شوق و ذوقم کم دوام بود !
وقتي به خود آمدم ،
از اينکه اين قدر ساده بودم ،
از خودم شرمم شد !
مقدمه :
دوشنبه شب ، مورخ 9 اسفند 1395 در سايت خبرگزاري جمهوري اسلامي مطلبي عجيب و شک برانگيز تحت عنوان :
" کمپین صنفی فرهنگیان 140 هزار امضا تقدیم نمایندگان مجلس کرد. " را ملاحظه کردم .
در متن اين خبر به نکات ذيل اشاره شده بود .
" محتوای نامه این کمپین به مساله کمبود بودجه ارسالی دولت به مجلس برای وزارت آموزش و پرورش اشاره داشته و تاکید دارد که حداقل حقوق پایه برای هر معلم مبلغ 30 میلیون ریال در نظر گرفته شود. "
بسيار جالب تر آنکه در ادامه اين مطلب آمده است :
"در نامه مذکور همچنین از مجلس شورای اسلامی درخواست شده بودجه ای برای کیفیت بخشی آموزش مدارس در نظر گرفته شود تا مشکل کنونی مدارس حل و فصل شود."
بخش اول غليان هيجان و فروکش کردن منطق :
آن قدر مطلب مورد اشاره براي منˏ بازنشسته که بدين ترتيب حقوقم تقريبأ دو برابر مي شد اغوا کننده بود که بي اختيار، هيجان زده و سرمست از افزايشˏ تقريبأ دو برابري حقوقم ( چه فکر ها که نکردم ؟ چه مسافرت ها که نرفتم ؟ چه درمان هاي عقب افتاده را دنبال نکردم ؟ چه هديه ها که ندادم ، چه ميهماني ها که نرفتم ؟ چه ميهماني ها که ندادم و ...)
جست و جو را آغاز کردم تا من هم به لشگر یکصد و چهل هزار نفری امضاکنندگان بپيوندم .
با خود مي گفتم :
با وجود آنکه اکثريت اين امضا کنندگان ،حقوقشان بيش از سه ميليون تومان در ماه مي باشد، براي رفاه حال ما معلمانˏ با حقوق کمتر از سه ميليون تومان در ماه ، ريسک کرده ليست پويش (کمپين ) را امضا کرده اند . پس چرا من ̗ ذينفع آن را امضاء نکنم؟
نکات مثبت اين پويش ( کمپين ) به شرح ذيل است :
الف - آنچه مشخص است :
* ترکيبي از جمع آوري امضاء از طريق مجازي( 110 هزار امضاء ) و سنتي ( 30 هزار امضاء ) را تجربه کرده است .
* علاوه برافزايش حقوق معلمان ، درخواست کیفیت بخشی آموزش مدارس را نيز مطرح کرده است.
* بيش از ده درصد معلمان را بسيج نموده است .
* معلمان محافظه کار ، کارشناسان کم تحرک ، مسئولين ( دولتمردان و مجلس نشينان ) کم توجه ، اولياي گرفتار̗ انش آموزان گريز پا از مدرسه و... را بيدار مي کند تا گوشه چشمي هم به آموزش و پرورش و کيفت بخشي مدارس داشته باشند !
* اکثر نهادهاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين ، اکثر رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي را هوشيار مي کند .
ب - آنچه بايد مشخص شود :
* قطعأ اتاق فکر ( کار گروه تخصصي ) نهادهاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسولين براي هر کنشي ، کار ˏکارشناسي داشته تا تقاضايي که مطرح مي کنند قابل حصول باشد ، نه دستيابي به آن غير ممکن باشد !
* احتمالأ عدد حداقل سه ميليون تومان حقوق براساس مطالعه و تحقيق محاسبه شده است که اصول آن جهت تنوير افکار عمومي در اختيار رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي قرار مي گيرد تا عزم ملي در اين مهم ايجاد شود .
* احتمالأ تقريب بودجه مورد نياز براي تحقق اين دو مهم (حداقل حقوق و کيفيت بخشي به مدارس ) از طريق کار کارشناسي معين شده است .
* احتمالأ اين رقم حداقل سه ميليون تومان در ماه و کيفيت بخشي آموزش مدارس با پرتاب تاس ، انداختن اسطرلاب و بازي با اعداد به دست نيامده است که در اين صورت پيشنهاد اسطرلابي ( نه کارشناسي ) بنده حداقل حقوق شش ميليون تومان درماه مي باشد که امضاي بيشتري جمع شود.
* بايد توجه داشت که در کميسيون تلفيق و صحن علني مجلس ، تغييرات اساسي و ريشه اي در لايحه بودجه صورت نمي گيرد و نگاه امروز مجلس نشيان صندوق توسعه ملي مي باشد.
با خود گفتم :
چاره اي ندارم و بايد به جست و جو ادامه دهم .
در حين جست و جو همواره با صداي خيفيف و گاهي اوقات با صداي بلند با خود زمزمه مي کردم که :
حقوقم دو برابر شد !
که با خبر زير مواجه شدم :
خبرگزاري جمهوري اسلامي :
"عضو کانون صنفی معلمان یادآورشد: "
"نمایندگان معتقد بودند که اگر دولت مستقیم لایحه ای برای افزایش بودجه وزارت آموزش و پرورش ارائه دهد، مجلس با آن موافقت می کند و اگر فقط یک درصد از بودجه دیگر نهادها و دستگاه ها صرفه جویی شده و به آموزش و پرورش اختصاص یابد، تمامی مشکلات این وزارتخانه حل خواهد شد."
با خواندن اين خبر داشتم شاخ در مي آوردم! تمام شوق و ذوقم به يک باره به يأس و نااميدي تبديل شد ! چه فکر مي کرديم و چه شد ؟
با خود گفتم :
درست است که عوامل پويش ˏ( کمپينˏ) جمع آوري امضا نامشخص مي باشند و کسي پاسخ گو نمي باشد ولي وقتي عضو محترم کانون صنفي معلمان با نمايندگان مجلس درباره تحقق اين دو مهم ( حداقل حقوق و کيفيت بخشي مدارس ) سخن مي گويند بايد اميدوار بود .
مگر مي شود که عضو محترم کانون صنفي معلمان و نمايندگان محترم مجلس از حساب و کتاب سر در نياورند ! حتمأ اشتباهي رخ داده است !
به خود اميد مي دادم :
درست است که مي گويند :
سنگ بزرگ نشانه نزدن است !
ولي اين دو درخواست مهم ( حداقل حقوق سه ميليون توماني براي معلمان و کيفيت بخشي به مدارس ) نياز به بودجه اي هنگفت ندارد !
لذا در کمسيون تلفيق و صحن علني مجلس محقق مي شوند!
مأيوسانه به جست و جو ادامه دادم تا شايد تحقيق يا تقريب بودجه مورد نياز اين دو درخواست مهم را بيابم .
در حين جست و جو ، همواره با صداي خيفيف و گاهي اوقات با صداي بلند با خود زمزمه مي کردم که :
مگر مي شود که عضو محترم کانون صنفي معلمان و نمايندگان محترم مجلس از حساب و کتاب سر در نياورند ! حتمأ اشتباهي رخ داده است !
در جست و جوي همراه با زمزمه خفيف ، گاهي بلند با خود، به مطالب ذيل رسيدم :
1. در نگاه سازمان معلمان ايران ( شوراي منطقه شش تهران ) به کسري بودجه آموزش و پرورش آمده است :
مشکلات و چالش هاي آموزش و پرورش با نگاه فراگير و عزم عمومي قابل حل مي باشد .
تشکل ها به وظايف خود که حلقه واسط بين مردم و مسئولين مي باشند عمل نمايند و با کار گروه وارد مذاکره شوند . مهم نيست نماينده کدام تشکل و يا کدام تشکل ها جزء تيم مذاکره کننده با کار گروه باشند . مهم تر آن است که تمامي فرهيختگان ، همه تشکل هاي مدني از تمام ظرفيت هاي کارشناسي خود بهره ببرند و با ارائه پيشنهادات کار شناسي شده در رسانه ها ( سنتي و يا مجازي ) تيم مذاکره کننده با کار گروه را هدايت و راهنمايي نمايند .
مسلم است وقتي فرهنگيان فرهيخته اين پيشنهادات را رصد مي کنند و وارد تعامل با آن تشکل ها مي شوند تا پيشنهادات ارائه شده را اصلاح نمايند . هم تشکل ها تقويت و اصلاح مي شوند و هم قدرت چانه زني و تعامل آنها با مسئولان و از همه مهمتر قدرت فکر و انديشه آن تشکل سنگ محک مي خورد .
دنياي امروز بر محور دانايي استوار است .
امروز که درآمد افسانه اي 670 ميليارد دلار درآمد نفتي و 783 ميليارد دلار مجموع درآمد هاي ارزي نداريم ؛ پس راه حل قانوني چيست ؟
سازمان معلمان ايران ( شوراي منطقه شش تهران) به عنوان نمونه ، مسير قانوني ذيل را جهت خاتمه به سريال کسر بودجه معرفي مي نمايد .
مي توان پايه مذاکره تشکل ها با کار گروه را چنين تعريف کرد تا هم اين تبصره به درستي اجرا شود وهم امکان تعميم آن بررسي شود .
قطعأ مطالعه و کارˏ کارشناسي ديگر فرهيختگان و تشکل هاي مدني مي تواند گزينه هاي بهتري را بر روي ميزˏ مذاکره قرار بدهد .
2. در فرآیند اصلاح در آموزش و پرورش تحليلي از سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران براي برطرف کردن تنگناهاي مالي آموزش و پرورش ، آمده است : تا اصلاح ساختار در آموزش و پرورش صورت نگيرد ، اگر تمام بودجه دولت و حتي چند برابر کل بودجه دولـت ، به سوي آموزش و پرورش سرازير شود باز هم چالش هاي آن باقي مي ماند!
به جاي تکيه به خزانه خالي بايد به سراغ توليد ناخالص ملي رفت که لازمه آن ايجاد عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش است .
3. در درس های تشکیلاتی علیرضا محجوب ؛ تشکل های معلمان و ماموریت فراکسیون صنفی معلمان آمده است :
" علیرضا محجوب، نماینده مجلس و دبیر کل خانه کارگر با شورای نویسندگان « صدای معلم» دیدار کرد."
" علیرضا محجوب در این نشست گفت: حرکت صنفی تابع آرامش و برنامه است و باید معطوف به نتیجه باشد."
" محجوب تاکید کرد: مهم این نیست که در مجلس چه کسی باشد. ماهیت حرکت از این طرف، ماهیت مقابله از آن طرف را میسازد. کنش صحیح موجب واکنش صحیح است و بالعکس."
با خواندن اين مطالب از استاد امور تشکيلاتي دوباره به دوبرابر شدن حقوقم اميدوارشدم و با ذوق و شعف وصف ناپذير در حين جست و جو همواره با صداي خيفيف و گاهي اوقات با صداي بلند باخود زمزمه مي کردم که :
حقوقم دو برابر شد !
4. در گزارش «پاد» از تصویب کلیات بودجه سال ۹۶ در مجلس شورای اسلامی ، آمده است : " یکی دیگر از انتقاداتی که بارها به بودجههای دولت گرفته شده است، افزایش بودجههای جاری به جای بودجههای عمرانی بوده است."
5. در ریز تغییرات لایحه بودجه 96 در مجلس آمده است :
در اصلیترین بخش بودجه سال آتی، مجلسیها حدود 25 هزار میلیارد تومان به منابع عمومی دولت افزودند. این به آن معناست که مجلسیها در نقشه راه اقتصادی سال آینده ایران، معادل 8/ 7 درصد بیشتر از آنچه دولتیها بهعنوان منابع درآمدی دولت در سال 96 پیشبینی کرده بودند، این منابع را رشد دادهاند.
دراین باره با نگاهی به جداول بودجه درمییابیم که :
مجلسیها در افزایش درآمدهای حاصل از واگذاري داراييهاي مالي، بیشتر به استفاده دولت از صندوق توسعه ملی متمرکز شده اند.
توسعه مجلس نیز یکی از موضوعاتی است که مجلسیها برای آن در لایحه دولت تغییراتی ایجاد کردند. دولت برای توسعه مجلس در سال 96، میزان 120 میلیارد تومان درنظر گرفته بود که کمیسیون تلفیق آن را به 250 میلیارد تومان افزایش داد. این اعداد پایان تغییرات رخ داده در بودجه سال 96 نیست و در این مجال تنها به گوشهای از آنها اشاره شد.
با خود گفتم :
برخي رسانه ها ، خيلي مته به خشخاش مي گذارند ؛ حالا که نوبت ما معلمان شد صندوق توسعه ملي را مطرح مي کنند .
با رسم يک نمودار حال کارشناسان را مي گيرم تا مجلس نشينان بتوانند خواست پويش را محقق کنند!
يعني :
هم حداقل حقوق معلمان را سه ميليون تومان در ماه کنند و هم بودجه ای برای کیفیت بخشی آموزش مدارس در نظر بگيرند!
در ذيل جدول و نمودار را ارائه مي نمايم .
ارقام بر حسب ميليارد تومان مي باشد.
جدول اقلام عمده تغييرات درآمد ، بالغ بر 6600 ميليارد تومان در لايحه بودجه 96 توسط کميسيون تلفيق از صندوق توسعه ملي اعداد بر حسب ميليارد تومان
نمودار اقلام عمده تغييرات درآمد ، بالغ بر 6600 ميليارد تومان در لايحه بودجه 96 توسط کميسيون تلفيق از صندوق توسعه ملي اعداد بر حسب ميليارد تومان
براي آنکه نا اميد نشوم ، باخود گفتم :
اتاق فکر ( کارگروه تخصصي ) تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين بهترين مرجع مي باشند و جست و جو را با اين اميد دنبال کردم.
6. متأسفانه اکثر اين تشکل ها در مقابل اين کنش معلمان ، سکوت اختيار کرده فقط سازمان معلمان ايران به عنوان پيشتاز تشکل هاي مدني بيانيه تحليلي عميقي در اين زمينه ارائه نموده که قابل تقدير و ستايش مي باشد .
در ذيل قسمت هاي از آن را با هم مي خوانيم:
* فصل بودجه يادآور خاطرات تلخ و خطرات نااميد كننده براي معلمان
دوباره فصل بودجه است و طبق سنت سال هاي مجاز تنفس مدني و صنفي، نقدها و اعتراضاتي از گوشه و كنار به گوش مي رسد و به ياري عرصه اي كه براي فعالان رسانه اي حوزه آموزش و پرورش ايجاد شده و به مدد شبكه هاي مجازي ،اين نقد و اعتراض ها عميق تر و گسترده تر شده است كه يكي از مصاديق آن « كمپين حقوق عادلانه » است .
* ضرورت دارد تشكل هاي صنفي و سياسي و فعالان حوزه آموزش و پرورش كنشگري هوشمندانه اي داشته باشند. به اين معنا كه كنش آنها در مسير حل مساله باشد نه ايجاد مسايل جديدتر و يا عميق و پيچيده تر شدن مسايل گذشته شود.
* سخن اينجاست كه آيا حرف ها ي تكراري و راهكارهاي اعتراضي آزموده شده راه به جايي مي برد؟
* مساله بودجه آموزش و پرورش را می بایست از چند منظر مورد توجه قرار داد :
نخست اینکه در ذیل بحث "اقتصاد آموزش و پرورش" بايد آن را مد نظر قرار داد و خود این موضوع را هم می بایست در ذیل سیاست های کلان اقتصادی حاکمیت و دولت نقد و بررسی نمود.
* ماحصل بیش از 15 سال کنشگری مستمر سازمان معلمان ایران با فراز و نشیب ها و افراط و تفریط هایی در سیر همان سه گانه کنش گری رسانه ای،تعاملی و تشکلی این است که خود را فقط مامور به تکلیف ندانیم و فقط مطلوب را نشانه نگیریم بلکه بر نتیجه و ممکن نیز متمرکز شویم.
* درست است که در شاخص های آماری در مقایسه با کشورهای دیگر سهم بودجه آموزش و پرورش ما از تولید ناخالص ملی و بودجه عمومی بسیار ناچیز است اما همان گونه که گفته شد این شاخص در دولت تعیین نمی شود این یک شاخص استراتژیک است که باید حاکمیت برای تغییر آن تصمیم بگیرد و همان گونه که در بخش امنیت و سلامت یک تصمیم استراتژیک وجود دارد در بخش « تربیت » نیز این تصمیم گرفته شود و با اختصاص سهم بیشتر، به استاندارد های جهانی نزدیک تر شود .
* حال که بودجه در مجلس مورد بررسی قرار می گیرد انتظار تغییر محسوس داشتن دور از واقعیت است چرا که هر گونه تغییری یا باید با لحاظ کردن منابع درآمدی مربوطه باشد و یا با جابه جایی و حذف ردیف های هزینه ها ؛ لذا تجربه ثابت کرده که نه در توان مجلس است و نه ممکن است که چنین اتقاقی روی دهد؛ پس ایجاد انتظار غیر واقعی یک اقدام باخت-باخت است چرا که هم معلمان را ناامید می سازد و بی اعتماد به کنشگری را افزایش می دهد و هم فرصت کاذب برای نمایندگان توده گرا ایجاد می کند و هم منجر به تخریب غیرعادلانه و غیرمنصفانه مسوولانی مي شود که سهم چندانی در این مساله و مشکل ندارند...."
بخش دوم : فروکش کردن هيجان و غلبه منطق :
بعد از فروکش کردن هيجانات ناشي از دو برابر شدن̗ حقوقم ، وقتي عقلانيت حاکم شد، متوجه شدم که يار درخانه و من گرد جهان مي گردم .
با حساب ساده زير مشخص شد سنگ بزرگ علامت نزدن است !
در حين محاسبات ، همواره با صداي خيفيف و گاهي اوقات با صداي بلند باخود زمزمه مي کردم که :
حالا که عضو محترم کانون صنفي معلمان و نمايندگان محترم مجلس از حساب و کتاب سر در نمي آورند، چه بايد کرد تا معلمان به اين سنگ بزرگ ، اميد واهي نبندند .
1. در لايحه بودجه 96 آمده است :
مبلغ کل بودجه کشور برابر 934 / 393 / 849 / 10 هزارميليون ريال ، کل بودجه آموزش و پرورش 621 / 815 / 316 هزارميليون تومان ( حدود سه درصد کل بودجه ) پس الباقي بودجه دیگر نهادها و دستگاه ها برابر 313 / 578 / 532 / 10 هزارميليون ريال مي شود که يک درصد آن برابر 783 / 325 / 105 هزارميليون ريال ( بيش از ده هزار ميليارد تومان) مي باشد .
اين سنگ بزرگ ، کل سازه ي شوق و اشتياقم را مانند پلاسکو به يکباره فرو نشاند !
نتيجه گيري :
1. حرکت صنفی تابع آرامش و برنامه است و باید معطوف به نتیجه باشد.
2. ضرورت دارد تشكل هاي صنفي و سياسي و فعالان حوزه آموزش و پرورش كنش گري هوشمندانه اي داشته باشند. به اين معنا كه كنش آنها در مسير حل مساله باشد نه ايجاد مسايل جديدتر و يا عميق و پيچيده تر شدن مسايل گذشته شود.
3. سخن اينجاست كه آيا حرف ها ي تكراري و راهكارهاي اعتراضي آزموده شده راه به جايي مي برد؟
4. خود را فقط مامور به تکلیف ندانیم و فقط مطلوب را نشانه نگیریم بلکه بر نتیجه و ممکن نیز متمرکز شویم.
5. تا اصلاح ساختار در آموزش و پرورش صورت نگيرد ، اگر تمام بودجه دولت و حتي چند برابر کل بودجه دولـت ، به سوي آموزش و پرورش سرازير شود باز هم چالش هاي آن باقي مي ماند .
6. به جاي تکيه به خزانه خالي بايد به سراغ توليد ناخالص ملي رفت که لازمه آن ايجاد عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش است.
7. مشکلات و چالش هاي آموزش و پرورش با نگاه فراگير و عزم عمومي قابل حل مي باشد .
تشکل ها به وظايف خود که حلقه واسط بين مردم و مسئولين مي باشند عمل نمايند و با دولتمردان ، نمايندگان محترم مجلس ، کميسون هاي تخصصي مجلس وارد مذاکره شوند . مهم نيست نماينده کدام تشکل و يا کدام تشکل ها جزء تيم مذاکره کننده باشند . مهم تر آن است که تمامي فرهيختگان ، همه تشکل هاي مدني از تمام ظرفيت هاي کارشناسي خود بهره ببرند و با ارائه پيشنهادات کار شناسي شده در رسانه ها ( سنتي و يا مجازي ) تيم مذاکره کننده را هدايت و راهنمايي نمايند .
مسلم است وقتي فرهنگيان فرهيخته و ديگر شهروندان محترم ، اين پيشنهادات را رصد مي کنند ، وارد تعامل با آن تشکل ها مي شوند تا پيشنهادات ارائه شده را اصلاح نمايند . هم تشکل ها تقويت و اصلاح مي شوند وهم قدرت چانه زني و تعامل آنها با مسئولان و از همه مهمتر قدرت فکر و انديشه آن تشکل سنگ محک مي خورد .
8. قطعأ مطالعه و کارˏ کارشناسي ديگر فرهيختگان و تشکل هاي مدني مي تواند گزينه هاي بهتري را بر روي ميزˏ مذاکره قرار بدهد .
9. دنياي امروز بر محور دانايي استوار است .
امروز که درآمد افسانه اي 670 مليليارد دلار درآمد نفتي و 783 ميليارد دلار مجموع درآمد هاي ارزي نداريم؛ راه حل قانوني چيست ؟
قطعأ ، جهت خاتمه به سريال چندين دهه اي ( حتي در دولت مهرورزان ) کسر بودجه آموزش و پرورش ، مجبوریم :
a.با توجه به اهميت بخش هاي بهداشت و درمان ، ورزش و جوانان ،محيط زيست آبخيزداري ، فرهنگ و هنر ، گردشگري ، پروژه هاي عمراني و ... استدلال صرفه جويي يک درصد از هزينه ها ي ديگر نهادها و دستگاه ها و اختصاص آن به يک امر مهم ، منطق پذيرفته اي نمي باشد !
زيرا بيش از چند دهه ( حتي در دولتي با سرمايه هاي افسانه اي 800 ميليارد دلاري ) شاهد کسر بودجه در آموزش و پرورش مي باشيم .
b. در حالي که عربستان با ذخاير ارزي اش ، سرمايه گذاري مي کند و سود ناشي از سرمايه گذاري را ، صرف هزينه هاي جاري مي نمايد ؛ اقدام کميسيون تلفيق مجلس ( افزايش بودجه برخي نهاد ها به ميزان 6600ميليارد تومان از صندوق توسعه ملي) نشان مي دهد که عملکرد کميسيون تلفيق مجلس دهم ، متأسفانه به نگاه دکتر احمدي نژاد نزديک تر است تا به مواضع ̗ مقام معظم رهبري ( در فرمول توسعه پايدار ، نفت متعلق به همه نسل هاي آينده مي باشد )
c. تلاش کنيم تا روند بودجه نويسي در کشور با کاهش بودجههای جاری و افزايش به بودجههای عمرانی همراه باشد تا توليد ناخالص ملي افزايش يابد ! زيرا به هر حال روزي نفت تمام مي شود !
d. با تمام انرژي ، بسوي ايجاد عزم ملي ، تلاش کنيم تا ساختار آموزش و پرورش اصلاح شود.
e. به توصيه کار شناسان عمل کنيم :
ابتداء بايد:
سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي افزايش بيابد!
تا در نتيجه :
سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي افزايش بيابد !
سخني با مديران پويش ( کمپين ) حقوق عادلانه :
1. مستندات̗ محاسبات ˏتعيين بودجه براي تحقق حداقل حقوق به ميزان سه ميليون تومان و کيفيت بخشي مدارس را رسانه اي کنيد تا عزم ملي حول آن براي آينده محقق شود .
2. زمان ايجاد پويش ( کمپين ) ، کار کارشناسي ، چانه زني با مسئولين براي افزايش بودجه ، قبل از ابلاغ بخشنامه ي تهیه و تدوین بودجه کل کشور به دستگاه های اجرایی ابلاغ مي باشد .
رئيس جمهور با اين بخشنامه ، دستور آغاز فرآيند تدوين لايحه بودجه کل کشور را صادر مي کند تا دستگاه ها بودجه پیشنهادی خود را به سازمان برنامه و بودجه کشور ارسال کنند .
معمولأ اين بخشنامه در تابستان به دستگاه ها ابلاغ مي شود .
لذا ايجاد پويش ( کمپين ) در زمستان ( بهمن و اسفند ) آب در هاون کوبيدن است. که منجر به نا اميدي معلمان مي شود !
3. کنش گري در سايه کارشناسي ، بالنده است . کنش گري که کورکورانه عمل مي کند محکوم به شکست است .
4 . حال که بودجه در مجلس مورد بررسی قرار می گیرد انتظار تغییر محسوس داشتن دور از واقعیت است چرا که هر گونه تغییری یا باید با لحاظ کردن منابع درآمدی مربوطه باشد و یا با جابه جایی و حذف ردیف های هزینه ها ؛ لذا تجربه ثابت کرده که نه در توان مجلس است و نه ممکن است که چنین اتقاقی روی دهد ؛ لذا ایجاد انتظار غیر واقعی یک اقدام باخت-باخت است .
چرا که هم معلمان را ناامید می سازد و بی اعتماد به کنش گری را افزایش می دهد و هم فرصت کاذب برای نمایندگان توده گرا ایجاد می کند و هم منجر به تخریب غیرعادلانه و غیرمنصفانه مسوولانی مي شود که سهم چندانی در این مساله و مشکل ندارند.
5. باتوجه به اينکه درخواست شما ، رفع تبعيض ، پرداخت حقوق عادلانه به معلمان و کيفيت بخشي به آموزش مدارس يک خواست ملي مي باشد و با تغييرات جزيي در بودجه توسط مجلس محقق نمي شود ، فقط روش ، زمان و مخاطب شما اشتباه مي باشد !
تا دير نشده است ، موضوع ˏوسیع تر و گسترده ترˏ "عزم ملي جهت اصلاح ساختار آموزش و پرورش " که اميد بخش و کارساز مي باشد و مقدمه تحقق حداقل حقوق و کيفيت بخشي مدارس مي باشد ، را جايگزين پويش (کمپين ) بي نتيجه و نااميد کننده درخواست تغييرات اساسي بودجه در مجلس نماييد .
نظرات بینندگان
1- نمایندگان اصلاح طلب شما حقوق 24 میلیونی برای مدیران دولت را تصویب و باز هم با این کار لکه ننگی به کارنامه سیاه خود افزودند چه گونه است که تصویب حقوق نجومی برای مدیران در توان نمایندگان اصلاح طلب اشرافی شما است اما حقوق 3 میلیونی معلمان که مروجان فرهنگ و اندیشه هستند شوخی بیش نیست ؟ 2- چگونه دولت سرمایه داری شما قادر به افزایش دویست برابری حقوق پزشکان و کارمندان بانک است اما افزایش حقوق معلمان در توان دولت اشرافی گری شما نیست ؟
یادت رفته که تمام اشلاح طلبها رو به اسم نظارت استصوابی رد صلاحیت شدند.
این نماینده ها خنثی هستند و ربطی به اصلاح طلب ندارند.
ما از دوره خاتمی خاطرات خوبی داریم.
لطفا شما این وسط نرخ تعیین نکن.
بودجه ای که 98 درصدش صرف حقوق میشه اصلاح ساختاری نداره مگر اینکه مدارس را بفروشند و معلمان را تعدیل کنند !
2- بعیده معلم ( نه کارمند ستادی و اداری و ... ) پیدا بشه که دریافتی 3 میلیونی داشته باشه . جناب شهسوار زاده میتونن برای درستی این ادعایشان فیش خودشان را قرار بدند .
استاد گرامي جناب آقاي ناشناس 13 اسفند ساعت 17:38
فرهنگيان فرهيخته نيک مي دانيد:
1. تشکل هاي مدني بعنوان حلقه واسط بين مردم و مسولين ، موظف هستند که قبل از هرگونه کنشگري مدني، کار ˏکارشناسي را جايگزين ، پرتاپ تاس و انداختن اسطرلاب ( اقدامات کورکورانه) نمايند .
2. وظيفه رسانه ها نيز بعنوان رکن چهارم دموکراسي نقد کنش جامعه ( مسئولين و نهاد هاي مدني همکاران رسانه اي و ...) است .
خلاصه آنکه :
عوام فريبي و فرصت طلبي ، جامعه را به قهقرا مي برد !
تشکل هاي مدني و رسانه ها دو بال توسعه پايدار مي باشند !
حقير همواره از اظهار نظر ̗ سروران ، اساتيد و بزرگان که مخاطبان اصلي يا سرمايه هاي گرانبهاي "سايت وزين گروه صداي معلم " مي باشند ، استقبال کرده ام ، به ديالوگ نشستن با شما بزرگواران ، افتخار بزرگي براي حقير است . لذت ديالوگ با شما وصف ناپذير است .
پاسخ ادامه دارد.
همانطور که استحضار داريد :
سخن حقير در اين ياداشت و ديگر ياداشت هاي از اين دست ، آنستکه اتاق فکر ( کارگروه تخصصي ) تشکل هاي مدني بجاي پرتاپ تاس ، انداختن اسطرلاب ، اقدامات کورکورانه ، کار کارشناسي را پيشه نمايند تا بجاي کنشگري مخرب و نا اميد کننده ،کنشگري موثر و اميد بخش داشته باشند .
در اين بحث بخصوص ، وقتي پويشي ( کمپيني ) موفق به کسب 140 هزار امضاء مي شود .که از نمايندگان محترم مجلس بخواهد که در لايحه بودجه سال 1396 تغييراتي بيش از 10 هزار ميليارد تومان ( آنطور که يکي از نمايندگان محترم مجلس فرموده اند ) ايجاد شود يک فرآيند باخت – باخت را دنبال مي کنيم .
عرض بنده با مديران محترم ̗ اين پويش ( کمپين ) واضح است :
پاسخ ادامه دارد.
" فقط روش ، زمان و مخاطب شما اشتباه مي باشد ! "
" تا دير نشده است ، موضوع ˏوسیع تر و گسترده ترˏ "عزم ملي جهت اصلاح ساختار آموزش و پرورش " که اميد بخش و کارساز مي باشد و مقدمه تحقق حداقل حقوق و کيفيت بخشي مدارس مي باشد ، را جايگزين پويش (کمپين ) بي نتيجه و نااميد کننده درخواست تغييرات اساسي بودجه در مجلس نماييد ."
نکته جالب تر آنست که حقير ، مديران ˏپويش ( کمپين ) را خطاب قرار داده ام ولي با اسئوالات معاونت محترم جناب آقاي دکتر حاجي بابايي مواجه شده ام.
پاسخ ادامه دارد .
ايجاد عزم ملي براي اصلاح ساختار آموزش و پرورش تا سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي افزايش يابد که در نتيجه آن سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي افزايش يابد.
c) دولت اعتدالي روحاني ، مجلس محترم کنوني ، همچون سلف خود ، داراي نقاط ضعفي هستند که بنده قصد لاپوشاني آنرا ندارم .
يکي از مهمترين نقد ها به اين دولت و مجلس آنست که همچون سلف خود ( البته کمي بهتر از سلف خود ) در لايحه بودجه 1396 مبلغي معادل 48 هزار ميليارد تومان ، سرمايه اين ملت را در قالب غير هدفمند کردن يارانه به تاراج مي دهد ! ولي ياداشت بنده نقد پويش بوده است نه نقد دولت و مجلس
d) دوران عوام فريبي و فرصت طلبي ( تکيه به اشرافي گري دولت و مجلس ) براي روي کار آمدن عوام فريبان اسطرلاب انداز به پايان رسيده است . تجربه دهه گذشته کشور ما و آينده پيش رويمان ونزوئلا گواه اين امر مي باشد! مگر مي توان ملت شريف ، آگاه و انديشمند ايران را از يک سوراخ ،دو بار نيش زد؟
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
از کجاي مللب حقير چنين برداشت نموديد ؟
بنده با عوام فريبي و فرصت طلبي از هر نوعي با هر پرچمي ( اگر اصلاح طلبي ، اعتدالي ، اصولگرا ، مستقل و ... روند عوام فريبي را پيشه کند . يعني به کار کارشناسي بي توجهي کند ! بايد مورد نکوهش قرار بگيريد.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرامي با شما کاملأ موافق هستم .
وقتي 98% بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق ناکافي مي شود!
پس بايد اين ساختار اصلاح شود .
لطفأ نظر سازمان معلمان ايران ( شوراي منطقه شش تهران ) را مجددأ مطالعه نماييد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
ضمنا هم چیزی نفهمیدم،اما این رو خوب می دونم دولت و مجلس اگه بخوان ،نشد نداره،ضمنا در دولت قبل هم گلی به سر معلمان نزدند با اون درآمد آنچنانی،فقط افرادی مثل (ب.ز ) پول نفت رفت سر سر سفره شون.تا جایی که سن وسابقه من قد میده تنها در دولت خاتمی به فکر معلمها بودند و بس.
طبق اصل 141 قانون اساسی عضویت در هیات مدیره شرکتها برای مقامات و وزرا ممنوع است .
بحث بنده آنست که طبق قانون و مقررات کشور ، مجلس نمي تواند تغييرات عمده در حد 10 ميليارد تومان در لايحه بودجه به بودجه آموزش و پرورش اضافه کند.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
اشارتی از حاکمیت، نه دولت کاره ای است و نه مجلس.
البته شما نباید حق اعتراض را از معلمان محدود کنید. ظلم مانند حس درد است که بر خلاف حسهای دیگر نه تنها کاهش نمی یابد بلکه رفته رفته شدید تر میشود.
باید حاکمیت این تبعیض اشکار و تحقیر امیز را کنار بگذارد. ما معلمان نباید با حرفهای بی پایه کوتاه بیاییم.
اگر پول نیست ، پس برای همه نیست. و اگر هست باید برای همه باشد.
جناب شهسوارزاده شما با این حرفها نمیتوانید راه به ما نشان دهید.
پول هست ولی بنا به مصلحت حاکمیت باید معلم فقر و ضعیف بماند.
تمام حرف معلم این است که با مسالمت به این حق گردن دهد و یا با اعتراضات ما مجبور به آن شود.
باید اشارتی که گفتم انجام شود، که تمام این مشکلات و حرف و حدیثها جمع خواهد شد.
استاد گرانقدر جناب آقاي ناشناس 17:24
بنده نه تنها مخالف اعتراض معلمان نيستم بلکه خواهان اعتراض با پشتوانه کار کار شناسي هستم که منجر به نتيحه شود
نه به فرآيند باخت - باخت منجر شود!
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي بازنشسته
من وقتي ب خبر پويش را خواندم بسيار هيجانزده شدم که حقوقم حدود دوبرابر افزايش مي يابد !
ولي مي دانستم که اگر حجم بودجه درخواستي زياد باشد . از عهده مجلس بر نمي آيد که اين بودجه سنگين را به لايحه بودج اضافه کند .
لذا به خودم اميد دادم که حتمأ تعداد اکثر امضاء کنندگان ايثار کرده اند و با حقوق بالاتر از اطن ميزان ليست را امضا کرده اند .
ولي شما درست مي فرماييد هيچ آمار و ارقامي در اين رابطه وجود ندارد .
من در طي جستجو در اينترنت به اين موضوع پي بردم .
بخاطر همين سادگي بيش از حد از خودم شرمگين شدم.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
خسته نباشی عزیز دست مریزاد
استاد گرامي جناب آقاي علي
اگر مي خواهيم به آموزش و پرورش توجه جدي شود ! بايد عزم ملي براي اصلاح ساختار آن ايجاد شود .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
از سال 89 بابت ارتقاء طبقه 5 ماه طلب دارم.
.......
.......
استاد گرامي
به گفته کارشناسان تا ساختار آموزش و پرورش اصلاح نشود !
چالش هاي آموزش و پرورش باقي مي ماند !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
مگر اینکه در نظر داشته باشید کلاسهای 40 نفره بشود 100 نفره ، تا در هزینه ها صرفه جویی گردد . والا کدام ریخت و پاشی است که ما تاکنون در مدارس ندیدیم و شما دیده اید ؟
استاد گرامي جناب آقاي آرش
عدم توجه به نظر کارشناسان يعني عوام فريبي و فرصت طلبي ،
وقتي به نظر کارشناسان محيط زيست بي توجهي شود ! فاجعه ريزگرد ها بوجود مي آيد !
اگر به نظر کارشناسان اقتصادي توجه نشود! 800 ميليارد دلار سرمايه ملت به تاراج مي رود!
اگر به نظر کارشناسان در رابطه با اصلاح ساختار آموزش و پرورش بي توجهي شود! همان به سرمان مي آيد که آمده است !
کيفيت بخشي آموزشي ، توجه به منزلت و معيشت معلم ، افزايش راندمان و بهره فعاليت معلم ، تربيت شهروند متناسب با نياز هاي جامعه افزايش سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي در نتيجهزايش سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي و... اصلاح ساختار آموزش و پرورش است .
به اعتقاد بنده درست هزينه ي کردن در آموزش و پرورش سرمايه گذاري براي توسعه پايدار است .
تا ساختار آموزش و پرورش اصلاح نشود ! مشکلات آموزش و پرورش با رفتن و آمدن اين وزير و آن وزير ، اين دولت و آن دولت حل نمي شود !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
فعالیت معلم با کارگر کارخانه بیسکویت سازی تفاوت دارد که به قول شما با افزایش راندمان تولید تولید ناخالص افزایش یابد !!!
این کارآیی و راندمان را چگونه می توان اندازه گرفت ؟ همین فرم های ارزشیابی یا فرم های طبقه و رتبه که سالیان سال است اصلاحیه می خورد و تاکنون نتوانسته اند به نتیجه ای برسند که کار معلم را چگونه بسنجند ؟ با معیار سلیقه ای مدیر ، کارشناس اداره - ضمن خدمت پولی - مدرک تحصیلی - مقاله - سابقه خدمت و ...
از دید مسوولین سازمان برنامه و بودجه اصلاح ساختار یعنی فروش مدارس و به کارگیری معلم به صورت روزمزد ( هر 6 ماه مبلغی واریز شود ) مدیر مدرسه حقوق معلم را اگر صلاح بداند پرداخت کند و ... منظور از اصلاح ساختار آقایان این است .
استاد گرانقدر جناب آقاي مهدي
متأسفانه هم اکنون خروجي آموزش و پرورش توانايي هاي لازم براي ورود به جامعه مدني را ندارد. مگر توانايي هاي که خارج از سيستم آموزش و پرورش کسب کرده باشد.
در حال حاضر خروجي آموزش و پرورش نياز بخش هاي مختلف صنعت ، تجارت ، خدمات را تأمين نمي کند ! مگر توانايي هاي که خارج از سيستم آموزش و پرورش کسب کرده باشد.
طرح بحث سرگرداني نظام آموزش و پرورش در ارزشيابي معلم را هم که شما مطرح نموده ايد نيز نشاني از ضرورت اصلاح ساختار آموزش و پرورش است !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب بازنشسته سال 95
وضع پروژه هاي عمراني کشور بسيار وخيم است .
همه دولت ها کم يابيش کسري بودجه خود را از بودجه عمراني يا بامجوز يا بي مجوز مجلس از صندوق توسعه ملي براداشت مي کنند .
دولت ها نزده مي رقصند .
خوشبختانه در لايحه بودجه 96 ، بودجه عمراني افزايش نشان مي دهد .اميد است که عمکرد اين بودجه هم افزايش نشان بدهد!
کشوري که با پديده سخت اقتصادي رکود همراه تورم مواجه است . و توانسته است تورم 42% ( ارثيه دولت به ظاهر ضد اشرافي که در آن زالوصفتاني چون بابک زنجاني رشد کردند ) به تک رقمي کند . بايد به پروژه هاي عمراني در عمل توجه کند نه فقط در لايحه بودجه
پاسخ ادامه دارد.
تجربه دنيا نشان داده است که وقتي کشور فقير باشد تقريبأ تمامي ارکان آن کم و بيش فقير مي باشند !ولي در کشور ثروتمند ممکن است ( فقط ممکن است ) اموزش و پرورش آن به مرزهاي توسعه دستيابد!
به قول پدرام سلطانی نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران: رقم بودجه عمراني یک مساله و تخصیص واقعی آن مسئله دیگری است.
وي افزود: تا کنون بودجه های زیادی برای بخش عمرانی تخصیص داده شده اما بخش ناچیزی از آن ها به طور واقعی به این حوزه تزریق شده است.
سلطانی در پایان با اشاره به بدهی های دولت تشریح کرد: دولت باید در وهله نخست بدهی های خود را در تمامی زمینه ها به ویژه مطالبات پیمانکاران تسویه کرده سپس به بهبود وضعیت موجود از جمله واگذاری طرح های نیمه تمام عمرانی اقدام کند.
پاسخ ادامه دارد.
راه حلي که کشور هاي موفق طي کرده اند ، کاهش بودجه عمراني نبوده است ! بلکه بايد
1. توليد ناخالص ملي افزا يش يابد!
2. سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي افزايش يابد!
3. سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي افزايش يابد!
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
نتیجه: نه به روحانی در 96.
استاد گرانقدر جناب آقاي ناشناس
پيش بيني هوشمندانه سازمان معلمان ايران در بيانيه اخيرش که فرآيند
باخت - باخت
را مطرح نمودند همين نظر شماست !
نکته همين جاست که روش ، زمان و مخاطب اين پويش( کمپين ) اشتباه مي باشد !
تا دير نشده است ، موضوع ˏوسیع تر و گسترده ترˏ "عزم ملي جهت اصلاح ساختار آموزش و پرورش " که اميد بخش و کارساز مي باشد و مقدمه تحقق حداقل حقوق و کيفيت بخشي مدارس مي باشد ، را جايگزين پويش (کمپين ) بي نتيجه و نااميد کننده درخواست تغييرات اساسي بودجه در مجلس نماييد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرامي ناشناس 14:47
با شما کاملأ هم عقيده هستم .
در ايالات متحده آمريکا براي فعاليت انتخاباتي رايج است :
قبل از انتخابات بايد شعر گفت !
ولي
پس از انتخابات بايد نثر گفت !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي فراهاني بحث کارايي که شما بدرستي به آن اشاره فرموديد . يکي از شاخص هاي مهم اصلاح ساختار آموزش و پرورش است .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرامي کاشاني 129
از اظهار همدردي شما نسبت به حقير سپاسگزارم .
خود من هم وقتي فهميدم به سادگي هيجانزده شده ام و با اميد واهي دو برابر شدن حقوقم در آسمان ها سير مي کردم . از خود خجالت کشيدم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرامي جناب آقاي ناشناس 14:06 دستمريزاد .
از اينکه با حقير به ديالوگ نشسته ايد سپاسگزارم .
از حضرتعالي اجازه مي خواهم با برخي از نظرات شما مخالفت کنم .
1. بنده را عقل کل تلقي نموده ايد که اشتباه فاحشي مي باشد! اگر بنده کمي عقل در حد متوسط جامعه داشتم به سادگي هيجانزده نمي شدم که حقوقم دو برابر شده است !
2. بنده شايد به دليل سني که دارم ( کمي تجربه دارم ) اين تجربه به من کمک کرد تا برهيجانم غلبه کنم و واقعييت را در بين مطالبي که در اينتر نت جستجو کردم بيابم.( که دوبرابر شدن حقوق من همانند هما ن هيجاني است که قرار بود پول نفت سر سفره من بيآيد ، يا قرار بود پول امام زمان ( عج) را با پول هاي ديگرم مخلوط نکنم تا برکتش کم نشود.
پاسخ ادامه دارد.
بنده بجاي اميد بستن به پرتاب کنندگان تاس و اسطرلاب اندازان غير کارشناس به گفته کارشناسان توجه کرده ام که مشکلات آموزش و پرورش از جمله مشکلات منزلت و معيشت معلم در سايه عزم ملي براط اصلاح ساختار آموزش و پرورش برطرف مي شود .
پس از حضرتعالي ا اجازه مي خواهم که يکي از نظرات شما را تصحيح نماييم که شهسوارزاده مخالف عوام فريبي و فرصت طلبي در سايه پرتاب تاس انداختن اسطرلاب مي باشد و براي حل مشکلات آموزش و پرورش از جمله منزلت و معيشت معلم به راه حل کارشناسان اعتقاد دارد واين راه حل را اشاعه مي دهد.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد احمد به نکته خوبي اشاره فرموديد :
رعايت استاندارد ها در آموزش و پرورش
در سايه تصلاح ساختار هاي آموزش و پرورش ، استاندارد هاي
تعداد دانش آموز در کلاس در س ، استاندارهاي تربيت دانش آموز براي دنياي کار ، استاندارد هاي پرورش دانش آموز بعنوان شهروند مسئول ، استاندارد هاي منزلت و معيشت معلم ، تستاندارد هاي نفي خشونت در مدرسه و استاندارد هاي ... تامين مي شود.
بنده بجاي اميد بستن به پرتاب کنندگان تاس و اسطرلاب اندازان غير کارشناس به گفته کارشناسان توجه کرده ام که مشکلات آموزش و پرورش از جمله مشکلات منزلت و معيشت معلم در سايه عزم ملي براط اصلاح ساختار آموزش و پرورش برطرف مي شود .
پس از حضرتعالي ا اجازه مي خواهم که يکي از نظرات شما را تصحيح نماييم که شهسوارزاده مخالف عوام فريبي و فرصت طلبي در سايه پرتاب تاس انداختن اسطرلاب مي باشد و براي حل مشکلات آموزش و پرورش از جمله منزلت و معيشت معلم به راه حل کارشناسان اعتقاد دارد واين راه حل را اشاعه مي دهد.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر و عزيز جناب آقاي ابوالفضل
اگر شهسوارزاده جزء عوام نبود که به سادگي هيجانزده نمي شد!
عوام بودن براي شهسوارزاده فضيلت نيست !
ولي بنده براي عوام فريباني که با کار کارشناسي قهر مي باشند و با پرتاب کردن تاس و انداختن اسطرلاب ، مطرح کردن مبارزه با اشرافي گري و... شهسوارزاده را هيجانزده مي کنند واژه مناسبي پيدا نمي کنم!
بنده بجاي اميد بستن به پرتاب کنندگان تاس و اسطرلاب اندازان غير کارشناس به گفته کارشناسان توجه کرده ام که مشکلات آموزش و پرورش از جمله مشکلات منزلت و معيشت معلم در سايه عزم ملي براط اصلاح ساختار آموزش و پرورش برطرف مي شود .
پس از حضرتعالي ا اجازه مي خواهم که يکي از نظرات شما را تصحيح نماييم که شهسوارزاده مخالف عوام فريبي و فرصت طلبي در سايه پرتاب تاس انداختن اسطرلاب مي باشد و براي حل مشکلات آموزش و پرورش از جمله منزلت و معيشت معلم به راه حل کارشناسان اعتقاد دارد واين راه حل را اشاعه مي دهد.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
حقير به نقل از کارشناسان ( نه پرتاب کنندگان تاس ،اسطرلاب اندازان فراري از کارشناسان ) خدمت شما استاد گرانقدر درس پس مي دهم :
1. اساس آموزش و پرورش براي تعليم و تربيت دانش آموز مي باشد !
2. يکي از شاخص ترين عوامل فرآيند تعليم و تربيت معلم است . که تآمين منزلت و معيشت وي ، اوجب واجبات است .
3. در فرمول توسعه پايدار اول بايد سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي افزايش يابد. سپس سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي افزايش يابد.
4. کيفيت بخشي آموزش از الزامات توسعه پايدار مي باشد خروجي آموزش و پرورش بايد نياز هاي دنياي کار را تآمين کند ! نه آنکه در حال حاضر خروجي آموزش و پرورش حتي بسياري از رشته هاي دانشگاهي توانايي حضور در جامعه مدني را ندارند!
5.به نظر کارشناسان منزلت اجتماعي معلمان بهمراه تأمين معيشت و بالا تر از آن رفاه معلم و کيفيت بخشي آموزش ، لازم و ملزوم يکديگرند . ( هيچکدام بر ديگري ترجيح ندارند! )
6...
پاسخ ادامه دارد.
تحقق اين امور به تنهايي از عهده دولت ، مجلس ، قوه قضاييه نهاد ها و ارگان هاي ديگر بر نمي آيد .
براي تحقق اين امور نياز به عزم ملي داريم !
با کنش هاي کورکورانه يا بدون کارشناسي ( آب به آسياب عوام فريبان فرصت طلب ريختن ) نمي توان ساختار آموزش و پرورش را اصلاح نمود !
لطفأ نقد سازمان معلمان ايران ( شوراي منطقه شش تهران ) يا بيانيه اخير سازمان معلمان ايران را مطالعه فرماييد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي بازنشسته سال 95 دستمريزاد
از اينکه با يک تير به چند هدف را زديد سپاسگزارم .
1. ناتواني حقير در ارائه چند راهکار عملي و علمي را پوشش داده ايد .
2. اظهار نظر شما ، محرک قدرت تفکر ديگر اساتيد فرهيخته مي باشد تا در اين رابطه راهکار علمي - عملي ارائه نمايند .
3. تحرک فرهينگيان فرهيخته بعنوان گروه مرجع ، باعث خارج شدن ديگر اقشار جامعه ( پزشکان ، مهندسان ، کارگران ، کشاورزان ، صاحبان صنايع ، علما ، وکلا، اساتيد دانشگاه ، هنرمندان ، ورزشکاران و... ) از لاک بي تفاوتي نسبت به اصلاح ساختار آموزش و پرورش مي شود !
4. . . .
پاسخ ادامه دارد.
حقير به نقل از کارشناسان ( نه پرتاب کنندگان تاس ،اسطرلاب اندازان فراري از کارشناسان ) خدمت شما استاد گرانقدر درس پس مي دهم :
1. اساس آموزش و پرورش براي تعليم و تربيت دانش آموز مي باشد !
2. يکي از شاخص ترين عوامل فرآيند تعليم و تربيت معلم است . که تآمين منزلت و معيشت وي ، اوجب واجبات است .
3. در فرمول توسعه پايدار اول بايد سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي افزايش يابد. سپس سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي افزايش يابد.
4. کيفيت بخشي آموزش از الزامات توسعه پايدار مي باشد خروجي آموزش و پرورش بايد نياز هاي دنياي کار را تآمين کند ! نه آنکه در حال حاضر خروجي آموزش و پرورش حتي بسياري از رشته هاي دانشگاهي توانايي حضور در جامعه مدني را ندارند!
5.به نظر کارشناسان منزلت اجتماعي معلمان بهمراه تأمين معيشت و بالا تر از آن رفاه معلم و کيفيت بخشي آموزش ، لازم و ملزوم يکديگرند . ( هيچکدام بر ديگري ترجيح ندارند! )
6...
پاسخ ادامه دارد.
همانطور که حقير به نقل از کارشناسان عرض کردم :
اصلاح ساختار آموزش و پرورش نياز به عزم ملي دارد !
در مقابل ̗ شما پيشگامان ˏايجاد اين عزم ملي ، تمام قد سر ̗تعظيم فرو مي آورم .
شما صادقانه ، نظرات خود را که مبتني بر تجريبات ارزشمندتان مي باشد مطرح نموده ايد !
پيمايش راه را شما آغاز نموده ايد !
اميد است ديگر فرهنگيان فرهيخته نيز دست به قلم شوند و نظر خود را براي ايجاد اين عزم ملي بيان کنند !
قطعأ نظريات ̗ ارزشمند شما اساتيد محترم وقتي با نظرات اولياي محترم دانش آموزان در هم آميزد ، دستمايه مطالعات ˏ اتاق فکر ( کارگروه تخصصي ) نهاد هاي مدني و شوراهاي نويسندگان رسانه ها مي شود . تا با کارشناسان تعامل نموده جوانه هاي رويش عزم ̗ ملي نمايان نمايند !
فرهنگيان فرهيخته ، دست بقلم شويد که بهار نزديک است !
بيشترين بهره از باغ را ، کسي مي برد که در آن کشت مي کند !
پاسخ ادامه دارد.
اگر مي خواهيم از شهد ˏغنچه ها و گل ها ي باغ ̗ اصلاح ˏساختار آموزش و پرورش (منزلت و معيشت معلمان ، کيفيت بخشي مدارس ، تربيت شهروند کارا و مسئول و... ) بهرهمند شويم ؟
بايد :
با دو بال ˏ
تشکل هاي مدني بعنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين
و
رسانه ها بعنوان رکن چهارم دموکراسي
در تعامل با کارشناسان ( پرهيز از پرتاب کنندگان تاس ، اسطرلاب اندازان ، عوام فريبان و فرصت طلبان ) پرواز کنيم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي حميد موسوي همکار عزيز و گرانقدر
شما که حامي مديران عزيز و گرامي اين پويش ( کمپين ) مي باشيد !
به نيابت از مديران پويش يا به اصالت خود ، لطفأ به چند سئوال ذيل پاسخ دهيد !
سئوال اول
شاکله و اساس بودجه کشور ، در شوراي نگهبان ، مجلس شوراي اسلامي ، کميسيون تلفيق مجلس ، هيأت دولت ، سازمان برنامه بودجه يا وزارت خانه ها نهادها، پي ريزي مي شود ؟
از آنجاييکه حقير مي توانم ، فقط وفقط در پاسخ به سئوال اول ورود پيدا کنم . خدمت شما سرور گرامي وخوانندگان فهيم ، پاسخ خودم را تقديم مي کنم ،هر چند منتظر پاسخ نيابتأ يا اصالتأ شما مي باشم !
شالکه اصلي و اساس بودجه کشور بر اساس پيشنهاد نهاد ها و زارتخانه ها در سازمان برنامه وبودجه پي ريزي مي شود. و طبق قانون دولت ها موظف هستند که در آذر ماه لايحه بودجه سال بعد را به مجلس بدهند ! لايحه بودجه با تغييراتي اندک در کميسيون تخصصي مجلس به صحن علني مي آيد و با تغييرات بسيار بسيار اندک تر به تصويب نمايندگان محترم مجلس مي رسد !
پاسخ ادامه دارد.
سئوال دوم:
چرا برادان و خواهران عزيز ( مديران محترم پويش ) قبل از آنکه رئيس جمهور، بخشنامه تهیه و تدوین بودجه کل کشور به دستگاه های اجرایی ابلاغ نمايند اين پويش ( کمپين ) را آغاز نکردند؟
سئوال سوم :
چرا در زمان تهيه و تدوين بودجه در آموزش و پرورش اين پويش ( کمپين ) آغاز نشد ؟ در سالي که از سوي آموزش و پرورش بودجه 45 هزار ميليارد توماني پيشنهاد شد( که در مقايسه بودجه 28 هزار و 624 میلیارد و 467 میلیون توماني سال 1395 با رشدي بيش از 55% مواجه شده است .)
سئوال چهارم :
چرا در زمان تهيه و تدوين بودجه در سازمان برنامه بودجه اين پويش ( کمپين ) آغاز نشد ؟ زماني که سازمان معلمان ايران علاوه بر نشست هایی با رییس سازمان برنامه و بودجه و مسوولان وزارت آموزش و پرورش در کارگروه مربوطه هم فعال بوده است.
پاسخ ادامه دارد.
آيا مديران پويش ( کمپين ) نمي دانستند که افزايش 55 درصدي بودجه ي کلان آموزش و پرورش ، با مقاومت سازمان برنامه وبودجه مواجه مي شود.
پر واضح بود که سازمان برنامه و بودجه اي که با ارائه بودجه هاي انقباضي ، طي چند سال توانسته است دسته گلي را که دولت مهروز به آب داده بود ( تورم 42% رشد اقتصادي منفي شش و هشت دهم درصدي به تورم تک رقمي و رشد اقتصادي قابل قبول برساند ) بسختي از آب خارج کند ! به اين راحتي دسته گل را مجددأ به آب نمي دهد !
سئوال پنجم و اساسي ترين سئوال
چرا مديران پويش ( کمپين ) به نظر کارشناسان توجه نکرده و نمي کنند!
کارشناسان مي گويند :
تا ساختار آموزش و پرورش در سايه عزم ملي اصلاح نشود و سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص ملي افزايش نيابد ! سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي افزايش نمي يابد !
پاسخ ادامه دارد.
حقير آنچه در پايان ياد داشتم به مديران پويش ( کمپين ) عرض کرده ام ( بدون هيچگونه تحقيري يا پيش داوري نسبت به طک تشکل مدني ) خدمت شما سرور گرامي و انيشمند فرهيخته ، مجددأ عرض مي کنم :
باتوجه به اينکه درخواست شما ، رفع تبعيض ، پرداخت حقوق عادلانه به معلمان و کيفيت بخشي به آموزش مدارس يک خواست ملي مي باشد و با تغييرات جزيي در بودجه توسط مجلس محقق نمي شود ، فقط روش ، زمان و مخاطب شما اشتباه مي باشد !
تا دير نشده است ، موضوع ˏوسیع تر و گسترده ترˏ "عزم ملي جهت اصلاح ساختار آموزش و پرورش " که اميد بخش و کارساز مي باشد و مقدمه تحقق حداقل حقوق و کيفيت بخشي مدارس مي باشد ، را جايگزين پويش (کمپين ) بي نتيجه و نااميد کننده درخواست تغييرات اساسي بودجه در مجلس نماييد .
احترام عميق بنده نسبت به تشکل هاي مدني بعنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين ، مانع نقد نمي باشد بلکه دليل نقد مي باشد !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
شما تا حالا شده با یک اقدام کانون صنفی ها موافق باشید و با لحنی تحقیرآمیز و تمسخرآمیز برخورد نکرده باشید؟؟؟!!!آخه مرد نازنین این چه لحن زشت و زننده ایست شما به کار بردید در نوشته تان؟؟!!!شما همین چندروز قبل و از طریق خبرگزاری از وجود کمپین آگاه شدید؟؟؟!!!!مگه بالای کوه زندگی میکنید و مگه شما همکار این عزیزان نیستید که از کمپینی با ده ها هزار عضو و فعال و با فعالیتی چندماهه آگاه نبوده باشید؟؟؟!!!!شما کاملاً راست میگویید و انسان بسیار صادقید ولی من نمیدانم چرا کسبه بازار هم از این کمپین مطلع هستند ولی شمای معلم و به اصطلاح نویسنده و تحلیلگر مطلع نیستید!!!
استاد بزرگوار ، همکار انديشمند ، فرهنگي فرهيخته جناب آقاي حميد موسوي
در دنياي کنشگري مي گويند :
وقتي مشاهده کرديد که جناح مخالف ، شما را تشويق مي کنند ! بدانيد که مسير را اشتباه رفته ايد ! يا به اشتباه سخن گفته ايد!
کمي به اطراف خود نگاه کنيد ! فقط کمي به اطراف خود نگاه کنيد !
مشاهده مي کنيد که عوام فريبان فرصت طلب که در دولت مهرورزان معاونت محترم جناب آقاي دکتر حاجي بابايي را عهده داربودند ! خودشان را به آب و آتش مي زنند !
آسمان ريسمان به هم مي بافند ولي وقتي آسمان ريسمان به هم بافتنشان را سنگ شور مي کنيد ! ( تحليل و غربال مي کنيد ! ) دم خروس به وضوح نمايان مي شود!
لطفأ مطالب ̗ معاونت محترم جناب آقاي دکتر حاجي بابايي را که در ذيل آمده است ، با دقت مطالعه نماييد !
" اکنون چون در استانه انتخابات هستیم بهترین زمان برای تشکیل کمپین است که نباید این دوماه فرصت طلایی را از دست داد. "
قضاوت با شما و خوانندگان فهيم مي باشد !
پاسخ ادامه دارد.
براي نمايان کردن اشک تمساح (کساني که وقتي برمسند قدرت بودند ، معلمان اجازه هيج فعاليت مدني نداشتند ) نقل قولي
از بيانيه اخير " سازمان معلمان ايران " مي آورم :
" ... به خصوص كه در دوره دولت نهم و دهم صداي اعتراضي شنيده نمي شد گويا ضرب شستي كه دولت نهم در همان سال نخست به معلمان نشان داد و در 23 اسفند 85 معترضان را غير معلم خواند و روانه زندان كرد تا آخر دولت دهم نيز تاثير بازدارنده و نااميدكننده خود را برجاي گذاشت وزیر وقت دولت مهروز نیز از خوان گسترده افزایش نجومی قیمت نفت چیزی به سفره معیشت معلمان اضافه نکرد و با تحول صوری و شتاب زده آموزش و پرورش مشکلات را افزایش داد . "
پاسخ ادامه دارد.
استاد گرانقدر جناب آقاي حميد موسوي
اگر حقير ، نقدي بر اقدامات نهاد هاي مدني مطرح مي نمايم براي تقويت نهاد هاي مدني بعنوان حلقه واسط بين مردم و مسولين است ! نه تخريب آنان
ولي شما در آسمان ريسمان بافتن هاي معاونت محترم جناب آقاي دکتر حاجي بابايي حتي يک بار ( فقط و فقط يکبار ) از ضرورت تقويت نهاد هاي مدني مطلبي نمي بينيد !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب آقايان معلم و بازنشسته 95
تبعيض بين معلمان با ديگر کارمندان دولت از قبل از انقلاب تا کنون وجود داشته است !
چرا اين چالش هنوز وجود دارد؟
با شما در رابطه با طرح مشکل کاملأ موافق هستم .
ولي براي حل مشکل کار شناسان مي گويند :
اگر ( بفرض محال ) تمام بودجه دولت يا حتي چند برابر آن به آموزش و پروش اختصاص يابد ولي ساختار آن اصلاح نشود ! چالش هاي آن باقي است !
براي اصلاح ساختار آن هم عزم ملي نياز است .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده