آنچه از نظر می گذرانید بخش پایانی میز اندیشه " آموزش و پرورش و افكار عمومي" است. بی تردید با همفکری و تبادل نظر همه فعالان و دغدغه مندان تعلیم و تربیت شاهد تصویری روشن تر از فردای نظام آموزشی کشور خواهیم بود.
نظری (پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی): در انتهای این گفتار اشاره کوتاهی به نقش و جایگاه مهم روابط عمومی ها در اثرگذاری و همراه ساختن افکار عمومی با آموزش و پرورش خواهم داشت و انشاالله وارد گفت و گوی راهبردی سروران عزیز خواهیم شد.
واقعیت این است که ما امروز در سومین مرحله رشد روابطعمومیها قرار داریم.
نسل سوم روابط عمومی ها در ادبیات مدیریتی نوین، ناظر به کارکرد اجتماعی و حوزه عمومی است. به عبارتي در روابط عمومی جدید احترام و به رسمیت شناختن افکار عمومي، نفوذ در افکار عمومی مخاطبان از طریق اقدامات ترغیبی برای تغییر نگرشها و تلاش برای همبستگی نگرشها و گرایشهای مخاطبان در زمينه برنامهها و اقدامات سازمان است.
فعالان و کنشگران روابط عمومی در آموزش و پرورش کشور قطعاً می دانند در چه جایگاه مهمی قرار دارند و امیدوارم مدیران نیز درک بالایی از این جایگاه داشته باشند. مدیران هوشمند و موفق کسانی هستند که بدون روابط عمومی حرکتی نمی کنند و تصمیمی را از پیش نمی برند.
در مفهوم جدید؛
روابط عمومی، تبلیغات، کنترل و فرماندهی نیست.
روابط عمومی ارشادكردن و هدایت گری مردم نیست.
روابط عمومی همه چیز را بیعیب و نقص نشان دادن نیست.
لذا سنگ بنای اول، شناسایی و طبقهبندی مخاطبان است، چرا كه مخاطبشناسی دقیق و درست، به مثابه نقشه راه است. با شناخت مخاطب و جامعهای که به طور مستقیم و غیرمستقیم با سازمان ما مرتبط هستند، هر دو طرف به تعاملی دوسویه و شفافیت در رفتار میرسند.
سازمانهایی که مخاطبانشان را نمیشناسند و تعریف و طبقهبندی درستی از مراجعان و مرتبطان خود ندارند، همه را دچار سردرگمی میکنند.
من در نیمه سال جاری در دانشگاه فرهنگیان فرصت خوبی پیدا کردم که مطالعه ای روی طیف مخاطبان آموزش و پرورش داشته باشم. یکی از نتایج حاصله این بود که ما، مخاطبان آموزش و پرورش را می توانیم به دو دسته تقسيم كنیم؛
مخاطبان ما یا مستقيم هستند مانند معلمان، دانشآموزان، دانشجو معلمان، مدرسان، کارکنان اداری، نهادها و دستگاههای اجرایی مربوط، و مخاطبان غیرمستقیم یا وابسته همچون پلیس، شهرداری، فعالان حوزه اوقات فراغت، دانشگاهها، انجمنها و مؤسسات علمی و آموزشی، اصناف، تشکلها و انجمنهای غیردولتی علمی، آموزشی و فرهنگی، خبرنگاران و رسانهها، گروههای غیررسمی، صاحبان نشریات و رسانههای محلی، استانی و ملی، نخبگان و دانشگاهیان حوزه علوم انسانی، پیش کسوتان فرهنگی و نمایندگان و چهرههای ذینفوذ محلی و منطقهای.
البته در اين تقسيمبندي اولياي دانشآموزان ميتوانند در هر دو دسته قرار گيرند.
روابط عمومی ها باید برای هر طیفی از این مخاطبان بسته پیشنهادی مقتضی را تدارک ببیند.
با اين طيف وسيع مخاطب، ميتوان گفت مديريت در آموزش و پرورش كار واقعاً دشواریست، اما شناسایی و طبقهبندی مخاطبان به ما كمك ميكند تا؛
كساني كه سازمان ما را میشناسند و آن را دوست دارند و از عملكردش نیز رضایت دارند، این ها را حفظ و تقویت کنیم.
در عين حال كساني كه سازمان ما را میشناسند، اما از آن رضایت ندارند اینها را جذب کنیم و در نهايت به افرادي كه سازمان ما را نه میشناسند و نه دوست دارند و نه رضایت، اطلاع رسانی كنیم.
آنچه در این نشست معروض داشتم درسی بود به حضور اساتید و خبرگان ارجمند فرهنگی و فرهنگ دوست حاضر.
امیدوارم از برآیند مباحث و گفت و گوهای امشب بتوانیم به ارتقای جایگاه آموزش و پرورش کشورمان کمکی کرده باشیم. صمیمانه تشکر می کنم.
شایان ذکر است؛ در ادامه اين نشست تخصصي، هجده نفر از حاضران دیدگاه های خود را مطرح کردند که شرح مبسوط دیدگاه ها پس از آماده سازی تقدیم خوانندگان محترم خواهد شد. اما خلاصه دیدگاه های حاضران به اختصار به سمع و نظر خوانندگان محترم می رسد:
• آموزش و پرورش سنگ بناي توسعه و پيشرفت يك كشور است، چرا كه فكر توسعه را در دل و جان جوانان ايجاد ميكند.
• آموزش و پرورش با جامعه و خانوادهها تعامل مورد انتظار را ندارد و متأسفانه نتواسته رابطه خوبي با مردم برقرار كند.
• آموزش و پرورش در دوره قبل در اختیار كساني بوده است كه متأسفانه باعث شده پيشرفتي در اين حوزه حاصل نشود و بينظمي و بيفرهنگي موجود در جامعه حاكي از اين مسأله است.
• يكي از مشكلات موجود در آموزش و پرورش بحث ارزيابي است، اين در حالي است كه جز تعداد قبولي در كنكور، شاخص مناسب ديگري براي ارزيابي مدارس دردست نيست.
• بايد مشخص شود افكار عمومي آموزش و پرورش را مديريت كند، يا آموزش و پرورش افكار عمومي جامعه يا فرهنگ را بسازد ؛ به ويژه در شرايط فعلي كه يك گسست بين مديريت و جامعه ايجاد شده است.
• علت اينكه آموزش و پرورش نتوانسته افكار عمومي را با خود همراه كند، به گسست ارزشها باز ميگردد.
• فلسفه تعريف شده در آموزش و پرورش با مطلوبهاي جامعه همخواني ندارد.
• براي ارزيابي عملكرد آموزش و پرورش بايد بر افكار عمومي، شاخصهاي تعريف شده صاحب نظران و بزرگان تعليم و تربيت جامعه و مصوبات شوراي عالي غلبه كرد.
• يكي از آفتهاي بزرگ آموزش و پرورش ايران سياسي بودن آن است و به عنوان ابزاري درخدمت سياست مداران است.
• تمركز بسيار زياد آموزش و پرورش بر قدرت يكي از مشكلات اين حوزه است، چرا كه تمركز با انديشه سازگار نيست.
• آموزش و پرورش ، غير مستقل و تابعي از حاكميت است و همين باعث شده آسيبهاي زيادي به كشور وارد شود. هرچند با توجه به شرايط حاكم بر كشور، وضعيت بهتري نسبت به حاكميت دارد.
• بايد آموزش و پرورش را رها کرده و نقد را از نهادهاي ديگر شروع كرد، چرا كه آزادي و رهاشدگي و تابع يك سيستم نبودن باعث آزادي فكر و انديشه ميشود.
• بايد 50 درصد كانالهاي تلويزيون متعلق به آموزش و پرورش باشد، در آن صورت افكار عمومي خودش با آموزش و پرورش همراه ميشود.
• گفته ميشود 10 درصد اخبار مربوط به آموزش و پرورش است، اين در حالي است كه 95 درصد اخبار منفي است و اين اخبار منفي باعث ميشود كه افكار عمومي نسبت به آموزش و پرورش ديد خوبي نداشته باشند.
• در 35 سال گذشته آموزش و پرورش همواره پيشرو بوده است و اخبار و تحليلهاي اجتماعي و فرهنگي توسط اين نهاد به خانوادهها انتقال مييافت، اما با تغيير جايگاه آموزش و پرورش و كمكاري اين نهاد، اين روند معكوس شده است، به طوري كه هر ابزار آموزشي يا تكنولوژي و فنآوري همچون تبلت كه وارد بازار ميشود، بعد از گذشت چند سال و آن هم با فشار جامعه در مدارس به كار گرفته ميشود، در حالي كه در كشورهاي ديگر اين گونه نيست و از هر ابزاري براي آموزش استفاده ميشود.
• يكي از مواردي كه بايد اصلاح شود بحث نظام شايستهسالاري در آموزش و پرورش است، موردي كه هيچگاه در آموزش و پرورش به آن بها داده نشد.
• به نظر ميرسد در آموزش و پرورش بحثهاي كارشناسي كمتر صورت ميگيرد و تمامي تصميماتي كه توسط مديران اتخاذ ميشود خيلي در جامعه اجرايي نيست كه بايد اين روند اصلاح شود.
• بحث آموزههاي آموزش و پرورش در علوم انساني، با آنچه كه در مدارس آموزش داده ميشود و آنچه در جامعه وجود دارد، تفاوت زيادي وجود دارد.
• از آنجا كه اولياي دانشآموزان ارتباط عميقي با آموزش و پرورش دارند و فعاليت اين نهاد را از نزديك رصد ميكنند، بنابراين اگر فعاليتهاي اثرگذاري در اين زمينه صورت گيرد، اولياي دانشآموزان با مدرسه همراه خواهند شد. به همين دليل اطلاعرساني در اين حوزه نقش مهم و اساسي دارد و ميتواند افكار عمومي را جذب و زمينه مشاركت آنها را فراهم كند.
• در حال حاضر سطح انتظارات مردم و جامعه از آموزش و پرورش بالا رفته است، زيرا به دليل مقايسه سطح آموزهها با ساير كشورها آگاهيمردم افزايش يافته است. به همين جهت به هر ميزان كه سطح كيفي آموزشها بيشتر شود، همراهي مردم با آموزش و پرورش نيز افزایش می یابد.
• درخصوص افكار عمومي و آموزش و پرورش، ميتوان گفت اين رسانهها هستند كه ميتوانند افكار را جهت دهي كنند. به همين دليل نقش رسانهها برای تعيين افكار عمومي مهم است.
• آموزش و پرورش قرباني ساختار شده است و به همين خاطر بايد از سياست رها شود.
• آموزش و پرورش ماهيتاً يك رسانه بزرگ است، به اين دليل كه حدود 12 ميليون دانشآموز را در سنين مختلف در اختيار دارد. اگر امروز مشكلاتي در اين حوزه ديده ميشود به نگرش موجود در استفاده از تكنولوژي روز بازميگردد، در حالي كه با توجه به مباحث مطرح شده در دنياي امروز همچون "هر شهروند يک خبرنگار"، ميتوان از ظرفيت دانشآموزان براي اين منظور استفاده كرد. بنابراين پيشنهاد اضافه كردن واحدهاي رسانهاي و مهارتهاي عملي در دوران دبيرستان و متوسطه براي دانشآموزاني كه به بلوغ فكري رسيدهاند، ميتواند راهكار مناسبي در اين خصوص باشد.
• تمركزگرايي بدون تمركززدايي مالي در آموزش و پرورش امكانپذير نيست و بايد درهاي آموزش و پرورش به سوي غيردولتي شدن باز شود.
• كاركردهاي مورد انتظار آموزش و پرورش با امكانات و منابع مالي موجود سازگاري ندارد و تا زماني كه حساسيت ملي به آموزش و پرورش ايجاد نشود و رئيسجمهوري اولين مشكل كشور را آموزش و پرورش نداند، وضع و شرايط موجود همين خواهد بود. بنابراين بايد همان حساسيتي كه در بخش سلامت در جامعه ايجاد شد، در اين بخش هم ايجاد شود.
• رسانههاي عمومي همان وظيفهاي را برعهده دارند كه مسئولان و مديران ارشد آموزش و پرورش دارند.
• متأسفانه يكي از عواملي كه باعث شده افكار عمومي نسبت به آموزش و پرورش بيتفاوت باشد رايگان بودن آن است، اين در حالي است كه آموزش و پرورش هزينه ميخواهد.
• يكي از دلايلي كه آموزش و پرورش كمتر توانسته افكار عمومي را با خود همراه كند، اين است كه نتوانسته نياز آنها را برآورده كند. به نظر ميرسد. بايد مباحث مرتبط با آموزش و پرورش براي افكار عمومي باز شود، البته نه به صورت رها و يله، چرا كه در هيچ جاي دنيا سيستم آموزش و پرورش رها نيست.
در پایان، داوران علمی نشست به جمع بندی مطالب حضار پرداختند:
ابتدا محجوب مدیر پایگاه اطلاع رسانی فرهنگیان نیوز دیدگاه های حاضران را در سه بخش دسته بندی نمود و افزود:
برخی از دوستان از نظر ساختاری به مقوله آموزش و پرورش نگاه کردند. بخشی دیگر نگاه محتوایی و برنامه محور به مسایل آموزش و پرورش داشتند و دسته ای دیگر نگاه حاکمیتی و سیاسی محور اصلی نظراتشان بود.
محجوب گفت: با توجه به وجوه فرابخشی آموزش و پرورش حل مباحث آموزش و پرورش فقط از طریق یک دستگاه امکان پذیر نیست بلکه مسوولین آموزش و پرورش زمینه های مشارکت بخش های دیگر حاکمیت و تسهیل بخش ورود مردم به عرصه آموزش وپرورش را می بایست فراهم آورند و ازجمله تجربه های موفق این مشارکت را، مشارکت مردم در ساخت وساز فضاهای آموزشی برشمرد.
پورسلیمان مدیر سایت سخن معلم نیز با تاکید بر نقش و کارکرد رسانه های غیر رسمی و مستقل گفت: آموزش و پرورش بدون رسانه ها نمی تواند وظیفه خطیر خود را به سرانجام برساند و در این مسیر رسانه های غیردولتی و مستقل بدلیل ارتباط مستقیم با بدنه جامعه بیشترین تاثیر را می توانند در جلب توجه افکار عمومی به آموزش و پرورش داشته باشند. امیدوارم آموزش و پرورش در این مسیر توجه بیشتری به رسانه های آزاد، مستقل و غیر دولتی نماید.
همچنین الحسینی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفت:
ما نیاز داریم تا رابطه آموزش و پرورش را با ذی نفعان مورد مطالعه قرار دهیم و سهم انتظارات خانه و مدرسه می بایست تبیین گردد. سهم بودجه در مقایسه دیگر بخش ها مناسب نیست.
الحسینی افزود: متاسفانه آموزش و پرورش دچار وابستگی و محافظه کاری شده و این محافظه کاری به جایگاه مطلوب آموزش و پرورش در منظر افکار عمومی لطمه زیادی وارد کرده است. يكي از ذينفعان آموزش و پرورش، شهروندان يا اولياي دانشآموزان هستند، اما موانع موجود اجازه نميدهد آموزش و پرورش با افكار عمومي رابطه سالم و صحيح و بهروز داشته باشد.
انتظار اوليا اين است كه دانشآموزان در سطح و تراز جهاني تربيت شوند، اما از آن طرف مشاهده ميكنيم سهم آموزش و پرورش از سهم اقتصاد ملي بسيار كمتر از نُرمها و استانداردهاي جهاني است.
آموزش و پرورش از يك ضعف تئوريك رنج ميبرد. در حال حاضر از 17 نوع سواد مطرح در دنيا به 6 سواد می پردازيم كه همين ضعف باعث ميشود سطح سواد دانشآموختگان ما در دنيا پايينتر از استاندارد جهاني باشد.
در پایان باری دیگر از حضور ارزشمند و مستمر آقایان پورسلیمان مدیر سایت خبری تحلیلی سخن معلم، محجوب مدیر سایت فرهنگیان نیوز و حیدری مدیرعامل خبرگزاری ایلنا که اهتمام ویژه ای به مسائل آموزش و پرورش کشور دارند، قدردانی شد.
نظرات بینندگان
""روابط عمومی، همه چیز را بیعیب و نقص نشان دادن نیست.""
و البته مديريت روابط عمومي ، ديكتاتوري و بداخلاقي و اهانت به همكاران و پرونده سازي براي كأركنان روابط عمومي نيست
إز هر دو بخش مطلب لذت برديم
سخن معلم اي ول داري
كاش اينم مي گفتيد كه نبايد بعضيا در روابط عمومي براي پرسنل منتقد پرونده سازي بكنن كارچاقي بكنن و معامله هاي چاپ كتاب و ...... جوش بدهند
روابط عمومي بنگاه نيست دلالي و زيرآب زني نيست
روابط عمومي اعضاي ستاد احمدي نژادو از شهرري منتقل كردن نيست
روابط عمومي تحقير همكارا نيست
منتشر كنيد فرياد اعتراض مارا
جناب آقای پورسلیمان
ضمن قدردانی از بازتاب گزارش نشست اخیر،
در بین نظرات خوانندگان محترم، تعدادی از نظرات خارج از موضوع بحث تخصصی است و به نوعی کشاندن مسائل درون سازمانی به فضای عمومی رسانه تلقی می شود.
لذا این استدعای دوستانه را از جنابعالی دارم به گونه ای مدیریت بفرمایید که برخی کامنتهای منتشره سطح علمی - تخصصی مباحث را نازل نکند. همه دلسوزان واقفند که نیت حضرتعالی همیشه کمک به آموزش و پرورش بوده لذا با عرض پوزش از منتشرکنندگان سه کامنت اخیر، بنده به سهم خود اعلام می دارم این نظرات هیچ ارتباطی به موضوع بحث نشست ندارد.
با تشکر مجدد
مرتضی نظری
اگه ادامه پيدا كنه مسائل زيادي رو ميشه دربارش همفكري كرد