بیست و یکم فوریه (برابر با دوم و گاهی سوم اسفند) روز جهانی زبان مادری است. در فوریه سال1952 دانشجویان دانشگاه شهر داکا پایتخت امروزی کشور بنگلادش(پاکستان شرقی) تظاهرات مسالمت آمیزی برای ملی کردن زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پاکستان در کنار زبان اردو به راه انداختند. اما عده ای از آنها کشته شدند. بعد از استقلال بنگلادش این روز از سوی یونسکو در 17 نوامبر سال 1999 به عنوان" روز جهانی زبان مادری" نامگذاری شد.
زبان یکی از نمادهای بارز فرهنگ و هویت انسان است و به مثابه ظرفی است که تفکر در آن جاری می شود.
در قرآن کریم تنوعات زبانی از نشانه های خداوند علیم و حکیم است: وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ ( روم 22). " آفرینش آسمان ها و زمین و اختلاف زبانها و رنگ هایتان از نشانه های خداوند می باشد. بی گمان در آنها دلایل و نشانه هایی برای فرزانگان و دانشمندان وجود دارند".
بنابراین انسان باید ویژگی های ملی خود از جمله زبان و فرهنگ را حفظ کرده و آنها را غنا بخشد. با این کار نشانه ای از نشانه های خداوند متعال واضح و آشکار می شود.
با توجه به ضرورت و اهمیت جایگاه زبان مادری، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران زبان های محلی را مورد توجه قرار داده و در اصل پانزدهم قانون اساسی آمده است:" زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشند. ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات ورسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است".
در قانون برنامه پنجم توسعه آمده است که آموزش و پرورش باید در حدود مقرر در اصل قانون اساسی، زبان های محلی و ادبیات مردم بومی را در مدارس تدریس و تقویت کند.
رییس دولت تدبیر و امید نیز در بیانیه انتخاباتی خود تحت عنوان حقوق ادیان، اقوام و مذاهب و نیز در منشور حقوق شهروندی برحق شهروندان در یادگیری و تدریس زبان وگویش های محلی تاکید نموده است. با توجه به مطالب بالا آموزش و یادگیری به زبان مادری و استفاده از آن در روابط اجتماعی و نیز رسانه های محلی در کنار زبان فارسی حق انسانی، قانونی و شرعی هر کسی می باشد.
یافته های علمی نشان می دهد که یادگیری کودک در سال های اولیه با استفاده از زبان مادری بهتر و موثرتر است و کودک نگرشی مثبت به آموزش و یادگیری پیدا می کند.
فرآیند یادگیری از خانه و از طریق زبان مادری شروع می شود و مدرسه استمرار همان یادگیری است که تغییرات قابل توجهی را در شیوه آموزش ارائه می دهد. در ساله ای اولیه آموزش محیط فیزیکی، مرکز قدرت(معلم) و نیز شیوه یادگیری برای کودک کاملاً جدید و متفاوت است. حال اگر تغییر ناگهانی زبانی رخ دهد موقعیت برای کودک به مراتب پیچیده تر خواهد بود و اثرات منفی برکودک به جای خواهد گذاشت. اما استفاده از زبان مادری باعث می شود کودک تجارب گذشته خود را با فرآیند یادگیری از طریق مدرسه پیوند دهد.
همچنین کودک از طریق زبان مادری در فرآیند یادگیری مشارکتی فعال خواهد داشت و رویکرد دانش آموز- محور که مورد تاکید متخصصین آموزش است تحقق می یابد. این امر به نوبه خود کمک می کند تا بین مدرسه و زندگی کودک ارتباط و پیوستگی به وجود آمده و کودک با اعتماد به نفس به تولید دانش پرداخته و آن را فعالانه انتقال دهد. از این طریق هویت و پیشینه فرهنگی کودک مورد تایید قرار خواهد گرفت.
هدف اساسی آموزش در سال های اولیه مهارت های خواندن، نوشتن و محاسبه است. یادگیری مهارت های نوشتن و خواندن بعد از توانایی تداعی آواهای زبان با نمادهای آوایی در شکل نوشتاری صورت می گیرد. این مهارت های زبانی برپایه مهارت های بنیادین زبانی و ارتباطی صحبت کردن و شنیدن است. وقتی کودک زبانی که با آن آموزش می بیند را بفهمد و درک کند مهارت های خواندن و نوشتن را سریع تر یاد می گیرد که این امر خود منجر به هیجان می شود.
با توجه به مباحث بالا زبان شناسان به برنامه های آموزشی دو زبانه( و چند زبانه) روی آورده و اهمیت آن را در روند آموزش متذکر شده اند. یکی از این برنامه های آموزشی که در بسیاری از کشورهای دنیا به کار گرفته شده و نتایج موفقیت آمیزی داشته است "برنامه آموزش دو زبانه انتقالی" می باشد. در این برنامه، زبان مادری کودک وسیله و ابزار اصلی آموزش در سال های نخستین مدرسه (یک تا سه) است. در این مدت زبان دوم به عنوان یک موضوع درسی تدریس می شود و سپس به صورت تدریجی جایگزین زبان مادری می شود. نتایج مطالعات صورت گرفته در کشورهای مالی، پرو، گینه نو و آمریکا نشان می دهد که کودکانی که این برنامه آموزشی را تجربه کرده اند موفق تر از کودکانی هستند که از طریق زبان دوم آموزش دیده اند. همچنین نه تنها پیشرفت این کودکان در ریاضیات به مراتب بسیار بالاتر گزارش شده بلکه یادگیری آنها در زبان دوم دقیقاً همانند کودکانی است که زبان دوم ابزار آموزش آنها است. این کودکان در فرآیند یادگیری بسیار فعال تر هستند و اعتماد به نفس بسیار بالاتری نسبت به بقیه در مورد یادگیری دارند.
در این برنامه می توان زبان مادری را حتی اگر فاقد خط و نوشتار باشد به صورت شفاهی قبل از ورود به مدرسه و یا حتی در سال های اول مدرسه در جهت رشد و گسترش مهارت های اولیه سوادآموزی استفاده کرد. در این صورت کودک دارای فرهنگ، هویت و زبانی خواهد بود که به وسیله نهادهای رسمی از جمله مدرسه به رسمیت شناخته می شود و احساس خوبی در مورد مدرسه و یادگیری خواهد داشت. در کنار این برنامه، تدوین خط و نوشتار برای زبان های بومی جهت مکتوب کردن ادبیات شفاهی که سینه به سینه نقل شده و نیز راه اندازی شبکه های تلویزیونی و رادیویی محلی به غنای فرهنگ و زبان مادری می انجامد.
ناگفته پیداست عواملی چون حمایت های مالی دولت ها، مشارکت فعال جوامع زبانی و ارتقاء کیفیت آموزش به زبان مادری در جهت پیشبرد اهداف آموزش دو زبانه برپایه زبان مادری بسیار تاثیرگذار است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان