صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

" نمی‌توانیم انتظار پیشرفت کشور را داشته باشیم در حالی که ذره‌ای وجدان کاری و مسئولیت‌پذیری نداریم ... "

نامه یک معلم به اداره فرهنگ شهرستان کهگیلویه در سال ۱۳۴۱

نامه یک معلم به اداره فرهنگ شهرستان کهگیلویه در سال ۱۳۴۱

“ با کمال ادب چون روز چهارشنبه به علت کسالت شدید و نداشتن دسترسی به پزشک نتوانستم تدریس کنم و کلاس به وسیله دانش آموزان اداره شد، آن اداره حق دارد یک روز حقوق اینجانب را کسر نماید ” ( 1 )

اما الان در سال ۹۸ توجیه‌هایی که برای کم‌کاری داریم :

به اندازه‌ی حقوقی که میدن کار خواهیم کرد نه بیشتر !
کی داره کار میکنه که ما هم خودمون رو هلاک کنیم !
هیشکی ارزش کارمون رو نمیدونه پس چرا کار کنیم !
و الی آخر ...

نمی‌توانیم انتظار پیشرفت کشور را داشته باشیم در حالی که ذره‌ای وجدان کاری و  مسئولیت‌پذیری نداریم ...
از سطوح بالای مدیریتی گرفته تا کارمند و کارگر ساده !

( از کانال @Razcom )

کمپین مبارزه با بی شعوری

پنج شنبه, 25 ارديبهشت 1398 11:52 خوانده شده: 3131 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +3 0 --
امامی 1398/02/25 - 14:10
سلام
مرگ فرهنگ در یک جامعه ، چنین تبعاتی هم دارد.
فرهنگ یعنی مجموعه ی اخلاق و وجدان و......
در یک جامعه. این همه تغییر رفتار به منزله ی
نابودی ارزش های انسانی و اخلاقی است.
وقتی جامعه با افراد درست معامله نمی کند، پس
افراد به تلافی و جبران برمی آیند.
بارها گفته شده است که نتیجه ی آشکار
بی عدالتی، نارضایتی و خشم مردم است.
پس همچنان که قدرت خرید سال ۴۱با ۹۸
قابل مقایسه نیست، شاغلان آن ولو معلمان نیز
مقایسه ای مع الفارق هست. باور کنیم که انسان
و انسانیت نیز با مجموع کرده ها و نکرده ها
تغییرات فاحشی می یابند.
مرگ ارزش ، مرگ اخلاق ، مرگ فقر و.....
و یا بی اعتنایی به هر یک. در انتظار باشیم
که نیم قرن دیگر چگونه وضعی حاکم خواهد
شد اگر با همین سازوکار به حرکت خود
ادامه دهیم!!!
پاسخ + 0 0 --
امامی 1398/02/25 - 15:09
مرگ فرهنگ درست است.
پاسخ + +2 0 --
امامی 1398/02/25 - 14:15
در سال ۶۳، در یکی از روستاهای نزدیک تبریز،
مشغول خدمت بودم. در این روستا تازه تازه
ماهواره و مشروب خواری رواج می یافت. اما
در همین سال واژه و واقعیت طلاق در بین اهالی
ناشناخته و مذموم شمرده می شد، اما امروز آمار
طلاق و فساد در شهر و روستا چگونه سخن
می گوید؟!!
پیچیدگی و درهم تنیدگی مسایل اجتماعی یعنی
اثرگذاری و اثرپذیری شدید و غیرقابل کنترل.
سال ۴۱ باز معلم فقیر بود اما چون منزلت و اعتبار
اجتماعی در جامعه و بین دولت و ملت داشت ، لذا
شدت نارضایتی این همه نبود.
پاسخ + +1 0 --
امامی 1398/02/25 - 14:23
معلمان امروز ، چون حرمت و منزلت اجتماعی
در بین دولت و مردم ندارند ، پس ناراضی اند
و هم چون قدرت خرید ندارند ناراضی اند.
این دو یعنی نبود انگیزش و انگیزه ی شغلی
و نبود توان اقتصادی، با مضروب خیلی از
عوامل و عناصر دیگر ، ماهیت معلم امروز را
ساخته است. تأثیر نظام آموزشی بر ماهیت
معلم از اثرگذاری معلم بر آن ، بیشتر و عمیق تر
و قدرتمندتر است ، لذا ناتوانی معلم هر روز
بیشتر از دیروز و وجدان شغلی هر روز کمتر از
دیروز می گردد. تعامل اجتماعی بین معلم و
نظام آموزشی و از سوی دیگر بین جامعه و معلم،
عادلانه ، منطقی ، موازی و حسابگرانه نیست.
برای همین معلم امروز روز به روز بیشتر کم ارزش
می گردد. چون او فرصت پرداختن به رسالت خود
را نمی یابد و دائما در این نبرد ناعادلانه در حال
نالیدن و ابراز خشم و تحصن و تجمع و...... است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1398/02/25 - 19:08
خانم امامی سلام عبادات شما قبول
شما یک چیز را بد متوجه شده اید وقتی معلم قدرت خرید در جامعه نداشته باشد و فقیر باشد منزلتی هم ندارد زیرا از طریق مصرف و توان اقتصادی پایگاه و طبقه اجتماعی اش تعیین می شود.
پاسخ + 0 0 --
امامی 1398/02/25 - 21:41
سلام همکار محترم ،
بنده مطمئن باشید اصلا و ابدا بد متوجه نشده ام،
البته ممنون از ادب همکاری تان که نگفتید
نفهمیده ام، اما چون پدرم معلم دانشسرایی بوده و
گفته هایم را تجربه کرده ام با اطمینان و باور نوشته ام. در آن زمان بنا به دلایلی که نوشته ام معلمان از قدر و منزلت والایی برخوردار بودند اما
توان اقتصادی مناسبی نداشتند. فقط اون زمان مثل حال خط زیر فقری ۵ میلیون تومانی نبود. یعنی خط فقر نبود. تشکر از دقت نظرتان.
پاسخ + 0 0 --
امامی 1398/02/25 - 21:42
طاعات و عبادات حضرتعالی هم قبول حق. سپاسگزارم.
پاسخ + +2 0 --
امامی 1398/02/25 - 14:47
در اوج بیسوادی سیاه اون سالها ، معلم و سواد
او از مرتبت والایی برخوردار بود.
و در اوج بیسوادی سفید حال ، آنچه که بی ارزش
است معلم است.
خواهرم معلم کلاس اول ابتدائی بود، می گفت فقط تا اسفند ماه یعنی یادگیری تمامی حروف ، به معلم
وابسته اند ، بعد تعطیلات عید نوروز ، انگار نه انگار
دانش آموز از معلم بی نیاز و به او بی اعتنا
می شود.
حال تصور کنید جامعه امروز را. امروز کل جامعه
فراموش می کند که از کجا و توسط چه کسانی توانایی خواندن و نوشتن و تحصیل را بدست آورده
است. و چنین شده است که معلم نادیده شده است
و او در بستر تبعیض ، به چنین حال و هوایی افتاده
است.
در سال ۴۱ این همه تحصیل کرده نبود که مدعی
باشد و با سواد سیکل فرد معلم می شد آن هم
فقط از کانال مراکزی که دانشسرا نامیده می شد و
سپاهی دانش. امروز را خودتان مقایسه کنید.
ببخشید طولانی شد . این همه نتیجه ی دردمندی
است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1398/02/25 - 15:20
در سال ۱۳۴۱ ، دیسیپلین حاکمیت داشت
و امروز بی بند و باری اداری.
در سال ۱۳۴۱، شخصیت اجتماعی برق می زد
و امروز دروغ و نیرنگ و حقه بازی و تظاهرات
غیراخلاقی .
و..........
پاسخ + 0 0 --
یه نفر 1398/02/30 - 13:22
حکم کارگزینی مربوط به سال ۱۳۵۰ موجوده.یه نگاهی بندازید اون زمان یه معلم ۵۴۳ تومان حقوق میگرفت مه با تورم و ارزش پولی حساب کنید میشه ۱۶ میلیون الان

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور