« روزگاری حسنی با مادر بزرگش در روستایی دبش! و زیبا زندگی میكرد. حسنی یك بزغاله داشت که خیلی دوستش می داشت. روزها بزغاله را به صحرا می برد تا علف تازه بخورد .
هنوز پاییز شروع نشده بود كه حسنی مریض شد و مدتی در خانه ماند. مادربزرگ حسنی كاه و یونجهای كه در انبار داشتند را به بزغاله میداد .
وقتی حال حسنی خوب شد، دیگر علف تازهای در صحرا نمانده بود. از قضا آن سال سرما زودتر از راه رسید .
همه جا پر از برف شد و كاه و یونجههای انبار تمام شد. بزغاله از گرسنگی بع بع میكرد. حسنی كه دلش به حال بزغاله گرسنه میسوخت او را دلداری میداد و میگفت : “صبر كن تا بهار بیاید آن وقت صحرا پر از علف می شود و تو، كلی غذا میخوری.”
مادر بزرگ كه حرفهای حسنی را شنید خنده اش گرفت و گفت: پسرم، تو مرا به یاد این ضربالمثل انداختی كه میگوید، بزك نمیر بهار میاد، خربزه و خیار میاد. آخر پسر جان، با این حرفها كه این بزغاله سیر نمیشود.
به خانه همسایه برو و مقداری كاه از آنها قرض بگیر تا وقتی كه بهار آمد قرضت را بدهی .
حسنی از همسایهها كاه قرض كرد و به بزك داد و بزك وقتی سیر شد شاد وشنگول ، مشغول بازی شد » .
ضربالمثل پیر زن در مورد افرادی است که به دیگران وعدههای کشکی و سر خرمن میدهند و بعد هم زیرش میزنند و دیوار بلند حاشا هم پا برجا.
حالا حکایت بازنشستگان و وعده وعیدهای دولت و مجلس، دقیقاً شده، مصداق همین ضربالمثل.
دولت روحانی، از مهر ماه سال ۹۹ موضوع همسان سازی حقوق بازنشستگان را بر مبنای ۹۰ درصد حقوق شاغلان همتراز به سرانجام رساند و در ۶ تیرماه ۱۴۰۰، لایحه دائمی شدن همسانسازی را به مجلس سپرد. از طرفی، در آذرماه سال ۹۹، تعداد ۲۰۸ تن از نمایندگان مجلس با استناد به ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه،طرحی را تقدیم هیات رئیسه مجلس کردند که بر اساس آن هر گونه افزایش حقوق، که برای حقوقبگیران شاغل کشوری و لشکری عملیاتی و اجرایی می شود، معادل ۹۰ درصد ناخالص آن برای بازنشستگان نیز محاسبه و پرداخت شود. نتیجه آن شد که دولت جناب آقای رئیسی لایحه دولت قبل را از مجلس مسترد نمود و طرح ۲۰۸ نماینده مجلس نیز از سوی هیات رئیسه به بایگانی تاریخ سپرده شد.
در فاصله ۲ سالی که از اجرای همسان سازی دولت دوازدهم گذشت، شکاف دریافتی بازنشسته و شاغل عمیقتر شد و به علت تورم افسارگسیخته و عدم تناسب افزایش سنواتی با نرخ تورم، بازنشستگان به شدت در مضیقه مالی و معیشتی قرار گرفته و نارضایتی زیاد شد.
اخیراً خبر آمد که مجلس، در برنامه هفتم توسعه تصویب کرد که دولت در طول سه سال اول برنامه هفتم، یعنی از ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۵، بر اساس فرمول ۳۰،۳۰،۴۰، همسانسازی را اجرا نماید . از سویی، دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۳ اعتبار همسانسازی را ندید و عدم پیشبینی اعتبار فوق یکی از دلایل اصلی رد کلیات لایحه بودجه در صحن علنی مجلس اعلام شد.
تجربه ۱۱ دوره انتخابات مجلس به ما میگوید که بین ۶۰ تا ۷۰ درصد نمایندگان مجلس، در دوره بعد صندلی مجلس را نمیبینند و تجربه ۶ دوره برنامه توسعه نیز بیانگر آن است که درصد کوچکی از اهداف و مفاد هر برنامه عملی می شود، و دولت فعلی هم مشخص نیست که در سال ۱۴۰۵ باشد یا نباشد .
وانگهی، همین دولت محترم هم، اعتقادی به تامین اعتبار اجرای همسانسازی ندارد.
حال، فرض کنیم که در لایحه بودجه ۱۴۰۳، مبلغ ۵۴ هزار میلیارد تومان اعتبار برای همسانسازی دیده شود ؛ وقتی رئیس سازمان برنامه و بودجه دوست نداشته باشد که بدهد، نمیدهد و به هیچ کس هم پاسخ گو نیست کما اینکه ۱۴ هزار میلیارد تومان اعتبار مصوب برای ترمیم حقوق بازنشستگان در لایحه بودجه ۱۴۰۲ را نداد.
بنابراین بازنشسته جماعت این وعده وعیدها را بیش از وعده حسنی به بُزَک خود ارزیابی نمی کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چرا باید همه صفحات این قسمت را اقتصاد بازنشستگان پر کرده باشد ؟
ما باید از این مرحله عبور می کردیم
باید صفحات رنگ و بوی آرامش... سفر ... و حفظ سلامتی ... را می داد.
چرا بعد از سال ها تدریس, هنوز نیاز ما در مسایل اولیه مانده است ؟
اشکال از کجاست ؟
مگر انقلاب ما فرهنگی نبود ؟ !
پس چرا هنوز نیاز های اولیه آموزش و فرهنگیان را نتوانسته ایم, به درستی حل کنیم ؟
به خصوص ما باز نشستگان .... !
جواب را در کجا باید یافت ؟ ...
وقتی جمعیت کثیر بازنشستگان به جای تلاش برای احقاق حق ناله می کنند پس امکان مطالبه آن از بین می رود
مورد دیگری که مطرح است پذیرش حق التدریس توسط بازنشستگان واستمرار خدمت شاغلان درآستانه بازنشستگی است چه چیزی از این بهتر که حق بازنشستگان داده نشود تا بتوانند با مبلغی کم آن ها را به بیگاری بگیرند
از کوتاهی ماست که دیوار بلند است
هراندازه درزندگی تلاش کنید تا زندگی بردگان را بهبود ببخشید امکان پذیر نیست چون این برده به راه دیگری بهتر از این مسیر نمی تواند فکر کند
هر اندازه برای خود ارزش قائل شوید همان اندازه مزد دریافت خواهید کرد هیچ وقت فرزند یک صراف تاجر یا مشاغل پردرآمد سراغ کارگری یا معلمی یا مشاغل کم درآمد نخواهد رفت چرا چون ارزش خودرا فراتر از ارزش که دراین شغل به انسان می دهند می داند