به نام آنکه جان را فکرت آموخت
دیر زمانیست که کیفیت نازل تعلیم و تربیت در کشور، ناکارآمدی مدرسه به عنوان یک سیستم فاقد استقلال نهادی، غیر اثر بخش بودن آموزش های مدرسه ای در تربیت شهروندان مسئول و کنشگر، خنثی بودن و گاهی منفی بودن نقش مدرسه در تربیت اخلاقی کودکان و نوجوانان، ناکارآمدی دانشگاه فرهنگیان و برنامه های تربیت معلم در تربیت معلمان دلسوز و دارای ایده های نوآورانه تربیتی، باز تولید فاصله طبقاتی و نظام ناعادلانه اجتماعی توسط مدارس و نارضایتی تعداد کثیری از خانواده ها از خدمات این نهاد، در کانون توجه اندیشه ورزان و فرهیختگان به نام و گمنام کشور قرار گرفته است. نگرانی ها برای آینده فرزندان این مرز و بوم از حد گذشته و به دلیل مسدود بودن مسیر گفت و گو میان اندیشه ورزان دغدغه مندی که شاهد خرابی های به بار نشسته این نهاد ناکارآمد هستند با تصمیم سازان صاحب منصب در دستگاه حاکمیت، داد خواهی ها تا کنون راه به جایی نبرده است.
در حالی که خانواده ها و متخصصان تعلیم و تربیت، به دلیل نقض آشکار اصول مربوط به تعلیم و تربیت در قانون اساسی، به خصوص اصل سی قانون اساسی که تامین تعلیم و تربیت رایگان برای همه کودکان سرزمین مان ایران را وظیفه دولت می داند، هم در نقش شاکی و هم در نقش مدعی العموم، سال هاست در حال طرح مطالبات گسترده با دولت هستند ؛ متاسفانه در این برهه از زمان نه تنها هیچ پاسخی از هیچ کدام از نهادهای ذیربط دریافت نکردند، بلکه با تصمیم ستادی جدیدی مبنی بر جذب بیست و پنج هزار روحانی-معلم در وزارت آموزش و پرورش مواجه شدند.
پرسش کانونی که در اینجا و اکنون از جانب معلمان، فعالان و متخصصان حوزه تعلیم و ترییت و جامعه شناسان به عنوان دلسوزان و دغدغه مندان مساله تربیت مطرح است این است که این تصمیم در راستای پاسخ گویی به کدامیک از مطالبات مردمی و حل کدام یک از مشکلات ساختاری نهاد تعلیم و تربیت اتخاذ شده است؟
آقای وزیر !
شما به عنوان مقام مسئول یک وزارت خانه وزین، که نبض حیات و ممات یک ملت و فرهنگ و تمدن یک کشور در آن می تپد بر مبنای کدام پژوهش علمی و بررسی های میدانی به این نتیجه رسیدید که "بحران تربیت" در کشور با ورود طلاب و روحانیون در حوزه تعلیم و تربیت عمومی، مرتفع خواهد شد؟
با اینکه مساله تربیت معلم، سال هاست در کشمکش ها و تعارضهای بین وزارت خانه های علوم و وزارت خانه تحت مسئولیت شما، تبدیل به یک بحران جدی شده است؛ چرا به جای اهتمام به حل این بحران و دادن اعتبار و ارزش به معلمان، در صدد جذب نیروهای موازی و بدیل هستید؟
آیا روحانیون مجهز به دانش تعلیم و تربیت به عنوان یک دانش رسمی و علمی و مهارت ها و شایستگی های معلمی هستند؟ اگر برنامه ای برای تجهیز این قشر به منظور ورود در مدارس دارید چرا همین تلاش و انرژی و هزینه را صرف تجهیز هر چه بیشتر معلمان به توانمندی ها و شایستگی های لازم برای حرفه معلمی نمی کنید؟
آیا به نظر شما این موازی کاری به نفع تعلیم و تربیت کشور است؟
آقای وزیر !
ما و شما و همه ملت بی شک در یک امر واحد اشتراک نظر داریم. همه دوست داریم فرزندانمان از تعلیم و تربیت خوب بهره مند شوند. هم وطن بودن یعنی اشتراک در منافع و مخاطرات ملی. خطری که از بی تدبیری در تولیت نهاد رسمی تعلیم و تربیت، دامن ما و فرزندانمان را گرفته، آثارش تا نسلها قابل زدودن نخواهد بود. خاطرات تلخ و غیر تربیتی زنگ های پرورشی، در حافظه ملت ماندگار شده است. اقدامی که محصول یک بی تدبیری تربیتی ولی با شعار زیبای فرهنگ سازی دینی در محیط مدارس بود و نیاز به تکرار ندارد و همه می دانیم که چگونه گفتمان دینی را در دل گفتمان تربیتی لوث کرد و بسیار باعث تاسف و تعجب است که هنوز کسی از همکاران ستادی شما بابت آن طرح شکست خورده از ملت عذرخواهی نکرده است.
ساعت هایی که فرزندانمان در مدارس می توانستند لذت و طعم شیرین یادگیری را بچشند، به دلیل القاء تفکرات ایدئولوژیک و ایجاد مقاومت های ناشی از هژمونیک شدن گفتمان مدرسه ای، از دین بری شدند و کسی مسئولیت این اقدام را به عهده نگرفت و در جبران مافات نکوشید و اکنون شما در حال تکرار همان خطای راهبردی تاریخی با شکل و شمایل جدید هستید؟
آیا شما می دانید گفتمان مدرسه ای با گفتمان حوزوی علیرغم داشتن اشتراک در برخی اهداف، به دلیل داشتن سازو کارهای متفاوت نهادی و راهبردهای تربیتی متفاوت، قابلیت تلفیق با یکدیگر را ندارند؟
آیا شما می دانید که ورود طلاب در مدارس، فضای تعلیم و تربیت را تبدیل به صحنه تنازع قدرت خواهد کرد؟ معلمها که در این اقلیم حق آب و گل دارند، به حرمت سال هایی که خاک کلاس و گچ و تخته خورده اند، به طلاب به چشم "آن دیگری" های در اقلیت مانده خواهند نگریست و عرصه را به آنان تنگ خواهند کرد و طلاب نیز چون متصل به نهاد قدرت و حاکمیت هستند، معلمها را با چوب " آن دیگری" های ضعیف و منفصل از قدرت خواهند راند و در نهایت فرزندانمان و همان ارزش و اخلاقی که سنگ آن را به سینه می زنیم و برای نجاتش از حوزه علمیه طلب مدد رسانی داریم، قربانیان عرصه این تنازع خواهند شد.
آیا شما می دانید با این کار بیش از پیش، استقلال نهادی تعلیم و تربیت رسمی کشور را مخدوش خواهید کرد؟ نهادی که به لحاظ ماهیت باید مردمی ترین نهاد باشد، با اتصال بیش از پیشش به نهاد قدرت و حاکمیت، وجهه مردمی خود را از دست خواهد داد و همین امر باعث مقاومت هر چه بیشتر دانش آموزان و خانواده ها در مقابل ارزشهای رسمی و اخلاقی مورد تایید حاکمیت خواهد شد و در نهایت همین اندک اعتبار باقی مانده برای مدارس، قربانی یک تصمیم سیاسی خواهد شد که هیچ تجانسی با اندیشه های متعالی تربیتی ندارد.
اسامی امضا کنندگان به ترتیب الفبا :
1- احمدی، سوسن
2- اشرفی زاده، فاطمه سادات
3- اعظمی، بهارک
4- اکبرزاده، فهیمه
5- افشار سمیرمی، علی
6- افراسیابی ، عبدالله
7- امامی، مینو
8- امن زاده، اسماعیل
9- امیری، مراد
10- امیری، معصومه
11- ایازی روزبهانی، فریبا
12- باباپور واجاری، مریم
13 - بابازاده بهناز
14- باقری، مژگان
15- پرورش، رضوان
16- پورآقا، مریم
17- پورسلیمان، علی
18- توکلی، فاطمه
19- جلالی، غفار
20 - حاتمی، عباس
21- حبیبی، مزبان
21- حق شناس، علی
23 - حیدری ورجانی، محمد
24- خسروبیگی، علی اکبر
25 - خسروی، عبدالرضا
26- دیبا واجاری، مریم
27 - دوست افزون ، محمد
28- رحمانی، فاطمه
29- رستمی، کاوه
30- رضایی مجاز، آرزو
31- رمضان زاده، حسین
32- رمضان زاده، یعقوب
33- رنجبر، وحید
34- زارع، آزاده
35- سلطانی، سحر
36- شبانی، احمد
37- شعبان زاده گل سفیدی، معصومه
38- شمس، جلیل
39 - شهسوارزاده ، سعید
40 - غلامرضا، شمسی
41- شوشتری، اکرم
42 - شهید اول، نفیسه
43 - شیخ یوسفی، عاطفه
44- شیوایی اسکویی، علیرضا
45 - عبداللهی، شهداد
46- عظمت مدار فرد، فاطمه
47 - عظیمی، سید هادی
48- علی تقویان، ناصرالدین
49- علی نصیری، حمزه
50 - غیاث آبادی فراهانی، علی
51- کارگری، نرگس
52- کاشفی، علیرضا
53- کاظمی، اردشیر
54- کرد، مژگان
55- کشاورزیان، صادق
56- گلین مقدم، خدیجه
57- فاتحی فر، منوچهر
58 - فاضلی، نعمت الله
59- فیضی، حسن
60 - قاسم پور، رضا
10- قائدی، بتول
62- قاعدی، یحیی
63- محمدی، داود
64 - مسیح پور، شکرالله
65- مطهری، اردشیر
66- مقصودی، مجتبی
67 - میرزانیا، حسین
68- هاشمی سنجانی، علیرضا
69- یوسفی، شیرین
پایان پیام/
نظرات بینندگان
کی بر اساس قدرت خود عمل کرده؟
کی از من پرسیده که خواست شما معلم چیست؟
کی پاسخگوی اعتراضات و مطالبات ما
بوده ؟
چگونه خواهد فهمید که کلاس جای
معلم است نه طلبه.
یا چگونه خواهد فهمید که تاوان سکوت امروز او در تاریخ ثبت
خواهد شد؟
مگر وزیر خود مستقل است که مستقل
عمل کند؟
پس قربانی شدن همه اجزای نظام آموزشی تسلیت باد.
وقتی سازمان پژوهش تسخیر شده
است آموزش چرا نشود؟
بد دیدید به همه نسبت میدی بعد شما نامه امضا میکنید
روحانیت نیاد آموزش وپرورش شما ها اصلا ازنظر من جوان
که خودم معلم هستم فاقد فرهنگ هستید
بگید دلمون میخواد جامعه بی بند وبار داشته باشیم
تمام به روحانیت چیکار دارید بابا اونا اتفاقا خیلی
آدم هستند واقعا تحصیلاتشون بالاست
من اتفاقا موافق هستم وارد بشن
میگن کافر همه را به کیش خود پندارد. واقعا به حق گفته اند.درپاسخ به این ادعای پوچ وبی اساس همین بس که این چند نفر بدون شک از اجراکنندگان سند ۲۰۳۰هستندکه میترسند با ورود قشر روحانی به این وزارت تربیتی از رسیدن به اهدافشان ناکام بمانند.این همه سال کا آموزش و پرورش بدون روحانی بود،انواع سیاستها برای گمراهی کودکان ونوجوانان عزیزتر از جانمان طرحریزی شد. حال این روحانیت هستند که میتوانند،با ورود به آموزش و پرورش وزنده کردن مبانی ناب اسلام،باعث نجات آنها از این مسیر گمراه به سوی سعادت شوند. درپایان قابل ذکر است که چرا فکر میکنید قرار است روحانیون با ورودشون،باعث رانده شدن شما میشوند؟؟؟؟لابد مشکلی در ایده و افکار خود دارید که از رفاقت با آنها میترسید.!!
دانش آموزانی که در دوران قبل از بهمن 57 توسط معلمان تربیت یافته بودند ، کشور را با مجاهدت های خود در مقابل تجاوز رژیم بعثی حفظ کردند و جان عزیزشان را تقدیم مردم محروم ایران کردند . بعد از بهمن 57 با ورود روحانیت معزز به بدنه جامعه از مخاطبین درخواست داریم در مورد وضعیت اخلاق و فساد و روحیه ایثارگری جوانان تامل نموده و نتیجه را مقایسه نمایند.
ناسزا چرا می گویید؟ چرندیات
خود را ببرید جایی که در شان
شماست.اینجا را آلوده نسازید.
شرم باد.
باز جوک گفتی اونایی که در 57 جنگیدند همان جوانان پای منبرها بودند که میگی فساد اخلاقی جامعه را گرفته اولا مگر پیغمبران هم چون لوط که قومش فساد الاقی هم جنس گرایی داشت لوط مقصر بود دوما اگر جلوشو بگیره که میاید میگید دوست داره زندگی خودشه تن خودشه میخواد بفروشه
"وزیر آموزش و پرورش در واکنش به پرسشی پیرامون آخرین وضعیت پرداخت معوقات و مطالبات فرهنگیان گفت : به احترام نقدِ به حق معلمان و گلایه آنها از این که دائما درباره مطالبات شان در رسانهها سخن میگوییم، با فرهنگیان تفاهم کردیم دیگر در این باره صحبت نکنیم و آنها مطالبات شان را از طریق ادارات پیگیری کنند."
و چون مدت زمان تشخیص و تمیز وزرای ما از بابت سره و ناسره بودن امور، نیم قرنی طول می کشد پس بعد خرابی بصره 5 نسل دیگر! شاید مانع ورود طلاب به مدارس شوند.
هر وقت درسی مثل زیست شناسی که تخصص اونا نیست تدریس کردن بیاین بیانیه بدین
تاریخ
جامعه شناسی
دبیری عربی،
مربی امور تربیتی،
دبیری معارف اسلامی،
آموزگاری ابتدایی،
دبیری ادبیات فارسی،
دبیری علوم اجتماعی،
دبیری تاریخ
دبیری فلسفه
میتوانند استخدام شوند.
فریب دادن مردم آسان تر از این است که آنها را
متقاعد کنی که فریب خورده اند.
خود را ذکر کنند میشه؟
باید گفت دانشگاه فرهنگیان چیکار کرده برای کشورمون
یه مشت دانشجو تربیت کرده که فقط با جزو معمولی میان بالا
باز به طلبه ها که حداقل درس هاشون سخته
شماها یه مشت عقب افتاده هستید که کلا با اسلام مشکل دارید
الان که دست دانشجوها هست کسانی که با پارتی اومدن
تو آموزش وپرورش به اسم مربی پیش ونهضت سوادآموزی
چه دردی دعوا کردن جز بی ادب کردن دانش آموزان
نمره کیلویی دادن
والا طلاب خیلی بهترهستند تا آدم های با عقاید باز
اتفاقا از اول باید حوزه علمیه میبود
که آموزش وپروش به این افتضایی نشه که .....
بشه معلم
اونم حوزه دوم هست.
بس کنید درهمه امور دخالت میکنید وهیچ تخصصی
هم ندارید.دیگه آموزش وپرورش را به نابودی نکشانید
هدف اصلی در تحجر نگه داشتن آموزش و اذهان مردم است از علم و آموزش پویا می ترسند.
تخصصتخصص تخصص.
هرجا سرتو میچرخونی روحانیا هستن..
یا تا زانو توی گِل اند و دارن خونه ها مردمو تمیز میکنن از سیل، یکی نیست بهشون بگه مگه شما هلال احمرید!؟
یا دارن برای مناطق محروم خونه سازی میکنن، یکی نیست بهشون بگه مگه شما مهندسی!؟
یا دارن توی بیمارستانا کار میکنن، یکی نیست بهشون بگه مگه دکتری، پرستاری!؟
یا توی مدرسه ها شبهاتی که دشمن با فضای مجازی کرده توی مخ بچه هامون و برطرف میکنن، یکی نیست بهشون بگه به شما چه؟!
....
این به خاطر رفاه زدگیه وگرنه ببینم اگه شهرتون سیل اومده بود و خونه تونو آب برداشته بود اونجا هم به روحانیون همینو میگفتی.
زورت می رسه بیا میدان!
منطق ، عقل، گفت و گو ، قانون و دیگر چیزهای این چنینی، غایب چنین ملتی است.
تهدید و ارعاب هم ابزار رعب و وحشت چون شمایی.
ماشاا.... هیچی هم نمی پسندید. چه کسانی تفکرات منفی در معلمان ایجاد کرده اند؟
اهل فن و مدعی هستید این یکی را راه چاره بیابید.
و گر نه با طرز شما حکم دادن کار هر رهگذری است.
البته جای شان در مدارس خالی نیست نماز جماعت مدارس و گاهی کلاس همکاران را گرفته جهت توجیه مسائل شرعی و غافل از شیطنت ها و خنده های دانش آموزی به خیال خود درس زندگی می دهند
روحانیت از شمایل واقعی خود دور شده است و آب در هاون می کوبند چون مردم آنها را به چشم آن دیگری می بینند
مسخره کنید فردا پس فردا حالتان را
می پرسم. راستی شما چطور؟ کدام تیم می آیید؟
من خیلی از فرهنگیان دیدم که اصلا صلاحیت ندارن
پس این مدلی باشه من به عنوان یه جوان کلی ایراد میتوانم
به تمام معلمین بی سوادآموزش وپرورش بگیرم
به نظرم شماهای که امضا می کنی عقده های درونی تون
میخواید سر طلبه ها خالی کنید
این نامه باعثه تاسفه شما خودتون فقر فرهنگی دارید
آموزش و پرورش
اگه یه طلبه بیاد همه چی خراب میشه !!
اگه کارشناس دینی بیاد دین وزندگی یاد دانش آموزان بده این غیر حرفه ایه؟؟ مگه نه اینه هر درسی تخصص خودش رو می خواد؟؟
جامعه شناسی
مارک تواین راست گفته :
فریب دادن مردم آسان تر از این است که آنها را
متقاعد کنی که فریب خورده اند.
تو این نامه من حرفمو راحت میگم طلاب خیلی شاسیته
هستند به برخی از فرهنگیانی که بی سواد هستند وبا
پارتی وضابطه وارد سیستم آموزشی شدن
چقدر به جامعه روحانیت توهین می کنید
اتفاقا تمامی دروس عربی وتاریخ سهم تدریس روحانیت
هست که همه رو از درس عربی زده کردن
مگه اونی که معلم زبان هست واقعا تجربه داره
والا روحانیت واحدی به اسم روش تدریس داره
برید تحقیق کنید چهارتا روحانی بد دیدید بهم
نسبت میدید
شرم به شماها
یه ذره فکر کنید بعد طومار امضا کنید
اگه قرار استخدام باشه اول آزمون هست هزارتا هفت خان
رستم
یه دفعه همه روحانیت معلم نکردن این مدلی فازبرمیدارید
قبول خیلی از حوزوی ها بد هستند اما بی انصافی
هست بقیه تو آتیش اون بد ها بسوزنن
قدری فکر کنید بعد اقدام زشت تون رو بهمه نشون بدید
خارجی ها ببین بهتون میخندن
"چون روحانیون ، نماد حاکمیتی و مذهبی جامعه اسلامی شناخته می شوند ، پس چهار طرز تفکر مشاهده خواهد شد :
الف - گروهی آنان را با توجه به باورهای مذهبی خود مقدس شمرده قبول خواهند کرد.
ب - گروهی از سر محافظه کاری یابی تفاوتی دائمی ، در سکوت فرو خواهند رفت .
ج - گروهی از فرط خستگی و مستأصلی ، دست از اعتراض ، اِعمال فشار و انتقاد بر خواهند داشت.
د - گروهی دیگر آنان را برای امر تدریس در مدارس فرزندان و دانش آموزان شان به رسمیت نخواهند شناخت."
زمین گر شوی مالک طمع بر آسمان داری...
ورود بی مدخل یک طبقه اقتصادی ،اجتماعی و مذهبی در حوزه ای که خود وارثان توانایی دارد "عرض خویش بردن و زحمت ما دادن است .
لطفا فعلا کاخ سفید را "حسینیه "کنید ورود به این حوزه را به فرصتی دیگر موکول کنید .
صاف کن عقب ماندگی ملت هستید.
می دونید چرا خوشحالید؟
ناتوانی شما در بین طلاب رشد می کند،
شخصیت می یابد، مقام و پست
می گیرد. ناتوانی چون شما راه را برای طلاب هموار ساخته. حیف خون شهدای انقلاب.
ذهن و تفکر حوزوی خود را چه کنند؟
کت و شلوار بپوشانند؟
سکوت امروز هر معلم خیانت به آموزش کودکان این سرزمین است. کودک امروز و فرداها.
جناب دکتر تحجرتان خجسته باد.
فرزند من هم حوزه خونده هم دانشگاه شهید بهشتی تهران
اما خودش میگه دانشگاه، کشکه
در ضمن تو حوزه تمام مطالب روانشناسی و روشهای تدریس وکلای داری و سنجش و ....آموزش داده میشه
واقعا براتون متاسفم
در ضمن فرزند من هیچ نیازی ندارد بره استخدام آموزش پرورش بشه و داره درسش رو ادامه میده
اما اگه طلبه ای پیدا بشه و این زحمت رو قبول کنه به داد بچه های ایران رسیده و نجاتشون داده
ربطی به ۱۴ میلیون دانش آموز و یک و نیم میلیون معلم نداره.
افتخار کن و بهره ها ببر.
فرزند شما عاقبت به خیر شده
فلاکت خانه را میخواهد چه کند.
نجات بچه ها منتظر چون شماها نیست.پای خودتون را از گلیم بکشید
هنر کردید.
چه انتظاری دارید؟
درود
همه می توانند نظرات خودشان را آزادانه بیان کنند اما برای ما تمام فرضیه هایم به اثبات رسید !
این که این مدعیان علم و سواد و مروجان مدرک زدگی و مدرک گرایی در آموزش و پرورش ، محافظه کارترین و فرصت طلب ترین هستند !
این ها حتی در کانال خودشان هم این خبر مهم را کار نکردند .
بیش از این انتظاری نیست ....
پایدار باشید .
شرایط کرونایی و قطع ارتباط با
زیرمجموعه خود، طی یک سال سکوت نقشه حضور طلاب در آموزش و پرورش را کشیده اند و برای آنها دوره آموزشی در دانشگاه فرهنگیان ترتیب
داده اند.
وزیر از فضای سکوت با یک تیر دو نشان زده کمبود معلم را رفع کرده تا حدی که امروز می گوید راه آموزش و پرورش بعد از این بر روی معلم غیرحرفه ای مسدود خواهد شد!
و تیر دوم ایجاد فضای مطلوب برای نظام سیاسی با حضور مستقیم طلاب در کلاس های درس، و شستشوی ذهنی کودکان با سلیقه حوزوی و مذهبی.
چرا صدایی از دانش آموز و اولیا نیست؟
راستی اگر کرونا و تعطیلی مدارس نبود
وزیر چنین جسارتی داشت؟ رسما علیه نظام آموزشی کودتا کرده و مجرم هست.
حکومت نظامی اعلام کن
مگر این قشر چکار کرده اند که این قدر از حضورشان در آموزش وپرورش ترس دارید
نظامیان نامزد ریاست جمهوری شده اند
و
طلاب آموزش و پرورش!
بجز سالهای معدودی بقیه ایام مدرسه دارای پویایی لازم و آموزش درست اسلام که زندگی ساز است نبود.مگر نه اینکه بزرگان علمی کشور قبل از رشد غربیها بهترین بودند اما با فاصله گرفتن از مبانی دینی روز به روز رو به افول گذاشتیم و از اصل خویش دور شدیم . به امید روزی که دوباره دین بتواند نفس تازهای به کالبد نظام تعلیم و تربیت برساند
ان شاءلله
میگم آخه ما روز به روز داریم صعود
می کنیم. اینم سیاسته که بدون دین
نتونه پیش بره.
مدرسه جای آموزش هست. فاطمه خانم تو خونه نماز روزه یاد دادی
اسلام محکم شده. برو سایت حوزه.
دین سیاست را عقب مانده ساخت.
ثانیا باید در دوره مهارت آموزی دانشگاه فرهنگیان شرکت کنند
ثالثا معلم کار آمد وانقلابی ومستعد وسالم در آموزش وپرورش لازم است فرقی ندارد که این معلم روحانی باشد یا ازاد
خودتون سفره باز نکنید.
تا قیامت پرچم انقلاب عَلَم نکنید.
اینجوری ک فرهنگیان عزیز میگن نیست
بعضی از روحانیون هستن ک انصافاً خیلی بالیاقت تر از بعضی معلمین هستن
اون روحانی ک میاد درس میده در راستای معارف اسلامی تدریس میکنه خیلی بهتر از معلمین دیگه
ببینید معلم باید اسوه حسنه و الگو باشه نه اینکه به راحتی بی حرمتی کنه هرچند ک معلمین بعضیاشون از ادب و احترام چیزی نمیدونن ، چه بسیارند معلمینی که تو مدارس بی دینی رو ترویج میکنن. میخوام بپرسم این ۴۰ سالی ک روحانی تو آموزش و پرورش نبود و فقط خود شما معلمین بودین چه گُلی به سر آموزش و پرورش زدین
الحمدالله به لطف و بزرگواری شما بی سواد نداریم ک قریب به ۶۵ درصد جوانان رو بی سواد بار آوردین و فقط حقوق خودتون براتون مهمه نه سواد بچه های مردم
سعی کنید وجه اصلی خودتون رو بروز ندین
حالا که یه عده ای میتونن دلسوزانه تر کار کنن نمیخواد ناراحت بشید ماهم در کنارشون کار میکنیم باهم
میره.
بزرگوار معلم باید الگو و اسوه حسنه باشه
چرا با حرف زدن بی منطق و غیر علمی ظلم به عده ای میکنید بنده ۵ سال معلم بودم و روحانی هستم
هر سالم وقتی ارزیابی و امتیاز گیری میکنن بین دانش آموزان بین تمام معلمایی که تو مدرسه هستن ، که خودم تنها روحانی ام از باب ارزیابی علمی ، اخلاقی و زحمت وعلاقه اول میشم . واقعا بی انصافیه ایقد بی احترامی به طلاب بزرگوار اونام زحمت کشیدن درس خوندن شما از عده ای دلخور هستید میخواید همه رو با یه چوب بزنید
این دور از انصاف و مردانگی هس
حسنه آن است که نیایید . حرام است
آمدن شما. پس گناه کنید.
مثلا چه کاری هست که توی حوزه مونده که حوزه بی خبره
البته بنده سطح ۳ حوزه
و دانشجوی ترم آخر دکتری از دانشگاه تهران
و تخصصم جامعه شناسی هست
طلاب دروس تخصصی خودشونو تدریس می کنن نه غیر
شما اشتباه برداشت کردین
یک بار یه طلبه اومد درس دادبه ما کیف کردیم
تا متوجه شدیم درس عربی وفلسفه ودینی چی بود
جای تاسفه اینا دنبال عقاید باز هستند
که بشینن روی صندلی حقوق بگیرن
والا دلشون برای بچه های کشورمون نسوخته
تعجبی نداره معلم ریاضی که ساعتش میخواد
پرکنه بیاد دین وزندگی برداره
بعد بگه خانواده ام آمریکا هستند بچه کارگر هم آدم
حساب نکنه
هرکسی که بازتر بی ادب تر غربی تره پدرش یه کاری
هست اهمیت بده
اینا همون فرهنگیانی هستند که توتدریس شیمی موندن
برای پر کردن ساعت عربی درس میدن ادعا دارند
جمع کنید بابا همون فرمول شیمی ده بار از روی کتاب
میخواند بازهم بلد نیستی
بعد میاد طومارمی نویسید طلاب نباشند.
شده اند . کامنت ها را نگاه کنید . بیشتر از منطق و عقل ، عقده ها با هم
درگیرند.
۴۱ سال با بی کفایتی جایگاه ارزشی معلم را آسیب پذیر ساخته اند که امروز اینجا عقده گشایی شود.
اگر رویه این نویسندگان در این مدت درست بود وضعیت مدارس اینگونه به تباهی کشیده نمیشد
اگر شما درست کار کرده بودید سطح سواد و علم بچه های نردم اینگونه نبود
اکر شما دلسوز بودید الان وضعیت اخلاقی مدارس به اینگونه نبود
شماها از سطح سواد و علم طلاب خبر ندارید تا اون رو مقایسه کنید با مدارس پس لال شید
واقعا متاسفم برای شماها که بخاطر نون خودتون دارید اینگونه جلوی کار و حرکت صحیح رو میگیرید
معلم خود قربانی است. کاسه کوزه را
سر ما نشکنید و وجدان خود را راحت نسازید و یا عقده های خود را فرافکنی
نکنید.
۴۱ سال بجز یک وزیر، بی کفایت ترین
افراد وزیر شده اند، دهه ها همان معاونان بی لیاقت معاون همان وزیر
بی کفایت شده اند.
لطف کن این سایت را یک چرخ بزن
ببین مقصر اصلی کیست.
ما معلمان هم واسه همین ناراحتیم.
چون اوضاع بد در حال بدتر شدن است
و نمی فهمیم.
ما ایرانی ها عادت داریم برای درمان
یک مشکل ، مشکلات دیگر را بر آن
تحمیل سازیم و بر حجم آنها بیفزاییم.
ما فرار از حل مشکلات را بیشتر می پسندیم چون یاد نگرفته ایم آنها را در جای خود و با درایت حل و فصل کنیم.
ورود طلاب بر مشکلات خواهد افزود.
شما فقط می گویید طلاب هم درس خواهند داد، ظرایف تربیتی را
نمی بینید و یا نمی خواهید بفهمید.
با استبداد و زورگویی امیدی به آینده
کودکان و این کشور نیست.
ما درمان می خواهیم نه مُسکنی که با درد هیچ تناسبی ندارد.
ازمعلم ها واقعا به افتضا کشیدن تعلیم وتربیت رو
درد نکند نمی شنویم. بتازید جانا بتازید با تمامی
عقده های تان.
معلمای الان که با نمره کلویی از دانشگاه فرهنگیان اومدن بالا چی میگن
چرا چشم دیدن هم رو نداریم؟
در ضمن همه قبول داریم که سیستم آموزش و بهصوص پرورش ما در ایران بشدت فشل شده و نسخه های خارجی هم در ایران یا خوب اجرا نمیشن یا اثر نداشتن.
راه حل اگه کمک از سیستم حوزه که هیچ اگه دست هر کسی باشه بایداستفاده کرد
سفارش بدین یه میلیون هم تشریف
بیاورن قربان!
تعلیم و تربیت را به اهل فن واگذارید !
حجاب دار کردند تا برای طلاب محترم
زشت نشود. گناهکار نشوند و امن و امان!
بیچاره پروین اعتصامی در گور
خنده اش گرفت واسه هد سرش.
و اکثر معلم هایی که هستن بی سوادن حتی درک این رو هم ندارن که بچه ها با هم فرق دارن.حضور طلابی که رشته علوم تربیتی در حوزه علمیه خوندن خیلی موثر خواهد بود.
جانا. بی بند و باری برخاسته از دین گریزی. باقی قصه را فرداها گوش کن.
این حرکات که معلومه برای چیه. ولی اونایی که میگن اگر معلم روحانی باشه تخصص نداره معلومه نه از روحانیت چیزی نیدونه نه از معلمی. اینها با دین و فرهنگی که روحانیت با خودش میاره مشکل دارن نه بی تخصصی. اگر مشکلشون تخصص باشه اون دوره ای که معلمها میبینن برای یک روحانی که در علوم
ختلف تخصص داره هیچ کاری نداره
فراموش نکنیم در زمانیکه در دنیا صحبت از شرق و غرب
بود امام خمینی ره برای انسان ها راه سومی که فراموش
شده بود رو یاد آوری کردند. مدرسه،اداره،سازمان،ارگان،و...
روحانیت مخلص و دین فهم و بصیر واز خودگذشته اونجا
نباشه یا حداقل حرف های نباشه میشه همون شرق و غربی
که براش جنگیدیم و شهید دادیم .مدارسی که فکر انسان
روپرورش میدن چه بهتر که دست اهلش باشند روحانی یا طلبه
یا معلمی که اینها دلسوز و دین فهم باشند.
با کمک به همدیگه برای فردا، آدم بسازیم.
بینی و بین الله بر چه اساسی این اعتراض را وارد میدانید
آیا طلاب مثل شما آزمون نمیدن با این حال که خیلی بهتر از شما هم علم دارند و هم لیاقت
اگر توانایی علمی دارید بفرمایید از طریق آزمون خود را با آنان بسنجید این که گله نداره
مگر بدون آزمون قبول شدند که این طوری اعتراض میکنید
افسوس بر طرز فکر چنین معلمانی که بالای سر فرزندان ما هستن
لطفا اول فکر کنید بعد اعتراض
منطقی دیگر سدمعبر نشود.
از کجا معلوم با شرکت در این آزمون
خواهند آمد؟
روشن است که "فضل جای دگر نشیند "
دوستان عزیز
جولاهه اگرچه بافنده است /نبرندش به کارکاه حریر.
تمام بحث همکاران شجاع و توانای ما در این نامه بر سر این موضوع مهم و بنیادین است که آ.پ خانه ایدئولوژی است.
دستگاه تعلیم و تربیت جولانگاه ترکتازی نیست .
مدنیت در آ.پ ایجاب می کند که کار خسرو را به خسرو واگذاریدکار مسیح را به مسیح .
بدیهی است که مسببان چالشها و مشکلات ساختاری نهاد آ.پ نمی توانند "پیامبران رهایی بخش "باشند .
دستگاه تعلیم و تربیت برای برون رفت از چالشهای طاقت فرسای خود ،نیازمند آدم های شجاع ،توانا ،دارای برنامه ،صاحب عزت نفس و برخوردار از تساهل مدنی است.
افرادی که بین "منصب عمومی " و خیر همگانی با منصب شخصی شده و منفعت شخصی تفاوت قائل نیستند نمی توانند در این عصر و این زمانه راهی بسوی شکوفایی و فرزانگی فرزندان مملکت پیدا کنند
می کردید جناب خردمند!
است.
هستند بسیار متاسف هستم.
امیدی به آموزش و پرورش این کشور
نیست. یکی از نهادهایی که متلاشی
خواهد شد همین نهاد است.
ثبت است بر جریده عالم خیانت ما!
خیلی مَردید خیلی!
آموزش و پرورش ما همان طور که می دانید یک آموزش و پرورش مرکزیت گرا می باشد.تصمیمی در مرکز گرفته می شود و به همه مجموعه های زیر دست ابلاغ می شود تا آن را اجرا نمایند، حتی در جزئی ترین امور آموزش و پرورش هم دخالت می شود، در این نوع آموزش و پرورش خلاقیت و تفکر می میرد و افرادی که فکر نو دارند از دایره تصمیم گیری ها به حاشیه رانده می شوند ، "دوراندیشی" که از شاخصهای جوامع پیشرفته است در مجموعه افراد محدودی با رنگ و بوی سیاسی، محبوس می شود و حلقه مفقوده تصمیم گیری ها برای آینده فهم این است که «منافع ملی بر هر چیزی ارجحیت دارد» ...
خود من با حضور طلاب در مدارس کاملا مخالفم اما همان طور که پیش تر گفتم این تصمیم گرفته شده است و بی شک گذشت زمان، دایره اجرای آن را وسیع تر کرده و خواهد نمود.اگر بخواهیم حضور یا عدم حضور طلاب در مدارس را به صورت غیرشخصی و عاقلانه تر مورد نقد قرار دهیم به طوری که مورد توافق هم معلمان و هم طلاب باشد، از نظر من باید قبل از اجرای آن ،مراجعه به همه پرسی صورت می گرفت.این خانواده ها و مردم هستند که باید برای آموزش و پرورش فرزندان خود نظر بدهند و تصمیم گیری نمایند. این موضوع آن قدر برایشان اهمیت داشت که بخواهند برای آن وقت بگذارند و پای صندوق های رای بیایند و انجام ندادن آن یعنی همان حلقه مفقوده یعنی همان آموزش و پرورش مرکزگرا با طعم و بوی سیاسی.
تمرکزگرایی در هر امری باعث خطا و اشتباه در تصمیم گیری است. نادیده گرفتن زیرمجموعه به عنوان هسته اصلی سازمان، نشان از سبک مدیریتی
خودرایی است که اصولا بجز تحمیل نظر، کاری به نفع عموم انجام نمی دهد.
انجام داده وظیفه دینی اش را انجام
داده. قرار نیست پاداشش را با تخریب
آموزش و پرورش بگیره.
اجرکم عنداا....
نیومده همه رو حیوون میبینن وای به روزی که بیان.
این کامنت های اینجا راهم جدی نگیرید یه نگاهی به جامعه بندازید متوجه میشید مردم با طلاب موافق هستن یا مخالف.
آرزوی موفقیت روز افزون شما همکاران عزیز
عجب مسلمانید؟
با این همه سطحی اندیشی حمید آقا
مبادا به ترکستان روید!
اگر واقعا نیت خیر داشتند بدون حضور فیزیکی هم می توانستند به آموزش و پرورش خدمت کنند. با تبلیغات و حمایت از معلمان. اما دو چیز را
می خواهند تحقق بخشند:
۱) رهایی طلاب از بیکاری. آنقدر پرورش داده اند که زیادی هستند.
۲) ایجاد درآمد ثابت برای حضرات.
و صد البته شستشوی مغزی کودکان.
که البته با دین به دین گریزی کودکان
خواهند رسید. در واقع نوعی تز و
آنتی تز وسنتز .
از نظر فلسفه اجتماعی نهتنها اعتقاد به خدا پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست و حاکم در مقابل مردم مسوولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه، تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسوول میسازد و افراد را ذیحق میکند و استیفای حقوق را یک وظیفه لازم شرعی معرفی میکند... در نوشتههای خود تصریح کردهام که... هر مقام غیر معصومی که در وضع غیرقابل ا نتقاد قرار گیرد هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام.
روحانیت نه باید به طور مجموعه و دستگاه روحانیت وابسته به دولت شود و نه افرادی از روحانیون بیایند پستهای دولتی را به جای دیگران اشغال کنند، بلکه روحانیت باید همان پست خودش را که ارشاد و هدایت
و نظارت و مبارزه با انحرافات حکومتها و دولتها است حفظ کند.
آنچه را که می گویید عیب ندارد
ردای پدری تان نیست، سرنوشت
کودکان مملکت است.
مخالف حضور طلاب در مدارس هستند.یعنی ۵۵/۸ درصد.
۱۵ درصد نیز نقش آنان را در مدارس کم و یا بی تاثیر دانسته اند. یعنی مجموعا ۷۰/۸ درصد مخالف.
پس لطفا با جسارت و شهامت خود
ذیل این یادداشت ارزنده را با قید نام و اعلام مخالفت خود به نوعی هشتگی
راه بیندازیم که فردا بسیار دیر خواهد
بود.
استخدام ۲۵ هزار طلبه مرد و زن به عنوان معلم، اقدامی قانونی و در راستای اسلامی کردن مدارس است
وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به روزنامه شرق درباره استخدام ۲۵ هزار طلبه مرد و زن به عنوان معلم در راستای اسلامی کردن مدارس، این اقدام را قانونی دانسته و اعلام کرده :
بهكارگیری طلاب حوزههای علوم دینی در كسوت معلمی در مدارس مطابق قانون استخدام روحانیون و طلاب علوم دینی در وزارت آموزشوپرورش مصوب سال ۷۵ مجلس شورای اسلامی و آییننامه اجرائی آن و همچنین مفاد ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی كه به دانشگاه فرهنگیان اجازه داده است برای تأمین بخشی از نیازهای خاص آموزشوپرورش از میان دانشآموختهگان سایر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی كشور و حوزههای علمیه مشروط به گذراندن دوره یک ساله مهارتآموزی، دانشجو پذیرش كند، صورت میگیرد.
بنده هم تحصیلات حوزوی دارم و هم تحصیلات دانشگاهی در رشته کارشناسی ارشد تاریخ
الان تمام کسانی که این سال ها در حوزه با هم بوده ایم در کنار تحصیلات حوزه،دانشگاه رو هم در رشته های متعدد خوندند
بعضی از افرادی هم که وارد حوزه شدند خودشون کارشناسی یا کارشناسی ارشد در رشته های مختلف دانشگاهی دارند
بنده یک معلم هستم حالا چرا شما گیر دادید فقط روی یک کلمه طلبه یا هدف شما چیز دیگری است.
یک نگاهی به بعضی از همکاران هم بیندازید !!!