بیش از بیست سال است ؛ آبان که می شود در مدارس شور و حالی بر پا می شود. بچه ها می گویند انتخابات شورای دانش آموزی است و همه برای کاندید شدن یا رای دادن به کاندیدای منتخبشان در تلاش و تکاپویی جدی هستند. نگاه که می کنی باور می کنی حرکتی در راستای تحقق دموکراسی زیر پوست کریه استبداد رایج در حال شکل گرفتن است ولی پای سخن دانش آموزان که می نشینی و مسائل را از نزدیک که می بینی تازه متوجه عمق فاجعه می شوی. تعلیم و تربیت در جامعه ای می تواند منشا اثر باشد که خود ابزار دست حاکمیت نباشد.
دانش آموزان در قالب انتخابات شورای دانش آموزی تمرین دموکراسی نمی کنند بلکه هر آنچه از دروغ و بی اخلاقی در سطح و بطن جامعه میآموزند همه را در این فرصت به ظاهر صلاح بازنمایی می کنند.
دانش آموزان درس هایی را که از جامعه گرفته اند خوب به خاطر سپرده اند. کاندیداها خوب می دانند که برای رای آوردن مجازند دروغ بگویند و وعده های تو خالی به مردم بدهند و یاد گرفته اند که عموم انسانهای مخاطب خود را بیخرد و بی شعور فرض کنند. آنهایی هم که کاندید نیستند درسهایشان را که از جامعه آموخته اند خوب پس می دهند. آنها سر صف میایستند و به شوی مسخره کاندیداها با دقت نگاه می کنند و علیرغم این که می دانند همه دروغ می گویند و هرگز اختیاری برای ایجاد هیچ گونه تغییری ندارند با کف و هورا مهر تاییدی بر تغافل و نادانی خود می زنند. گویی همه با هم در یک صحنه نمایش تمرین می کنند که چگونه در آینده ایفای نقش کنند.
( انتخابات شورای دانش آموزی - دبیرستان علامه حلی 7 تهران - 1 / 8 / 1398 )
برایتان از اولیای مدرسه بگویم که چگونه به درستی و دقت نقش شورای نگهبان را ایفا می کنند و هر کس که خوششان نیاید را خط می زنند.
این صحنه های دردناک را که ببینی و تا مغز استخوانت از درد تیر بکشد اگر اهل دنیای تعلیم و تربیت باشی به یاد "جان دیوئی" و افکار بلندش در ارتباط با دموکراسی و تعلیم و تربیت میافتی.
جان دیوئی صد سال پیش باور داشت اگر کودکانمان در مدرسه دموکراسی را تمرین کنند، در آینده جامعه ای بر مبنای دموکراسی خواهیم داشت. او باور داشت که سیاست از تعلیم و تربیت اثر می گیرد و لذا تعلیم و تربیت می تواند منشا همه تحولات جامعه باشد ولی این دیدگاه در جامعه ما کار نمی کند.
دلیلش مشخص است.
تعلیم و تربیت در جامعه ای می تواند منشا اثر باشد که خود ابزار دست حاکمیت نباشد. تعلیم و تربیت ابزاری منشا هیچ گونه تحول مثبتی نخواهد شد و هیچ دلیلی بهتر از این، اندیشه زدودن مدارس از سطح جامعه را تبیین نمی کند.
تا زمانی که تعلیم و تربیتی مستقل از سیاست و حاکمیت نداریم، حذف مدارس گزینه ای بهتر از حفظ آنها خواهد بود.
کافیست هر چه از بی اخلاقی به فرزندانمان آموختیم. رهایشان کنیم به راه خود بروند که بی شک اگر بر مسیری منطبق بر سرشت و فطرت پاک خود بروند کمتر از اکنون شرم و ننگ تربیت نسلی تهی از خرد و اخلاق را به دوش خواهیم کشید.
کانال خرد و بینش
نظرات بینندگان
در مملکت ما "هرچه هست از قامت ناساز و بی اندام :"فرهنگماست که درتاروپودش، استبداد و دروغ و دغل و خود فریبی و دیگر فریبی و فترت و فتور و رخوت و نکبت و نخوت و نفرین و نزاع و ...در بر گرفته است ...راهی جز اصلاح نطام منحط باورها و تلاش در راستای ترویج ارزشهای مشترک انسانی و زدودن بازار مکاره خرافات و خاموش کردن چراغ پرنور خرافه گستران و کاهش نقش کاسبان دموکراسی صوری نیست