ای برای حفظ و پاسداشت سنت های اصیل باستانی ایران ندارد اما پرسشی که مطرح می شود آن است که آیا این سنت ها همچنان آن روح و فلسفه خود را حفظ کرده اند ؟
برون داد چهارشنبه سوری در حال حاضر چیست ؟
آیا مهم ترین پیام جشن نوروز که سنت نیک دید و بازدید و تحکیم دوستی ها است همچنان حفظ شده است ؟
تا صحبت از تعطیلات نوروز می شود نخستین چیزی که ناخودآگاه به ذهن متبادر می شود ؛ جدال خونین در جاده ها و شکستن رکورد کشته ها و مصدومین و مجروحان است .
و البته تعطیلات طاقت فرسا و طولانی مدت مدارس که باز هم قرینه ای برای آن در این جهان پهناور یافت نمی شود .
از سوی دیگر فکر و ذکر و دغدغه ی معلمان به عنوان « قشر فرهنگ ساز جامعه » به جای پرداختن به این سندرم های فرهنگی و عادات غلط نهادینه شده این شده که چرا به فرض « مراکز اسکان فرهنگیان » آن گونه که باید و شاید است به معلمان خدمات ارائه نمی کنند و شان آنان به خوبی رعایت نمی شود .
و در انتهای نوروز که بهتر است روز تخریب طبیعت و اعلان جنگ به آن نام گذاری شود .
آیا این سنت ها توسط خود ما ایرانی ها لوث نشده اند ؟
از مناسبت ها فقط « نامی » مانده اما از روح و محتوای خود تهی گشته اند .
کمی مکث .
کمی تامل و اندیشه .
نظرات بینندگان
بسیار عالی والبته هشدار دهنده.تا زمانی که مردم ایران بین زندگی شخصی ومحیط زیست عمومی ارتباط منطقی بوجود نیاورند در هر مراسم اعم از دینی یاملی وتاریخی آسیبهای جدی وبعضا غیر قابل جبرانی به محیط زیست وارد میکنند.در همین هفته جاری در مراسم افطاری جمعیت بزرگی که در استادیم صدهزار نفری آزادی برگزار شد عکسها وتصاویر منتشر شده از پایان مراسم وزباله های رها شده توسط مردم در محوطه چمن وصندلی های ورزشگاه واقعا آزار دهنده بود .
جناب موسوی
سپاس .
صحیح است .
جامعه ی ایران باید بداند که در « حوزه عمومی » مجاز به انجام هر کاری نیست .
پایدار باشید .
مهم نیست که وزارت کشور چه می گوید و چه می بافد .
مهم عقب نشینی حکومت در برابر جامعه مدنی است و البته باید تقویت شود .
جمهوری اسلامی باید بداند که مسائل بسیار مهم تری در کشور هست و نمی تواند « همه » را فریب دهد .
پایدار باشید .
تاخت و تازی تنها سلاح مطالبه گری نیست.
نشانه روشنفکری یا اندیشمندی نیز نیست.
این خبر در واکنش به اعلام تعطیلی بوستان ها و
پارک ها توسط صدا و سیما، بیان شده است.
لطفا درباره عملکرد خود وزارتخونه هم بنویسید. چرا فراموش کرده اید. وزیر و معاونانش عملا فعالیتی ندارند و وقت و انرژی هدر می شود.
درود
« صدای معلم » با کسی و یا مقامی تعارف و رو در بایستی نداشته و ندارد .
به آن هم پرداخته شده است .
هر چند پاهای این مقامات هم بر دوش همین معلمان استوار است .
پایدار باشید .