علل التهاب چند روز اخير در بازار ارز به يك پرسش عمومي تبديل شده است كه پاسخ ساده اي دارد؛ اگرچه فهم اين پاسخ ساده براي بوروكراسي سياستزده ايران به رغم تجربه چندين شوك ارزي بسيار ثقيل است. خطاي « تثبيت نرخ اسمي ارز » به جاي « تثبیت نرخ واقعي ارز » همان طور كه در يادداشت قبلي اشاره شد منشأ اصلي التهاب ارزي است اگرچه تلنگر تقويت جهاني دلار باعث فعاليت اين گسل شده است.
شايد قبل از پرداختن به پاسخ لازم باشد نيم نگاهي به روند نرخهاي ارز در چند سال اخير داشته باشيم.
امروز سهشنبه (٩ آذر ٩٥) نرخ دلار در بازار آزاد ظاهرا مرز ٣٩٠٠ تومان را پشت سر گذاشت. نرخ يورو حول ٤٢٤٠ و پوند نيز حدود ٤٨٥٠ گزارش شده است. براي تجسم تصويري از روند بازار مي توان نرخهاي دو سال پيش يعني اواخر آذر ٩٣ را با الان مقايسه كرد. اگر چه نرخ دلار نسبت به آذر ٩٣ كه حدود ٣٥٠٠ تومان بود تقريبا ٤٠٠ تومان افزايش نشان ميدهد اما در بازار ساير ارزهاي مهم شاهد روند معکوسی بودهایم. به عنوان مثال، نرخ يورو كه در آن زمان حدود ٤٣٧٠ تومان بود هنوز به رغم جهشهاي اخير از همان سطح هم پايينتر است و امروز در بالاترين معامله ٤٢٣٠ تومان قيمت خورده است! يا پوند هنوز ٦٥٠ تومان از قيمت دو سال پيش پايينتر است! براي داشتن تصويري فراگيرتر ميتوان نرخهاي خرداد ٩٢ يعني زمان انتخاب روحاني را هم در كنار اين نرخها گذاشت كه همه نرخها بالاتر از آذر ٩٣ بودند.اما در فاصله آذر ٩٣ تا آذر ٩٥ چه اتفاقي افتاده است؟
شاخص جهاني دلار در اين فاصله زماني از عدد ٨٩ به بيش از ١٠١ واحد رسيده كه به مفهوم تقويت حدود ١٤ درصدي ارزش جهاني دلار در برابر ساير ارزهاست.
متأسفانه سياست ارزي دولت به جاي منعكس كردن افزايش ارزش دلار در معادل ريالي آن، كاستن از نرخ ساير ارزها بوده كه در زمان فشار تورمي، سياستي اشتباه و خطرناك محسوب ميشود و علاوه بر تقويت پتانسيل جهش ارز باعث لطمه شديد به توليد داخلي و صادرات نيز مي شود كه همه اين آثار هماکنون در اقتصاد کشور قابل مشاهده است.
سؤال اين است كه آيا اين بديهيات اقتصادي براي تيم اقتصادي دولت قابل درك نيست؟ يا مشاوران سياسي براي اقتصاد تصميم ميگيرند؟
در اين باره باز هم سخن خواهيم گفت.
کانال علی میرزاخانی
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.