ضرایب هفت گانۀ کرونا
کرونا یک پاندمی شده است اما جامعه به جامعه فرق می کند. نویسنده در جای دیگر به تفصیل بحث کرده است؛ کرونا قابل تقلیل به امر پزشکی نیست. به صورت اجتماعی ساخته می شود. باید از ضرایب مختلف کرونا در این صد و نود وچند کشور سخن گفت و آنگاه مقدار ضریب خودمان را نیز محاسبه کرد. دست کم، هفت ضریب آن را می توان برشمرد:
1. ضریب سیاسی ( مثل اینکه چقدر مشروعیت هست یا چقدر بحران مشروعیت است، رضایت مردم، شفافیت، پاسخگویی حکومت، رابطه دولت-ملت، خاطرات سیاسی، حقوق شهروندی و دیپلماسی بین المللی که این مورد اخیر برای ما از همه مهمتر شده است و تحریم ها و بقیه)، 2. ضریب اجتماعی (چقدر اعتماد به نهادها و دلبستگی اجتماعی و پیوند و مشارکت و همکاری برای اجرای قوانین هست)، 3.ضریب مدنی (رسانه هایی که وقتی رئیس جمهور محترم می گوید وضع ما از خیلی کشورها بهتر است، در مطبوعات آزاد و مستقل زیر ذره بین برود، نورافکن های مدنی بر نحوه مدیریت بحران بیفتد و نقائص را نشان بدهد . نهادهای مدنی و «سازمانهای مردم نهاد» در پای قضیۀ مواجهه با بحران به نحو مؤثر و تعیین کننده حضور داشته باشند )، 4. ضریب مدیریتی و سیاستی (که خط مشی های عمومی و نظام تدبیر عقلانی چقدر به صورت باز و از طریق تعامل با جامعه و متفکران و دانشمندان مستقل، تنظیم و اجرا می شود، چقدر حرف کارشناسان مستقل تعیین کننده است، چقدر نظام شایستگی است و اختیارات محلی هست وچابکی هست) 5. ضریب زیرساختی (که وقتی مردم در خانه های شان می مانند، سرعت اینترنت یاری شان بدهد. شهر شبکه ای و هوشمندی باشد که بتوان از خانه ها به نحو آسان و ارزان خدمات لازم را وکالاهای لازم را تهیه کرد ومراقبت های بهداشتی دریافت کرد. به حساب نویسنده و بر مبنای داده های سال 2019؛ نمره ما از بیست، در سرعت اینترنت ثابت 6 است و در اینترنت همراه 10 است)، 6. ضریب اقتصادی مان و7. ضریب فرهنگی مان هم ناگفته پیداست و قصد تفصیل نیست.
کرونا والگوی حکمرانی در ایران ما نیازمند خانهتکانی اساسی و تغییرات جدی در الگوی اداره جمعیت هستیم. ادارۀ این جمعیت، دست کم و دست کم، نیازمند یک نگاه فنی است، نگاه علمی به ادارۀ جمعیت نباید تا این حد اسیر نگاه ایدئولوژِیک و یک جانبه گرایانۀ مقامات بشود.
اما در اینجا پرسش آن است که کرونا با سیاست در ایران چه می کند؟ امیدوارم با کمترین محنت و مصیبت و موجه ترین هزینه های انسانی و ملی، جامعه ایران با همکاری دولت و ملت در سرتاسر کشور عزیزمان، از این بلیه به سلامت بگذرد و سربلند باشد. اما باید با دلسوزی و صادقانه به پیامدهای گستردۀ موضوع نیز فکر بکنیم. به گمان نویسنده احتمالا کرونا معنایِ فنیِ سیاست را افزایش بدهد. یعنی هم مقامات و هم مردم؛ هر دو در سطحی به این نتیجه برسند (البته امیدوارم مقامات محترم برسند) که حکمروایی، عملی فنی است. ادارۀ جمعیت، کاری فنی است و با وعظ و اندرز و تبلیغات پروپاگاند و دعاوی ایدئولوژیک برگزار نمی شود.
جامعه ما کوچک نگه داشته شده است و باید بزرگ بشود و خود را به سطوح بیشتری از بلوغ برساند، این با قیمومت نمی شود باید خودش سازمان پیدا بکند ، عمل بکند و یاد بگیرد. دولت اما بزرگ و در همان حال ناکارآمد است و مشروعیتاش نیز محل بحث است. حکومت همه جا هست. چیزی از زندگی ما نیست که چشم سراسربین حکومت به آن نگاه ندوزد و دخالت نکند. اما در این بحران نتوانسته است مداخله منطقی، به هنگام، صحیح و موجه و مؤثر داشته باشد. رفتارهای چند گزینه می بینیم؛ مقایسه بکنید کنترل های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دیگر در سالهای گذشته وحتی همین سال 1398 در شهر ها را با عدم کنترل مسافرتها در مواجهه با شیوع یک ویروس شوخی برندار و کثیر الانتشار وسریع الانتشار در اسفند ماه و قبل از نوروز.
از داخل حکومت صداهای متناقض به گوش می رسد. اگر از ابتدا این نوع سیاستِ به شدت سیاسی! بر امر پزشکی وعلمی وفنی غلبه نمی یافت، شاید کنترل زنجیره شیوع، اکنون رضایت بخش تر وکم هزینه تر بود و لطمه ها به مراتب اندک. پس ما هزینۀ تمرکز را می پردازیم و از ناکارامدی هم رنج می بریم و این از عجایب عالم است. چند هفته همه چیز به تعارف و مجامله برگزار شد، میلیون ها مسافر در جاده ها راحت جابه جا شد و ناقل ویروس شد آن هم در کشوری که حتی سبک زندگی مردم تحت کنترل بوده است. این را واقعا نمی توان فهمید.
حکومت مندی
شاید یک پیامد شیوع بیماری کووید 19 آن باشد که مفهوم حکومتمندی اهمیت پیدا بکند. مردم به این نتیجه برسند که رضا بدهند حکومتی بیاید و بگوید شما زندگی کنید من هم عمل فنی حکمروایی (به آن معنای فوکوییاش) واداره جمعیت را انجام می دهم. در اینجا آیا سیاست به معنای عمل فنی تسهیل گری شهرها خواهد بود؛ شهر به معنای حیطه های خودگران اجتماعی. آیا بدون نقویت جامعه مدنی و محلی این نوع نگاه چه از آب درخواهد آمد؟ اینکه ضعف وقوت الگوی حکومت مندی خصوصا برای جامعه ما چیست باید در جای خود بحث شود اما به نظر می رسد این مفهوم حکومت مندی، از یک ویروس تغذیه بکند و بزرگ بشود.
از این جامعه به ما نشانههایی رسیده و ما چندان توجه نکرده ایم. این بار اما نشانه ای از طبیعت سرکش رسیده است. بلکه آن را جدی بگیریم. امیدوارم اصلاحاتی در اداره کشور صورت بگیرد، ممکن است دیر شود. ما نیازمند خانهتکانی اساسی و تغییرات جدی در الگوی اداره جمعیت هستیم. ادارۀ این جمعیت، دست کم و دست کم، نیازمند یک نگاه فنی است، نگاه علمی به ادارۀ جمعیت نباید تا این حد اسیر نگاه ایدئولوژِیک و یک جانبه گرایانۀ مقامات بشود. جمعیت ایران خصیصه های کاملا متفاوت و متنوعی پیدا کرده است و متحول شده است و ادارۀ آن نیازمند ، تغییر نگاه و رفتار و و نیازمند اصلاحات ساختاری اساسی و نیازمند شیوۀ متفاوتی است. حداقل بپذیریم که عمل حکمروایی یک عمل فنی است. اما متأسفانه این اتفاق نیز نمیافتد، ساختو کار اِعمال مدیریت در ایران و الگوی حکمرانی ما دچار ایرادهای اساسی هست و مشکل ساز و خطر ساز شده است. بخشی از حاکمیت، مسئله را بر گردن قوه مجریه میاندازد (البته قوه مجریۀ فعلی، بعدی را خدا می داند) و قوه مجریه نیز تقصیرها را بر گردن نهادهای دیگر. این در حالی است که مسئله اصلا در کلّ است و ایرادکار ، اساسی تر است. راه حل های ایدئولوژیک چه از سوی حکومت و چه مدعیان بیرون از حکومت جواب نمی دهد. باید گذاشت صدای متفکران ناصح و دانشمندان مستقل نیز بلند شود تا آنها قدری کلمات را دشوار بکنند؛ کلماتی را که برای سیاسی مردان آسان شده است دشوار بکنند. امری که آن را یک صورت مسألۀ علمی دشوارش کنیم، حلش به مراتب آسان تر از «مشکلاتِ ساده شدۀ ایدئولوژیک» است.
منتشر شده در کانال پنجره
نهم فروردین 99
نظرات بینندگان
**** و اما اسلام و حاکمان مسلمان: کدامین اسلام!؟ و کدامین حاکمان مسلمان!؟
اسلام نه با حرف و حدیث و موعظه بلکه با التزام عملی شما به آن میسر میشود. مسلمان بودن شما و یا دیکتاتور و فاشیست نبودن شما و اینکه در خدمت کاپیتالیسم و یا امپریالیسم نیستید بهواسطه آنچه - با ژستی که انگار پیغمبر هستید می گیرید - میگویید به دیگران ثابت نمیشود بلکه بهواسطه کارهایی که انجام میدهید و نوع حکومت داریتان اثبات میشود. آنچه میگویید نباید در تضاد با آنچه در عمل انجام میدهید باشد چراکه آنچه که در عمل به آن اصرار دارید میزان صداقت شما را نشان میدهد نه آنچه بر زبان می آورید. حاکم مسلمان کسی نیست که مردم را صرفا به نماز، روزه، عبادت و صبور بودن و توبه کردن ترغیب کند و همزمان نسبت به فسادهای لجام گسیخته و غارتها و ... بی تفاوت باشد چراکه در این صورت مردم به این نتیجه می رسند که او ابزاری و شاید هم ایجنتی است در جهت استحمار، استعمار و استثمار مردم. -- دکتر سید محمدحسن حسینی
----------------------------------------------