آيا واقعي سازي نرخ ارز اثر تورمي دارد؟
شايد قبل از پاسخ به اين سوال لازم باشد صورت مسأله را كمي واضح تر كنيم. قبلا گفتيم گران شدن كالاها و افزايش نرخ ارزهاي خارجي معلول تورم است نه علت تورم. به عبارت ديگر، تورم مرحله ماقبل گراني است و در توصيفي ساده، مي توان گفت كه وٓرٓم كردن پول است. پول داخلي موقعي وٓرٓم مي كند كه دولت به ازاي پشتوانه پولي ثابت، چاپ پول را افزايش دهد يا به عبارتي، پول بدون پشتوانه چاپ كند يا ساده تر بگوييم در پول آب ببندد! (بعدا فرآيند اين نوع جيب بُري را تشريح خواهم كرد).
آب بستن به پول باعث كاهش ارزش پول داخلي مي شود؛ به اين مفهوم كه براي يك سبد كالاي مشخص بايد پول بيشتري پرداخت شود. اين گراني معلول متورم كردن پول است كه ريشه در چاپ پول بدون پشتوانه دارد.
حال سؤال مهم اين است كه آيا پس از آب بستن به پول مي توان نرخ ارزهاي خارجي را ثابت نگه داشت؟
شكل ساده تر سؤال اين است كه آيا مي توان پول داخلي را با آب بستن به آن، كم ارزش كرد اما از انعكاس اثر آن روي ارزهاي خارجي ممانعت كرد؟ پاسخ منفي است. اما يك كار ديگر مي توان انجام داد! مي توان گران شدن ارزهاي خارجي را در برابر پول متورم شده يا كم ارزش شده داخلي به تأخير انداخت!
اين همان كاري است كه دولت سابق با استفاده از وفور دلارهاي نفتي تا سال ٩٠ انجام داد و نگذاشت اثر پول متورم، روي ارزهاي خارجي به صورت بالا رفتن نرخ آنها ظاهر شود.
سركوب نرخ ارز باعث مي شود كالاهاي وارداتي از فشار تورمي مصون بمانند و به تدريج "توليد داخلي رنجور از تورم" را از صحنه كنار زده و بازار داخلي را سنگر به سنگر فتح كنند. پيامد اين كار چيست؟
اين كار باعث مي شود كه بخشي از گراني ناشي از پول متورم در جامعه ظاهر نشود. اما نبايد تصور كرد كه اين گراني از بين مي رود؛ چطور كه از بين نرفت و گراني حبس شده ناشي از پول متورم بالاخره به صورت يك جا آزاد شد و هم نرخ ارز و هم قيمت كالاهاي مصون مانده از فشار تورم را در سال هاي ٩٠ و ٩١ به صورت جهشي بالا برد. همزماني افزايش نرخ ارز و قيمت هاي محبوس شده، اين تصور غلط را ايجاد كرده است كه نوعي رابطه علت و معلولي بين نرخ ارز و قيمت هاي گران شده وجود دارد كه تصور باطلي است و باعث خطاهاي فاجعه بار تصميم گيري شده است.
جلوگيري از افزايش نرخ ارز پس از آب بستن به پول بر اساس همين مباني غلط صورت مي گيرد و تصور مي شود كه با اين كار از افزايش قيمت ها ممانعت مي شود! اما پشت صحنه داستان اين است كه اين افزايش قيمت ها انباشته شده و يك جا به صورت جهشي آزاد مي شود كه آثار مخرب آن نيازي به توضيح ندارد. اما اگر دولت مانع واقعي شدن نرخ ارز نشود اين فشار به تدريج تخليه شده و جهش تورمي منتفي خواهد شد.
خلاصه داستان اينكه:
دولت ها يا بايد باب سياست غلط، نادرست و غيراخلاقي آب بستن به پول را ببندند (تقريبا در بيشتر كشورهاي جهان اين اتفاق افتاده است) يا اگر به اين كار خلاف مبادرت كردند از انعكاس اثر پول متورم روي نرخ هاي ارز جلوگيري نكنند؛ چرا كه به مفهوم فرش قرمز پهن كردن براي كالاهاي خارجي و نابودي توليد داخلي و نهايتا نويد دهنده يك شوك تورمي است.
کانال نویسنده
نظرات بینندگان