آرمان- صباالسادات حسینی: مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران درباره تدریس خصوصی در منازل به دانشآموزان هشدارهایی را داد و گفت: «تدریس خصوصی را اساسا قبول نداریم، آن را توصیه نمیکنیم و به شدت منع میکنیم. در آموزشگاهها داوطلبان با استانداردهای معین تحت آموزش قرار میگیرند و نظارت نسبی بر آنها داریم، اما در تدریس خصوصی امکان چنین نظارتی وجود ندارد و نمیتوان عوارض ناشی از آن را بهطور قانونی پیگیری کرد. بسیاری از این مدرسان، دانشجو یا فارغالتحصیل رشتههایی هستند و در روزنامهها آگهی میدهند». اسفندیار چهاربند علاوه بر این درباره آموزشگاههای غیرمجاز که تعدادشان بیشتر از آموزشگاههای مجاز در شهر تهران است هشدار داد. آموزش خارج از چرخه مدارس در سالهای اخیر همواره مورد بحث و تبادل نظر بوده است و تعداد زیادی از خانوادهها و دانش آموزان به آموزشهایی که در مدرسه ارائه میشود، بسنده نمیکنند و خود را نیازمند آموزشهای تکمیلی میبینند.
تدریس خصوصی پدیدهای ناشی از نارساییهای نظام آموزشی کشور است که در اختیار بخش خصوصی و بازار آزاد قرار دارد .تدریس خصوصی معمولاً در تمام مقاطع تحصیلی اعم از دبستان، دبیرستان، تیزهوشان، کنکور، المپیاد و دانشگاهی در درسهایی که نسبتاً دشوار هستند، صورت میگیرد. تدریس خصوصی دو شکل دارد: خانگی و تدریسهای خصوصی آموزشگاههای آزاد. ناگفته پیداست که عده کثیری از طریق تدریس خصوصی خانگی ارتزاق میکنند که این خود بخشی از اقتصاد خانوادهها را تأمین میکند. از سوی دیگر تعداد زیادی از والدینی که دغدغه آموزش فرزندان خود را دارند با اختصاص دادن بخشی از درآمد خود به تدریس خارج از مدرسه برای فرزندان شان تلاش میکنند به پیشرفت او کمک کنند. بگذریم از اینکه این درآمد در بسیاری موارد کفاف تامین مخارج سنگین انواع کلاسهای خصوصی و خارج از مدرسه را نمیدهد و این مساله بهویژه در آمادگی برای کنکور و کلاسهای خصوصی قبل از ورود به دانشگاه بیشتر خودنمایی میکند.
هشدار نسبت به تدریس خصوصی در منازل
مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران ضمن اعلام این خبر که درحال حاضر 845 آموزشگاه آزاد مجوزدار و 950 آموزشگاه آزاد غیرمجاز در سطح شهر تهران مشغول به فعالیت هستند، گفت: طی سال گذشته 80 پرونده مربوط به آموزشگاههای غیرمجاز به مراجع قضایی ارسال شد. اسفندیار چهاربند در نشست خبری با موضوع آموزشهای آزاد عنوان کرد: یکی از تفاوتهای آموزشهای آزاد با آموزش رسمی در این است که افراد مطابق با نیازهایشان آن را انتخاب میکنند و چون حق انتخاب دارند و این آموزشها از تنوع بالایی برخوردار هستند باید بازدهی بالایی نیز داشته باشند به شرط آنکه استانداردها در این آموزشها رعایت شود اما چون این اتفاق نمیافتد باید به افراد در زمینه خطر این آموزشها هشدار دهیم.
ضعف سیستم آموزشی یا تبلیغات غیرواقعی
مشاور مدیر کل آموزش و پرورش در این زمینه به «آرمان» میگوید: موضوع بهروزشدن نظام آموزش و پرورش و تطبیق آن با نیازهای امروزی، از اهمیت خاصی برخوردار است و وقتی که دانشآموز از نظام آموزشی حاکم بر مدارس، نیازهای خود را تأمین نکند، باید به شکلی عقبماندگی ناشی از کمبودهای آموزش و پرورش را جبران کند و تنها راهحلی که در جامعه ما به این دانشآموزان ارائه میشود این راه است. مسعود ثقفی میافزاید: اما در اصل نمیتوان گفت ضعف در سیستم آموزشی منجر به این امر میشود زیرا هیچ دادهای مبنی بر اینکه این کلاسها و روند آموزش خارج از چارچوب مدرسه بتواند منجر به پیشرفت درسی و کسب نمره بهتر در امتحان شود وجود ندارد و از آنجا که این آموزشها خارج از محدوده مدرسه و آنچه خواست نظام آموزشی کشور و معلمان است، صورت میگیرد همیشه با استانداردهای آموزشی و انتظارات معلمان فاصله دارد. او در ادامه میگوید: با معلمانی که در مدارس ، دانشآموزان را دعوت به تدریس خصوصی در منزل میکنند از سوی هیات رسیدگی به تخلفات اداری برخورد میشود.
زیان مالی و لطمات جبرانناپذیر
یک کارشناس مسائل آموزشی در این زمینه به آرمان میگوید: فرهنگ تدریس خصوصی در سرزمین ما، فرهنگ نسبتاً تازهای است، عمر تدریس خصوصی به معنای اعم کلمه، در کشور ما شاید به اندازه عمر مدارس رسمی و نظام آموزشی جدید است. در نظام آموزشی گذشته، همه چیز به همان کلاس و همان معلم ختم میشد و اگر کسی در درسی ضعیف بود حداکثر میتوانست کتابهای حلالمسائل و کمکآموزشی تهیه کند تا بعضی مشکلاتش را حل نماید و دیگر خبری از تدریس خارج از مدرسه نبود. مهدی بهلولی میافزاید: تدریس خصوصی در واقع از نظامهای آموزشی رایج در کشورهای اروپایی گرفته شده است. در این کشورها بهخصوص در دوران گذشته، فرزندان خانوادههای اشراف و مرفه، عموما در مدارس عمومی حاضر نمیشدند و تعلیم و تربیت آنها از سنین کودکی تحت نظر یک معلم انجام میشد. بعدها این شیوه آموزش به طبقات متوسط نیز رسید. اما از وقتی که مدارس عمومی تأسیس شدند و تقریباً از همه طبقات در آن شرکت کردند، ماجرا بهگونهای دیگر شد. در آن زمان وقتی دانشآموزی در یک یا چند درس ضعیف بود معلم به دانشآموزی که در همان درس قویتر بود مأموریت میداد تا در ساعات فراغت خود به رفع اشکالات آن دانشآموز بپردازد. بعدها این امر جای خود را به کمک خواستن از اقوام و آشنایان داد و ادامهاش منجر به ورود برخی از صاحبان تواناییهای مختلف به این عرصه شد و آن چیزی که امروزه تدریس خصوصی نامیده میشود شکل گرفت. این کارشناس آموزشی کسانی را که در زمینه تدریس خصوصی فعالیت دارند به سه گروه تقسیم کرده و میگوید: سه گروه درحال حاضر در کشور تدریس خصوصی میکنند: دسته اول گروهی هستند که دارای سوابق آموزشی بوده و در این زمینه شاغل یا بازنشسته هستند. دسته دوم عدهای هستند که شاغل یا بازنشسته نظام آموزشی کشور نیستند اما تجارب و مهارتهایی در زمینه تدریس دارند. اما در دسته سوم افرادی قرار دارند که هیچ تخصصی در زمینه تدریس خصوصی نداشته و چون کار دیگری از دست شان برنمیآید به این شغل روی آوردهاند. اگرچه فعالیتهای گروههای اول و دوم نیز جای سؤال و اما و اگر دارد ولی به هرحال، چون دارای دانشی در این زمینه هستند قابل تأمل بهنظر میرسند. درمورد فعالیت گروه سوم باید گفت که اعتماد کردن خانوادهها به آنان هیچ توجیهی ندارد و متأسفانه اغلب خانوادهها خواسته و ناخواسته به دام این افراد میافتند و دچار زیان مالی میشوند که در این میان لطمات جبرانناپذیری به دانشآموزان وارد میآید.
پلمب آموزشگاههای غیرقانونی
یک نماینده عضو کمیسیون آموزش مجلس با تاکید بر غلط بودن فرهنگ تدریس خارج از مدرسه به «آرمان» میگوید: در زمینه افرادی که به شکل فردی و از طریق تبلیغات اقدام به این کار میکنند هیچ قانون و برخورد نظارتی نداریم اما با آموزشگاههای غیرمجاز که بدون مجوز اقدام به پذیرش افراد میکنند، برخورد کرده و پلمب میشوند. کارن خانلری در ادامه میگوید: البته برخورد قانونی با این افراد مادامی که کیفیت سیستم آموزشی پایین است و باور به معلم خانگی بین والدین وجود دارد نتیجهبخش نیست و باید این فرهنگ بین خانوادهها جا بیفتد که تدریس خصوصی پاسخگوی نیاز آموزشی فرزاندشان نیست.
نظرات بینندگان
دیگه همه چیز آموزش و پرورش درسته .آقا ......