جناب آقای دکتر روحانی؛
آموزش و پرورش به عنوان نهادی حساس و دیربازده، بیش از هر وزارتخانه ای نیاز به ثبات مدیریت دارد آن هم مدیریتی فرهنگ مدار و معلمانه، اما متاسفانه در دوران ریاست جمهوری جنابعالی شاهد تزلزل و بی ثباتی در مدیریت این دستگاه سرنوشت ساز بوده ایم. چندان که ظرف مدت شش سال، زمام امور تعلیم و تربیت نسل آینده را به سه وزیر و یک سرپرست سپرده اید! و طبعا دامنه این تغییرات شتابزده به مدرسه کشیده شده و خانواده ها را از بی سر و سامانی اوضاع آموزش و پرورش نگران ساخته است و مکررا شاهد بروز ناملایمات و حوادث زیانباری هستند که سرنوشت عزیزان شان را تهدید می کند. آخرین تنشی که اخیرا بر پیکر مدیریت وزارت آموزش و پرورش وارده آمده است انتصاب فردی با پیشینه عملکردی کاملا حزبی و سیاسی به سرپرستی این وزارتخانه می باشد؛ فردی که وابستگی های گروهی و سابقه گرایش هایش به سردمداران جریان فتنه و موضع گیری ها و رفتارهای تند سیاسی اش همواره با اعتراضات فراوان و ایجاد تشنج در جامعه مواجه بوده است چندان که حتی در سمت معاونت سیاسی استانداری نیز مسئولان بالاتر دولت شما ایشان را تحمل نکرده اند. همچنین لااقل می توان گفت که موضع گیری های نسنجیده اش اتهام حمایت از برنامه ۲۰۳۰ را متوجه او ساخته است.
جناب آقای دکتر روحانی
شما می دانید که مقام معظم رهبری همواره نسبت به حزبی و سیاسی شدن آموزش و پرورش هشدار داده اند و مدیران این وزارتخانه را از رفتار گروهی و جناحی برحذر داشته اند و از آن با تعبیر « سَمّ » یاد کرده اند. لذا جای شگفتی است که سکّان کشتی هدایت ۱۳ میلیون دانش آموز و راهبری یک میلیون معلم فرهیخته به یک تندروی سیاسی سپرده شود. فردی که در همان روزهای نخست سرپرستی، نشستی با «خانه احزاب» گروه های اصلاح طلب فرهنگی برگزار می نماید و سخنگوی دولت جنابعالی در این جلسه خواستار حمایت احزاب فوقالذکر جهت معرفی ایشان به عنوان وزیر می گردد!
جناب آقای رئیس جمهور
تقاضا داریم به جامعه والامقام فرهنگیان از دریچه چند گروه سیاسی اصلاح طلب نگاه نکنید و نگذارید منزلت و مصلحت معلم، بیش از این قربانی مصالح سیاسی این گروهها شود. جامعه فرهنگیان که سال هاست تحقق عدالت و وعده های انتخاباتی و مطالبات بر حق خویش را به انتظار نشسته اند، نگران آن هستند که در قبال واگذاری بخشی از مطالبات شان در قالب نظام رتبه بندی، شاهد آن باشند که آموزش و پرورش به یک حزب تمام عیار در ایام انتخابات آتی تبدیل گردد و اهداف متعالی تربیت کودکان و نوجوانان کشور، تحت تاثیر منافع سیاسی و حزبی گروهی قدرت طلب زیرپا گذاشته شود.ریاست محترم شورایعالی انقلاب فرهنگی
دوران مسئولیت شما به سرعت سپری می شود، نگذارید فاجعه بهره برداری ابزاری از معلم ، دانش آموز و مدرسه، در راستای منافع قدرت طلبانه یک جریان سیاسی در دولت شما انجام و به نام شما تمام شود.
امید داریم فشارهای این جریان سیاسی، منجر به تکرار ماجرای شهردار سابق نگردد و جنابعالی را به تائید انتصابی ناخواسته وادار ننماید.
یقین داشته باشید که در جمعیت میلیونی معلمان، شخصیت های فرهیخته و آزاده و بی حاشیه ای برای جانشینی شهیدان رجایی و باهنر وجود دارند.
« اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الاَمانتِ اِلى اَهلِها »
* کانون تربیت اسلامی
* جمعیت اسلامی فرهنگیان
* انجمن اسلامی فرهنگیان خراسان
* انجمن اسلامی فرهنگیان آذربایجان شرقی
* جمعیت اسلامی فرهنگیان حامی دولت اسلامی
* جمعیت اسلامی فرهنگیان عدالتخواه استان اصفهان
نظرات بینندگان
از متن تنظیمی و بررسی سوابق امضا کنندگان کاملا مشخصه که دغدغه آموزش و پرورش ندارید !
فقط این هیاهو و سر و صدا برای اینه که الان شما در بازی سهمی ندارید !
متاسفم که آموزش و پرورش بازیچه دست سیاست پیشگان شده !
در این شش سال هم ظاهر ا دست اصلاح طلب ها بوده ولی خوشبختانه با هوسیاری دوستان شما اصلاح طلبان واقعی و اصیل عموما با مشکل عدم تایید مراجع امنیتی روبرو بودند و خانه نشین اند و همچنان قدرت واقعی در اختیار اصولگراهاست.
این همه طرفداری شما چه نتیجه ای داشت؟
متاسفانه افراد ناکارآمدی به این تشکل ها ورود کرده اند که یا دنبال پست می گردند ویا ازتدبیر کافی برای دفاع از حقوق فرهنگیان برخوردار نیستند
ناکارآمدی سرپرست فعلی آ.پ کاملا روشن است به یک دلیل که بدون هیچ شرطی قبول مسئولیت کرد کسی باید مسئولیت آ.پ را بپذیرد که اولین شرط اوافزایش بودجه ی آ.پ به حداقل 20 درصد بودجه باشد درغیر اینصورت همان روال قدیمی وحتی بسی بدتر از قدیم تکرار خواهدشد
ابرقدرتهاست خصوصا امریکا ، بیشتر سازمان های
بین المللی مقررش آمریکاست. سند ۲۰۳۰ وقتی
بد می شود که اعتقاد و استقلال ملل ضعیف را به
خطر می اندازد. ۲۰۳۰ خیلی خیلی بهتر از مرثیه
سند تحول خودمان است. جنبه های خوب و بد هر
یک را بشماریم بعد جبهه بندی کنیم. مقاومت در برابر سند ۲۰۳۰ تا زمان تغییر بندهای منفی
عاقلانه تر است. شکر ما که قدرت و بضاعت نوشتن برنامه راه نداریم لااقل از شعور دارندگان سود جوییم.