بانو « فاطمه سادات اشرفی زاده » معلم و « عضو شورای نویسندگان صدای معلم » آسمانی شد .
بانو اشرفی زاده در زمره همان نویسندگان دغدغه مند ، شجاع و حرفه ای بود که متاسفانه دیگر در میان ما نیست و جای خالی ایشان را کسی نمی تواند جبران نماید .
ایشان جزء معلمانی بودند که از همان ابتدای شروع به کار سایت صدای معلم با این رسانه همکاری داشتند و در حوزه نویسندگی دغدغه ای جز ارتقای وضعیت آموزش و آبادانی و سرفرازی ایران نداشتند .
دغدغه ی بانو اشرفی زاده فقط در حوزه معیشت خلاصه نمی شد .
ایشان در مکتوبی چنین می نویسد :
« این حوادث پی در پی مربوط به امسال نیست بلکه ریشه در مدیریت های ناکارآمد سالهای متوالی دارد . به هر حوزه ای که سرک بکشیم آسمان همین رنگ است. اگر انتخاب مدیران در پست های حساس ، بر اساس سواد و تخصص باشد با چنین شرایطی روبه رو نبودیم.
ناتوانی در مدیریت کشور ، به بحران های بی آبی ، بی برقی ، محیط زیستی ، گرانی و بیکاری منجر شده است.
هنوز از شوک خشکی هورالعظیم و کارون سر بلند نکرده ایم که خبر صیانت از فضای مجازی هم رسید ! در حالی که بخشی از روستاهای کشور در حسرت یک تانکر آب هستند ، در حالی که کرونا همچنان قربانی می گیرد و در واکسیناسیون از بسیاری کشورها عقب هستیم ، در حالی که گرانی گلوی مردم را می فشارد ، در چنین آشفته بازاری ، نمایندگان مجلس به سراغ صیانت از کاربران فضای مجازی آمده اند !
در یک جامعه ، اولویت گذاری ها هم به مدیریت های شایسته نیاز دارد. ظاهرا نمایندگان در تشخیص اولویت ها هم بی تجربه اند. این نمایندگان از حقوق کدام کاربران سخن می گویند ؟
کاربران فضای مجازی همان مردمی هستند که مشکل معیشت ، بیکاری ، مسکن و دارو دارند.
این کاربران ناگزیرند در صف واکسن و تخت بیمارستانی ساعتها انتظار بکشند ، این مردم همان روستائیان خوزستان هستند که تشنه اند و کشاورزی و دامداری خود را ورشکسته می بینند . مردم همان جوانان کولبری هستند که در کوره راه های پرپیچ و خم و برفی جان سپردند . مردم همان جوانان نخبه ای هستند که فرصت های شغلی را از آنها گرفته اید و گاه ناچار به مهاجرت می شوند. این مردم همان هایی هستند که برای سیر کردن شکم فرزندانشان ، به زباله گردی روی آورده اند. مردم همان کسانی هستند که از کسب و کار در فضای مجازی ، اجاره خانه و اقساط خود را پرداخت می کنند.
آب ، برق و معیشت نیازهای برحق همین مردم هستند ؛ چرا به فکر صیانت از این حقوق بر حق مردم نیستید ؟!
کاش شتابی را که در اجرای این طرح دارید ، در ورود واکسن نشان می دادید و به عنوان وکیل مردم مطالبه می کردید !
کاش یک بار به ممنوعیت ورود واکسن اعتراض می کردید و صادقانه می گفتید اگر ورود واکسن ممنوع نبود ، روزانه شاهد فوت سیصد هموطن نبودیم .
کاش در این روزهای تلخ ، صیانت از سلامت مردم برایتان اولویت داشت نه صیانت از فضای مجازی !
سالها پیش با ویدیو و ماهواره و موسیقی هم مخالفت ها کردید و خشونت ها به کار گرفتید . هر چه حلقه انحصار طلبی ها را تنگ تر کردید ، تمرد و سرکشی های نسل جوان بیشتر شد .
متاسفانه سالهاست زمان و بودجه های کلان برای طرح های غیرکارشناسانه و ناکارآمد صرف می شود .
جامعه ما بیش از این ظرفیت سانسور و فیلتر و انحصارطلبی ندارد . این طرح که بیشتر با اهداف امنیتی و اقتصادی برایش برنامه ریزی کرده اید ، به جایی نمی رسد . جوانان خلاق امروز با جوانان دهه 60 تفاوت های زیادی دارند آگاهی این نسل از مفاهیمی چون حقوق بشر ، آزادی و اعتراضات مدنی بیشتر از نسل های گذشته است .
این نسل انسدادها و فیلتر کردن ها را برنمی تابند و برای حقوق شهروندی خود راه های برون رفت را پیدا می کنند .
این سرزمین متعلق به همه ایرانیان است و نمی توان آن را مطابق سلیقه عده ای خاص اداره کرد.
مسؤلینی که مدیریت ها را رها نمی کنید ! اگر نمی توانید باری از روی دوش این مردم رنجدیده بردارید لااقل مشکلات آنها را افزون نکنید و بیش از این به التهاب جامعه دامن نزنید.
تاریخ معلم خوبی است اگر از آن درس بگیریم. »
بانو اشرفی زاده هنگامی که بر اثر بیماری ریه در بخش مراقبت های ویژه بستری بود باز از نوشتن بازنایستاد .
متن زیر را خطاب به کسانی نوشت که از او مراقبت کردند :
« سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان آهسته گفتم بهارت خوش که فکر دیگرانی
فرشته ها این جا هستند
در بخش مراقبت های ویژه شماره ی یک بیمارستان گنجویان
سپاس قلبی خود را بابت این همه مهربانی و مراقبت جان و دلی ، تقدیم می کنم به شما پزشکان ، پرستاران و کارکنان به ویژه سر کار خانم مریم صالحی مسئول باتدبیر آی سی یو شماره یک .
سپاس از شما ، قهرمانان بی ادعا ، بلند نظر ، فداکار ، بندگان خوب خدا ، همیشه دعاگویم ، هر چند صدایم آن قدر رسا نیست که به شما برسد .
عشق و برکت شما را باد
سلامت و شادی برای شما
فاطمه اشرفی زاده
« صدای معلم » با نهایت تاثر و تاسف ، درگذشت بانو اشرفی زاده را به خانواده ی محترم ایشان و جامعه ی فرهنگی کشور تسلیت می گوید .
( مراسم تشییع پیکر پاک آن مرحومه روز سه شنبه 23 / 1 / 1401 راس ساعت 30 / 16 از درب مسجد شهید آباد ( دزفول ) به طرف مزارش برگزار می گردد )
نظرات بینندگان
أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي »
أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي »
ای خردمند دردمند،
ای دردمند اندیشمند،
ای اندیشمند توانمند،
ای توانمند بی مانند،
ای بی مانند بانو،
ای مهربان استاد،
روحت شاد.
چقدر سخت است از دست دادن عزیزانی که واقعا دل و جانشان وقف آگاهی و آگاهی دادن است. به دنبال خیر رساندن و شادمان از خدمت به خلقند.
برای من رفتن ایشان غم است.
تا مانند ایشان پدید آید سالیان درازی می گذرد.
جایشان در صدای معلم هم بسیار خالی ست.
روحش شاد.
خدا به فرزندان و خانواده محترمش صبر و تحمل بدهد تا بتوانند با فراقش هم زیستی کنند.
فاطمه سادات صریح و دلسوزانه و با قلبش می نگاشت. جای خالی او را درجای جای صدای معلم حس خواهیم کرد.
صد جا دیگه دار مکافات بود صد جا دیگه جای مجازات بود
قلبم گرفت ای نازنین نفس دیگه نفس نیست
آه این زمین و سرزمین واسم بجز قفس نیست
به درود بانوی روشن ضمیر
حیف این بانوی توانمند.
قلمی پر مغز که حاصل فکری پخته و نگاهی ژرف به مسائل بود.
از نوشته هایشان الگو می گرفتم.
از دست دادن ایشان،حال بدی برای خانواده فرهنگیان و بالاخص خانواده رسانه است.
جایشان همیشه در صدای معلم خالی ست.
به خانواده محترمشان تسلیت عرض می کنم.
نرگس کارگری
خبرنگار صدای معلم
بارها نوشته های ایشان را خواندم، قلم زدن نوعی حس مسئولیت پذیری و عدم بی تفاوتیست؛ رضایت خداوند و اجدادشان با ایشان باد.
حسین اکبری خضری بازنشسته از مشهد