چه خاطرات خوبی با این سریال زیبا داشتیم.هم سن و سالهای خودم و قدری بزرگترها را می گویم که این سریال زیبا را در اوایل انقلاب دیدند .
نقش آفرینی" مهدی هاشمی" با آن سبیل های چخماقی و چشمان سرمه کشیده و اداهای مناسب ، هم در کسوت چوپانی و هم در جامه سلطانی، چقدر زیبا و دلنشین بود.
چه شب ها که به انتظار دیدن قسمت بعدی سریال، به رختخواب می رفتیم و در عالم نوجوانی در آرزوی آن " عقاب" ( باز) شاهی لحظاتی قبل از خواب را سپری می کردیم که مثلاً:
آن عقاب کجاست؟ آن چوپان چقدر خوش شانس بود! یعنی چنین شانسی نصیب ما هم می شود؟ و با همین رویاها و صحنه هایی از کاخ شاهی و حرکات زیبای " گلاب آدینه " و بازی درخشان مرحوم " احمد آقالو" به خوابی عمیق فرو می رفتیم.....همان موقع با خودم می گفتم که چرا این سریال را برای پخش به ژاپن یا آلمان نمی فرستند؟ هم درآمد زاست و هم برای مردم آنجا می تواند جذاب باشد.
اما ...
سالها طول کشید تا متوجه شدم که " بازِشاهی" مختص فرهنگ ما و یکی از نشانه های هویت ماست.
البته نمی دانم این سریال برای کشورهای اروپایی یا شرق دور پخش شده یا نه اما تردید ندارم که جذابیت این نوع فیلم ها، یک فرهنگ خاص را می طلبد که افسانه " هزار و یک شب" و داستان های " چراغ جادو" و " پرِ سیمرغ" و " همای سعادت" در میان آنها محبوبیت دارد.
این قبیل داستان ها حاصل گذر ملتی در پیچ و خم های سخت گذر تاریخ است که به واسطه نوع حکومت های خود، تلخ و شیرین های بسیاری را تجربه کرده اند اما هنوز در گذر محتوم از سنت به مدرنیته، توان فراموش کردن آن رویاهای شیرین را ندارند نقطه اشتراک تمامی این داستان ها این است: "یک شبه ره صد ساله را پیمودن".در تمام این داستان ها اثری از کار و تلاش و پله پله پیمودن مشاهده نمی شود...باز شاهی بر شانه ای می نشیند و چراغ جادو ناگهان علاء الدین را به عرش می رساند.
بنابراین:
شاید برای آن ژاپنی که در همان سالها " اوشینِ" سخت کوش و زحمتکش را برای ما فرستاد، بازِ شاهی و حرکات چوپانی که یک شَبه شاه شده چندان جذاب بلکه قابل درک نباشد. نابغه ۱۱ ساله ای ! را تصور کنید که می گوید شرکت های بسیاری درصدد جذب و استفاده از ایده های او هستند، حرف های او بسیار زیباست، سنجیده حرف می زند اما....
به نظر شما او می توانست بی تحقیق و شفاف سازی در کشوری مانند " سوئد" جلوی دوربین برود؟
آن نوجوان ۱۶ ساله که بالاترین مقام اجرائی کشور او را صاحب تکنولوژی شکاف!( البته منظور ایشان شکافت بود!) هسته ای معرفی کرد، به همین راحتی توسط خانم" مرکل" و یا "شیزو آبه "در محافل و مجالس رونمایی می شد؟ قطعا خیر!
این قبیل داستان ها حاصل گذر ملتی در پیچ و خم های سخت گذر تاریخ است که به واسطه نوع حکومت های خود، تلخ و شیرین های بسیاری را تجربه کرده اند اما هنوز در گذر محتوم از سنت به مدرنیته، توان فراموش کردن آن رویاهای شیرین را ندارند !
رویاهایی که در جهان امروز " سم مهلک" و افیون ملت ها تلقی می شوند و حتی از نظر جامعه شناسی و به دلیل " دور زدن" مسیر های درست، نوعی تقلب هم به حساب می آیند.
ما می خوانیم که " نابرده رنج گنج میسر نمی شود" اما سرمان را که به دور و بر مان می چرخانیم می بینیم که چه بسیارند نابرده رنج هایی که به گنج های باد آورده رسیدند و چه فراوانند عاقلان و رنج کشیدگانی که در کنج عزلت خزیدند و کسی از بود و نبودشان آگاه نشد .
سعدی علیه الرحمه می فرماید:
اوفتاده است در جهان بسیار
بی تمیز ارجمند و عاقل خوار کیمیاگر*
زغصه مرده و رنج
ابله اندر خرابه یافته گنج
* دانشمند و کاردان
کانال دکتر بهروز صادقی
نظرات بینندگان
شرمنده جناب دکتر ،
سریال اوشین را کاش قاطی نمی کردید !!
تا جایی که از سن تماشای خود م یادم می آید واقعیت این سریال
زوایت زن بدکاره ای است که ........
حتی ژاپنی ها به صدا وسیمای ایران تبریک گفته بودند که چگونه
ترجمه و صداگذاری کرده اید که داستان 360 درجه تغییر واقعیت
داده است . علاقمندان می توانند جستجو کنند.
دم عید هست همه خرج دارن. بی انصافها ما چرا انقلاب کردیم. انقلاب کردیم یک عده از شکم سیری بترکند . یک عده ای حق ناچیزشون را هم نگیرند. واقعا برای روحانی و این وزیر متاسفم.